نام پژوهشگر: محمد رضا دینی ترکمانی
محمد رضا دینی ترکمانی مراد جعفری
نتایج به دست آمده از آزمایش های خواب بذرها نشان داد که از بین غلظت های مختلف اسید جیبرلیک بیشترین درصد جوانه زنی (84/81 درصد) با استفاده از 800 پی پی ام در مدت زمان 72 ساعت در محیط آب آگار بود. همچنین بهترین درصد جوانه زنی (18/73 درصد) در تیمار با اسید سولفوریک با غلظت 10 درصد به مدت 15 دقیقه به دست آمد. نتایج حاصل از pcr، وجود باندهای درخشانی از ژن های rola-b و rolb را در dna ریشه های موئین نشان داد. نتایج منفی آغازگر vird، دلیل بر عدم وجود هر گونه آلودگی باکتریایی در ریشه های موئین و موید صحت نتایج مثبت آغازگرهای دیگر و در نتیجه تأیید ورود ژن های باکتریایی به ژنوم گیاه سنبل الطیب بود. نتایج حاصل از اندازه گیری وزن تر ریشه ها نشان داد که بین لاین های مختلف ریشه های مویین اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود داشت. نتایج کروماتوگرافی نشان داد که اضافه کردن الیسیتورها به محیط کشت ریشه های موئین در بیشتر غلظت های بکار رفته در دو زمان تیمار (3 و 7 روز) منجر به افزایش معنی دار (p< 0.05) اسید والرنیک در مقایسه با ریشه های موئین شاهد (تیمار نشده) گردید. عصاره قارچ بطور معنی دار (p< 0.05) تولید اسید والرنیک را در تمامی غلظت ها در هر دو زمان مواجهه با الیسیتورها را افزایش داد. طوری که بیشترین انباشتگی اسید والرنیک وقتی مشاهده شد که ریشه های موئین با 1 درصد از عصاره قارچی در مدت زمان 7 روزه تیمار شدند (02/3 میلی گرم بر گرم ماده خشک که 13/13 برابر بیشتر از شاهد یعنی23/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک بود). همچنین میزان اسید والرنیک بعد از اضافه کردن 100 میکرومول متیل جاسمونات در مدت زمان 7 روزه تا 94/1 میلی گرم بر گرم ماده خشک افزایش یافت که این میزان در حدود 6 برابر میزان اسید والرنیک به دست آمده از ریشه های موئین شاهد بود. از بین غلظت های آزمایش شده، اسید سالیسیلیک به طور اندک میزان اسید والرنیک را در غلظت 100 میلی گرم بر لیتر به میزان 55/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک بعد از 7 روز و با غلظت 150 میلی گرم بر لیتر به میزان 43/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک افزایش داد. اما میزان اسید والرنیک در تیمار با غلظت 50 میلی-گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک به میزان 18/0 و 20/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک به ترتیب در زمان های 3 و 7 روزه در مقایسه با ریشه های شاهد (23/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک) کاهش یافت. به علاوه کلسیم و منیزیم بطور معنی دار (p< 0.05) میزان تولید اسید والرنیک را افزایش دادند. بیشترین میزان اسید والرنیک (83/1 میلی گرم بر گرم ماده خشک به عبارتی 9/7 برابر بیشتر از ریشه های شاهد) با بیشترین غلظت کلسیم (6 برابر میزان غلظت آن در محیط کشت پایه) در مواجهه با 7 روز به دست آمد. همچنین منیزیم مشابه با کلسیم بطور قابل توجه میزان تولید اسید والرنیک را افزایش داد (11/1 میلی گرم بر گرم ماده خشک یعنی 2/4 برابر بیشتر از ریشه های موئین شاهد). از بین غلظت های آزمایش شده این یون ها تنها کلسیم در غلظت 880 میلی گرم بر لیتر میزان اسید والرنیک را به میزان 21/0 بعد از 3 روز کاهش داد. بطور کلی نتایج نشان داد که غلظت و مدت زمان مواجهه با الیسیتورها دو عامل مهمی بودند که میزان تولید و انباشتگی اسید والرنیک را تحت تاثیر قرار دادند.