نام پژوهشگر: کاظم رنگزن
فرزاد محمدی بهبهانی کاظم رنگزن
استفاده از تکنیک های سنجش از دور و gis جهت بررسی تغییرات پدیده ها با توجه به تکراری بودن تصاویر ماهواره ای و قابلیت تحلیل های gis در ارایه راه کارهای مناسب در مدیریت بهینه پدیده ها جایگاه ویژه ای در مطالعات امروزی دارد. لذا در این راستا از تکنیک های مذکور در بررسی تغییرات سطح اراضی کشاورزی شبکه مارون که از لحاظ کشاورزی اهمیت قابل توجهی دارد، استفاده شد. در این تحقیق با استفاده از 2 تصویر ماهواره ای سنجنده aster مربوط به سال های 2005 و 2008 روند تغییرات سطح اراضی کشاورزی با استفاده از مدل lmm مورد ارزیابی قرار گرفت که بر اساس نتایج حاصل از آن مساحت اراضی کشاورزی از 10564.3 هکتار به 10734.3 هکتار افزایش یافته ولی مساحت اراضی بایر به میزان 312.8 کاهش یافته است. مهمترین تغییر رخ داده در منطقه مربوط به تغییر کاربری از اراضی بایر به کشاورزی است که باعث افزایش سطح کشت در سال 2008 شده است. در این مطالعه همچنین از پارامترهایی که به k-t معروف هستند استفاده شد که این پارامترها شامل سه ترکیب روشنایی، سبزینگی و نمناکی می باشد. برای محاسبه و مقایسه ای مولفه ها با یکدیگر از ارزشهای انعکاسی تصاویر استفاده شد. در بین ترکیبات k-t، سبزینگی با میزان ndvi دقیقا یک رفتار را از خود نشان می دهد. نتایج حاصل از نقشه های طبقه بندی شده و نقشه ndvi و سبزینگی، افزایش سطح اراضی کشاورزی به میزان 170 هکتار را در طول سالهای خشکسالی نشان می دهد در حالیکه میزان آب تحویلی با کاهش قابل توجهی همراه بوده است می توان این مقدار افزایش سطح زیر کشت را در راستای مدیریت بهینه مصرف آب دانست.
نگین ناهیدی عبدالرحیم هوشمند
اطلاعات و پارامترهای موجود در شبکه های آبیاری و زهکشی بواسطه وجود جنبه های مختلف فنی ، مدیریتی ، اجتماعی و اقتصادی از گستردگی بسیار زیادی برخوردار بوده و مدیران با حجم وسیعی از اطلاعات مواجه می باشند. از آنجا که قسمت عمده ای از تصمیمات اتخاذ شده توسط مدیران و برنامه ریزان به نوعی به مکان و موقعیتی خاص مربوط می باشد و در واقع ماهیتی مکان مرجع دارد ، لذا وجود اطلاعات جغرافیائی دقیق و مطمئن و بهنگام و نیز مدیریت بهینه آن از موضوعات اساسی به شمار می رود . در این تحقیق ، هدف طراحی یک پایگاه داده مکان مرجع برای شبکه آبیاری و زهکشی طرح کشت و صنعت شمال خرمشهر می باشد. برای این منظور پایگاه داده ای با نام irrigation-drainage.mdb ایجاد گردید و سپس سه دسته داده به نامهای network- irrigation ، network- drainage و farming درون آن ایجاد شد و کلاسهای عارضه مربوط به هر دسته درون آنها آورده شد . برای نظارت بهتر بر کلاسهای عارضه ، بر اساس اطلاعاتی که کاربر سریعا می خواهد به آنها پی ببرد زیر گروههایی ایجاد شده است . در مرحله بعد با ایجاد کلاسهای رابطه ، ارتباطات موجود در دنیای واقعی بین پدیده ها ، در پایگاه داده مدل گردید . برای یافتن خطاهای موجود در داده های ورودی و نیز جلوگیری از ویرایش غلط داده ها در آینده ، قوانین توپولوژی در پایگاه داده تعریف گردید . برای ایجاد قابلیت انجام آنالیزهای بیشتر بر روی شبکه های طرح مذکور، مدل هندسی شبکه های آبیاری و زهکشی به طور مجزا طراحی گردید وعلاوه بر مدل سازی جریان در این شبکه ها ، آنالیزهای موثر در بهبود مدیریت بهره برداری و نگهداری شبکه های آبیاری و زهکشی نیز بررسی شد .از جمله این آنالیزها ، می توان به یافتن شیر قطع کننده مشترک برای چند آبرسان ،یافتن واحدهای زراعی که با بستن یک شیر بی آب می شوند ، آنالیز پائین دست شبکه زهکشی ، یافتن مسیر منبع مشترک بین چند شیر در شبکه آبیاری و نیز بررسی مدل حرکت آب در شبکه ها پس از خارج شدن قسمتی از اجزاء شبکه از مسیر جریان اشاره کرد. نتایج بدست آمده از این طرح بیانگر این مساله است که با ایجاد یک پایگاه داده مکان مرجع و تعریف قوانین درون آن بر اساس پارامترهای موجود در شبکه و نیز خواست مدیران وهمچنین استفاده از قابلیتهای یک سیستم اطلاعات جغرافیائی در تحلیلهای مکانی ، می توان علاوه بر داشتن یک بانک اطلاعاتی منسجم و بهنگام ، با استفاده از شبکه هندسی که توسط این پایگاه داده پشتیبانی می شود مدیریت موثرتری را به ویژه در هنگام بروز حوادث برشبکه های آبیاری و زهکشی اعمال نمود .
غلامرضا تاج الدینی کاظم رنگزن
تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب، از جمله امور مهم در راستای مسائل مربوط به ایجاد تأسیسات هیدرولیکی، کارهای عمرانی و به طور کلی برنامه-ریزی برای آینده می باشد که اهمیت این موضوع بر متخصصان امر، کاملاً روشن و بدیهی است. در این تحقیق، نقشه های پهنه بندی سیلاب یکی از زیرحوضه های رودخانه بزرگ مند در استان بوشهر به نام حوضه رود شور خورموج تهیه گردید. بدین منظور ابتدا محدوده حوضه مورد مطالعه بر روی مدل رقومی ارتفاعی منطقه پیاده شد و سپس اطلاعات دبی پیک ایستگاههای مجاور حوضه مذکور پس از جمع آوری، وارد نرم افزار smada گردید و شش توزیع آماری نرمال، گامبل، پیرسون، لوگ پیرسون، لوگ نرمال 2 پارامتری و لوگ نرمال 3 پارامتری بر آنها برازش داده شد و مناسب ترین توزیع حاکم بر داده های سیل هر ایستگاه با استفاده از آزمون کای اسکوئر انتخاب گردید و مقادیر سیل چندین دوره بازگشت با توجه به توزیع مناسب هر ایستگاه به دست آمد. سپس با استفاده از نتایج به دست آمده از قسمت قبل و همچنین مساحت تحت پوشش هر ایستگاه، ضرایب c و n مربوط به فرمول دیکن و همچنین ضریب c مربوط به فرمول کریگر به دست آمده و سپس هر دو مدل مذکور برای منطقه مورد مطالعه کالیبره گردید. نتیجتاً با بررسی ame مربوط به این دو مدل و از آنجا که مدل دیکن دارای ame کمتری بود، این مدل به عنوان مدل مناسب برای منطقه مورد مطالعه شناخته شد. سپس با استفاده از فرمول کالیبره شده دیکن و مساحت زیرحوضه هایی که در کل حوضه انتخاب گردید و همچنین فرمول مانینگ و روابط مربوط به کانال-های باز، ارتفاع آب از کف رودخانه در صورت بروز سیل با دوره بازگشت های مختلف به دست آمد و با توجه به ارتفاع آب به دست آمده از کف رودخانه در صورت بروز سیل با دوره برگشت های مختلف و همچنین با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی منطقه در نرم افزار arcgis ، نقشه های پهنه بندی سیل برای دوره بازگشت های مختلف در حوضه مورد مطالعه به دست آمد.نتیجتاً مشخص گردید در صورت وقوع سیل با دوره بازگشتهای ده، بیست و پنج، صد، پانصد و هزار سال در منطقه مورد مطالعه به ترتیب 72، 105، 175، 240 و 356 کیلومترمربع از اراضی اطراف رودخانه شور خورموج زیر آب رفته و تحت پوشش سیلاب قرار خواهد گرفت.
مهدی فتاحی مقدم کاظم رنگزن
سنجش از دور فراطیفی به عنوان یک تکنولوژی پیشرفته، یکی از منابع اصلی برای مطالعات مختلف، بویژه ارزیابی منابع آبی است. سنجنده های فراطیفی بر خلاف سنجنده های چندطیفی، ویژگی های طیفی را دقیق و با جزئیات بیشتر نشان می دهند. در این تحقیق با استفاده از تصاویر فراطیفی سنجنده هایپریون مربوط به تاریخ های 24 خرداد،11 شهریور، 13 آذر و 16 اسفند سال 1389 (پهنای باند در حدود 10 نانومتر و تعداد 242 باند طیفی) و انجام طیف سنجی آزمایشگاهی و میدانی با استفاده از دستگاه طیف سنج3 field spec® و نمونه برداری آب به برآورد و ارزیابی پارامترهای کیفیت آب در رودخانه کارون مقطع شهر اهواز پرداخته شد. نمونه برداری آب از 13 ایستگاه در طول رودخانه و دور از حاشیه رودخانه همراه با اندازه گیری در محل عمق سچی دیسک، در فاصله زمانی نزدیک به تاریخ دریافت تصاویر انجام گردید. تصاویر از نظر هندسی، اتمسفری و غیره، تصحیح شدند. محدوده طیفی مرئی-مادون قرمز نزدیک از 426 تا 905 نانومتر که مجموعاً شامل 48 باند بود، استفاده گردید. انعکاس تک باند، نسبت باندی و مشتق اول انعکاس از منحنی های طیفی حاصل از باندهای سنجنده هایپریون درمحدوده فوق استخراج گردید. باندهای طیفی مناسب برای الگوریتم های فوق بر اساس آنالیز همبستگی بین داده های آزمایشگاه و داده های اندازه گیری شده در محل با داده های استخراجی از تصویر انتخاب شدند. نتایج ارزیابی نشان داد که دو روش مشتق اول انعکاس و نسبت انعکاس، همبستگی بالاتری با کلروفیل-a آب،کدورت آب و عمق سچی دیسک اندازه گیری شده دارند. شاخص وضعیت تغذیه ای (tsi) براساس داده های عمق سچی-دیسک و کلروفیل-a آب رودخانه محاسبه و بررسی گردید. نقشه های توزیع مکانی برای پارامترهای کیفیت آب بر اساس داده های فراطیفی و داده های نمونه برداری کیفیت آب با استفاده از رگرسیون چندگانه تخمین زده شدند. نتایج داده های زمینی و سنجش از دور فراطیفی ارتباط بالای 84/0r2=، (m) 03/0rmse=، 86/0r2=، (ntu) 03/1 rmse= و 0.89 r2=، (ml/m3) 0.037=rmse به ترتیب برای sdd و کدورت و کلروفیل- a آب رودخانه را نشان داد. این تکنولوژی نوین، برآورد و تخمین دقیق، ارزان و سریع کیفیت آب در محدوده وسیعی از توده آب با استفاده از سنجش از دور فراطیفی را پیشنهاد می کند.
علی اسفندیاری کاظم رنگزن
امنیت غذایی به عنوان یکی از چالش های عصر حاضر و آینده از کسی پوشیده نیست. افزایش روزافزون جمعیت از یک سو و کمبود زمین های قابل کشت از سوی دیگر، بشر را به سمت افزایش عملکرد در واحد سطح سوق داده است. کشاورزی دقیق به عنوان یکی از نوین-ترین راهکارها جهت نیل به این هدف مهم می باشد. سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی جزو اصلی ترین ارکان این تکنولوژی به شمار می رود. تقریباً 60 درصد قند تولیدی دنیا از نیشکر و بقیه از چغندرقند حاصل می شود. نیشکر غذا، علوفه، فیبر و کودهای شیمیایی را تامین می نماید. صنعت تولید قند شغل هایی را در بخش زراعت برای میلیون ها نفر متخصص و غیر متخصص در فرآوری و تصفیه قند در سراسر جهان تامین می کند. این گیاه به غیر از تولید شکر، فرآورده هایی تولید می کند که برخی از آنها روی کل سیستم و بافت اقتصادی- اجتماعی جوامع بشری و بخصوص جوامع رو به رشد به حدی موثرند که در صورت استفاده و راه اندازی کامل این مواد تحولات اساسی بوجود می آید. هدف از این تحقیق شناسایی مناطق مستعد کشت نیشکر در منطقه خوزستان و همچنین برآورد درصد ازت و رطوبت برگ و ارتفاع ساقه گیاه نیشکر در اراضی کشت و صنعت امام خمینی با استفاده از تصویر فراطیفی هایپریون می باشد. برای شناسایی مناطق مستعد از روش ahp برای محاسبه وزن لایه ها و از روش منطق فازی برای تلفیق لایه ها استفاده گردید. 84/496 کیلومتر مربع از اراضی منطقه ، مستعد تشخیص داده شده است که هیچ یک از ده شرکت تولید نیشکر در استان خوزستان در این کلاس قرار ندارند. با استفاده از تصویر فراطیفی هایپریون و دستگاه طیف سنج اقدام به برآورد برخی از پارامترهای مورد پایش در اراضی کشت و صنعت امام خمینی گردید. برای این منظور ابتدا تصحیحات اتمسفری با استفاده از طیف های مرجع حاصل از طیف سنج و به کار گیری روش empirical line بر روی تصویر صورت گرفت . با استفاده از شاخص فراطیفی مشتق اول انعکاس، رابطه بین داده های زمینی و طیف های انعکاسی مورد برسی قرار گرفت. سپس نقشه های توزیع مکانی برای پارامترها بر اساس داده های فراطیفی و داده های نمونه برداری شده با استفاده از رگرسیون چندگانه تخمین زده شده تهیه گردید. نتایج داده های زمینی و سنجش از دور فراطیفی ارتباط بالای 87/0r2=، 037/0rmse=، برای درصد ازت برگ ، 82/0r2=،03/rmse= ، برای درصد رطوبت برگ و 87/0r2=، rmse=0/037 برای ارتفاع ساقه را نشان داد.
اسماعیل جوکار کاظم رنگزن
امروزه تصاویر سنجش از دور به عنوان جدیدترین روش جهت مطالعه پوشش زمین شناخته شده است. تصویر برداری فراطیفی یکی از منابع مهم کسب اطلاعات به هنگام و کم هزینه در زمینه های مختلف تحقیقاتی به خصوص مطالعات منابع کشاورزی می باشد. به کارگیری این تکنیک ها در شناسایی گونه های گیاهی به پهنای باندی بسیار کم تصاویر فراطیفی کمک می کند تا بتوان گونه های گیاهی را در قسمت های مختلف طیف الکترومغناطیس با دقت نسبتاً قابل قبول و به مراتب بالاتری نسبت به تصاویر چند طیفی شناسایی کرد. بدین منظور در این تحقیق با استفاده از تصاویر به روز سنجنده فراطیفی هایپریون که مربوط به تاریخ های 11 شهریور،13 آذر ماه و 16 اسفند ماه می سطح زیر کشت اراضی کشاورزی جنوب شوشتر پرداخته شد. تصاویر هایپریون دارای تعداد 242 باند طیفی با پهنای باند10 نانومتر می باشد. بر این اساس برای انجام تصحیحات اتمسفری، نمونه هایی از خاک و گیاهان زراعی منطقه ی شوشتر، جمع آوری گردید و با استفاده از دستگاه فیلدسپک3 در منطقه و محیط آزمایشگاه مورد طیف سنجی قرار گرفت. مراحل پیش پردازش شامل تصحیح اتمسفری و تصحیحات هندسی بر روی تصاویر انجام پذیرفت. سپس طیف های مرجع گیاهان زراعی برنج، ذرت دو ماهه، ذرت سه ماهه و گندم از تصاویر استخراج و به الگوریتم های شناسایی اهداف شامل نقشه بردار زاویه ای طیفی (sam) و کمترین فاصله از میانگین (mindis) معرفی و نقشه ی کاربری اراضی کشاورزی تهیه گردید. برای به دست آوردن میزان دقت، بعد از اعمال روش های طبقه بندی، ماتریس خطا تشکیل گردید. نتایج حاصل از مقایسه ی الگوریتم ها نشان داد که الگوریتم mindis با میزان دقت 66 درصد کارایی لازم برای تشخیص نوع پوشش گیاهی را دارا نمی باشد. الگوریتم sam با توجه به میزان دقت 74/93 درصد برای شناسایی کشت تابستانه و همچنین میزان دقت 47/94 درصد برای کشت زمستانه روش مناسب تری برای شناسایی و طبقه بندی نوع پوشش گیاهی می باشد. در پایان میزان سطح زیر کشت هر یک از گیاهان زراعی برآورد گردید.
