نام پژوهشگر: حسین محمودیان
سعید صدقی کوهساره شیرین احمدنیا
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش و عملکرد افراد متاهل استان اردبیل نسبت به روشهای نوین پیشگیری از بارداری با تاکید بر روشهای توبکتومی و وازکتومی انجام گرفت. بدین منظور پرسشنامه ای شامل 29 سوال،از 300 نفر از افراد متاهل ( 168 مرد و 1332 زن متاهل) ساکن در شهر و روستاهای استان اردبیل پرسیده شد و برای تحلیل اطلاعات از آزمون های معناداری t و f و همچنین از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان 122 نفر از پاسخگویانی که بین ازدواج و اولین باروری شان اقدام به پیشگیری کرده اند، 9/4 درصد با شیوه های سنتی اقدام به پیشگیری از بارداری کرده اند و 1/95 درصد نیز با استفاده از شیوه های مدرن اقدام به پیشگیری از بارداری کرده اند. همچنین 34/39 درصد این افراد برای پیشگیری از بارداری، از انواع قرص استفاده کرده اند، 57/15 درصد از آی-یو-دی ، 21/17 درصد از آمپول، 95/22 درصد از کاندوم و 91/4 درصد از روش پیشگری منقطع استفاده کرده اند. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین زنان و مردان در مورد نگرش نسبت به روشهای نوین پیشگیری از بارداری (p=0/10)و روشهای عقیم سازی (p=0/16)وجود ندارد. همچنین رابطه ای بین نگرش جامعه نسبت به روشهای عقیم سازی با نگرش افراد متاهل نسبت به روشهای عقیم سازی وجود ندارد و در عوض رابطه معناداری بین تحصیلات افراد متاهل، درجه سهولت دسترسی افراد متاهل به مراکز عقیم سازی، میزان آگاهی از احتمال خطای روشهای غیر عقیم سازی با نگرش افراد متاهل نسبت به روشهای عقیم سازی وجود دارد (p<0/001).
فیروز راهروزرگر کورش مهرتاش
پایان نامه ی حاضر، پژوهشی در زمینه ی عوامل موثر بر تغییرات فاصله ی سنی زوجین است که با استفاده از نمونه ی 20 درصدی داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 به روش تحلیل ثانویه ی داده های موجود انجام شده است. جمعیت آماری این پژوهش را زنان ازدواج کرده ی کمتر از 50 سال و مردان ازدواج کرده ی کمتر از 55 سالِ ساکن در نقاط شهری و روستایی استان اردبیل تشکیل داده است. هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل اجتماعی و جمعیتی موثر بر تغییرات فاصله ی سنی زوجین بود. به منظور نیل به این هدف، پرسش هایی مطرح شد که مهم ترین آن عبارت است از: آیا بین ویژگی های افراد از لحاظ محل سکونت، وضع سواد، وضع اشتغال، وضع مهاجرت و نوع شغل و متغیر وابسته ی فاصله ی سنی زوجین تفاوت معنی داری وجود دارد؟ همچنین، آیا بین متغیرهای سن، مدرک تحصیلی و دفعات ازدواج افراد و فاصله ی سنی زوجین رابطه ی معنی داری وجود دارد؟ در این پژوهش، نظریه های مختلفی نظیر نظریه ی نوسازی، مبادله، برابری جنسیتی و گزینش مهاجرتی و دیدگاه فرهنگی مورد توجه واقع شد و در چارچوب نظری پژوهش نیز، تأکید اصلی بر نظریه ی نوسازی بود. براساس نظریه ی نوسازی، شهرنشینی، تحصیلات همگانی و صنعتی شدن از طریق تغییر الگوهای ازدواج، می تواند فاصله ی سنی زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، از دیگر نظریه های مذکور نیز در داخل نظریه ی نوسازی استفاده گردید. نظریه ی مبادله از طریق قلمداد