نام پژوهشگر: حانیه صفاریان خوزانی
حانیه صفاریان خوزانی رسول رضوی
رساله حاضر به بررسی واکنش علمای امامیه در برابر ترجمه و بومی شدن فلسفه ی یونان در طی قرن سوم تا پنجم می پردازد. ازآن جهت که فلسفه نیز مانند دین ادعای جهان شناسی و هستی شناسی و واقعیت گویی دارد و همچنین با عقاید و باورهای مسلمانان سروکار داشته است؛ از شروع ترجمهی فلسفه به زبان مسلمانان، واکنش های مثبت و منفی توسط علما در قبال فلسفه آغاز گردیده و در طول تاریخ نیز ادامه یافته است. این مواجهه ها، تأثیراتی را در کلام اسلامی و عقاید مسلمانان باعث شده است؛ تا آنجا که امروزه کلام اسلامی را کلام فلسفی گویند. با این توضیحات، بررسی موضع قدمای علمای امامیه در قبال فلسفه، به دلیل نزدیکی به عصر معصومین (علیهم السلام) و سیاست علمای قدیم در کسب معارف -که بیشتر مبتنی بر حدیث و روایات ائمه (علیهم السلام) بوده است- به فهم رابطه دین با فلسفه کمک قابل توجهی مینماید و این دوگانه را روشن تر می سازد. به این منظور نویسنده در این رساله ابتدا به علل ورود فلسفه به جامعه اسلامی پرداخته و آن ها را در سه قسمت علل اندیشه ای، علل معطوف به قدرت و نیز علل مربوط به شرایط اجتماعی بیان می نماید. مهم ترین علل ورود فلسفه به دنیای اسلام از نگاه نویسنده، مبارزه با اهل بیت (علیهم السلام) و غصب خلافت باطنی ائمه (علیهم السلام) می باشد. در ادامه و پس از بررسی علل فوق الذکر، به بررسی موضع علمای امامیه مقابل فلسفه از قرن سوم تا پنجم پرداخته شده است. تقسیم بندی در این بخش چنین است که بعضی از علما با فلسفه مخالفت داشتند و ردیه هایی علیه مطالب فلسفی نوشتند. عده ای از آنان نیز به مطالب فلسفی علاقه نشان دادند و حتی به ترجمه کتب فلسفی دست زدند و برای تبیین عقاید خود از فلسفه کمک گرفتند. بررسی مواضع علمای این سه قرن به تفکیک، بخش پایانی پایان نامه حاضر را شکل میدهد. واژگان کلیدی: فلسفه، مخالفت با فلسفه، علمای امامیه، واکنش به فلسفه، ورود فلسفه، نهضت ترجمه