سعیده سعیدی فارسی کاظم رنگزن
بارزسازی واحدهای سنگ شناختی گنبد نمکی جهانی (فیروزآباد)، با استفاده از دستگاه طیف سنج (field spec3) با تاکید بر اهمیت اقتصادی آنها
فاطمه پشم فروش کاظم رنگزن
خاک منبع طبیعی تجدیدناپذیر مهمی است. تخریب خاک تهدیدی جدی برای کشاورزی پایدار و کیفیت محیط زیست می باشد. هدف از انجام این پژوهش بیان کمّی روند تخریب خاک اراضی شمال رودخانه هوفل (واقع در استان خوزستان، جنوب غربی ایران) در کاربری های اراضی (کشاورزی و مرتع) و واحدهای فیزیوگرافی متفاوت (دشت های آبرفتی و تپه های ماسه باذی) بود همچنین ، در این مطالعه روشی بر مبنای gis برای ارزیابی تخریب فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک در مناطق خشک و نیمه خشک توسعه داده شد. داده های استفاده شده در این مطالعه شامل داده های خاکشناسی و داده های سنجش از دور بودند. ویژگی های خاک: فیزیکی ( شن، سیلت، رس، جرم مخصوص ظاهری، پایداری خاکدانه، نفوذ و منحنی رطوبتی خاک)، شیمیایی ( واکنش خاک، شوری، ظرفیت تبادل کاتیون و سدیم تبادلی)، بیولوژیکی (مواد آلی) اندازه گیری شدند. همچنین مدل rusle به عنوان تخمین زننده تخریب فیزیکی خاک استفاده شد. داده های سنجش از دور به منظور بررسی روند 20 ساله تخریب خاک منطقه مطالعاتی استفاده شد. شاخص های تخریب خاک فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی منطقه مطالعه محاسبه شد. نقشه های تخریب خاک فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی منطقه بدست آمد. این نقشه ها می توانند بطوری موثر هزینه های ارزیابی میزان تخریب خاک منطقه را کاهش دهند. شاخص ها به پنج سطح از تخریب خاک شامل: کیفیت بالا (بدون تخریب)، تخریب ضعیف، تخریب متوسط، تخریب زیاد و تخریب خیلی زیاد گروه بندی شدند. نتایج نشان داد میزان تخریب فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی منطقه در کلاس زیاد و خیلی زیاد به ترتیب حدود 12، 5/14 و 25 درصد می باشد. بنابراین تنظیم قانون و بنا نهادن یک چهارچوب سیاسی مناسب برای جلوگیری از تخریب خاک و حفظ پتانسیل تولید آن ضروری است. نتایج تخمین مدل rusle نشان داد که حدود 25 درصد خاک منطقه تحت تاثیر فرسایش زیاد تا خیلی زیاد قرار دارد. نتایج مطالعات سنجش از دور نشان داد در طی دوره زمانی 20 ساله وسعت اراضی شور با کاربری مرتع افزایش یافته است.
رضا مهجوری کاظم رنگزن
خدمات رسانی به موقع و مطمئن توسط ایستگاه های آتش نشانی مستلزم استقرار آن ها در مکان های مناسب و استفاده از مسیرهای بهینه در رسیدگی به سوانح می باشد، تا بتوانند اکیپ های اعزامی در اسرع وقت به محل حادثه برسند. در این رابطه یکی از بهترین گزینه ها استفاده از سیستم اطلاعات مکانی می باشد. در این مطالعه شهر اهواز به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد سپس داده های مورد نیاز جمع آوری و تصحیح شدند. برای تعیین معیارهای مورد نیاز مکان یابی از مطالعات قبلی و نظرات کارشناسان استفاده و معیارهای انتخابی در 6 گروه طبقه بندی شدند: شبکه معابر، تراکم جمعیت، کاربری اراضی، تسهیلات عمومی، فرهنگی-آموزشی و ریسک پذیری. معیارهای مورد استفاده به دلیل دارا بودن دامنه های متفاوتی از مقیاس ها، نیاز دارند که به واحدهای قابل مقایسه با یکدیگر تبدیل شوند، برای این کار از روش فازی استفاده شد و تمام معیارها در دامن? صفر تا یک استانداردسازی شدند. توابع فازی استفاده شده به گونه ای بود که به مناطق سازگار ارزش بالاتر و به مناطق ناسازگار ارزش پایین تر داده شد. تمام معیارها دارای اهمیت یکسانی در تعیین محل ایستگاه آتش نشانی نیستند در نتیجه از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی که یک روش تصمیم گیری چند معیاره است، برای تعیین درج? اهمیت (وزن) معیارها استفاده شد. با اعمال وزن ها به لایه ها و همپوشانی آن ها به روش همپوشانی شاخص، نقشه نهایی که تعیین کننده پتانسیل مکان های مختلف برای احداث ایستگاه آتش نشانی است، بدست آمد. با همپوشانی نقشه پتانسیل و محدود? تحت پوشش ایستگاه های موجود، مناطقی که تحت پوشش هیچ ایستگاهی قرار نمی گیرند مشخص گردید. در این مناطق 5 محل به عنوان حداقل تعداد ایستگاه های مورد نیاز و یک محل برای جابه جایی ایستگاه شماره 400 انتخاب و سیستم مسیریابی آن ها مدل سازی شد. با احداث یک ایستگاه در محدود? ایستگاه شماره 200 جمعیت تحت پوشش آن از 151804 نفر به 93354 نفر کاهش پیدا می کند و به حد استاندارد آن یعنی 50000 نفر نزدیک می شود. بررسی چگونگی توزیع مکانی سوانح گذشته در سطح ایستگاه های شهر اهواز نشان داد که تمام مناطق دارای الگوی توزیع پراکنده و تصادفی هستند و هیچ منطقه ای دارای الگوی متمرکز نمی باشد. در نتیجه عامل خاصی که سبب ایجاد حوادث زیادی در یک یا چند نقطه شده باشد، وجود ندارد. فاصله نزدیک ایستگاه های 63، 71، 300، 900 و 200 از مرکز متوسط حوادث نشان می دهد که این ایستگاه ها از نظر رسیدگی به حوادث محدود? تحت پوشش خود در محل مناسبی قرار دارند. آنالیز فاصله استاندارد نشان داد که ایستگاه های 800، 32، 900 و 200 شعاع وسیع تری از حوادث را پوشش می دهند، لذا نیاز به تجهیزات بیشتری دارند. ایستگاه های 32، 800 و 300 که دارای توزیع جهتدار بیشتری هستند می توانند واحدهای سیار خود را در صورت وجود برای پوشش بهتر حوادث در این جهات قرار دهند و یا اینکه اقدام به تشکیل واحدهای سیار کنند.
زهرا برزویی کاظم رنگزن
در سفر به یک شهر، مراکز گردشگری زیادی وجود دارد که از مهم ترین خدماتی که می توان به مسافران ارائه داد مسیریابی بهینه جهت رفت و آمد میان مکان های گردشگری مدنظر وی می باشد. یافتن مسیر بهینه یکی از کاربردی ترین آنالیزهای مکانی در حمل و نقل می باشد. با توسعه و پیشرفت مدل های ریاضی، الگوریتم های مختلفی جهت انجام مسیریابی بهینه ارائه شده است که یکی از این الگوریتم ها، الگوریتم ژنتیک می باشد که کار خود را با تولید جمعیت اولیه آغاز می کند، متعاقباً وارد مرحله تولید نسل از جمعیت اولیه می گردد، به این صورت که هر نسل بهبودیافته نسل قبلی خود است. مراحل تولید نسل در الگوریتم ژنتیک ادامه می یابد تا اینکه جواب بهینه محاسبه گردد یا شرط توقف الگوریتم حاصل شود. هدف اصلی از انجام این رساله، طراحی و پیاده سازی یک سامانه گردشگری تحت وب برای شهر بیجار در استان کردستان می باشد که در آن بتوان جهت حل مسئله مسیریابی میان مکان های گردشگری مورد نظر کاربر، الگوریتم ژنتیک را طوری بهبود بخشید که قابلیت پاسخ دهی بهتر و در مدت زمان کمتر را داشته باشد، که جهت دستیابی به این هدف، در تحقیق حاضر مراحل زیر انجام شد. 1- جمع آوری و آماده سازی داده ها و لایه های اطلاعاتی مورد نیاز 2- بهبود الگوریتم ژنتیک طوریکه بتوان اپراتورهای این الگوریتم را طوری پیاده سازی کرد که با دقت بالا و در مدت زمان مناسبی پاسخ بهینه را نمایش دهد. 3- در سامانه های برنامه ریزی توریسم، استفاده از اینترنت از اهمیت بسزایی برخوردار است و معمولاً اینگونه سیستم ها مبتنی بر وب هستند، بطوریکه از هر جایی قابلیت دسترسی داشته باشند. این قابلیت امکان مشاهده راحت تر مکان های گردشگری، اطلاعات توصیفی و همچنین موقعیت قرارگیری هر کدام از مکان ها و شبکه حمل و نقل شهری را در اختیار کاربر قرار میدهد، لذا سامانه مورد نظر بر مبنای وب طراحی شد. 4- سیستم به گون های پیاده سازی شد که شامل واسط کاربرپسند جهت تعامل راحتتر کاربر با سیستم باشد، به این معنا که کاربر قادر به تعیین دقیق موقعیت های مبدأ و مقصد مسیر خود باشد. 5- پیادهسازی سیستم به گونه ای انجام شد که بعد از تعیین نقاط مبدأ و مقصد مسیر توسط کاربر، سامانه تحت وب، مسیریابی بهینه میان دو نقطه مشخص شده را براساس الگوریتم بهبود یافته ژنتیک انجام داده و پاسخ مطلوب را به کاربر نمایش دهد. در پایان نیز ، جهت ارزیابی دقت حاصل از الگوریتم بهبودیافته ژنتیک، مسئله مسیریابی در همین شبکه حمل و نقل مربوط به منطقه مطالعاتی با استفاده از الگوریتم دایجسترا نیز حل گردید و نتایج حاصل از آن نشان داد که الگوریتم ژنتیک بهبودیافته از لحاظ دقت و سرعت تقریباً معادل الگوریتم دایجسترا عمل کرده ضمن اینکه الگوریتم ژنتیک بهبود یافته دارای ضعف های مهم الگوریتم دایجسترا نیز نمی باشد.
زینت گومه علی اکبر نظری سامانی
گسترش شهرها و رشد جمعیت همراه با افزایش آلودگی محیط زیست بر اثر فعالیت های انسانی که سبب تغیرات غیر اصولی در پوشش گیاهی و فضای سبز شده است در توسعه پایدار اراضی، مدیریت تغییر کاربری اراضی عامل مهمی به شمار می آید. سنجش از دور می تواند منبع مناسبی برای تهیه داده ها به منظور تهیه نقشه انواع پوشش اراضی و همچنین پایش محیط زیست باشد. تلفیق سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در کاهش هزینه، کوتاه نمودن زمان و افزایش جزئیات و دقت اطلاعات می تواند بسیار موثر باشد. در این تحقیق که هدف بررسی روند تغییرات کاربری اراضی کلانشهر کرج می باشد با استفاده از داده های سنجش از دور شامل عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای irs-p5و irs-p6، نقشه های کاربری اراضی مربوط به سالهای 1335، 1368 و 1390 تهیه شده اند. برای استفاده از تصاویر ماهواره ای ابتدا در مرحله آماده سازی تصویر تصحیحات هندسی اعمال شده و طبقه بندی تصویر به روش حداقل فاصله(minimum distance) انجام گردید. بررسی روند تغییرات با استفاده از روش analystic patch و به کمک سنجه های منتخب سیمای سرزمین شاملca، pland، pd،lpi،lsi، enn-mn و shape-mnانجام شده و اطلاعاتی در زمینه کاربری شهر کرج به صورت کمی، نحوه توزیع فضایی، وسعت و پیوستگی کاربری ها تهیه شد.نتایج بدست آمده نشان دهنده تبدیل منطقه مورد مطالعه از یک باغ شهر با مساحت 1204 هکتار به کلانشهر با مساحت 17540 هکتار در یک دوره 55 ساله می- باشد که تغییرات حدود 45/354 هکتار در سال را نشان میدهد. بیشترین نوع کاربری تبدیل شده به مناطق مسکونی مربوط به مراتع می باشد به طوری که در طی این سال ها مراتع به یک سوم کاهش یافته و مناطق مسکونی 52 برابر شده اند. روابط رگرسیونی بین رشد شهر و خصوصیات انسانی، محیطی و توپوگرافی، بیان کننده گسترش شهر درجهت اراضی شیبدار ومناطق کوهستانی بوده است. سرانه فضای سبز در طی دوره مطالعه از 558 در سال 1335 به 25 متر مربع در سال 1390 کاهش یافته است لذا باید برنامه ریزی جهت هم سو کردن روند گسترش شهر با سرانه فضای سبز مورد نیاز جمعیت ساکن در این منطقه صورت گیرد.
محسن بختیاری کاظم رنگزن
یکی از اهداف اصلی طرح ریزی شهری، کنترل تجمع بیش از حد صنایع و رشد بی رویه مراکز صنعتی است. در مرحله کنونی اقتصاد ما، کاملا روشن است که پیشرفت های آینده به بهبود و گسترش سریع بخش های صنعتی وابسته است. از این رو بررسی تشکیلات صنعتی در محل، به منظور کمک به شناختن مشکلات و ایجاد زمینه ای منطقی و موجه برای توسعه هماهنگ و تغییر مکان احتمالی صنایع بسیار ضروری است. سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis) می تواند درآماده سازی و مدیریت اطلاعات و داده های موردنیاز جهت سهولت بخشیدن و پویایی چرخه فعالیت پروژه های صنعتی، راهنمایی برای مکان مناسب استقرار صنایع یا مکان یابی مجدد بر اساس فاکتور های تولید پیش قدم باشد. در تحقیق جاری ابتدا گروه بندی واحدهای صنایع فعال استان خوزستان به شکل انواع و طبقات صنایع صورت پذیرفت. سپس با توجه به داده های موجود میزان سهم هر شهرستان از این دسته بندی ها مشخص شد. و در عین حال بررسی روابط بین سهم صنایع، جمعیت و درصد بیکاری شهرستان ها هم در دستور کار قرار گرفت. سپس 5 طبقه واحد صنعتی شامل صنایع چوبی، ساختمانی، نساجی، حمل و نقل و خدماتی از انواع پنج گانه صنایع، جهت مکان یابی برگزیده شدند. روش های اجرای مکان-یابی ها، عبارت بودند از: ahp، anp وfahp . عوامل درگیر در مکان گزینی در پنج گروه عوامل طبیعی و زیست محیطی، عومل پشتیبانی تولید، قوانین و مقررات، انرژی و حمل و نقل قرار گرفتند. هر کدام از گروه های مذکور خود لایه هایی را شامل می شدند، و در مجموع بیست لایه اطلاعاتی وارد gis شدند. خروجی ها نقشه های اولویت استقرار مکانی صنایع نام گرفتند. پس از مکان یابی، تحلیل حساسیت اوزان لایه ها به شیوه های متفاوتی صورت پذیرفت. بررسی نتایج مکان یابی ها نشان داد که، بهترین اولویت استقرار صنایع حمل و نقل 22/10 درصد مساحت استان را شامل می-شد، این رقم برای صنایع چوبی، نساجی، ساختمانی و خدماتی به ترتیب 82/7، 37/7، 38/18 و 64/12 درصد بود.. از طرفی توزیع مکانی بهترین اولویت مکان گزینی صنایع چوبی، نساجی و حمل و نقل در جنوب غربی خوزستان متمرکزتر است، در حالی که پراکندگی آن در صنایع ساختمانی و حمل و نقل از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. به طور کلی اتکا به نقشه های حاصل علاوه بر اینکه می تواند استعداد مناطق را جهت احداث صنایع مذکور روشن نماید، می تواند درطرح های آمایش سرزمین در افق های چند ده ساله کارایی های لازم را داشته باشد.
مجتبی کرمی کاظم رنگزن
روشهای طیفسنجی میدانی ظرف چند دههی اخیر به جایگاهی ویژه در علم سنجش از دور دست پیدا کردهاند. نتیجهی مستقیم این امر افزایش محبوبیت و در نتیجه افزایش مداوم تعداد دادههای طیفی حاصل از این روشهاست. با این حال، به علت نبود ساز و کاری مشخص برای مدیریت دادههای طیفی، دادههای تولید شده معمولاً از دسترس محققان دور میماند. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از پایگاههای دادهی رابطهای در کنار سامانهی اطلاعات جغرافیایی تحت وب، راهکاری برای مدیریت و در عین حال به اشتراکگذاری این گونه دادهها ارائه گردد. برای این منظور، در گام اول چهارچوبی برای توصیف دادههای طیفی بر اساس پژوهشهای انجام شدهی پیشین، و همچنین بر اساس روشهای مورد استفادهی محققان علوم مختلف تهیه گردید که در فرمهای برداشت میدانی و نیز یک ژئودیتابیس پیادهسازی شد. در ادامه و به هدف مدیریت و همچنین به اشتراکگذاری دادههای طیفی، یک سامانهی اطلاعات جغرافیایی با اتکا بر پایگاه دادهی رابطهای اوراکل و مبتنی بر معماری متمرکز مخدوم ضعیف طراحی و پیادهسازی گشت. سپس ژئودیتابیس مذکور درون این سیستم قرار گرفت. در برداشتهای میدانی تعداد 60 نمونهی طیفی از عوارض آب، خاک، گیاه و عوارض ساخته دست بشر در دانشگاه شهید چمران اهواز جمعآوری شد. تمامی طیفهای برداشت شده و توصیفات مربوط به آن ها به همراه تعداد 65 نمونهی طیفی حاصل از پژوهشهای پیشین همگی به عنوان دادههای اولیه به سیستم متمرکز مدیریت دادههای طیفی وارد شد. نتیجهی این پژوهش که «سامانهی پایگاه داده طیفی زمین-مرجع اهواز» نام دارد به کاربران اجازه میدهد تا با مرورگرهای اینترنتی خود به نقشههای پویای سامانه دست یافته، نقاطی که از آن برداشت انجام دادهاند را روی نقشه ثبت نمایند، و یا از اطلاعات موجود در سامانه استفاده کنند. سامانهی مذکور دسترسی آسان محققان به نقشههای پویا به همراه دادههای طیفی، اطلاعات توصیفی، تصاویر و نمودارهای طیفی را میسر میسازد در حالی که دادههای ذخیره شده، از سرعت و امنیت بالای پایگاه داده اوراکل نفع میبرند.