کردن سن افراد به عنوان سرمایه ی فرهنگی و قابلیت ارایه ی آن در مقابل سرمایه ی مادی افراد دارای موقعیت بهتر، می تواند با تغییرات فاصله ی سنی زوجین در ارتباط باشد. نظریه ی برابری جنسیتی نیز همزمان با تغییر ساختار خانواده و بهبود موقعیت زنان، مطالبه ی زنان برای همسان همسری در ازدواج (از جنبه هایی مانند سن و ...) را مورد تأکید قرار می دهد. نظریه ی گزینش مهاجرتی نیز با تأکید بر گزینشی عمل کردن مهاجرت، در مورد تغییرات فاصله ی سنی زوجین در میان بومیان و مهاجران به کار برده شد. دیدگاه فرهنگی نیز از طریق بررسی نگرش ها و اعتقادات رایج در جامعه در ارتباط با فاصله ی سنی زوجین مورد استفاده قرار گرفت. بر این اساس، فرضیه های پژوهش چنین است: بین ویژگی های افراد از لحاظ محل سکونت، وضع سواد، وضع اشتغال، وضع مهاجرت و نوع شغل و متغیر وابسته ی فاصله ی سنی زوجین تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، میان متغیرهای مستقلِ سن، مدرک تحصیلی و دفعات ازدواج و متغیر وابسته ی فاصله ی سنی زوجین رابطه ی معنی داری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش، مهم ترین نتایج تحقیق عبارت است از: میانگین فاصله ی سنی زوجین در استان اردبیل 47/4 سال بود. در بیش از 78 درصد از ازدواج ها، شوهران از همسران، مسن تر بودند. بیشترین فراوانی زوجین در فاصله ی سنی 1 تا 4 سال بود (3/33 درصد). بین فاصله ی سنی افراد باسواد و بی سواد تفاوت معنی داری وجود داشت، اما این تفاوت (در مورد هر دو جنس) در جهتی معکوس با فرضیه ی مورد بررسی تأیید شد. با افزایش مدرک تحصیلی مردان، فاصله ی سنی زوجین افزایش یافت و در میان زنان نیز، دارندگان مدرک تحصیلی متوسط، از فاصله ی سنی بیشتری نسبت به دارندگان سایر مدارک تحصیلی برخوردار بودند. فاصله ی سنی زوجین در میان مردان شاغل، بیشتر از مردان غیرشاغل بود و این فاصله در میان زنان شاغل، کمتر از زنان غیرشاغل بود که این تفاوت در مورد زنان شهری و تمامی مردان معنی دار بود، اما در مورد زنان روستایی معنی دار نبود. در بین مردان شاغل، فاصله ی سنی مردان شاغل در بخش های غیرکشاورزی با همسر، بیشتر از مردان شاغل در بخش کشاورزی بود. زنان شاغل در بخش های غیرکشاورزی نسبت به زنان شاغل در بخش کشاورزی، فاصله ی سنی کمتری با شوهران داشتند که این تفاوت های معنی دار در مورد زنان، مطابق با فرضیه بود، ولی در مورد مردان در جهت معکوس با فرضیه قرار داشت. با افزایش سن مردان، فاصله ی سنی زوجین نیز افزایش یافت، ولی با افزایش سن زنان، فاصله ی سنی زوجین کاهش یافت که این کاهش در ابتدا (در مورد هر دو جنس) شدیدتر بود و سپس، از شدت آن کاسته شد. بین دفعات ازدواج هر دو جنس (زنان و مردان) و فاصله ی سنی زوجین، همبستگی مثبت بود. اختلاف بین میانگین فاصله ی سنی زوجین مهاجر و بومی، و شهری و روستایی معنی دار نبود. در تحلیل رگرسیون چندمتغیری نیز در نمونه های مردان شهرنشین، مردان روستانشین، زنان شهرنشین و زنان روستانشین به ترتیب، 6/5 ، 3/4 ، 8/3 و 7/24 درصد از واریانس فاصله ی سنی زوجین تبیین گردید که این تعیین کنندگی ناچیز می تواند نشانگر هنجار فرهنگی مسن تر بودن شوهر از همسر باشد که در پژوهشی دیگر باید بررسی شود.
