نام پژوهشگر: حسن صدیقی
ناصر سیدیعقوبی حسن صدیقی
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته تر ویج و آموزش کشاورزی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته ترویج و آموزش کشاورزی دو دانشگاه تهران و تربیت مدرس بودند که طی سال های 1390- 1385 از این دو دانشگاه فارغ التحصیل شده بودند (130n=). تعداد نمونه مورد مطالعه بر اساس جدول مورگان به تعداد 100 نفر دانش آموخته بدست آمد و سپس بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، پرسشنامه ها به پست الکترونیکی دانش آموختگان ارسال گردید. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شد. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روائی ظاهری و محتوائی آن توسط پانلی از اساتید ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس مورد تائید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق، آزمونی مقدماتی در بین 30 نفر از دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته ترویج و آموزش کشاورزی سایر دانشگاه ها به انجام رسید و مقدار آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار spss بین 78/0-72/0 محاسبه شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که دیدگاه دانش آموختگان نسبت به مولفه های توانمندسازی در حد متوسطی قرار داشت (میانگین:63/3) و از نظر میزان تاثیر گذاری، عوامل تدریس، تحقیق، مهارت های عمومی، برنامه ریزی آموزشی، ارزشیابی، مدیریت و برنامه ریزی ترویجی، به ترتیب در رتبه های اول تا هفتم قرار گرفتند. نتایج آمار استنباطی نشان داد که جنسیت، ارتباط شغل با رشته و سابقه خدمت در ترویج بر روی دیدگاه دانش آموختگان نسبت به عوامل موثر بر توانمند سازی تاثیر داشت به طوری که دانش آموختگان مرد نسبت به دانش اموختگان زن دارای دیدگاه مطلوب تری بودند و همچنین دانش آموختگانی که شغلی مرتبط با رشته تر ویج و آموزش کشاورزی را داشتند و دارای سابقه خدمت در بخش ترویج بودند نسبت به سایر دانش اموختگان دارای دیدگاهی مطلوب تری بودند. نتایج بدست آمده از همبستگی نشان داد که متغیرهای عوامل بازدارنده، عوامل ساختاری، عوامل سیاستگذاری و عوامل روانی-شخصیتی با متغیر دیدگاه دانش آموختگان همبستگی معنی داری در سطح یک درصد داشتند و متغیر کاربرد نرم افزارهای مرتبط با علوم اجتماعی با متغیر دیدگاه دانش آموختگان همبستگی مثبت و معنی داری در سطح پنج درصد داشت. در نهایت نتایج رگرسیون چند گانه به روش گام به گام نشان داد که متغیرهای عوامل بازدارنده، روانی– حرکتی و ساختاری 48 درصد از واریانس متغیر وابسته (دیدگاه دانش آموختگان نسبت به عوامل موثر بر توانمندسازی) را تبیین نمودند.
مجتبی نوری حسن صدیقی
این مطالعه به بررسی سازوکارهای بهبود تعاملات ترویج با سایر کنشگران نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ایران از دیدگاه متخصصان ترویج می پردازد. این تحقیق به لحاظ هدف و ماهیت، اکتشافی- توصیفی و به لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری این مطالعه متخصصان ترویج ایران می باشند که شامل 60 نفر عضو هیئت علمی ترویج و آموزش کشاورزی، 45 نفر دانشجوی دکتری ترویج و آموزش کشاورزی و 35 نفر متخصص ترویج و آموزش حوزه ستادی وزارت جهاد کشاورزی می باشند (140n=). ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که در اختیار تمامی اعضای جامعه قرار گرفته است اما از بین آنها 96 نفر (96n=) پاسخ داده اند یعنی ضریب بازگشت پرسشنامه 5/68 درصد بوده است. پرسشنامه شامل 6 بخش کلی بوده است که در بخش اول و دوم میزان اهمیت و میزان توجه به سازوکارهای بهبود تعاملات ترویج با شش کنشگر دیگر نظام دانش و اطلاعات کشاورزی یعنی آموزش، تحقیق، کشاورزان، تشکل های کشاورزی، شرکت های خصوصی و سیاست گذاران مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش سوم و چهارم نگرش و میزان تعاملات متخصصان سنجیده شده است. در بخش پنجم مشکلات پیوند ترویج با هریک از کنشگران مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش آخر ویژگی های فردی و حرفه ای متخصصان بررسی شده است. همچنین نظرات متخصصان پیرامون ارجحیت توجه به پیوند ترویج با سایر کنشگران با روش مقایسات زوجی بررسی شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط پانلی از