حسن مدنی عادل ساکی
بهکارگیری تکنیک های سنجش از دور در شناسایی واحدهای لیتولوژی به طور مستقل و بدون آگاهی از رفتار طیفی سنگ ها و کانی ها در طول موج های الکترومغناطیسی نمیتواند مثمر ثمر واقع شود. بر این اساس برای آنالیز اشکال طیفی ماسهسنگهای سازند آغاجاری و تفکیک آن ها در دادههای ماهواره ای، نمونه هایی از این ماسهسنگ از منطقه شمال خوزستان جمع آوری شد و با استفاده از دستگاه طیفسنج فیلدسپک3 در محیط آزمایشگاه مورد طیف سنجی قرار گرفت. طیفهای انعکاسی حاصل بر اساس شکل و محل باندهای جذب پردازش شد. آنالیزهای پتروگرافی و همچنین تهیهی مقاطع نازک میکروسکوپی نیز در تفسیر اشکال جذب طیفها مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر در تصاویر ماهواره ای، طیف ماسهسنگ با باندهای سنجنده فرا طیفی هایپریون شبیه سازی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن است که شناسایی ماسهسنگ های منطقه مورد مطالعه با استفاده از سنجنده های با قدرت تفکیک طیفی بالا مانند هایپریون و استفاده از روشهای مناسب بارزسازی (mnf, pca, band ratio) به خوبی امکان پذیر است. بهکارگیری الگوریتم sam در بارزسازی سازندها نشان داد که این الگوریتم نمیتواند تفاوت آشکاری را بین سازندها ایجاد نماید. با توجه به شواهد بدست آمده از مطالعه طیفسنجی و ترکیب کانیشناسی ماسهسنگ آغاجاری در مقایسه با ماسهسنگ اورانیوم دار منطقه شمال چین (zhiluo group) و البته شرایط مناسب منطقه برای تشکیل ذخایر اورانیوم، میتوان نتیجه گرفت که احتمال حضور اورانیوم در ماسهسنگ آغاجاری ایران وجود دارد که البته باید با روشهای دیگر شناسایی و اکتشاف اورانیوم مورد بررسی و تایید قرار گیرد. همچنین با توجه به شواهد کانیشناسی بدست آمده در این مطالعه می توان منشأ این سازند را آذرین و دگرگون (کوهزایی زاگرس) دانست.
حسین اقدر کاظم رنگزن
اگر بخواهیم مقادیر زیادی از سیالات را طی مسافت طولانی حمل کنیم، با توجه به موارد اقتصادی، ایمنی، زیست محیطی و قابلیت اعتماد، معمولاً خطوط لوله نخستین گزینه می باشد. یکی از مهم ترین وظایف مجموعه صنعت نفت، احداث خطوط لوله انتقال نفت است که با توجه به هزینه بر بودن آن و نیز گستردگی آن و عبور از مناطق مختلف با شرایط جغرافیایی متفاوت، اهمیت مطالعات اولیه در انتخاب مسیر عبور این خطوط را دو چندان نموده است. اساسی ترین پارامتر در مسیریابی، یافتن کوتاه ترین راه بین نقطه مبدأ و مقصد می باشد. با توجه به قابلیتgis برای ذخیره، نمایش و تحلیل اطلاعات مکانی و توصیفی، می توان بانک اطلاعاتی جامع و کاملی از داده های علوم زمین ایجاد نمود. این پایگاه های اطلاعاتی قادر هستند مقادیر نامحدودی اطلاعات مکانی و توصیفی را در خود جای دهند و کاربران می توانند در هر زمان، داده های مورد نظرشان را از پایگاه اطلاعاتی انتخاب، حذف، اضافه و ویرایش کرده یا مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و در نهایت خروجی های دلخواه را تهیه و ارایه نمایند. هدف از به کارگیری gis در مسیریابی خطوط انتقال نفت، لحاظ نمودن کلیه پارامترهای جغرافیایی موثر در مسیریابی این خطوط و در نتیجه پایین آوردن هزینه ساخت و نگهداری این خطوط با در نظر گرفتن استانداردها است. طراحی و پیاده سازی یک gis کاربردی جهت مسیریابی خطوط لوله انتقال نفت، هدف اصلی این تحقیق می باشد. در این تحقیق روند انجام کار که شامل تعیین منطقه مطالعاتی، انتخاب روش مسیریابی، تعیین فاکتورهای موثر بر مسیریابی خطوط لوله نفت، پردازش لایه های اطلاعاتی، تعیین ارزش هر فاکتور موثر، تلفیق لایه ها و طراحی مسیر بهینه بیان گردیده است. در این تحقیق به منظور وزن دهی فاکتورها، از روش fahp با نوشتن برنامه در محیط matlab استفاده شد. به منظور تلفیق لایه های اطلاعاتی از روش همپوشانی شاخص استفاده شد. سپس با استفاده از ابزار cost distance رستری به دست آمد که در آن به هر سلول حداقل هزینه تجمعی سفر (جابجایی) به نزدیک ترین سلول منبع اختصاص داده می شود. این کار در حقیقت تلاشی برای تعیین سلول با کمترین هزینه است. ابزار cost path ، مسیر حداقل هزینه از نقطه مقصد(واحد بهره بردار) تا نقطه مبدأ (چاه) را تعیین می کند. طول مسیر موجود 65/43 کیلومتر و طول مسیر طراحی شده با نرم افزار 98/39 کیلومتر می باشد که تقریباٌ 4 کیلومتر از مسیر موجود کوتاه تر می باشدکه این خود باعث صرفه جویی در هزینه و در مدت زمان احداث خط لوله می شود.
جواد نگاهداری محمدحسین قبادی
طراحی اولیه ی مسیر یا مطالعات فاز صفر یکی از مهم ترین مراحل راهسازی است که در طی آن بایستی محل عبور راه پیش از اقدام به ساخت از جنبه های مختلف بررسی شود تا ایمن ترین و اقتصادی ترین راه شناسایی شود. عدم توجه به پیامدهای زمین شناسی زیست محیطی و ایمنی طرح های توسعه، باعث به هدر رفتن منابع سرزمین و ایجاد فاجعه های زیست محیطی و اقتصادی می شود که مغایر با نگرش توسعه ی پایدار می باشد. لذا به منظور جلوگیری از وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر اقتصادی و زیست محیطی، انجام مطالعه و داشتن اطلاعات کافی از منطقه ی پیاده سازی ضروری است. هدف در این پایان نامه ارائه ی مسیری بهینه از نظر زمین شناسی زیست محیطی، مهندسی و همچنین اقتصادی از همدان تا ساوه می باشد. لذا با در نظر گرفتن وضعیت زمین-شناسی (سنگ شناسی، موقعیت هندسی لایه ها، گسل ها، شکستگی ها)، آبراهه ها، توپوگرافی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و مناطق حفاظت شده به طراحی کوتاه ترین مسیر بین این دو نقطه پرداخته شده است. نتایج حاصل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار arc gis نشان می دهد که مسیریابی ارائه شده باعث صرفه-جویی در زمان و هزینه ی طراحی و ساخت می شود. در ضمن مسیر طراحی شده نسبت به مسیر موجود از نظر زمین شناسی زیست محیطی دارای شرایط مطلوب تری است و عبور از مناطق دارای پوشش گیاهی در آن کمتر از مسیر موجود است. آنالیز پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر سنجنده ی modis واقع بر سکوی terra و با تشکیل تصویر مربوط به شاخص گیاهی ndvi در تیرماه سال 1391 صورت گرفت. همچنین عبور مسیر طراحی شده از محل آبراهه ها و گسل های کمتر در مقابل مسیر موجود را می توان به عنوان مزیتی اقتصادی و فنی در نظر گرفت. در ضمن مسیر طراحی شده از نظر طولی کوتاه تر از مسیر موجود می باشد و از محدوده ی مناطق حفاظت شده عبور نمی کند. در زمینه ی جنس سازندهایی که مسیر طراحی شده و مسیر موجود از آن ها عبور می-کنند نیز مزیت با مسیر طراحی شده است. در نهایت حجم عملیات خاکی مسیر جدید که با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی سنجنده ی aster مربوط به سال 2006 به دست آورده شده است، نشان دهنده ی حجم بسیار کمتر عملیات خاکی نسبت به مسیر موجود می باشد، که موجب کاهش هزینه ی ساخت و توجیه اقتصادی آن می-گردد. لذا با در نظر گرفتن شرایط ذکر شده، مسیر طراحی شده از جنبه های اقتصادی، فنی و زمین شناسی زیست محیطی نسبت به مسیر موجود از مزایای بیشتری برخوردار است.
علیرضا ابویی اشکذری کاظم رنگزن
در پژوهش حاضر با مطالعه مبانی نظری موضوع، 15 معیار برای ارزیابی آسیب پذیری ناشی از زلزله انتخاب گردید. این معیارها عبارتند از: «کاربری، مساحت، شکل هندسی، موقعیت قرارگیری قطعه در بلوک، تراکم جمعیّتی، نوع سازه، کیفیت، قدمت، تعداد طبقات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، عرض معبر روبرو، دسترسی به فضاهای باز، مراکز امداد و نجات و آتش نشانی». ضریب اهمیّت هر یک از معیارها با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به دست آمد. در ادامه این معیارها با استفاده از منطق فازی و تابع آستانه خطی از حالت کلاسیک به فازی و بدون مقیاس تبدیل شده اند. در نهایت تابع احتمال آسیب پذیری بر مبنای این معیارها در محیط gis تعریف و میزان آسیب پذیری ناشی از برآیند معیارها برای هر یک از قطعه های موجود در محدوده مورد بررسی (طرح تفصیلی شهر یزد) محاسبه گردید.
سارا عزیزی قلاتی کاظم رنگزن
تغییرات کاربری اراضی به ویژه مواردی که ناشی از فعالیت های انسان است جزء مهم ترین تغییرات جهانی محیط زیست است که تاثیر بیشتری از دیگر تغییرات جهانی دارد. پیش بینی و ارزیابی پتانسیل الگوهای کاربری زمین از طریق مدل سازی می تواند به برنامه ریزان محیط زیست و مدیران منابع طبیعی برای تصمیمات آگاهانه تر در سطح چشم انداز کمک کند. هدف از این پژوهش مدلسازی تغییرات کاربری اراضی منطقه کوهمره سرخی استان فارس با استفاده از مدل lcm است. بدین منظور نقشه های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده etm + و tm ماهواره لندست در سه دوره زمانی مربوط به سال های 1366، 1379 و 1391 تهیه شدند. برای استفاده از تصاویر ماهواره ای ابتدا در مرحله آماده سازی تصویر تصحیح اتمسفری اعمال شده و طبقهبندی تصویر به روش حداکثر احتمال و استفاده از شاخص mnf انجام گردید. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات دوره اول (1379-1366) با ضریب کاپای 83% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در ناحیه مرتع (24/4224 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در ناحیه جنگل (75/3953 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و انتخاب 9 متغیر مستقل، مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 1391، با استفاده از روش شبکه های عصبی (پرسپترون چندلایه) و رگرسیون لجستیک در مدل lcm انجام شد. سپس با روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری اراضی برای سال 1391 پیش بینی شد. نتیجه ماتریس خطا بین نقشه کاربری اراضی استخراج شده از تصویر لندست 1391 به عنوان نقشه مرجع و نقشه های حاصل از مدلسازی با شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک به ترتیب ضریب کاپای 75% و 74% است. بنابراین مدل شبکه عصبی برای مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری در دوره دوم انتخاب شد. آشکارسازی تغییرات دوره دوم (1391-1379) با ضریب کاپای 88% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در ناحیه مرتع (76/5045 هکتار)، همچنین بیشترین کاهش مساحت در ناحیه جنگل (5508 هکتار) است. با توجه به تغییرات دوره دوم، نقشه کاربری اراضی برای سال 1403 پیش بینی شد که بیشترین تغییر کاربری نسبت به سال 1391، در ناحیه کشاورزی آبی است.
ناهید منجزی کاظم رنگزن
امروزه یکی از راه های تأمین آب در مناطق خشک و نیمه خشک و مقابله با بحران خشکسالی، احداث سدهای زیرزمینی به منظور ذخیره کردن آب های زیرزمینی است. سدهای زیرزمینی سازه هایی هستند که در مسیر جریان آب زیرزمینی ساخته شده و باعث بالا آمدن و ذخیره آب در مخزن خود می شوند. مهم ترین و اولین مشکل در احداث این سدها یافتن مکان مناسب برای احداث آن هاست. در این تحقیق سعی شده است تا با به کارگیری تکنیک های gis و استفاده از روش های فازی محل مناسب برای احداث سد زیرزمینی در دشت بتوند مشخص گردد. از جمله فاکتورهای مورد استفاده در این روش شیب، محیط غیراشباع، هدایت هیدرولیکی (k)، شوری آب زیرزمینی، عمق سطح ایستابی، چگالی زهکشی سطحی، ضخامت آبرفت، چاه-ها و گسل می باشند. اولین گام تشکیل یک بانک اطلاعاتی از لایه های موردنظر با استفاده از منابع موجود و بازدیدهای صحرایی بود. پس از تهیه لایه های مربوطه و اعمال توابع فازی بر آن ها در محیط arcgis، نقشه های معیار استانداردسازی شده به دست آمد. برای استانداردسازی از توابع فازی کوچک، فازی بزرگ و فازی خطی و ذوزنقه ای استفاده شد. از آنجایی که هر نقشه معیار تأثیر خاص خود را در انتخاب مکان مناسب برای احداث سد زیرزمینی دارد و میزان اهمیت نقشه های معیار در رسیدن به نتیجه یکسان نمی باشد، از این رو لازم است نقشه های معیار وزن دهی شوند. وزن هر معیار نشان دهنده میزان اهمیت و ارزش آن نسبت به معیارهای دیگر در عملیات مکان یابی است. پس از تشکیل ماتریس مقایسه زوجی و تکمیل آن توسط کارشناسان مربوطه، وزن هر معیار با توجه به توابع فازی اختصاص داده شده به آن، توسط برنامه نوشته شده در نرم افزار متلب براساس روش تحلیل سلسله مراتبی فازی محاسبه شده و در نقشه معیار مربوطه ضرب شد. آن گاه با استفاده از عملگر جمع فازی در محیطarcgis نقشه معیارها با هم تلفیق و مکان های مناسب برای احداث سد زیرزمینی بدست آمد. در نهایت برای اولویت بندی مناطق بدست آمده از روش فازی تاپسیس استفاده شد. با توجه به نقشه اولویت بندی شده می توان دریافت که مناطق مناسب احداث سد در قسمت شمالی دشت واقع شده اند.
سمیه فرازمند کاظم رنگزن
پایه و اساس سنجش از دور به ویژه سنجش از دور ابر طیفی (hyperspectral) برای تشخیص گونه ها و آگاهی از چگونگی انعکاس طیفی گونه های مورد نظر می باشد. بخشی از سنجش از دور به نام طیف سنجی زمینی به تعیین این مشخصه های طیفی می پردازد و سعی در ایجاد کتابخانه های طیفی (spectral library) پدیده ها دارد. در این راستا و با هدف تهیه و بررسی شاخص طیفی برگ گیاه نیشکر، طیف سنجی این گیاه با استفاده از یک دستگاه طیف سنج زمینی پیشرفته در تابستان 91، از کرت aec04-01 واقع در مرکز تحقیقات کشت و صنعت امیرکبیر صورت گرفت. همچنین میزان کلروفیل و نیتروژن نمونه های طیف سنجی شده در آزمایشگاه اندازه گیری شد. پس از بررسی های اولیه کیفیت داده ها و حذف داده های نویز، منحنی انعکاس گیاه نیشکر در طول موج 400 تا 2400 نانومتر به 3 حالت انعکاس واقعی، مشتق اول انعکاس و حذف پیوستار تهیه شد. شاخص-های طیفی بر روی یکایک منحنی ها ی انعکاس واقعی نمونه های طیف سنجی شده محاسبه شد. به منظور بررسی تفاوتهای احتمالی بازتاب طیفی گونه ها، شاخص های طیفی مهم و حساس به غلظت کلروفیل و نیتروژن و رطوبت محاسبه شدند و کاربردی بودن آنها برای گیاه نیشکر بررسی گردید. سپس با یک رابطه رگرسیون ساده، شاخص ها در تجزیه و تحلیل های آماری مربوط به سنجش ازت گیاه مورد استفاده قرار گرفتند. از بین شاخص های مورد مطالعه نسبت باندی حاصل از منحنی حذف پیوستار با ضریب همبستگی برابر 86/0 ییشترین رابطه را با غلظت نیتروژن برگ نیشکر نشان می دهد. در بخش دوم این رساله به بررسی استفاده از تصویر فراطیفی هایپریون و دستگاه طیف سنج و برآورد پارامترهای ازت و کلروفیل، در اراضی کشت و صنعت امیرکبیر پرداخته شده است. برای این منظور ابتدا تصحیحات اتمسفری با استفاده از طیف های مرجع و به کارگیری روشline empirical بر روی تصویر صورت گرفت. با استفاده از شاخص فراطیفی مشتق اول و انعکاس واقعی تک باند، رابطه بین داده های آزمایشگاهی و طیف های انعکاسی تصویر مورد بررسی قرار گرفت. سپس نقشه های توزیع مکانی برای پارامترها بر اساس داده های فراطیفی و داده های نمونه برداری شده با استفاده از رگرسیون ساده تخمین زده شده تهیه گردید. نتایج ایجاد مدل آماری بین داده های آزمایشگاهی و سنجش از دور فراطیفی برای درصد ازت برگ حاصل از انعکاس ذاتی ارتباط بالای 82/0 و نتایج حاصل از شاخص فراطیفی مشتق اول انعکاس ارتباط بالای 71/0 را نشان داد، همچنین نتایج برای کلروفیل، ارتباط بالای 65/0 را نشان داد.