سیمین شفیعی فر شیرین احمدنیا
the study aims to achieve research and testing of hypotheses survey techniques and questionnaires to collect information used. 61 questions in the questionnaire included 15 questions and 46 open questions according to research in the study population, girls and their mothers as the value of different children investment should be. mothers according to the research community benefits from having more children than girls. this study was done with specific economic impact of base the social attitude is fertility up. it also became clear that the income respondents on their attitudes fertility effective, yet education on attitude fertility no particular effect.
لیلا یاراحمدی شیرین احمدنیا
اهمیت باروری به عنوان مهمترین عامل تغییر در ساخت جمعیت موجب شده تا مطالعات مربوط به باروری، جایگاه ویژه ای را در مطالعات جمعیت شناختی به خود اختصاص دهد. با توجه به تحولات پر فراز و نشیب جمعیتی که در چند دهه اخیر در ایران روی داده است و میزان قابل توجه زنانی که اکنون در سن باروری قرار دارند، سوالی که مطرح می شود این است، باروری آینده ایران چگونه خواهدبود؟ آیا همچنان میزان رشد جمعیت در ایران کنترل شده و پایین خواهد ماند؟ عوامل متعددی می تواند بر روی تصمیم گیری برای فرزندآوری موثر باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری برای سومین فرزندآوری در مادران دارای دو فرزند در شهر شاهرود با تأکید بر ترجیح جنسی انجام پذیرفت. مطالعه حاضر به روش پیمایش و با تکنیک پرسشنامه و از طریق مصاحبه توسط پرسشگر به انجام رسید.جامعه آماری مورد مطالعه، زنان همسردار (49 – 15 ساله ) دارای دو فرزند ساکن در شهر شاهرود، در مرداد ماه 1389، شیوه نمونه گیری این پژوهش خوشه ای و آزمونهای آماری مورد استفاده شامل کای اسکوئر، t با نمونه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن بوده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده، ترجیح جنسی به نفع پسر و همچنین سن ازدواج پاسخگویان با تمایل به سومین فرزندآوری رابطه معناداری وجود دارد. به طوری که یافته ها نشان می دهد که هر چه تحصیلات مادران و پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده آنها بالاتر بوده، تمایلشان به سومین فرزندآوری پایین تر بوده است. و هرچه ترجیح جنسی به نفع پسر در آنها بیشتر بوده، به سومین فرزندآوری تمایل بیشتری داشته اند.
نرگس جعفری زنگلانلو شهلا کاظمی پور
این پژوهش با تاکید بر زنانه شدن مهاجرت، به مطالعه وضعیت زنان مهاجر در نقاط شهری شهرستان مشهد و عوامل موثر بر آن می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی روند میزان مهاجرت زنان با تمرکز بر مهاجرت آنها به نقاط شهری شهرستان مشهد است. به همین دلیل با به کارگیری داده ها و جداول سرشماری و همچنین داده های 2 درصد سرشماری که برای سال 1385 در اختیار بود وضعیت مهاجرت زنان مهاجر را مورد مطالعه قرار دادیم. جامعه آماری در این مطالعه کلیه زنان مهاجر به شهر مشهد طی سالهای 1385-1365 می باشد که آمار آن از نتایج سرشماری استخراج شده است و در بخشی که از داده های 2 درصد سرشماری استفاده شد، نمونه های انتخاب شده توسط مرکز آمار ایران استخراج شده است. و همچنین در این مطالعه سعی شده است برای غنی بخشیدن به نتایج تحقیق از طریق مصاحبه اطلاعاتی پیرامون موضوع مورد تحقیق فراهم شود. افراد منتخب بر اساس نمونه گیری هدفمند از بین زنان مهاجری انتخاب شدند که در شهر مشهد سکونت داشتند. فرضیات این تحقیق از تلفیق نظریه دافعه و جاذبه و نظریه اقتصاد کلان استخراج شده است. در این پژوهش به بررسی عوامل مهم مهاجرت زنان به شهرستان مشهد و رابطه آنان با متغیرهای اساسی چون سطح تحصیلات، شرایط اقتصادی، بعد مسافت و سن پرداخته ایم. و براساس یافته های تحقیق مهمترین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علاوه بر سن و جنس، عوامل متفاوتی از قبیل، تحصیلات، اشتغال، مسافت و مهمتر از همه پیروی از خانوار نقش مهمی را در مهاجرت زنان ایفا می کنند.