صاحبنظران علوم ترویج و آموزش کشاورزی مورد تایید قرار گرفت. ضریب پایایی (قابلیت اعتماد)پرسشنامه نیز با انجام آزمون مقدماتی برای قسمتهای مختلف پرسشنامه بین 73/0 تا 97/0 بدست آمد که مبین قابل اعتماد بودن پرسشنامه می باشد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار spss وexpert choice تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از مقایسات زوجی نشان می دهد از دیدگاه متخصصان ترویج، توجه به پیوند ترویج و کشاورزان ارجحیت و اهمیت بالایی نسبت به پیوند ترویج با سایر کنشگران دارد. به لحاظ میزان توجه مجموعه سازوکارهای مطرح شده نیز توجه به پیوند ترویج و تحقیق اولویت اول را کسب کرده است. همچنین نتایج بیانگر آن است که مشکلات پیوند ترویج با کشاورزان و تحقیق بیشتر از مشکلات پیوند ترویج با سایر کنشگران است. بهترین سازوکارها جهت بهبود تعاملات ترویج با سایر کنشگران استفاده گسترده از فناوریهای ارتباطی مدرن، برنامه ریزی، طراحی و بازنگری فعالیت های مشارکتی، استفاده از کشاورزان خبره بعنوان سایت های الگویی برای آموزش دیگر کشاورزان، برگزاری دوره ها و کلاس های آموزشی برای اعضای شرکت ها توسط ترویج دولتی، حضور نماینده ای از ترویج در بدنه سیاست گذاری وزارت جهاد کشاورزی و استفاده از مشوق های مناسب جهت جذب تشکل های کشاورزی شناخته شد. همچنین نتایج نشان می دهد گروههای مورد مطالعه در اکثر موارد پیرامون میزان اهمیت، میزان توجه به سازوکارها و مشکلات مطرح شده توافق نظر دارند. کلمات کلیدی: نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ایران، تعاملات، ترویج، متخصصان ترویج
ندا نجدعباسی حسن صدیقی
بکارگیری فنآوری های نوین و در رأس آنها فنآوری هسته ای می توان با استفاده بهینه از منابع موجود، مسیر تأمین امنیت غذایی را برای جامعه امروز و نسل آینده هموار نمود و کشور را در زمینه تولید محصولات کشاورزی به ویژه محصولات استراتژیک به خودکفایی رساند. انتقال دانش و فنون تکنولوژی هسته ای با کاربرد های مفید و همچنین استفاده از آن به خصوص در علوم کشاورزی نیاز به فعالیت بیشتری دارد، که می بایست زمینه های لازم برای استفاده از این فنآوری از نظر نیروی انسانی متخصص، تجهیزات و امکانات را فراهم نمود تا سرعت تحقیقات را در این زمینه افزایش داد. از این رو این تحقیق با هدف اصلی بررسی فاکتور های تأثیر گذار بر تحقیقات کشاورزی هسته ای از نظر کارشناسان پژوهشکده کشاورزی، پزشکی و صنعتی-کرج انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی بوده و به روش پیمایشی انجام پذیرفت. جمعیت آماری این تحقیق شامل 165 نفر از کارشناسان پژوهشکده کشاورزی، پزشکی و صنعتی کرج که در طرح های مرتبط با کشاورزی فعالیت داشتند، می باشد. میزان نمونه بر اساس جدول مورگان 97 نفر تعیین شد که برای انتخاب نمونه های مورد مطالعه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. روایی ظاهری و محتوایی این پرسشنامه توسط پانلی از متخصصان ترویج کشاورزی و صاحبنظران در پژوهشکده کشاورزی هسته ای تأیید گردید و اصلاحات لازم صورت گرفت. نگرش کارشناسان به توسعه تحقیقات کشاورزی هسته ای به عنوان متغیر وابسته این تحقیق در نظر گرفته شد و ضریب اعتبار آن با آزمون پیشاهنگ در جامعه آماری مشابه از 20 نفر از کارشناسان پژوهشکده کشاورزی هسته ای با استفاده از آزمون آلفا کورونباخ 87/0 بدست آمد. نتایج این تحقیق بیانگر آن است؛ بین نگرش کارشناسان به حمایت های دولتی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، ،عوامل اجتماعی، عوامل ارتباطی، سابقه خدمت در پژوهشکده، میزان آشنایی با تحقیقات کشاورزی هسته ای و میزان مشارکت در تعداد طرح های انجام گرفته با متغیر وابسته تحقیق همبستگی مثبت و معنی داری بدست آمد. همچنین بین جنسیت، میزان تحصیلات، تحصیل در خارج از کشور و نوع استخدامی کارشناسان با متغیر وابسته تحقیق تفاوت معنی داری بدست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره برای متغیر وابسته میزان نگرش به تحقیقات کشاورزی هسته ای کارشناسان حاکی از آن است که متغیر های حمایت های دولتی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی و عوامل ارتباطی و آشنایی با تحقیقات کشاورزی هسته-ای توانایی تبیین 75 درصد از تغییرات متغیر توسعه تحقیقات کشاورزی هسته ای را دارا می باشند.