پیمان حیدریان سعید ملکی
نام خانوادگی: حیدریان نام: پیمان شماره دانشجویی: 9028202 عنوان پایان نامه: مدل سازی توسعه فضایی شهری با استفاده از تکنولوژی سامانه های اطلاعات جغرافیایی و رگرسیون وزن دار مکانی (gwr): نمونه موردی؛ کلان شهر تهران اساتید راهنما: دکتر کاظم رنگزن، دکتر سعید ملکی استاد مشاور: مهندس ایوب تقی زاده درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: سنجش از دور و gis گرایش: آب و خاک دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: علوم زمین گروه : سنجش از دور و gis تاریخ فارغ التحصیلی: 25/10/1392 تعداد صفحه: 125 کلید واژه ها: مدل سازی، پیش پردازش آماری، رگرسیون وزن دار مکانی، سنجش از دور، سامانه اطلاعات جغرافیایی، تهران. شبیه سازی و بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک و الگوهای رشد شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیش بینی آن در آینده، برای برنامه ریزان و طرفداران حفظ منابع طبیعی در تنظیم کردن استراتژی های توسعه پایدار، رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیم گیری بهتر برای جهت دهی توسعه در آینده، یک امر حیاتی است. در این راستا کلان شهر تهران با رویکرد نخست شهری به عنوان ابرشهر یا شهر مسلط کشور و به صورت پل ارتباطی با جهان خارج و داخل عمل نموده و بر کلیه ساختار داخلی شهرهای کشور و روستاها تأثیرگذار بوده است، در نتیجه استفاده از مدل سازی های ترکیبی با نگاه عمیق تر و محلی جهت برنامه ریزی های مدون در راستای توسعه پایدار کلان شهر تهران غیرقابل اجتناب می نماید. هدف این رساله، مدل سازی الگوهای رشد کلان شهر تهران با استفاده از روش های پیش پردازش آماری رگرسیون اکتشافی (er)، رگرسیون حداقل مربعات معمولی (ols) و مدل رگرسیون وزن دار مکانی، و همچنین پیش بینی توسعه آن با استفاده از مدل ترکیبی پیشنهادی ols-lcm و مقایسه نتایج آن با مدل ca-markov با در نظر گرفتن دوره 11 ساله 85-1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در این فرآیند از سازمان های مربوطه جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند و نقشه های کاربری زمین از تصاویر ماهواره لندست استخراج گردید. در مرحله بعد صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات صورت گرفت. نتایج آشکارسازی تغییرات نشان می دهد که بیش ترین افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (68/4603 هکتار) و بیش ترین کاهش مساحت در زمین باز (47/4561 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و برای اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل gwr و lcm، با استفاده از روش er و ols پیش پردازش روی معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظرگرفتن خروجی روش er و ols، 11 متغیر مستقل بعنوان ورودی به مدل ها انتخاب شدند. سپس مدل سازی الگوهای رشد شهری با استفاده از مدل gwr اجرا گردید و نتایج نشان داد از 11 متغیر، دو متغیر در عرض فضای مورد مطالعه دارای جهت تأثیر(- یا +) یکسان بودند و بقیه متغیرها جهت تأثیرشان در کل منطقه تغییر می کند. در نهایت با استفاده دو مدل ols-lcm و ca-markoنقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد. نتایج نهایی نشان داد که پیش بینی صورت گرفته با مدل ols-lcm نسبت به مدل ca-marko و مطالعات گذشته کارایی بالاتری داشته و به واقعیت های زمینی نزدیک تر است و بیشترین میزان توسعه در سال 1396 در بخش های غرب، شرق و شمال شرقی کلان شهر تهران رخ می دهد.
سمیه آجودانی مجید وظیفه دوست
در این تحقیق، به منظور بارزسازی طوفان¬های گرد و غبار بر فراز اراضی و آب¬ها، شاخص¬های گرد و غبار حاصل از تصاویر نوری، حرارتی و مایکروویو مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور، تصاویر ماهواره¬ای از سنجنده مادیس بر روی ماهواره ترا و سنجنده amsr-e از ماهواره آکوا مربوط به تاریخ 12، 13و 14 آوریل 2011 برای محدوده غرب و جنوب غرب ایران استخراج گردید. شاخص¬ گرد و غبار تفاضل نرمال شده (nddi)، شاخص پوشش گیاهی تفاضل نرمال شده اصلاحی (mndvi)، شاخص اختلاف درجه حرارت روشنایی (btd) و شاخص گرد و غبار مادون قرمز حرارتی (tdi) در تصاویر سنجنده مادیس و یک شاخص قطبش مایکروویو (mpi) در شناسایی ابرهای گرد و غبار مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی گرد و غبار در شاخص انعکاسی با استفاده از تفاضل بازتابش سطحی، در شاخص حرارتی بر اساس تفاضل درجه حرارت روشنایی در طول موج¬های معین و در شاخص¬ مایکروویو نیز بر اساس تفاضل درجه حرارت روشنایی در فرکانس¬های مشخص شده در محیط نرم افزارenvi 4.7 و erdas imagine9.1 صورت پذیرفت. نتیجه مقایسه همبستگی بین شاخص¬های به دست آمده از تصاویر نوری در شناسایی گرد و غبار با داده¬های دید افقی حاکی از میزان همبستگی بالا (75درصد) بین داده¬های به دست آمده از شاخصbtd و داده¬های دید افقی می¬باشد. مقایسه نقشه¬های خروجی از شاخص btd با محصول ضخامت نوری از مادیس نیز نتایج به دست آمده را تایید می¬کند. در حالیکه شاخص nddi با داده¬های دید افقی از میزان همبستگی پایین¬تری (17درصد) برخوردار است و همبستگی پایین با محصول ضخامت نوری دارد که نشان دهنده ضعف این شاخص در مقایسه با دیگر شاخص¬ها در بارزسازی گرد و غبار می¬باشد. شاخص mpi نیز تنها در مواردی که منطقه مورد مطالعه پوشیده شده از ابرهایی همراه با گرد و غبار باشد، مفید است. اما قادر به شناسایی گرد و غبار سبک موجود در منطقه نمی¬باشد. با توجه به اینکه همه روش¬ها به استثناء شاخص¬های انعکاسی تقریبا موفقیت بالایی در بارزسازی گردوغبار بر روی خشکی¬ها دارند، اما استفاده از روش¬های مبتنی بر باندهای حرارتی نتایج دقیق¬تر و مفیدتری را در بارزسازی طوفان¬های گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه در اختیار ما قرار می¬دهد. در بارزسازی ابرهای گردوغبار بر روی آب¬ها نیز شاخصndvi با 74 درصد همبستگی نسبت به اختلاف درجه حرارت روشنایی باند 31 و 32 سنجنده مادیس با 54 درصد همبستگی با داده¬های ضخامت نوری، شاخص مفیدی در جداسازی گرد و غبار سبک از سنگین در منطقه مورد مطالعه می¬باشد.
رضا انوری پور حیدر زارعی
تاثیر گسترده تغییرات شهرنشینی بر روی خصوصیات رواناب سطحی، خطر سیلاب را در مناطق شهری افزایش می دهد. سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیاییgis، داده های مکانی مورد نیاز تحلیل های مربوط به ارزیابی رواناب شهری و خطر سیلاب شهری را فراهم می آورند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر روی ضریب رواناب در فاصله زمانی سال های 1364 تا 1392 با استفاده از تصاویر دوره ای ماهواره لندست و پهنه بندی خطر سیلاب در شهر اهواز است. در این مطالعه بعد از انجام مراحل پیش پردازش بر روی تصاویر، نقشه های کاربری اراضی و شاخص نفوذناپذیری به ترتیب با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال و آنالیز ترکیب طیفی استخراج شدند. با استفاده از نقشه های کاربری اراضی، بافت خاک و شیب، نقشه های دوره ای ضریب رواناب با استفاده از مدلwetspa محاسبه گردید. به دلیل افزایش سطوح نفوذناپذیر شهری و همچنین کاهش سطح پوشش گیاهی طی این دوره، میانگین ضریب رواناب از 0.76 به 0.86 افزایش نشان داد. با استفاده از نقشه های ضریب رواناب، سطح نفوذناپذیری، لایه فاصله تا کانال های جمع آوری آب های سطحی و فاصله تا جاده ها، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب شهری با روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) بدست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی خطر سیل شهری نشان داد که حدود 10.22 درصد مساحت شهر دارای ریسک بسیار بالای آب گرفتگی، 22.18 درصد دارای ریسک زیاد، 28.61 درصد دارای خطر نسبتاً زیاد، در حدود 26.87 دارای خطر متوسط و کمتر از4 درصد نواحی کم ریسک می باشد.
فروغ صارمی کاظم رنگزن
با افزایش خواسته های انسانی و گسترش استفاده از زمین، تهیه نقشه های سنجش از دور منابع معدنی به منظور اکتشاف اولیه، امری مهم به نظر می رسد. داده های ماهواره ای به علت دید یکپارچه و بروز بودن و داشتن طیف الکترومغناطیسی متناسب، برای تهیه نقشه های ماهوار ه ای زمین شناسی مناسب می باشند. این مطالعه به بررسی داده های سنجنده ,asterطیف سنجی و روش های پردازش تصاویر طیفی در ارتباط با یک کانسار مس - طلای پورفیری می باشد. منطقه مورد مطالعه به لحاظ ساختاری در بخش جنوب غربی کمربند ماگمایی ارومیه دختر واقع شده است که دارای پتانسیل کانه زایی مس پورفیری می باشد. برای این منظور برخی از مهم ترین روش های استخراج اطلاعات بر روی انواع مختلفی از این داده ها اعمال خواهد گردید. سپس نتایج خروجی این تکنیک-ها در مورد هر کدام به طور جداگانه با اعتبارسنجی نتایج از طریق مقایسه با اطلاعات زمینی ارزیابی خواهند گردید. تا در نهایت بهترین الگوریتم و تکنیک معرفی گردند. روش های دورسنجی نسبت های باندی (br)، قانون ترکیب اجزای اصلی(pca)، کسر کم-ترین نویز(mnf) تنظیم اختلاط طیفی (mtmf) وتخمین شباهت تطابقی (ace) به منظور تعیین محدوده زون های دگرسانی فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک و زون اکسیدی به کار رفته است. روش های به کار رفته درجهت توزیع زون های فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک در محدوده طیف الکترومغناطیسی تصویر استر swir و محدوده vnirبرای بارزسازی زون اکسیدی به کار گرفته شد. بررسی های میدانی و مطالعات پتروگرافی انجام شده در آزمایشگاه شامل تهیه مقاطع نازک و آزمایش پراش پرتو ایکس بهترین شاهد برای صحت سنجی نتایج به دست آمده می باشد که با توجه به اطلاعات ارزشمند کسب شده و نتایج حاصله نقش به سزای این مطالعات در تهیه نقشه کانی های دگرسان شده اثبات شد. نتایج حاصل از روش های طیفی به کار رفته برتری روش های زیرپیکسل مبنا به همراه وجود طیف واقعی کانی را در تشخیص منطق دگرسان شده اثبات کرد. همچنین از میان دو روش زیرپیکسل مبنای به کار رفته برتری اندک روش mtmf نسبت به روش ace مشخص شد. استخراج اطلاعات طیفی از داده های استر می تواند اطلاعات دقیق و جامعی برای اکتشاف منابع مس و طلا در همه جای جهان ارائه نماید.
زهرا فضیلت پور غلامرضا اسکندری
محیط دریا، که شامل اقیانوس و مناطق مجاور ساحلی می شود، فرصت های عظیمی را برای پیشرفت در زمینه شیلات و بهره برداری منابع طبیعی فراهم می کند. ماهی-گیری یک منبع قابل توجه برای تهیه مواد غذایی است و به منزله یک منبع مهم درآمد در ایران محسوب می شود. با توجه به نیاز بالا برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات به دست آمده از ماهواره ها نقش مهمی را در برنامه¬های کاربردی شیلات ایفا می کنند. داده های سنجش از دور مربوط به رنگ اقیانوس می توانند در کاربردهای بسیاری نظیر ماهی گیری تجاری، حمل و نقل دریایی، استخراج معدن در اقیانوس، اکتشاف و استخراج نفت و گاز، هیدروگرافی و غیره مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به اینکه تصاویر ماهواره ای، پوشش مکانی وسیع و تکرار بالایی را فراهم می کنند در پیش بینی مکان های بالقوه ماهی¬گیری می توانند کمک فراوانی داشته باشند. توان تفکیک طیفی بالای سنجنده مادیس و دارا بودن باندهای حرارتی متعدد، آن را نسبت به سایر سنجنده ها در موقعیت ممتازی قرار می دهد. در این تحقیق ابتدا صحت سنجی تصاویر حرارتی سنجنده مادیس با استفاده از داده های میدانی انجام شد؛ که ضریب همبستگی به میزان 0/84 می باشد که نشان دهنده میزان بالای دقت الگوریتم جهانی در این منطقه است. سپس به منظور تعیین مناطق مستعد صید ماهی در خلیج فارس پس از تهیه لایه های دمای سطح آب، ارتفاع سطح دریا، غلظت کلروفیل – a و شیب حرارتی سطح آب نقشه مکان های مستعد صید تهیه شد. روش های فازی، نمایشی قوی از اجزای مهم تصمیم گیری مکانی همچنین نمایش مفاهیم مبهم و غیر دقیق را نیز فراهم می کنند. نتایج ارزیابی دقت نقشه های نهایی نشان می دهد که 82% از میزان صید انجام شده در دریا در مکان هایی واقع شده است که بهترین مناطق در نقشه های مناطق مستعد صید می باشند. با انجام صید هدفمند می توان بازدهی صید را در زمانی کمتر از زمان فعلی بالا برد؛ این امر می تواند با ادغام سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحقق یابد.
مهدی کیخایی افوسی کاظم رنگزن
تحلیل منطقه عملیات، فرآیند منظم و مستمر تجزیه و تحلیل محیط جغرافیایی، آب و هوا و تهدیدات موجود دشمن در یک منطقه مشخص می¬باشد. تحلیل دقیق و به موقع رمز موفقیت در برابر تهاجمات دشمن در میادین جنگ می¬باشد و بدون آگاهی از آنها، طرح ریزی عملیات ارزشی نداشته و موجب تلف شدن نیروی انسانی و تجهیزات نظامی خواهد شد. تغییرات سریع منطقه نبرد و سرعت در انتقال اطلاعات از ویژگی¬های جنگ¬های مدرن می¬باشد. با استفاده از تکنیک¬های روز و اطلاعات دقیق می¬توان ویژگی¬های زمین و عوارض آن را تفسیر نموده و برنامه¬ریزی دفاعی و عملیات را به نحو مطلوب سازماندهی و مدیریت نمود. سیستم اطلاعات جغرافیایی با توانمندی¬های مختلف پردازشی، طراحان و فرماندهان نظامی را در مراحل مختلف تحلیل، طرح ریزی و اجرای عملیات یاری می¬رساند. هدف این پژوهش مکان¬گزینی تعدادی از واحدهای نظامی در منطقه نصرآباد با توجه به تحلیل¬های عوارض زمین و خصوصیات هیدروکلیمایی موجود و تهیه اطلاعات مورد نیاز فرماندهان و طراحان نظامی به منظور طرح ریزی و اجرای تاکتیک¬های عملیات می¬باشد. منطقه مطالعه از نظر مکان¬گزینی یگان¬های توپخانه و موشکی، مناطق مستعد فرود بالگرد، مناطق مستعد استقرار یگان های پشتیبانی رزمی، مناطق مستعد استقرار دیدبان، پهنه¬بندی منطقه از نظر قابلیت تردد و تعیین مسیرها و محورهای مناسب نفوذ به سمت دشمن با استفاده از روش¬های تحلیل تصمیم¬گیری چند معیاره فازی، مورد بررسی قرار گرفته است. در طی مراحل مختلف این پژوهش از روش¬های فازی شامل تحلیل سلسله مراتبی فازی، سیستم استنتاج فازی و تاپسیس فازی استفاده شده است. در مجموع بیست و دو معیار و لایه اطلاعاتی مجزا، وارد محیط gis شدند. عملیات استاندارد سازی داده¬¬ها و همپوشانی لایه¬¬ها در محیط gis و با استفاده از عملگرهای فازی انجام گرفت. روش fuzzyahp از یک مبنای تئوریک قوی برخوردار است و به همین دلیل جزء روش¬های منتخب وزن¬دهی در این پژوهش می¬باشد. نتایج حاصل از انجام تحلیل¬های مکان یابی با توجه به بازدیدهای میدانی انجام شده از منطقه مورد مطالعه و نظر کارشناسان نظامی، با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به این یگان¬ها نشان می¬دهد که سیستم اطلاعات جغرافیایی و ترکیب آن با روش¬های تصمیم¬گیری چند معیاره فازی، به خوبی در تحلیل مکان¬یابی یگان¬ها با توجه به ملاحظات مدنظر، موثر واقع گردیده و بهترین مواضع، مسیر و محورهای نفوذ را به طراحان و فرماندهان نظامی پیشنهاد داده است. این مناطق بیشتر در محدوده¬های پایکوهی، نیمه مرتفع، دارای قابلیت تردد و تحرک مناسب با بهره¬¬گیری حداکثر از لندفرم¬ها و شکل عوارض زمین به منظور استفاده از قابلیت اختفاء، انتخاب گردیده است. رویکرد دانش مبنای سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور، با ترکیب تجربه و دانش کارشناسان امر، باعث حفظ جان سربازان، صرفه¬جویی در زمان و هزینه¬ها در صحنه نبرد خواهد شد.
محمد کوهی کاظم رنگزن
وجود شهرهای با قدمت زیاد و مشکلات مربوط به شهرسازی بی برنامه باعث شده است تا خطر زمین لرزه و تخریب های ناشی از آن بسیاری از شهرهای کشور را تهدید کند. مدیریت بحران به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آن ها، در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن بتوان از بروز بحران ها پیشگیری و یا در صورت بروز، در راستای کاهش اثرات آن، به امداد رسانی وسیع و بهبود اوضاع اقدام نمود. در مرحله اول این پژوهش شهر سنندج را که دارای 5 منطقه شهرداری می باشد مورد بررسی قرار داده تا منطقه خطر پذیر شناسایی شود. برای این کار 6 شاخص (کیفیت ابنیه، شاخص مسکن، تراکم جمعیتی، تعداد طبقات ساختمانی، توپوگرافی و شیب، پارک و فضای سبز) انتخاب و با استفاده از روش swot fuzzy-ahp اقدام به شناسایی منطقه خطر شد. ابتدا با استفاده از تحلیل swot به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پرداخته شد و در مرحله بعد برای کمی سازی و نزدیک تر شدن نتایج به واقعیت و رتبه بندی مناطق از تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که منطقه 2 با 167318/0 درصد به عنوان منطقه آسیب پذیر شناسایی شد و مناطق 1، 4، 3 و 5 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند. یکی از مهم ترین مسایلی که مورد توجه سازمان های مدیریت بحران قرار دارد، انتخاب مکان هایی جهت استقرار موقت سانحه دیدگان است. در مرحله دوم این پژوهش به شناسایی سایت های اسکان موقت آسیب دیدگان ناشی از زلزله در منطقه 3 شهر سنندج پرداخته شد. در این مرحله از 14 شاخص (شیب، گسل، زمین شناسی، مراکز درمانی، مراکز آتش نشانی، مراکز نظامی، مراکز آموزشی، تأسیسات و تجهیزات شهری، فاصله از پارک، مساحت پارک ها، تعداد جمعیت، طبقات ساختمانی، راه های ارتباطی و برق) برای شناسایی سایت های اسکان موقت استفاده شد. بعد از تهیه لایه های اطلاعاتی و تعریف توابع عضویت فازی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتب فازی (fahp) اقدام به وزن دهی معیارها شد. نتایج بدست آمده نشان داد که مکان هایی که انتخاب شده اند دارای شیب 2 تا 6 درصد، جمعیتی (محله ای) به طور میانگین 4000 نفر، کاربری های انتظامی و آموزشی، تعداد طبقات ساختمانی 2 و 3 طبقه و ... می باشند که با توجه به استاندارد معیارها درست انتخاب شده اند.
