نام پژوهشگر: مسعود کفایتمند غیور
مسعود کفایتمند غیور بابک علوی
مطالعات نشان داده است که علی رغم پیشرفتها در دانش مدیریت مبتنی بر پروژه، بسیاری از پروژه ها موفقیت آمیز نیستند. این مساله اهمیت بررسی عوامل موفقیتی همچون رهبری را برجسته کرده و کاربرد مناسب نظریه های رهبری در این راستا مد نظر قرار گرفته است. در این خصوص دلایلی وجود دارد که نظریه بازه کامل رهبری (یا دامنه کامل رهبری) یکی از مرتبط ترین و مناسب ترین مدلهایی است که می توان استفاده نمود. با اینحال محدودیتهایی در این جهت وجود دارد. یکی اینکه عوامل اقتضایی محیطی در این نظریه مد نظر نبوده اند و بعضی از مطالعات در ارتباط با عوامل تعدیل کننده، هم آوردی تبیین ها را در پی داشته است. افزون بر این، از منظر پارادایم غیر اثبات گرایانه در مورد تعمیم پذیری و جهانشمولی این نظریه، انتقاداتی فلسفی وارد است. بنابراین تحقیق حاضر با این ملاحظات، جنبه های نظریه دامنه کامل رهبری و عوامل اقتضایی عمده موثر بر آن را در مدیریت پروژه محور یک پیمانکار عمومی فعال در میدان گازی پارس جنوبی مورد بررسی قرار داده و هدف این پژوهش واکاوی نظریه بازه کامل رهبری به منظور توسعه مدلی اقتضایی در مدیریت پروژه محور بوده است. به این منظور، با روشی کیفی، مطالعه چندموردی در سطوح پورتفولیو، طرح و پروژه با توجه به چارچوب پیشنهادی آیزنهارت به کار گرفته شد و داده های جمع آوری شده از 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با زیردستان رهبر با رهیافت نظام مند استراوس و کوربین از نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل گردید. نتایج نشان داد که رهبران با تکیه بر قدرت سخت و نرم خود، 9 رویکرد را برای اثرگذاری بکار می گیرند و نظام ارزشی پیروان، پیچیدگی محیط و سطح مدیریت پروژه محور بر فرآیند رهبری پروژه محور، اثرات تعدیل کنندگی دارد. یافته ها موید این بود که رویکردهای مذکور به تلاش فوق العاده، نگرش رضایتمندی و توسعه شایستگیها در پیروان و موفقیت در پروژه ها منجر می شوند. درنهایت، مدل حاصله طی روش گروه کانونی و مقایسه با ادبیات موضوع ارزیابی و روایی سنجی شد و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی و توسعه نظری ارائه و زمینه هایی از کاربرد مدل جدید، پیشنهاد شد.