حسین محمودیان امیر احمد دهقانی
تکیه گاه پل ها با انقباض مقطع جریان باعث افزایش موضعی سرعت و توسعه جریان های گردابی می شوند. با توجه به افزایش سرعت و در نتیجه تنش برشی، اطراف تکیه گاه پل ها آبشستگی اتفاق می افتد. با توجه به اینکه مقاطع واقعی رودخانه ها معمولاٌ شامل سیلابدشت و کانال اصلی است، بنابراین شبیه سازی الگوی جریان و آبشستگی اطراف تکیه گاه در این گونه مقاطع همواره مورد توجه محققین بوده است. مدل عددی ssiim یکی از مدلهای سه بعدی شبیه سازی جریان و رسوب است که معادلات ناویر استوکس و پیوستگی جریان و رسوب را به روش حجم محدود حل می کند. در این تحقیق، اثر طول تکیه گاه پل و مصالح بستر بر آبشستگی در مقاطع مرکب با استفاده از مدل ssiim شبیه سازی شده است. به منظور شبیه سازی عددی تاثیر طول تکیه گاه و اندازه رسوبات بر آبشستگی از نتایج آزمایشگاهی موجود بر روی تکیه گاه عمودی (vertical wall) با طولها و اندازه های مختلف رسوبات استفاده شده است .نتایج نشان می دهد که تطابق مناسبی بین نتایج آزمایشگاهی و عددی وجود داشته و با افزایش طول نکیه گاه و اندازه رسوب در سیلابدشت، میزان آبشستگی افزایش می یابد.
پریسا حمیدی گنجه حسین محمودیان
باروری به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر رشد جمعیت دارای اهمیت فراوان در مطالعات جمعیتی بوده است و شناخت عوامل موثر بر نوسانات آن نیز دارای اهمیت فراوان است به همین منظور مطالعه حاضر به مطالعه تمایل زنان در سن باروری به داشتن فرزند دوم پرداخته است. محقق به کمک داده های حاصل از استخراج پرسش نامه ای که از نمونه ای از 390 نفر زنان متأهل دارای یک فرزند 49-15 ساله شهر اصفهان جمع آوری شده بود به بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش با متغیرهای تحصیلات، اشتغال، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، نگرش به فرزندآوری، جنس فرزند اول و سن زنان در ازدواج پرداخت. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش تحصیلات و اشتغال زنان باعث کاهش تمایل آنها به داشتن فرزند دوم می شود. اما پایگاه اجتماعی و اقتصادی پاسخگوها و نگرش آنها به ارزش فرزند تأثیر معنی داری در تمایل زنان به داشتن فرزند دوم ندارد. زنان مورد بررسی که دارای فرزند پسر بودند تمایل بیشتری به داشتن فرزند دوم داشتند و همچنین هرچقدر که سن ازدواج زنان افزایش یافته بود تمایل آنها به داشتن فرزند دوم نیز کاهش یافته است. در تحلیل لوجستیک جهت بررسی احتمال تمایل به داشتن فرزند دوم نیز به این نتیجه رسیدیم که سن ازدواج زنان و وضعیت فعالیت آنها و جنس فرزند اول دارای تأثیر ثابت و معناداری بر احتمال تمایل به داشتن فرزند دوم است و باعث کاهش یا افزایش تمایل زنان به داشتن فرزند دوم می شود. در نتیجه گیری کلی متغیر اجتماعی جنس فرزند اول و متغیر اقتصادی وضعیت فعالیت و متغیر جمعیتی سن ازدواج زنان در تمایل به داشتن فرزند دوم موثر شناخته شد.