ایرج اسکندری کاظم رنگزن
تصویربرداری گرمایی می تواند به عنوان روشی برای تمایز روش¬های مختلف خاک ورزی و ارزیابی تنش آبی گیاه مورد استفاده قرار گیرد نتایج نشان داد با افزایش شدت خاک ورزی و کاهش بقایای گیاهی در روی خاک، دمای سطح خاک و دمای کانوپی افزایش می یابد. روش کاشت مستقیم موجب کاهش دمای سطح به میزان7/5-5/2 و دمای کانوپی گندم به میزان 7-3 درجه سانتی گراد نسبت به تیمارهای دیگر شد. روش های خاک ورزی حفاظتی موجب افزایش رطوبت خاک درعمق 30-0 سانتی متر و کاهش جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق 20-0 سانتی متری گردید. همچنین با افزایش شدت خاک ورزی یک روند کاهشی در مقادیر نفوذپذیری آب در خاک وجود داشت. میزان نفوذپذیری آب در خاک در تیمار های بی خاک ورزی (کاشت در ته ساقه های محصول قبلی و کاشت مستقیم در کلیه بقایای محصول قبلی) به ترتیب 57/1 و 71/1 برابر بیشتر از مقدار آن در تیمار متداول (گاوآهن یرگرداندار + دیسک) بود. نتایج مقاومت به نفوذ نشان داد که تیمارهای خاک ورزی و کاشت در لایه 20-0 سانتی متری خاک رفتار یکسانی داشته و تفاوت معنی داری بین تیمارها تا عمق 20 سانتی متری مشاهده نشد. در لایه 30-20 سانتی متری بیشترین مقاومت خاک با میانگین 59/1 مگا¬پاسکال مربوط به تیمار خاک ورزی متداول (گاوآهن برگرداندار+ هرس بشقابی) و کمترین مقدار با میانگین 88/0 مگاپاسکال مربوط به تیمار بی خاک ورزی درکلیه بقایا بود. روش های خاک ورزی حفاظتی به ویژه بی خاک ورزی می تواند موجب افزایش عملکرد محصول در شرایط دیم حتی با میزان بارندگی کمتر از بلندمدت گردد. علت این امر را می توان به افزایش ذخیره رطوبت خاک در روش های مذکور مرتبط دانست. در این تحقیق، نتایج ارزیابی رشد محصول و اندازه گیری دمای کانوپی گندم و علوفه به طریق تصویربرداری گرمایی حاکی از وجود اختلاف معنی دار بین تیمارها بود. با توجه به نتایج 2 سال اجرای تحقیق، در اواخر مرحله دانه بستن گندم، وجود بقایای گیاهی(علوفه) در تیمارهای بی خاک ورزی موجب کاهش دمای کانوپی به مقدار 5/1تا 7 درجه سانتی گراد نسبت به سایر تیمارها شد. با توجه به نتایج، استفاده از تصویربردار گرمایی به عنوان ابزار مناسبی جهت ارزیابی تغییرات دمای کانوپی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
نعمت اله نسرین نژاد کاظم رنگزن
پوشش گیاهی کم، عدم نفوذپذیری خاک و شیب های تند کوهستانی زاگرس باعث شده است که بارش های رگباری در مناطق جنوبی کشور با سیل های شدید همراه باشند و خسارات زیادی را به بار آورند. امروزه علوم جدید سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و سنجش از دور (rs) به برنامه ریزان کمک می کند تا ارزیابی سریع و دقیقی از پتانسیل خطرات محیطی از جمله سیل را در حداقل زمان داشته باشند. هدف از این پژوهش پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوزه آبریز باغان (سرچشمه) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. در این تحقیق پس از شناسایی عوامل موثر در سیل خیزی (شیب، مدل رقومی ارتفاع (dem)، لندفرم، سنگ شناسی، نفوذپذیری، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی (ndvi)، بارش، تراکم شبکه زهکشی، فاصله از آبراهه)، معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) در محیط arcgis همپوشانی شدند و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز در پنج کلاس با خطرپذیری مختلف (خیلی زیاد، زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط و کم) بدست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که حدود 22 درصد از مساحت حوضه آبریز دارای ریسک سیل خیزی زیاد تا خیلی زیاد می باشد. در مرحله بعد نقشه زیرحوضه های محدوده مورد مطالعه با نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی همپوشانی شد و زیرحوضه های سیل خیز شناسایی شدند. نتایج نشان داد که 10 زیرحوضه از حوضه آبریز در پهنه های خطرپذیر واقع شده اند. بنابراین با استفاده از معیار خصوصیات ژئومتری حوضه (مساحت، طول، ضریب فشردگی، تراکم شبکه زهکشی و سیب متوسط حوضه) از طریق روش شباهت به گزینه ایده آل فازی (ftopsis) این 10 زیرحوضه از نظر سیل خیزی رتبه بندی شدند. لذا عملیات های آبخیزداری و مدیریت منابع آب در این زیرحوضه ها پیشنهاد می شود.
ابراهیم منصورنعیمی کاظم رنگزن
زلزله همواره به عنوان تهدیدی جدی برای سکونتگاه های انسانی مطرح است. در مواجهه با چنین سوانحی در لحظه وقوع کار چندانی نمی توان انجام داد، درحالی که اثرات آنها را با برنامه ریزی در راستای کاهش تلفات و خسارت های احتمالی از قبل می توان خنثی نمود. مدیریت بحران به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن بتوان از بروز بحران ها پیشگیری و یا در صورت بروز، در راستای کاهش اثرات آن، به امداد رسانی وسیع و بهبود اوضاع اقدام نمود. در این میان داشتن درک درست از عوامل و معیارهای موثر بر خطرپذیری زلزله و نحوه بر هم کنش آنها از اهمیّت ویژه ای برخوردار می باشد. پژوهش حاضر با هدف نگاهی سیستمی به بحران به دنبال ترسیم برنامه¬ای علمی و دقیق برای برنامه های آمادگی و برنامه ریزی پیش از بحران زلزله بر مبنای به کارگیری سیستم اطلاعات مکانی و الگوریتم های هوش محاسباتی در راستای پهنه بندی خطرپذیری زلزله، مکان یابی سایت اسکان موقت و بهینه سازی اسکان موقت جمعیت در معرض خطر بر اساس برنامه از پیش تنطیم شده می باشد. فرآیند پژوهش حاضر در سه بخش به انجام رسید. نخست با مطالعه مبانی نظری موضوع، 19 معیار (تراکم جمعیت، کاربری اراضی، مساحت، تراکم ساختمانی، سطح اشغال، قدمت، طبقات، اسکلت، فاصله از آتش نشانی و مراکز درمانی و فضای باز و معابر و مراکز نظامی، نزدیکی به گسل و برق پرفشار و پست برق و مترو و گازپرفشار و پمپ بنزین) موثر در خطرپذیری زلزله استخراج گردید. در ادامه با تعریف محدوده استاندارد و متغیرهای زبانی، توابع عضویت معیارها در دو مدل سیستم استنتاج فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی طراحی و پیاده سازی شد. سپس در سیستم استنتاج فازی با تعریف قوانین خطر پذیری بر اساس نظر کارشناسان و در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی با تعیین وزن هر معیار و تلفین آنها نقشه پهنه بندی خطر پذیری تولید گردید. در بخش دوم با استفاده از 12 معیار (کاربری اراضی، مساحت، فاصله از آتش نشانی و مراکز درمانی و معابر، نزدیکی به گسل و برق پرفشار و پست برق و مترو و گازپرفشار و پمپ بنزین) در قالب دو مدل سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی پهنه¬های مناسب اسکان موقت شناسایی شدند. در بخش سوم پژوهش نیز با استفاده از نتایج پهنه بندی خطر پذیری و سایت های اسکان موقت، و با استفاده از آنالیز شبکه کوتاه ترین مسیر دسترسی به سایت اسکان موقت، محدوده خدمات دهی سایت های اسکان و نزدیکترین مراکز درمانی به سایت های اسکان موقت شناسایی و اولویت بندی شدند. در پژوهش حاضر نتایج حاصل از ارزیابی دو مدل سیستم استنتاج فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نشان داد که سیستم استنتاج فازی در اکثر شرایط (85%) منطبق با نظر دانش انسانی بوده است. در حالی که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تنها 41% منطبق با دانش انسانی بوده است. در پهنه بندی خطر پذیری با سیستم استنتاج فازی، پهنه های با خطرپذیری کم با 32% (2.42 کیلومتر مربع) از کل مساحت 7.6 کیلومتر مربع، بیشترین مساحت را دارا می باشد. همچنین پهنه های با خطرپذیری بسیار زیاد با 22%(1.7 کیلومتر مربع)، پهنه¬های خطرزیاد و متوسط هر یک با 19% (1.42 کیلومتر مربع) و خطرپذیری کم با 8%(0.64 کیلومتر مربع) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در پهنه بندی اسکان موقت با سیستم استنتاج فازی بر اساس نتایج بدست آمده ، 25 سایت اسکان موقت با مساحت 1283628 مترمربع شناسایی شد از این مساحت تعداد 6 سایت با مساحت 439477 مترمربع وضعیت کاملا مطلوب و 7 سایت با مساحت 424665 مترمربع وضعیت مطلوب را دارند. سایر سایت ها دارای وضعیت متوسط(11 سایت) و نامناسب (1 سایت) می باشند. در آنالیز شبکه معابر نتایج بدست آمده نشان داد که با در نظر گرفتن سایت های شناسایی شده در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی، 1.06 کیلومتر مربع و با در نظر گرفتن سایت های شناسایی شده در سیستم استنتاج فازی، 0.8 کیلومترمربع از منطقه مورد مطالعه خارج از پوشش اسکان موقت تا فاصله 500 و 1000 متری دسترسی معابر می باشد. نقشه خطرپذیری زلزله و سایت های اسکان موقت تولید شده، راهنمایی مفید و علمی برای برنامه های کاهش آسیب ها و مدیریت بحران پیش از وقوع را فراهم می آورد و بر مبنای آن می توان اولویت های برنامه ریزی کاهش آسیب های احتمالی را مشخص نمود
عزیز عظیمی کاظم رنگزن
تبخیر و تعرق یکی از عوامل مهم سیکل هیدرولوژی بوده که باید در طرح های آبیاری، مطالعات زهکشی و هیدرولوژیکی برآورد شود. در حال حاضر دقیق ترین روش برای برآورد آن، استفاده از لایسیمتر است. ولی استفاده از لایسیمتر مستلزم هزینه زیادی است. از این رو عمدتا تخمین تبخیر و تعرق با استفاده از پارامترهای هواشناسی و به کار بردن مدل های تجربی انجام می گیرد. در این میان، معادله پنمن- مانتیث- فائو به عنوان روشی استاندارد در محاسبه تبخیر و تعرق مرجع شناخته می شود. از آنجایی که این روش به تجهیزات هواشناسی گران قیمتی نیاز دارد کاربرد آن در بسیاری از مناطق محدود است. لذا استفاده از روش های جایگزین همواره دارای اهمیت بسیار زیادی است. یکی از روش های نوین برآورد تبخیر و تعرق استفاده از سنجش از دور می باشد. سنجش از دور به کمک الگوریتم سبال، قادر به برآورد میزان تبخیر و تعرق از تصاویر ماهواره ای می باشد. برای اجرای الگوریتم سبال نیاز به محاسبه فاکتورهایی چون آلبیدوی سطحی، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده، دمای سطحی زمین، شار تابش خالص، شار گرمای خالص، شار گرمای محسوس و در نهایت تبخیر و تعرق روزانه در منطقه می باشد. به این منظور، در این تحقیق از چهار تصویر لندست 8 استفاده شد. مقایسه نتایج بدست آمده از دو روش، سنجش از دور و معادله پنمن- مانتیث- فائو، نشان می دهد که میانگین مربعات خطا 54/1و میانگین خطای مطلق 04/1 میلیمتر در روز می باشد. برای حل پیچیدگی فرایند تبخیر، از شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی تبخیر از تشت بر اساس داده های هواشناسی استفاده می شود. در این تحقیق، از شبکه پرسپترون با الگوریتم پس انتشار خطا برای آموزش آن استفاده شد. برای آموزش شبکه از داده های اقلیمی روزانه ی 13 ساله ایستگاه صفی آباد دزفول استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبات نشان داد بهترین شبکه، شبکه ای با همه ورودی ها، با یک لایه پنهان و 28 نرون در لایه میانی می باشد. نتایج پیاده سازی این شبکه نشان دهنده، شاخص های آماری 0032/0mse=، 0445/0mae= و 9609/0r2= می باشد. مقایسه نتایج بدست آمده از روش شبکه های عصبی مصنوعی با روش پنمن- مانتیث- فائو نشان می دهد که میانگین مربعات خطا 11/1 و میانگین خطای مطلق 52/0 میلیمتر در روز می باشد. این نتایج، بیانگرعملکرد بهتر شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به الگوریتم سبال در برآورد میزان تبخیر و تعرق می باشد.
عظیمه براتی کاظم رنگزن
طراحی اولیه ی مسیر یا مطالعات فاز صفر، یکی از مهم ترین مراحل راه سازی است که در طی آن محل عبور راه، پیش از شروع ساخت، از جنبه های مختلف بررسی شده و ایمن¬ترین و اقتصادی¬ترین موقعیت احداث راه شناسایی می-شود. آنالیز تعیین کوتاه¬ترین مسیر همواره به عنوان یکی از کاربردی¬ترین مسائل در آنالیزهای مکانی حمل و نقل و همچنین سرویس¬های مکان¬مبنا شناخته می¬شود. باتوسعه و پیشرفت سیستم¬های آنالیز اطلاعات مکانی، الگوریتم¬های مختلفی برای مسیریابی بهینه، باتوجه به پارامترهای موثر و خصوصیات مختلف جاده¬ها ارائه شده است. امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری، یکی از مهم¬ترین مشکلات مردم یافتن راه¬حلی برای کاهش طول و زمان سفرهای درون¬شهری و برون¬شهری می¬باشد. در این میان نقش سیستم¬های اطلاعات مکانی به عنوان علم و ابزار مدیریت و تحلیل اطلاعات مرتبط با مکان، روز به روز گسترش پیدا کرده و از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین دلیل لازم است که در فرآیند مسیریابی بهینه جاده از فناوری¬های نوینی مانند gis استفاده گردد. بهینه سازی، یک فعالیت مهم و تعیین کننده در طراحی است. طراحان زمانی قادر خواهند بود طرح های بهتری تولیدکنند که بتوانند با روش های بهینه سازی در صرف زمان و هزینه طراحی صرفه جویی نمایند. هدف از بهینه سازی، یافتن بهترین جواب قابل قبول، باتوجه به محدودیت ها ونیازهای مسئله است. برای یک مسئله، ممکن است جواب های مختلفی موجود باشد که برای مقایسه آن ها و انتخاب جواب بهینه، تابعی به نام تابع هدف تعریف می شود. انتخاب این تابع به طبیعت مسئله وابسته است. به عنوان مثال، کاهش زمان یا هزینه از جمله اهداف رایج بهینه سازی شبکه های حمل و نقل می باشد. در طراحی مسیر علاوه بر رعایت نکات فنی و اقتصادی، باید به خصوصیات زیست¬محیطی نیز توجه نمود، تا احداث آن حداقل آسیب ها را به محیط¬زیست وارد نماید. در این پایان¬نامه روشی ارائه شده است که بر اساس آن می¬توان مسیری بهینه از نظر زیست¬محیطی، اقتصادی و همچنین فنی از شهرستان اهواز تا شهرستان دهدز (واقع در استان خوزستان) پیشنهاد نمود. لذا با در نظر گرفتن وضعیت زمین¬شناسی (سازند،گسل¬ها)، آبراهه¬ها، توپوگرافی (شیب، ارتفاع)، پوشش¬گیاهی، کاربری¬اراضی، تراکم جمعیت و مناطق حفاظت شده به طراحی کوتاه¬ترین مسیر با صرف کمترین هزینه بین این دو نقطه پرداخته خواهد شد. در این تحقیق، ابتدا لایه¬های اطلاعاتی مورد نیاز برای مسیریابی از منابع مختلف جمع¬آوری شده، سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) لایه¬های ذکر شده وزن¬دهی می¬شوند. در نهایت مسیر بهینه با استفاده از الگوریتم حداقل هزینه و الگوریتم ژنتیک تعیین می-گردد. پیاده¬سازی الگوریتم¬های حداقل هزینه و ژنتیک نشان¬دهنده آنست که مسیر طراحی شده با استفاده از الگوریتم حداقل هزینه 29/22 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر موجود و 5/5 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر آزادراه پیشنهادی می¬باشد. از نظر هزینه احداث نیز مسیر طراحی¬شده با این الگوریتم 32% درصد نسبت به مسیر موجود و 28% درصد نسبت به مسیر پیشنهادی از هزینه کمتری برخوردار است. در مقایسه الگوریتم¬های مسیریابی پیاده¬سازی شده نیز مسیر طراحی شده با الگوریتم ژنتیک 64/6 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر طراحی شده با الگوریتم فاصله حداقل هزینه بوده و 5/9 درصد هزینه احداث کمتری دارد. لذا نتایج بدست آمده نشان می¬دهند که مسیرهای طراحی شده از نظر هزینه (زیست-محیطی، اقتصادی و فنی) و طول، کاهش چشمگیری را نسبت به مسیر موجود و مسیر آزادراه پیشنهادی اداره راه و شهرسازی استان دارا بوده و از میان دو الگوریتم بهینه¬یابی پیاده¬سازی شده جهت مسیریابی، الگوریتم ژنتیک دارای دقت بالاتری است. نتایج بیان¬شده نشانگر آنست که مسیر ارائه شده، باعث صرفه¬جویی در زمان و هزینه¬ی¬ طراحی و ساخت راه می¬شوند. با توجه به اینکه استراحتگاه و جایگاه سوخت از ملزومات راه¬های بین¬شهری به شمار می¬روند، در این پایان¬نامه پس از تعیین مسیر احداث آزادراه، اقدام به مکانیابی موقعیت مناسب احداث استراحتگاه و جایگاه سوخت با استفاده از سنجش از دور و gis شده است. به این منظور ابتدا لایه¬های اطلاعاتی موثر در انتخاب موقعیت بهینه مورد نظر با روش fahp وزن¬دهی شده و به روش همپوشانی شاخص با هم تلفیق می¬شود. در نهایت با استفاه از آستانه¬گذاری بر روی لایه تناسب، مکان¬های مناسب احداث جایگاه سوخت و استراحتگاه تعیین می¬گردد. وجود پمپ بنزین¬هایی در مکان¬های تعیین¬شده توسط روش پیشنهادی مکان¬یابی احداث جایگاه سوخت، موید کاربردی بودن این روش در تعیین موقعیت بهینه احداث این کاربری مهم می¬باشد.