معصومه غلامی حسین محمودیان
خانواده به عنوان یکی از اولین نهادهای اجتماعی هم در ساختار و هم در کارکرد خود تاثیرات زیادی از تحولات اجتماعی و جمعیتی اخیر پذیرفته است. در چند دهه اخیر در کشورهای پیشرفته صنعتی و به تبع آن در کشور ما تغییراتی در سطح جامعه از جمله: دگرگونی در الگوی ازدواج، ضعیف شدن هنجارها و ارزشهای سنتی، کاهش باروری و... پیش آمده که خانواده را نیز دچار دگرگونی شگرفی کرده است، یکی از این تغییرات افزایش قابل ملاحظه خانوار تک نفره است. در این تحقیق از دادههای سرشماری سالهای 1365-1385 استفاده شده که به تحلیل روند خانوار تک نفره شهر تهران پرداخته است، هدف از این پژوهش توصیفی از وضعیت افرادی است که به این شیوه زندگی می کنند و همچنین تحلیلی از تغییراتی که در این نوع خانوار در طی سه سرشماری اخیر انجام شده، ،می باشد. آمارها حکایت از روند افزایشی چنین خانوارهایی دارد. رشد این خانوار طی بیست سال گذشته از 25/3 به 01/6 رسیده است. یافته ها نشان می دهند، تاخیر در ازدواج، عدم تجدید ازدواج، تجرد قطعی، گرایش فرامادی به ازدواج، اعتقاد به هزینه های فرصت، گسترش روز افزون فردگرایی و استقلال طلبی، تمکن مالی، کاهش باروری و افزایش مهاجرت های تحصیلی و شغلی به شهر تهران به عنوان عوامل اثر گذار این نوع زندگی هستند، آمارها نیز نشان می دهند که تعداد این خانوارها در مناطق توسعه یافته تر شهر تهران بیشتر است.
کامران ادوای حسین محمودیان
باروری یکی از مهم ترین شاخص های تاثیر گذار بر رشد و تغییرات جمعیتی می باشد. افزایش یا کاهش جمعیت در بعد کلان بر ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه تاثیر می گذاردو در بعد خرد بر شکل خانواده ،روابط میان فردی در خانواده و سرمایه اجتماعی شکل گرفته از آن تاثیر گذار می باشد. باروری به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر رشد جمعیت دارای اهمیت فراوان در مطالعات جمعیتی بوده است و شناخت عوامل موثر بر نوسانات آن نیز دارای اهمیت فراوان است. به همین منظور مطالعه حاضر به مطالعه بررسی تأثیر کیفیت زندگی بر باروری و نگرش نسبت به باروری پرداخته است. محقق به کمک داده های حاصل از استخراج پرسشنامه ای که از نمونه ای از 405 نفر زنان متأهل 49-15 ساله شهر مریوان جمع آوری شده بود به بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش با عنوان رابطه متغیرهای اقتصادی و اجتماعی(تحصیلات، وضعیت اشتغال، محل تولد، درآمد خانواده و سن در هنگام ازدواج) و کیفیت زندگی با باروری و نگرش نسبت به باروری پرداخت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بالا رفتن سطح متغیرهای اقتصادی و اجتماعی بجز درآمد خانواده باعث کاهش باروری می شود. اما درآمد خانواده ها تأثیر معنی داری در کاهش باروری و نگرش نسبت به باروری ندارد. همچنین هرچقدر کیفیت زندگی زنان افزایش یابد باروری بالاتر و نگرش نسبت به باروری نیز مثبت تر می شود. در تحلیل چند متغیره جهت بررسی باروری و نگرش نسبت به باروری نیز به این نتیجه رسیدیم که کیفیت زندگی تأثیر مثبت و معناداری بر باروری و نگرش نسبت به باروری دارد و باعث نگرش مثبت نسبت به باروری و رفتار باروری می شود.