مهشید عصاره زادگان دزفولی کاظم رنگزن
خدمات رسانی به موقع و مطمئن توسط ایستگاه های آتش نشانی مستلزم دسترسی هر چه بیشتر به اطلاعات به هنگام و دقیق و آنالیزهای مسیریابی می باشد تا بتوانند اکیپ های اعزامی در اسرع وقت به محل حادثه برسند. با این حال? به علت نبود ساز وکاری مشخص برای مدیریت بحران حریق? هر ساله خسارات مالی و جانی زیادی وارد می شود. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از پایگاه داده رابطه ای درکناز سامانه اطلاعات جغرافیای تحت وب راهکاری برای مدیریت امدادرسانی و در عین حال به اشتراک گذاری داده ها ارائه گردد. در این مطالعه شهر اهواز به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد و بر روی مشکلات موجود در شبکه راه های شهر مطالعه صورت گرفت. برای این منظور? در گام اول تحلیل نیاز کاربران صورت می گیرد و در مرحله بعدی مدل مفهومی سامانه طراحی می شود. سپس داده های مورد نیاز جمع آوری و تصحیح شدند و نیز یک ژئودیتابیس طراحی شد. در ادامه به هدف مسیریابی بهینه به محل حادثه و به اشتراک گذاری داده های مورد نیاز در بحران? یک سامانه اطلاعات جغرافیایی با اتکا برپایگاه داده رابطه ای و مبتنی بر معماری مخدوم ضعیف طراحی و پیاده سازی گشت. سپس ژئودیتابیس مذکور درون سیستم قرارگرفت. چون زمان نقش تعیین کننده ای در پاسخگویی به سوانح آتش سوزی را دارد بنابراین سامانه به گونه ای طراحی شده است که مکان حادثه و نزدیکترین ایستگاه به محل حادثه پیدا کرده و بهترین مسیر را برای رسیدن به محل حادثه و از آنجا به نزدیکترین بیمارستان? با استفاده از الگوریتم دایجسترا بدست می آورد. درآنالیز مسیریابی زمان تاخیر چراغ های راهنمایی رانندگی? زمان سفر و مسافت سفر? یک طرفه و یا دوطرفه بودن خیابان ها به عنوان پارامترهای مسیریابی در نظر گرفته شد تا شبیه سازی ترافیک شهری بهتر صورت گیرد. در این پژوهش رابط گرافیکی کاربر با استفاده از زبان جاوا اسکریپت توسعه و گسترش یافته است. در پایان نتیجه این پژوهش که «سامانه پایگاه اطلاع رسانی آتش نشانی اهواز» نام دارد به امدادگران اجازه می دهد که تا با مرورگر اینترنتی در هرجا و در هر زمانی به نقشه های پویای سامانه دست یافته و اطلاعات مورد نیاز خود رابرداشت نمایند.
سهیلناز درویشی کاظم رنگزن
را ههای ارتباطی و جاده ها به عنوان شاهرگهای حیاتی یک جامعه محسوب میگردند. از طرف دیگر جاده سازی به عنوان یکی از عوامل تخریب منابع طبیعی به شمار می آید، به گونه ای که امروزه به عنوان یکی از معضلات اساسی در حفظ وتنوع زیستی مطرح می باشد. ارزیابی زیست محیطی به عنوان یکی از روشهای مقبول برای دستیابی به توسعه پایدار می تواند اثرات وارده بر تنوع زیستی را کاهش دهد. هدف در این پژوهش ارزیابی زیست محیطی و ارائه مسیر بهینه آزاد راه خرم آباد – پل زال با استفاده از تکنیکهای gis و سنجش از دور است. لذا با در نظر گرفتن وضعیت پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، آبراهه ها و توپوگرافی به طراحی کوتاهترین مسیر بین این دو نقطه پرداخته شده است. نتایج حاصل شده با استفاده ازروش سلسله مراتبی و نرم افزارهای arcgis وec مشخص شد که مسیر طراحی شده مسیری بهتر وکوتاهتر بوده است، این مهم باعث کاهش هزینه وزمان طراحی در مسیر می شود. جهت ارزیابی زیست محیطی تغییرات ایجاد شده درفاصله زمانی سالهای 2002 تا 2013 با استفاده از تصاویر لندست 7و8 بررسی شدند، ابتدا طبقه بندی تصاویر به روش ماشین بردار پشتیبان انجام شد، سپس آشکار سازی تغییرات انجام شد. نتایج حاصل از آشکار سازی تغییرات نشان داد، که مساحت زیادی از جنگل های منطقه در مسیر احداث شده از بین رفته است.
بهروز ابراهیمی هروی حمید رضا ریاحی بختیاری
چکیده رشد لجام گسیخته و بی برنامه شهرها به ویژه شهرهای بزرگ کشور (ناشی از رشد طبیعی جمعیت شهری، افزایش مهاجرت ها و...) که به دنبال خود باعث افزایش تخریب محیط زیست و افزایش روزافزون انواع آلودگی ها شده است. دراین میان روند ساخت وساز بی رویه و تقلیل فضای لازم برای توسعه فضای سبز به عنوان ریه های تنفسی در شهرها به تغییرات شدیدی در میکرو اقلیم شهرها خصوصاً در شهرهای بزرگ انجامیده است. به فراخور افزایش کاربری های شهری و تبدیل سطوح طبیعی به سطوح ساخته شده ضرورت بررسی میزان تأثیر هر یک از کاربری ها بر دمای محیط شهری بیش ازپیش احساس می گردد. در این تحقیق هدف استخراج درجه حرارت سطح زمین در کلانشهر کرج می باشد که در آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده های tm و etm+ و oli/tirs ماهواره لندست بین سال های 1985 تا 2013 طی 3دوره (دوره های 1993، 2003 و 2013) درجه حرارت سطح زمین با استفاده از روش های موجود استخراج شد. روش های استخراج درجه حرارت سطح زمین برای سنجنده های tm و etm+ شامل روش های پنجر? تکی، تک کانالی، سبال، استفان-بولتزمن و دفتر علوم لندست می باشد. روش های مورداستفاده برای استخراج درجه حرارت سطح زمین در سنجند? tirs شامل روش های پنجر? تکی، تک کانالی (مخصوص لندست-های tm و etm+)، تک کانالی (مخصوص لندست tirs)، سبال، پنجر? مجزا، استفان-بولتزمن و دفتر علوم لندست می باشد. سپس با استفاده از روش های آماری اقدام به انتخاب بهترین روش شد. روش های منتخب شامل روش سبال (برای سنجند? tirs) و روش استفان-بولتزمن (برای سنجنده های tm و etm+) می باشد. در ادامه نقشه های کاربری اراضی کلانشهر کرج تهیه و رابطه درجه حرارت سطح زمین و نوع کاربری/پوشش زمین با استفاده از تحلیل های مربوطه تشریح شد. نتایج تحلیل های حرارتی نشان داد که اساساً مناطق صنعتی، گذرگاه های اصلی، زمین های کوهپایه ای رو به آفتاب (شیب های رو به آفتاب) و خاک لخت دارای بالاترین درجه حرارت و مناطق دارای پوشش گیاهی متراکم و پارک ها و فضاهای سبز و آب دارای کمترین درجات حرارت سطح زمین، هستند ضمن آنکه بخش هایی از مراکز مسکونی متراکم که در نزدیکی مناطق دارای درجات حرارت بالا هستند نیز جزء مناطق دارای حرارت بالا (جزایر حرارتی) شناخته شدند. تحلیل های مربوط به ارتباط درجه حرارت سطح زمین و پوشش گیاهی نشان داد که رابطه بین این دو پارامتر معکوس یکدیگر می باشد ضمن آنکه هر چه به انتهای سال نزدیکتر می شویم رابطه این دو پارامتر با هم از حالت فوق خارج شده و ارتباط این دو پارامتر با هم مستقیم می شود (به خصوص در فصل زمستان). در مورد ارتباط درجه حرارت سطح زمین با ارتفاع و شیب زمین مشخص شد که رابطه ارتفاع و شیب زمین با درجه حرارت سطح زمین بسته به زمان سال متفاوت است به عبارتی رابطه دما با ارتفاع و شیب زمین در نیمه اول سال (دوره گرم سال) مستقیم و در نیمه دوم سال (دوره سرد سال) معکوس می باشد. در مورد تأثیر جهت شیب بر درجه حرارت سطح زمین در نیمه اول سال جهت های غربی و شمال غربی دارای کمترین و شیب های شرقی و جنوب شرقی بیش ترین درجه حرارت را دارند. در مورد نیمه دوم سال نیز شیب های غربی و شمال-غربی و جنوب غربی دارای کمترین و شیب های شرقی و جنوب شرقی و جنوبی دارای بیش ترین درجه حرارت سطح هستند
شهرام سالمی فریدون رادمنش
چکیده فیزیوگرافی در حقیقت مطالعه خصوصیات فیزیکی و وضعیت مورفولوژی آبخیز یک حوزه است که اثر تعیین کننده ای بر خصوصیات هیدرولوژی و رژیم آبی آن دارد. آگاهی به خصوصیات فیزیوگرافی یک حوضه با داشتن اطلاعاتی از شرایط آب و هوایی منطقه می تواند تصویر نسبتا دقیقی از از کارکرد کمی و کیفی سیستم هیدرولیک آن حوضه بدست دهد. خصوصیات فیزیوگرافی حوزه ها نه فقط بطور مستقیم بر رژیم هیدرولیک آنها و از جمله میزان تولید آبی سالانه حجم سیلابها شدت فرسایش خاک و میزان رسوب تولیدی اثر می گذارد بلکه بطور غیر مستقیم و نیز با اثر بر آب و هوا و وضعیت اکولوژی و پوشش گیاهی به میزان زیادی رژیم آبی حوضه آبخیز را تحت تاثیر خود قرار می دهد. این مطالعه به منظور شناسایی خشوشیات فیزیکی مناطق بالادست حوضه رودخانه شیرین آب جهت مطالعات هیدرولوژی و با استفاده از قابلستهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و سپس با داشتن این مشخصات و مشخصات پوشش گیاهی و جنس خاک منطقه مناطق فرسایش پذیر در حوضه مذکور با تحلیل مکانی بدست آمده و در نهایت راهکارهای لازم جهت جلوگیری از فرسایش ارائه می کردد. شرایط فیزیکی حوزه آبخیز روی ضریب رواناب و خصوصیات سیلابها و بیلان آبی حوزه تاثیر فراوانی دارد.عوامل متعددی از خصوصیات فیزیکی حوزه در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار می گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: مساحت و محیط حوزه- شکل حوزه- تراکم آبراهه- شیب متوسط- طول آبراهه اصلی و... این پارامترها با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:25000سازمان نقشه برداری - انجام عملیات میدانی و استفاده از عکیهای هوایی و با استفاده از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) در نرم افزارهای ilwis و arcview محاسبه می گردد. یکی از اهداف مهم آبخیزداری جلوگیری از فرسایش خاک و کنترل فرسایش می باشد. به همین دلیل مطالعات فرسایش از اهمیت ویژه ای در مدیریت منابع آب و خاک برخوردار است. بطور کلی فرسایش به فرایندی گفته می شود که طی آن ذرات خاک از بستر اصلی خود جدا شده و به کمک یک عامل انتقال دهنده به مکانی دیگر حمل می شود. این عوامل شامل: آب- باد-نیروی ثقل- یخچال و... می باشد. هر چند پدیده فرسایش طبیعی بوده و جلوگیری از آن امکان پذیر نیست. ولی کاهش سرعت یا شدت آن امری ممکن است. البته این امر زمانی ممکن می گردد که تمامی فرایندهای فنی فرسایش به خوبی شناخته شوند و از این طریق می توان با ارائه راهکارهای مناسب موجبات کاهش سرعت یا شدت فرسایش را فراهم نمود.
زینب زرگری علیرضا زراسوندی
به کارگیری مطالعات طیف سنجی در تلفیق با مطالعات دورسنجی و کانی شناختی، روش نوینی است که به علت صرف زمان و هزینه کمی که دارد، می تواند بسیار مفید واقع شود و به پتانسیل یابی ذخایر در تصاویر ماهواره ای کمک نماید. به همین منظور رفتار طیفی بوکسیت های کانسارهای مندان و ده نو واقع در منطقه دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد توسط دستگاه فیلدسپک3، مورد آنالیز طیفی قرار گرفت و با نتایج آنالیز های کانی شناختی نمونه بوکسیت ها مقایسه و تلفیق شد. در آنالیز (xrd)، بوکسیت های منطقه دهدشت، کانی های آلومینیوم دار بوهمیت و دیاسپور، کانی کائولینیت، کلسیت، کانی تیتانیوم دار آناتاز، کانی های آهن دار هماتیت و کلریت تشخیص داده شدند. این کانی ها در منحنی طیفی حاصل از دستگاه فیلدسپک3، با عمق جذب در محدوده های 2200 نانومتر ( شاخص al-oh، بوهمیت و دیاسپور)، 1400 و 1900 نانومتر (شاخص کائولینیت به علت حضور ملکول آب)، محدوده 2350-2300 نانومتر (شاخص کربنات ها، کلسیت)،623 -602 نانومتر (شاخص حضور تیتانیوم، کانی آناتاز در بوکسیت قرمز) و محدوده 1000-900 نانومتر (شاخص کانی های آهن دار مانند هماتیت و کلریت) مشخص شدند. در مرحله بعدی طیف های حاصل از بوکسیت های منطقه شاهد، در نرم افزار envi برای طبقه بندی در تصاویر تصحیح شده جوی ماهواره ای لندست8، به عنوان طیف مرجع معرفی شدند و نتایج حاصل از بارزسازی در الگوریتم sam پراکندگی احتمالی مناسبی را از ذخایر بوکسیت – لاتریت نشان داد. همچنین با استفاده از الگوریتم نسبت گیری باندی ماهواره استر، در منطقه لالی پراکندگی دو کانی دلومیت، و کائولینیت و ترکیب آهن دار لاتریت و ترکیب آلومینیوم دار بوکسیت به دست آمد و در نمونه های حاصل از طیف نگاری این مناطق وجود چهار ترکیب فوق تائید شد. در ادامه تحلیل های مکانی صورت گرفته در نرم افزار gis به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) چهار لایه رقومی گسترش سازندهای ایلام – سروک، شیب منطقه، تراکم زهکشی و فاصله از شکستگی های منطقه زاگرس مرکزی را تلفیق نمود و الگویی برای پراکندگی ذخایر بوکسیت- لاتریت ایجاد نمود. در نهایت الگوهای پراکندگی خوبی برای کانی های مورد بحث نشان داده شد که نیاز به مطالعات زمین شیمیایی دارد.
آمنه شاهدی کاظم رنگزن
امروزه با توجه به انواع تراکم ها درشهر، استفاده چند منظوره از امکانات، جهت حداکثر بهره برداری و رفع نیازهای جمعیت انبوه شهری، ضروری می نماید. آلودگی های ناشی از مراکز صنعتی و ترافیک در نواحی شهری و قرارگیری اکثر شهرهای ایران بر روی گسل های زمین ساختی مشکلاتی است که گریبانگیر درصد بالایی از شهرهای ایران است. یکی از راه هایی که می تواند این دو مشکل را به عنوان دو هدف، به صورت همزمان در نظر بگیرد، ایجاد فضای سبز با توزیع مناسب در شهر است. که این مهم نیازمند مکان یابی صحیح این مکان و در نظر گرفتن معیارهای متعدد و موثر وشناخت منطقه می باشد.