محمد شاکر شهلا کاظمی پور
موضوع این تحقیق بررسی تطبیقی ارزش فرزندان از دیدگاه زوجین و اثرات آن بر باروری (مقایسه ی مناطق 2 و 15 شهر تهران) است و در این زمینه در پی رسیدن به اهدافی از جمله : شناخت تأثیر عوامل موثر برنگرش والدین نسبت به ارزش فرزندان؛ و شناخت رابطه ی بین میزان باروری با ارزش فرزندان است. در تدوین چارچوب نظری تحقیق از مهمترین نظریات صاحب نظران در مقوله ی باروری و ارزش فرزندان استفاده شده است این نظریه ها را می توان از دیدگاه اقتصادی باروری، تئوری اقتصادی- اجتماعی تبیین باروری (ریچارد استرلین )، دیدگاه های جامعه شناختی، نظریه دگرگونی ارزشی اینگلهارت (نظریه چرخش ارزشها) و دیدگاه اسلام در مورد ارزش فرزند تقسیم بندی کرد. با توجه به پیچیدگی دنیای اجتماعی، نمی توان نظریه خاصی را جامع و کامل دانست و رفتارهای افراد را صرفاً از منظر یک تئوری خاص نگریست. درنتیجه در این تحقیق از تلفیقی از نظریه های مطرح شده در این زمینه استفاده شد. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه (پرسشنامه نیمه باز) با مجموع 380 نفر از زوجین 34-30 ساله مناطق 2 و 15 شهر تهران گردآوری شده است. علت اصلی انتخاب این گروه سنی به این دلیل بوده که بیشتر زوجین در این گروه سنی حداقل یکبار فرزندآوری را تجربه کرده اند. نتایج کلی تحقیق را با توجه به مسئله ی تحقیق می توان چنین بیان کرد: در این تحقیق برای بررسی ارزش فرزندان، آن را به دو قسمت فوائد (منافع) فرزند و هزینه های فرزند تقسیم-بندی نموده ایم. در ابتدا اثرات عوامل اقتصادی- جمعیتی و عوامل روانی- اجتماعی را بر روی ارزش فرزند بررسی نموده که متغیرهای طبقه اجتماعی پاسخگویان، سطح تحصیلات، محل سکونت، وضعیت اشتغال و سن ازدواج پاسخگویان بر ارزش فرزند اثرگذار بوده ولی بر خلاف تحقیقات پیشین بین متغیرهای جنسیت و قومیت پاسخگویان با ارزش فرزند رابطه ی معناداری بدست نیامد. سپس اثر ارزش فرزند را بر تعداد فرزندان مطلوب و تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده مورد بررسی قرار داده که بین این متغیرها رابطه ی معنادار بدست آمد. همچنین اثر متغیرهای سن اولین فرزندآوری، سن ازدواج، هزینه ی فرزندان، ترجیح جنسی، پیشینه ی خانوادگی و آرمانهای آموزشی پاسخگویان برای فرزندان خود بر متغیر تعداد فرزند مطلوب و تعداد فرزند زنده به دنیا آمده مورد بررسی قرار گرفت که بین این متغیرها رابطه ی معناداری وجود داشت. در نهایت نتایج بدست آمده و میزان تأثیرگذاری متغیرها بر یکدیگر در هر منطقه را با یگدیگر مقایسه شد. واژگان کلیدی: ارزش فرزند، فواید و منافع فرزندان، هزینه های فرزندان، تعداد فرزندان مطلوب و زنده به دنیآمده
ندا سماکار حسین محمودیان
در سه و چهار دهه اخیر باروری در ایران کاهش چشمگیری یافته است. هرچند تا به حال تحقیقات گستردهای در زمینه کاهش باروری صورت پذیرفته، اما با اینحال هیچکدام به طور اخص به تکفرزندی نپرداختهاند. عنوان این تحقیق "بررسی عوامل موثر به نگرش به تک فرزندی: مطالعه موردی زنان در آستانه ازدواج شهر تهران" میباشد. روش تحقیق استفاده شده،پیمایش وابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه میباشد. جامعهآماری، زنان در آستانه ازداواج شهر تهران در سنین باروری هستند. در این پژوهش سعی شده تا سهم عوامل مختلف بر نگرش به تک فرزندی در میان جمعیت نمونه مشخص گردد. مسلماً تحولات در هر جامعه ای باعث تغییر نقشها و کارکرد آن میشود و در این میان تغییر نقش و کارکرد زنان به طور طبیعی بر نگرش ایشان موثر بوده و قطعاً نگرش نیز بر رفتار باروری موثر خواهد بود.