الهام عزیزی خادم کاظم رنگزن
صنعت گردشگری در سال های آغازین قرن 21 به یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل گشته و یکی از پر درآمد و اشتغال زاترین صنایع جهانی قلمداد می گردد. یکی از مهم ترین گام ها در این صنعت، مکان یابی سایت های مناسب برای ارائه خدمات مورد نیاز گردشگران در قالب دهکده های گردشگری است. مکان یابی دهکده های گردشگری اغلب تابعی از تقاضای گردشگری، دسترسی مناسب به نواحی خدماتی و وجود یک یا چند جاذبه گردشگری در آن منطقه می باشد. شهرستان شوش یکی از مناطق توریستی استان خوزستان محسوب می شود اما علی رغم بازدید گسترده گردشگران، از امکانات رفاهی کمی برخوردار است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با در نظر گرفتن عواملی نظیر فاصله از رودخانه، فاصله از مراکز گردشگری، فاصله از مناطق حفاظت شده، فاصله از مراکز خدماتی و... مناسب ترین مکان برای ایجاد دهکده گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعای جغرافیایی gis و سیستم استنتاج فازی fis تعیین گردد. به این منظور با تعریف محدوده استاندارد و متغیرهای زبانی، توابع عضویت معیارها در مدل سیستم استنتاج فازی پیاده سازی شد با استفاده از روش های یاد شده چهار سایت اولیه برای ایجاد دهکده گردشگری در این شهرستان تشخیص داده شده است. در عصر حاضر گردشگری به عنوان یک صنعت در بسیاری از کشورها مطرح شده است و در برخی از آن ها به عنوان مهم ترین صنعت و منبع درآمد نقش اساسی در توسعه و شکوفایی اقتصادی دارد. از آن جاییکه فعالیت های گردشگری اثرات چشم گیری در اقتصاد مناطق پذیرنده گردشگران بر جا می گذارد توجه فراوانی به این زمینه از فعالیت معطوف گردیده و در صورت رعایت ضوابط و استانداردهای زیست محیطی توسعه گردشگری می تواند به عنوان عاملی در جهت حفاظت از محیط زیست و افزایش کیفیت آن به شمار آید. با پدیدار شدن آثار زیان بار فعالیت های بشری، جهت ایجاد تعادل و سازگاری بین فعالیت ها و محیط زیست ابزارها و روش های مختلفی ابداع و مورد استفاده قرار گرفته است. ارزیابی اثرات زیست محیطی از جمله روش های بسیار کارآمدی است که با شناسایی محیط زیست و درک اهمیت آن، آثار بخش ها یا فعالیت های مختلف یک طرح بر اجزای محیط را بررسی و ارزیابی می کند و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از آن راه کارهایی برای ایجاد سازگاری بیشتر بیان می دارد. انجام ارزیابی اثرات زیست محیطی با تصویب قانون سیاست ملی محیط زیست آمریکا به صورت مدون در جهان آغاز گردید. انسان موثرترین و مهم ترین عامل تغییرات زیست محیطی است که به منظور دوام زندگی خود در محیط زیست اعم از بهره برداری از منابع، امکانات، صنعت و غیره ضمن ایجاد تغییرات مفید و مناسب موجبات تخریب را فراهم می آورد. دراین راستا بکار گیری روش علمی ارزیابی اثرات زیست محیطی می تواند اطمینان کافی از رعایت سیاست ها و اهداف تعیین شده در برنامه ها طرح ها و فعالیت های پروژه ها را در جهت تأمین ضوابط معیارها و قوانین زیست محیطی فراهم آورد. قبل از انجام هر پروژه عمرانی ضروری است که اثرات اجرای آن پروژه بر محیط زیست مورد ارزیابی قرار گیرد. این موضوع نه با هدف جلوگیری از اجرای پروژه بلکه با هدف کاهش اثرات سوء آن بر محیط زیست است تا حداقل ممکن صورت پذیرد. سپس به منظور انتخاب بهترین محل ارزیابی های زیست محیطی نیز لحاظ شده است در این پژوهش ارزیابی اثرات زیست محیطی با استفاده از روش فازیtopsis و روش فازی ahp که هر دو از روش های تصمیم گیری چند معیاره هستند، صورت گرفته است. برای ارزیابی زیست محیطی از پارامترهایی مانند: منظر، کشاورزی ، کیفیت آب های سطحی و....استفاده شده است. هر کدام از معیارها وزنی را به خود اختصاص داده که با بکارگیری هر دو روش فازیtopsis و فازی ahp بهترین گزینه را سایت شماره 4 معرفی گردیده که این سایت کمترین خسارت را به محیط زیست وارد می کند و بیش تر این منطقه بایر است و این محدوده فاصله مناسبی از رودخانه دز دارد. این محل در محدوده اثر باستانی چغازنبیل از آثار باستانی ثبت شده در یونسکو قرار می گیرد.
احمد احمدپور کاظم رنگزن
شبکه گاز شهری یکی از زیرساخت های مهم شهری می باشد که در زمان بحران فعالیت های شهری و یا امدادرسانی را مختل می نماید و به این ترتیب خسارات جانی و مالی رو به فزونی می گذارد؛ بنابراین این شبکه به عنوان اصلی-ترین اجزای هر شهر در مواقع بحرانی در اولویت اول توجه قرار می گیرند. مدیریت حادثه ی رخ داده نیازمند حجم عظیمی از اطلاعات دقیق توصیفی و مکانی می باشد که استفاده از تکنولوژی webgis امکان دستیابی به اطلاعات توصیفی و مکانی را فراهم می آورد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر طراحی و اجرای سامانه webgis با قابلیت کاربرد در اداره گاز برای مطلوب تر کردن اقدامات نیروی امداد می باشد.
اسفندیار دهقانیان علی موحد
امروزه یکی از مسائل مهم در مبحث آموزش کشورها بخصوص در شهرهای بزرگ مسئله کیفیت آموزش در مقاطع ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان می باشد که به دلایل مختلف مورد بی توجهی قرار گرفته است. در نتیجه موجب افت تحصیلی دانش آموزان و عدم انگیزه تحصیل بسیاری از جمعیت دانش آموزی می باشد. که این دلایل می تواند بصورت عدم توجه به شعاع دسترسی دانش آموزان به مدارس ، قرارگیری مکانهای آموزشی با همجواریهای نامطلوب ، بالا بودن تعداد دانش آموزان در کلاسها و مدارس در مقایسه با آستانه های استاندارد ، در نتیجه عوارض ناشی از آن می باشد. لیکن با استفاده از فناوری gis، انجام تحقیقاتی جهت برنامه ریزی اصولی در همه جنبه ها امکان پذیر گشته و با استفاده از تواناییهای این سیستم مدیریت در مورد مکانیابی و اعمال آستانه های استاندارد و برنامه ریزی برای سالهای آتی عملی گشته است. در این تحقیق تلاش شده است ضمن تدوین بانک جامع اطلاعات مکانی مدارس شهر اهواز وضعیت دسترسی تمامی مناطق شهر برطبق استانداردهای موجود بررسی شده و پس از تعیین مناطق کمبود، با در نظر گرفتن سایر عوامل شهری موثر در مکانیابی مناطق آموزشی جدید مانند فاصله از معابر اصلی شهر، فاصله از پارک ها، فاصله از صنایع عمده آلوده کننده، فاصله از شبکه گاز و برق و فاصله از پمپ بنزین ها نسبت به تعیین مناطق دارای پتانسیل مناسب برای گسترش فضاهای آموزشی اقدام گردید. سپس با در نظر گرفتن مناطق تعیین شده در طرح جامع شهر اهواز برای کاربری آموزشی اولویتهای اصلی تعیین گردیدند. با تعیین شعاع دسترسی در هر مقطع تحصیلی محدوده ای از شهر اهواز که در شعاع دسترسی استاندارد قرار ندارند مشخص گردید. بر این اساس بیشترین میزان کمبود در مقطع ابتدایی پسرانه در ناحیه دو آموزش و پرورش، بیشترین میزان کمبود در مقطع ابتدایی دخترانه در ناحیه سه آموزش و پرورش، بیشترین میزان کمبود در مقطع راهنمایی دخترانه در ناحیه یک آموزش و پرورش و بیشترین میزان کمبود در مقطع راهنمایی پسرانه در ناحیه یک وسه آموزش و پرورش مشاهده می گردد.
علی محرابی نژاد کاظم رنگزن
عدم کارایی اکثر روش های احیا آبخوان خصوصا در آبخوان های کارستی با توجه به مشکلات اجرایی، هزینه بر بودن و زمان طولانی نیاز انجام بررسی های آسیب پذیری آب های زیرزمینی را دو چندان می کند. با توجه به توسعه کارست و وفور سازند های با پتاسیل کارست در منطقه ایذه (واقع در شمال شرق استان خوزستان) و استفاده از منابع این منطقه به عنوان آب شرب نیاز ارزیابی آسیب پذیری آبخوان کارستی این منطقه به چشم می خورد. بنابراین از روش cop برای ارزیابی آسیب پذیری ذاتی آبخوان های کربناته در چهارچوب استاندارد اروپایی european cost action 620 استفاده شد. این روش خصوصیات لایه های پوشاننده سطح آب زیرزمینی (عامل o)، تجمع جریان آب زیرزمینی (عامل c)، و بارش بر روی آبخوان (عامل p) را به عنوان پارامترهای ارزیابی آسیب پذیری ذاتی آب زیرزمینی مورد استفاده قرار می دهد. در انجام این مطالعه از دو تکنولوژی gis و rs در مراحل مختلف استخراج و تلفیق لایه های اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد نمایه حاصل از روش cop برای آسیب پذیری آبخوان کارستی نعل اسبی ایذه بین 09/0 تا 99/2 متغیر می باشد. نقشه طبقات آسیب پذیری ذاتی آبخوان کارستی نعل اسبی ایذه که بر اساس روش cop حاصل شده بیانگر آنست که 6/1 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای آسیب پذیری کم، 1/2 درصد آسیب پذیری متوسط، 7/40 درصد آسیب پذیری زیاد و 6/55 درصد آسیب پذیری خیلی زیاد می باشد. به جز بخش کوچکی از پای دماغه پلانژدار ناودیس نعل اسبی و نوارهای کوچک و بریده ای در قسمت ارتفاعات پلانژ ناودیس که به لحاظ آسیب پذیری در رده های کم و متوسط قرار می گیرند در بقیه مناطق کارست نعل اسبی آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد می باشد. در یال های ناودیس عمده چاه های آهکی در حال بهره برداری متمرکز می باشند که به شدت مورد بهره برداری واقع می گردند. تطابق نقشه پتانسیل آسیب پذیری آبخوان کارستی نعل اسبی ایذه با داده های غلظت نیترات در بهمن ماه 86 تطابق نقشه پتانسیل حاصل با آلودگی واقعی به خوبی مشخص می باشد. در این دوره غلظت نیترات آب چاه های کارستی متاثر از نفوذ آلاینده های سطح کارست به واسطه فروشویی افزایش شدیدی نشان می دهد. روش cop می تواند نتایج بسیار خوبی در تعیین پتانسیل آلودگی در نواحی کارستی ارایه دهد
فیروزه عمید کاظم رنگزن
موضوع تحقیق حاضر، به بکارگیری gis همراه بمنظور مدیریت بهینه اطلاعات در شرکت برق منطقه ای خوزستان اختصاص دارد. روند پیاده سازی و توسعه این سیستم که جهت کمک به مامورین برق بمنظور جمع آوری و بروزرسانی اطلاعات در منطقه پیشنهاد شده است، در هشت مرحله انجام گردید. در آغاز، بکارگیریgis همراه در شرکتهای برق در خارج از کشور بررسی گردید. سپس با بررسی معماریهای مختلف gisهمراه، معماری کلاینت- سرور جهت بکارگیری در شرکت انتخاب شد. پس از آن شناخت سازمانی و بررسی فنی در چهار مرحله تعیین نقشه ها ی موجود و در دسترس، تعیین اقلام اطلاعات مکانی و توصیفی موجود، تعیین اقلام اطلاعات مکانی و توصیفی مورد نیاز، تعیین آنالیز هایی که درgis همراه باید وجود داشته باشد تا نیازها و انتظارات کاربران برق را برآورده سازد، صورت پذیرفت. در طراحی مدل مفهومی مقیاسهای بهینه جهت نمایش عوارض صنعت برق تعیین گردید و عوارض مکانی در مقیاسهای مورد نیاز نمایش داده شد و سپس ارتباط بین عوارض برق در قالب نمودار erd طراحی گردید. در مرحله ایجاد پایگاه داده دستورالعملهای اجرایی برای جمع آوری و بروز رسانی اطلاعات مکانی پستهای برق تهیه و ارائه گردید. سپس سخت افزارها و نرم افزارهای موجود بررسی و نوع مناسب آن انتخاب گردید. در مرحله انجام پروژه هادی، سیستم نمونه ای جهت برداشت و بروزرسانی اطلاعات مکانی پستهای برق و اطلاعات توصیفی مرتبط با آن ارائه و سپس اطلاعات پستهای برق محدوده ای از شهر اهواز در آن وارد و سیستم تست شد. در این نرم افزار امکان افزودن، ویرایش و جستجوی اطلاعات، ثبت موقعیت و عکسبرداری از پستهای برق وجود دارد. در طراحی واسط کاربر نیز، موارد کاربرد مهم از دید کاربر شناسایی گردید. در پایان پیشنهادات لازم جهت نگهداری و توسعه gis همراه و مسائلی که جهت مدیریت شبکه برق در محیط gis همراه، نیاز به توجه ویژه دارند بیان گردید.
مرضیه مکرم عبدالامیر معزی
امروزه نمونه های بیشماری از خسارات جبران ناپذیر به خاطر بی توجهی و عدم استفاده صحیح از منابع آبی– خاکی، به منابع طبیعی وارد شده است. ارزیابی تناسب اراضی برای تعیین درجه سازگاری اراضی برای یک نوع بخصوص از انواع استفاده ها بکار برده می شود. هدف از این تحقیق ارزیابی تناسب اراضی به روش فازی در محیط gis و مقایسه آن با روش پارامتریک جهت کشت گندم در منطقه شاوور در شمال استان خوزستان بود. برای ارزیابی تناسب اراضی ابتدا نقشه های رستری مربوط به پارامتر های موثر در تناسب اراضی (بافت و ساختمان، شیب، پستی و بلندی، شوری، قلیائیت، ph، گچ، کربنات کلسیم و خیسی خاک) با روش idw تهیه گردید. از تابع con در محیط arcgis برای فازی کردن هر یک از ویژگی های موثر در تناسب اراضی گندم استفاده شد. برای تهیه نقشه نهایی تناسب اراضی به روش فازی از تکنیک ahp برای وزن دهی به لایه ها استفاده گردید. در روش پارامتریک با بکارگیری جدول نیاز های خاک، زمین و اقلیم sys، درجه بندی برای هر یک از خصوصیات خاک انجام گرفت. در نهایت با توجه به جدول مربوط به مقادیر عددی شاخص برای کلاس های مختلف تناسب اراضی، کلاس های تناسب اراضی برای هر یک از واحد های خاک تهیه شد. برای مقایسه این دو روش و انتخاب روش برتر از ضریب kappa استفاده گردید. با توجه به کوچک بودن ضریب کاپا در مقایسه انجام شده، مشخص شد که این دو روش دارای اختلافاتی با یکدیگر هستند. برای انتخاب روش برتر از نقاط شاهد استفاده شد. نتایج برتری روش فازی را نسبت به روش پارامتریک نشان داد.
علی اعمی ازغدی محسن وطن خواه
حمل ونقل عمومی یکی از امکانات اجتماعی می باشد که برای نائل شدن به پیشرفت اجتماعی در سیاست های کشورداری فراهم شده است. در بعضی از مناطق خدمات و امکانات شهری به اندازه کافی فراهم شده است در حالی که در برخی از نواحی کمبود این امکانات وجود دارد. یکی از ترکیبات کلیدی که در روش ها و تکنیک ها برای فهم بهتر فرآیند حمل ونقل پدیدار شده است سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. هدف این تحقیق بهینه سازی مسیرهای اتوبوسرانی می باشد که به همین منظور منطقه گلستان شهرستان اهواز به عنوان مطالعه موردی انتخاب گردید. (منظور از منطقه گلستان، منطقه 2 اتوبوسرانی می باشد.) نخستین گام در این جهت ایجاد یک پایگاه داده برای شبکه راه هاست و سپس رفع خطاهای موجود در داده ها می باشد. یک شبکه دارای عناصر اصلی لبه، گره و گردش ها می باشد. ویژگی های مربوط به هر عارضه در پایگاه داده به آنها لینک گردید. جهت مسیریابی بهینه، 8 فاکتور (ظرفیت جاده (سطح سرویس راه los)، متوسط سرعت، کاربری اراضی، وضعیت روسازی، عرض خط عبور، اجزاء سطح مقطع راه، حوزه های تراکم جمعیت و طول هر لبه (arc) ) تعیین و با استفاده از دانش کارشناسی به هر کدام از فاکتورهای فوق وزنی داده شد. این فاکتورها برای هر لبه محاسبه گردیدند و در پایگاه داده ثبت شدند. سپس با اعمال عملیات یافتن نزدیکترین مسیر، خطوط جدید اتوبوسرانی ایجاد شدند. از تعداد کل مسیرهای که در منطقه گلستان تردد می کردند تعداد 6 مسیر بدون تغییر ماند و 13 خط از خطوط اتوبوسرانی مسیرشان تغییر نمود. در مناطقی که مسیریابی شده بودند جهت احداث ایستگاه اتوبوس 4 فاکتور (حداقل عرض معبر 8 متر، میانگین فاصله بین دو ایستگاه متوالی 400 تا 600 متر، میانگین فاصله تا نقطه ثقل جمعیت 700 متر و فاصله تا تقاطع های چراغ دار حداقل 75 متر) تعیین شد. با ایجاد لایه های با ویژگی های ذکر شده و تلفیق آنها مناطقی که دارای اهمیت بیشتری جهت احداث ایستگاه های اتوبوس بودند شناسایی گردیدند. که پس از اعمال الگوریتم سطح سرویس تعداد 6 ایستگاه جدید مکان یابی شد.
عظیم صابری علیرضا زراسوندی
تعیین نقاط معدنی شناخته شده و استفاده از آنها جهت شناسایی منابع جدید در یک منطقه معدنی یکی از مهمترین فاکتورهای یک برنامه اکتشافی می¬باشد. این عملیات برای کشورهایی که داده¬های ساختاری و زمین¬شناسی زیادی در محدوده مناطق معدنی خود دارند بسیار حائز اهمیت می¬باشد. استان¬های فارس، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان به عنوان یکی از مناطق رسوبی ایران علاوه بر دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز و مواد معدنی فلزی، می¬تواند به لحاظ پتانسیل مواد معدنی غیر فلزی مد نظر قرار گیرد. در این پایان¬نامه سعی گردیده تا مناطق دارای پتانسیل مطلوب برای فسفات در محدوده¬ی مورد مطالعه تعیین گردد. عوامل تأثیرگذار بسیاری در اکتشاف ذخایر فسفات دخیل هستند که عبارتند از: زمین¬شناسی منطقه، گسترش لیتولوژی واحد کانی¬زایی فسفات، تاقدیس شیب¬دار، راه، شکستگی و شیب منطقه. در این پایان¬نامه ابتدا تأثیر هر یک از این عوامل را در پتانسیل¬یابی ذخایر فسفات مورد بررسی قرار داده و بر اساس ارزش آن عامل، وزنی به منظور تلفیق وزنی آن در gis اعمال می¬شود. در انتها نیز با استفاده از سنجش از دور، ارزش انعکاسی اندیس¬های معدنی موجود در منطقه از روی تصاویر ماهواره¬ای مربوط به منطقه استخراج می¬گردد. سپس با استفاده از gis نتایج حاصل شده از این لایه با نتایج حاصل از روش وزنی به صورت بولین تلفیق گردیده و مناطق دارای پتانسیل مناسب جهت اکتشاف فسفات معرفی می¬گردد. با استفاده از روش¬های به کار گرفته می¬توان دریافت که به طور کلی مناطقی در شمال و شمال¬شرق خوزستان (لالی و مسجد سلیمان)، مرکز و شمال کهگیلویه و بویراحمد (دشتک، دهدشت و یاسوج) و جنوب¬غرب فارس (کازرون و فراشبند) دارای پتانسیل مناسب جهت مراحل بعدی اکتشاف می¬باشند. در نقشه¬ی پتانسیل¬یابی ذخایر فسفات منطقه¬ی مورد مطالعه، محدوده¬ی پتانسیل¬یابی شده از نظر اهمیت به 9 کلاس قابل تقسیم-بندی می¬باشد که محدوده¬های دارای ارزش بالاتر دارای اهمیت بیشتری می¬باشند. در انتها نیز ارتباط بین مناطق پتانسیل¬یابی شده با هر یک از عوامل مؤثر نیز مورد ارزیابی قرار گرفته شد و نتایج حاصله حاکی از ارتباط مستقیم این محدوده¬ها با عوامل هسته¬ی تاقدیس¬ها، گسترش لیتولوژی واحد کانی¬زایی و راه و همچنین ارتباط معکوس با عوامل شیب و شکستگی¬های منطقه می¬باشد.
مریم امیری کاظم رنگزن
همزمان با رشد صنعت گردشگری ، اکثر کشورها به منظور معرفی و شناساندن جاذبه های توریستی موجود ، به استفاده از تکنیک -ها و ابزار جدید برای تبلیغ و جذب گردشگر (بازاریابی توریسم ) پرداخته و از سوی دیگر برنامه ریزی ، تحقیق و توسعه این صنعت را در دستور کار خود قرار داده اند . پایه و اساس سه بخش بازاریابی توریسم ، بخش برنامه ریزی و بخش توسعه و تحقیق ، اطلاعات مکانی و توصیفی منطقه بوده و متقاضیان سفر از این اطلاعات به منظور تصمیم گیری و برنامه ریزی سفر خود ، شناسایی جاذبه ها در مقصد و نحوه دسترسی به آنها ، بررسی امکانات موجود ( هتلها ، رستورانها ، مراکز خرید و... ) استفاده می کنند .برنامه ریزان نیز این اطلاعات را برای تامین زیر ساختها و تسهیلات مورد نیاز توریستها ، شناسایی مکان جدید فعالیت توریست و.. به کار می برند .بدیهی است هر چه اطلاعات جامع تر ، دسته بندی شده و مهمتر از آن بروز و حتی المقدور آنلاین باشد مدیریت اطلاعات در این صنعت بهینه تر خواهد بود . در خصوص تهیه و جمع آوری اطلاعات و ارائه آنها روشهای گوناگونی همچون توزیع اطلس ها و نقشه های گردشگری ، توزیع بروشورها و کاتالوگها ، راه اندازی سایتهای اینترنتی گردشگری ، راه اندازی سیستم های gis و... وجود دارد . با توجه به اهمیت صنعت گردشگری و ارتباط این صنعت با قشر وسیعی از مردم ، جمع آوری اطلاعات بروز و اطلاع رسانی سریع به گردشگران و برنامه ریزان می تواند باعث افزایش رشد و توسعه این صنعت و پویایی آن گردد . در همین راستا استفاده از ابزار مناسب و کارآمد با قابلیت اطمینان بالا , بسیار موثر می باشد . به همین منظور در این پایان نامه روش ادغام امکانات برنامه نویسی ، امکانات gisو پایگاه اطلاعات توصیفی با هدف افزایش کارایی و کاربرد سیستم گردشگری پیشنهاد گردیده است و طراحی نرم افزار gis گردشگری بر همین اساس انجام و نمونه کار برای گردشگری استان خوزستان تهیه و اجرا گردیده است . قابل ذکر است در روشهای کنونی از ابزار ذکر شده اغلب به تنهایی استفاده شده که بدلیل وجود پاره ای از محدودیت در هر کدام ، امکانات و توانمندیهای سیستم محدودتر گردیده است که در این روش امکان ادغام این توانمندیها و ترکیب ابزار پیشنهاد و نمونه آن اجرا گردیده است . در این روش از ابزار برنامه نویسی برای بالا بردن قابلیت ها و امکانات نرم افزار ، سهولت کار با نرم افزار توسط کاربران ، ایجاد محیطی ساده ، فارسی و کاربر پسندانه با دکمه ها و منوهای زیبا جهت ترغیب کاربران به دریافت اطلاعات از این طریق ، استفاده گردیده است . در بخش اطلاعات مکانی ، gis جهت مهیا نمودن اطلاعات مکانی منطقه و در بخش اطلاعات توصیفی بانک اطلاعاتی sql جهت ایجاد بانک اطلاعات پایه در نظر گرفته شده است . در این روش مدیریت بانکهای اطلاعات در ساختار سرویس دهنده / سرویس گیرنده طراحی گردیده تا امکان بروز رسانی و اشتراک داده در بستر شبکه با تعریف سطوح دسترسی و حفظ امنیت فراهم گردد .
عبدالنبی سرافراز کاظم رنگزن
زون های خرد شده از مناطقی هستند که برای اکتشاف آب زیرزمینی مورد توجه آب شناسان می باشنند چرا که آب از مسیر شکستگی ها به درون آبخوان منتقل می شود، از طرف دیگر این مسیرها بواسطه انحلال گسترش می یابند و باعث بالا رفتن هدایت هیدرولیکی در سنگ می شوند. سازندهای سخت بختیاری ، ایلام-سروک و آسماری که بیشترین وسعت دشت پلی– میانرودان به خود اختصاص داده اند، بر اثر فشارهای تکتونیکی دارای شکستگی های متعددی هستند .از اینرو در تحقیق حاضر به بررسی تأثیر سیستم شکستگی سازند کنگلومرای بختیاری بر آبخوان دشت، که بیشترین وسعت را در دشت دارد، پرداخته شده است .محدوده دشت پلی– میانرودان در شمال شرق شهرستان لالی ، بین طول جغرافیایی 49 درجه و 4 دقیقه تا 49 درجه و 18 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 32 درجه و 22 دقیقه تا 32 درجه و 35 دقیقه شمالی قرار دارد.این محدوده بر اساس تقسیم بندی واحدهای ساختمانی ـ رسوبی ایران در دو منطقه زاگرس مرتفع و چین خورده که توسط فروبار دزفول از یکدیگر جدا شده اند، قرار گرفته است. روند عمومی این منطقه تقریباً شمال غرب ـ جنوب شرقی است که در آن رسوبات مزوزوئیک و ترشیر بر روی هم قرار گرفته اند. در اجرای این تحقیق از فناوری سنجش از دور که یکی از ابزارهای موثر در زمینه مطالعات مختلف و خصوصاً علوم زمین بدلیل سرعت و دقت زیاد و نیز هزینه کم آن،استفاده شده است. پس از استخراج اطلاعات از تصاویر ماهواره ای با استفاده از نرم افزارهای تخصصی سیستم اطلاعات جغرافیایی gis ، همپوشانی و تحلیل های مختلف انجام شده است.به این منظور پس از تهیه لایه شکستگی های دشت و لایه های متعدد دیگر، تحلیل های مختلفی با منابع آب زیرزمینی منطقه ( چشمه ها و چاه ها ) انجام شده است. از سوی دیگر برای تدقیق اطلاعات بدست آمده ، از اطلاعات زیرسطحی دشت ( مقاطع ژئوفیزیک ) نیز بهره گرفته شده است که نتایج سودمندی بین سیستم شکستگی در سازند کنگلومرای بختیاری با آب زیرزمینی بدست آمده است .
لادن حاتمی غریب وند منوچهر چیت سازان
جریان 5 رودخانه بزرگ و پرآب کارون، دز، کرخه، جراحی(مارون والله( و هندیجان در جلگه خوزستان با میانگین آورد آبی 32/3 میلیارد متر مکعب، شرایط متنوع اقلیمی و همچنین وجود مخازن و سفره های آب زیرزمینی با کمیت و کیفیت قابل توجه در این استان، ایجاد شبکه های وسیع ایستگاه های اندازه گیری اطلاعات، پایش کیفی و انجام مطالعات پایه منابع آب را در این منطقه می طلبیده است. به طوری که قدیمی ترین و گسترده ترین شبکه سنجش و ثبت اطلاعات پایه منابع آب در خوزستان دایر و به طور مستمر اندازه گیری شده است. بدیهی است هر چه اطلاعات جامع تر، دسته بندی شده و مهمتر از آن بروز و حتی المقدور آنلاین باشد مدیریت اطلاعات بهینه تر خواهد بود. در استان خوزستان، ایستگاه های هیدرومتری با سابقه ای بیش از 50 سال نسبت به ثبت وقایع جریانات سطحی و تغییرات کیفی آنها، در مقیاس زمانی سالانه، ماهانه، روزانه و حتی لحظه ای (برای مواقع سیلاب و بروز بحران) به کار گرفته شده اند. همچنین ایستگاه های تبخیرسنجی و ایستگاه های بارانسنجی با ادوات مختلف، در حال ثبت تحولات اقلیمی می باشند. این حجم وسیع اطلاعات تولید شده، هر ساله میزان آن افزایش یافته و در بانک های اطلاعات مختلف ذخیره می گردد. نظر به لزوم مطالعات و شناسایی منابع آب، خاک و رسوب و مدیریت یکپارچه حوضه های آبریز، وجود نرم افزار gis که در گام اول شامل شبکه ایستگاه های هیدرومتری و هواشناسی می باشد ضرورت یافت. در این راستا gis به عنوان ابزاری قدرتنمد در پردازش اطلاعات داده های مکانی و توصیفی، می تواند بسیار راهگشا باشد. در این پایان نامه روش ادغام امکانات برنامه نویسی، امکانات gisو پایگاه اطلاعات توصیفی با هدف افزایش کارایی و کاربرد پیشنهاد گردیده است و طراحی نرم افزار gis ایستگاه های هیدرومتری و هواشناسی بر همین اساس انجام و به همراه داده های مربوط به ایستگاه ها موجود در خوزستان، تهیه و اجرا گردیده است. در این روش از ابزار برنامه نویسی برای بالا بردن قابلیت ها و امکانات نرم افزار، سهولت کار با نرم افزار توسط کاربران، ایجاد محیطی ساده، فارسی و کاربر پسندانه با دکمه ها و منوهای زیبا جهت ترغیب کاربران به دریافت اطلاعات از این طریق، استفاده گردیده است. در شروع کار اطلاعات مربوط به تمامی ایستگاه های هیدرومتری و هواشناسی استان خوزستان به تفکیک حوضه های آبریز جمع آوری شد و به صورت بانک اطلاعاتی تبدیل گردید. نقشه های مربوط به حوضه های آبریز، موقعیت ایستگاه های موجود جمع آوری و در محیط برنامه نویسی به نقشه هایی با حجم بسیار پایین تبدیل گردید. در بخش اطلاعات مکانی، gis جهت مهیا نمودن اطلاعات مکانی منطقه و در بخش اطلاعات توصیفی بانک اطلاعاتیsql جهت ایجاد بانک اطلاعات پایه در نظر گرفته شده است . در این روش مدیریت بانکهای اطلاعات در ساختار سرویس دهنده / سرویس گیرنده طراحی گردیده تا امکان بروز رسانی و دسترسی به اطلاعات با تعریف سطوح دسترسی و حفظ امنیت فراهم گردد.
علی رضا پورقناد کاظم رنگزن
شناسایی، بررسی و ارزیابی مخاطرات در هر منطقه عامل کاهشدهنده میزان خسارات مالی و جانی خواهد بود. امروزه دغدغه همه دانشمندان علوم زمین یافتن راهکاری مناسب جهت بالا بردن دقت در شناخت این مخاطرات میباشد. در پروژههای عظیم ملی که با صرف هزینههای بسیار بالا اجرا میشوند، بروز هر گونه خطر احتمالی میتواند خسارات جبران ناپذیری را به بار آورد؛ لذا دقت، سرعت و هزینه سه عامل اساسی است که در این امر دارای اهمیت میباشند. بدین معنی که مخاطرات هر منطقه میبایست با دقت و سرعت بالا و نیز با کمترین هزینه شناسایی شوند در استان خوزستان که یکی از مناطق حاصلخیز و پر آب ایران است، طرحهای عظیم ملی در حال اجرا میباشد لذا با توجه به آنچه گفته شد شناسایی و کنترل مخاطرات از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود. در این تحقیق که در منطقه صیدون واقع در شمال شرق شهرستان باغملک، شمال استان خوزستان و جنوب غرب ایران انجام گرفته است، پنچ پدیده طبیعی که شامل زمینلرزه، زمینلغزش، پدیده- های ساختاری (گسلها و شکستگیها)، فرسایش و نفوذپذیری میباشند به عنوان مخاطرات زمینشناسی این منطقه تعیین گردید. با توجه به مطالعات انجام گرفته، برداشتهای صحرایی، تصاویر ماهوارهای و عکسهای gis هوایی منطقه دادهها تکمیل و بر اساس اهمیت و میزان تاثیر هر لایه وزندهی انجام گرفت و در محیط لایه ها همپوشانی و در نهایت نقشه پهنهبندی مخاطرات زمینشناسی تهیه گردید و مناطق مستعد خطر جهت احداث سدها و نیروگاههای محدوده صیدون درجهبندی و تفکیک گردید
حمیدرضا لشکری کاظم رنگزن
نیاز شدید به تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به افزایش کشور از یک طرف، و لزوم نیل به خودکفایی و امنیت غذایی در امر تولیدات کشاورزی از طرف دیگر ایجاب می کند تا در حد امکان میزان تولیدات کشاورزی در کشور افزایش یابد. از آنجاییکه بیشتر نقاط کشورمان در مناطق خشک و نیمه خشک قرارگرفته و دارای منابع آب محدودی است، بنابراین آب اولین و مهمترین عامل محدودکننده ، در افزایش تولیدات کشاورزی می باشد. هدف تحقیق : در این تحقیق تلاش شده تا با کاربرد دانش سنجش از دور و داده های ماهواره ای و همچنین استفاده از نقشه اراضی شبکه (کاداستر)، بانک اطلاعاتی مشترکین و استفاده از سند ملی آب و استخراج الگوی کشت اتفاق افتاده ، نیاز واقعی مصرف آب در شبکه ی آبیاری قدس را برآورد نمود. با بدست آمدن نیاز بهینه آب و در موقع مناسب می توان ضمن جلوگیری از اتلاف آب ، از میزان آب صرفه جویی شده برای توسعه اراضی کشت استفاده نمود. ازآنجا که تحلیل های صورت گرفته مبنای مکانی دارند، لذا نتایج حاصله علاوه بر کیفی بودن از کمیت مکانی نیز برخوردارند. با انجام این تحقیق نتایجی برای کنترل عملیات تامین و مصرف بهینه آب بدست آمد که به طور خلاصه اشاره می شود : امکان اندازه گیری سطوح کشت با دقت قابل قبول هندسی با استفاده از سنجش از دور و gis ، اهمیت استفاده از تصاویر با دقت تفکیکی زیاد (با توجه به اینکه اراضی کشاورزان از سطح کمی برخوردارند) ،تعیین الگوی کشت های مختلف و بدست آوردن نیاز آبیاری زیر هر شبکه ،کانال و دریچه ، امکان مدیریت مصرف آب ، دارا بودن دقت،سرعت بالا و هزینه ی کم در این روش نسبت به سایر روشهای سنتی ، امکان ندیریت زراعی با استفاده از تامین بموقع آب برای کشت ، شناسایی عدم تطبیق نیاز آبی در سند ملی آب با واقعیت موجود در منطقه (بومی سازی)، که در نهایت پیشنهاداتی نیز در خصوص کاربردی نمودن مدل ارائه گردید.
محمدرضا کشاورزی فریده پورگیو
این تحقیق ویژگی استمرار شخصیتها در آثار جمیز جویس را روشن می سازد. این مطالعه این حقیقت را مورد بررسی قرار می دهد که در دوبلین، محل تکراری وقایع جویس ، شخصیتهایی هستند که به طور مدوام حضور دارند. این جنبه از استمرار نمی تواند تصادفی یا بدون اهمیت تلقی شده از آنجایی که در و نمایه های متداوم نیز در تمامی آثار خویش به چشم می خورند. برخی از شخصیتها با همان اسامی خودشان دوباره ظاهر می شوند، برخی یادآوری دیگر شخصیتها هستند، از برخی به طور مستمر یاد شده و به آنها اشاره می شود، برخی تغییر هویت و ماهیت می دهند، و برخی دیگر، همچنانکه تکرار می شوند، بدل به اسطوره و کهن الگو می شوند. استمرار شخصیتهای جویس ، از آنجایی که او تحت تاثیر زیاد فلسفه ویکو مبنی بر تاریخ به عنوان مجموعه ای از دوره های مکرر بود، می تواند نشانه ای از برخوردها و تکرار ابدی باشد که بوسیله چرخه های تکراری تاریخ به ارمغان آورده می شوند. این استمرار، همچنان، خضور مداوم سرخوردگی و بی عزمی است که زندگی دوبلین را تحت سیطره خویش درآورده اند. شخصیتهای جویس ، در ظهور چند باره شان، بر این حقیقت تاکید می ورزند که آثار جویس به هم مربوطند، هر یک دیگری را تکمیل می کند، آنها بخشهایی از یک کلیت هستند که وحدتی ساختاری شکل می دهند. دوبلینی ها بعنوان مقدمه ای بر اولیس می باشد، در حالیکه هر دو در خدمت نقطه اوجی هستند که در بیداری فینیگان به ظهور می رسد. استمرار، چه از لحاظ دورنمایه ها و چه از لحاظ شخصیتها، عاملی حتمی و اساسی جویس می باشد.