هدف این پژوهش، نشان دادن نگرش به تکفرزندی و همچنین تحول نقش زنان در دهههای اخیر و تاثیر آن بر نگرش این گروه نسبت به فرزندآوری است.جهت تحقق این هدف از نظریات جمعیتی گذار دوم، ترجیح جنسی، برابری جنسیتی و انتقال جمعیتی، نظریات اجتماعی و فرهنگی نوگرایی،اشاعه و تبیین جامعه شناختی و نظریات اقتصادی بکر،استرلین و جریان ثروت بیننسلی استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از میان 300 نفر جامعه آماری زنان،حدود 199 با فرزندآوری موافق بوده و از این میان نیز حدود 150 نفر نسبت به تکفرزندی دیدگاه مثبت داشتهاند. از میان دلایل موافقت با تکفرزندی، استقلال زنان بالاترین مرتبه را به خود اختصاص داده است. همچنین بیش از 29 درصد تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیر مستقل تبیین گشته است. نتایج کلی حاکی از آنست که زنانی که تحصیلات بالاتری دارند و شاغل هستند،دسترسی بیشتری به وسایل ارتباط جمعی دارند، زنانی که از استقلال و پایگاه اجتماعی بالاتری برخوردارند و در سنین بالاتر ازدواج میکنند، نگرش مثبتتری نسبت به داشتن تنها یک فرزند از خود نشان میدهند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت است بیان این نکته است که داشتن فرزند واهمیت آن پایین نبوده لیکن مشغله،استقلال زنان و در کل ترجیح لذت کار و تحصیل، باعث شده تا زنان به داشتن فرزند کمتر و یا تنها یک فرزند بسنده نمایند.
حسین یوسفی اردشیر انتظاری
باروری به عنوان یکی از مهّمترین شاخص های تأثیرگذار بر رشد جمعیّت دارای اهمیّت فراوان در مطالعات جمعیّتی است و شناخت عوامل موثر بر نوسانات آن نیز دارای اهمیّت فراوان است. به همین منظور پژوهش حاضر به مطالعه رفتار و تمایلات باروری روحانیّون ساکن در شهر قم پرداخته است. محقق به کمک داده های استخراجی از پرسشنامه ای که از نمونه ای 384 نفری از روحانیّون 20 تا 50 ساله جمع آوری شده بود، و به مدد آزمونهای آماری همچون ضریب پیرسون، تی استیودنت، خی دو و تحلیل واریانس یک طرفه آنوا به بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش با عنوان متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، محل تولد، درآمد، سن در اولین ازدواج و پایگاه اجتماعی اقتصادی)، ارزش فرزندان، کیفیّت فرزندان و مصرف رسانه ای با رفتار و تمایلات باروری پرداخته است. نتایج بدست آمده از تحلیل داده های آماری نشان می دهد که در متغیرهای اقتصادی اجتماعی با باروری و تمایلات فرزندآوری رابطه ای معناردار دارند و از نظر آماری قابلیت تعمیم به جامعه آماری را نیز دارند که رابطه ی مفروض بین آنها پذیرفته شده است. در این مطالعه روحانیّون به دو گروه ازدواجی تقسیم شدند که مشخص شد، روحانیّون گروه ازدواجی اخیرتر سطح باروری پایین تری نسبت به گروه ازدواجی قدیمی تر دارند و همچنین تمایلات باروری گروه اخیرتر بیشتر از گروه ازدواجی قدیمی تر است. بررسی رابطه متغیرهای ارزش و کیفیّت فرزندان با رفتار و تمایلات باروی نیز نشان داد که این رابطه معنادار نیست و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را ندارد و فرضیه ها رد شدند. اما در مورد مصرف رسانه ای داده ها نشان داد که در مورد مجله و اینترنت رابطه مستقیم وجود دارد و اگر شدّت این دو رابطه ضعیف است اما از نظر آماری معنادار و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را دارد.