عماد احمدی بنکدار غلامرضا پزشکی راد
بخش کشاورزی یک از بخش های مهم و کلیدی در هر کشوری می باشد. توسعه بخش کشاورزی و افزایش بهره وری منابع تولید در این بخش نیازمند افزایش دائمی سطح دانش و مهارت مدیران واحدهای بهره برداری و تولید کنندگان کشاورزی است. در کشور ما با تاکید به این موضوع که مدیریت واحدهای بهره برداری عمدتا سنتی و غیر تجاری در اختیارروستاییان می باشد. بهبود بازدهی تولید، کاهش در ضایعات و افزایش کیفیت تولید با مشکلاتی روبرو است: از مشکلات عدیده و مهم حال حاضر بخش کشاورزی کمبود نیروی متخصص دربخش کشاورزی می باشد. در کشور ما بنابر بر اعلام نظر سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور حدود چهل هزار مهندس کشاورزی بیکار و جویای کار وجود دارد و سالانه ده هزار نفر به آن افزوده می شود حال ما می توانیم با استفاده از این سیل عظیم نیروی کار از طریق به عضویت در آوردن این افراد در سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی زمینه ایجاد کار آنها در با توجه به تخصص و مهارت وصلاحیت علمی آنها در این طرح مدیریت مزرعه گندم با توجه به صلاحدید سازمان مربوطه را فراهم نموده که از یک طرف باعث افزایش راندمان کشاورزی و از طرف دیگر باعث ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان جویای کار شویم. هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر در میزان تحقق اهداف پروژه مدیریت مزرعه گندم ( دیدگاه مشاورین گندم استان تهران) می باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق مشاورین گندم استان تهران در سال زرا عی 1389-1388 می باشد تعداد مشاورین مزارع گندم در این استان86 نفر می باشد که درشهرستانهای: ساوجبلاغ، کرج، ری، ورامین، شهریار، پاکدشت، رباط کریم، اسلامشهر و نظرآباد می باشند )86(n=. که با استفاده از از روش سرشماری اقدام به جمع آوری اطلاعات گردید)74(n=. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که بین متغیرهای مشکلات و موانع پیش روی پروژه مدیریت مزارع گندم و تحقق اهداف پروژه مدیریت مزارع گندم از دیدگاه مشاورین گندم همبستگی مثبت و معنی داری در سطح یک درصد وجود دارد همچنین بین متغیرهای سن مشاورین گندم و تحقق اهداف پروژه مدیریت مزارع گندم از دیدگاه آنها همبستگی مثبت و معنی داری در سطح پنج درصد وجود دارد.نتیج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان دادکه همه متغیرهایی (سن، موانع و مشکلات) که همبستگی معنی داری با متغیر وابسته داشتند مورد آزمون قرار گرفتند و بعد از یک گام، متغیر مشکلات و موانع باقی ماند و وارد معادله رگرسیون گردید که این متغیر قادر به تببین1/39 درصد از تغییرات میزان تحقق اهداف پروژه مدیریت مزارع گندم از دیدگاه مشاورین گندم را تبیین نماید. همچنین نتایج بدست آمده نشان می دهد که معادله رگرسیون در سطح یک درصد معنی دار می باشد. کلمات کلیدی: مدیریت مزرعه، مشاورین گندم، عوامل موثر، میزان تحقق اهداف.
انسیه کریمی حسن صدیقی
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توسعه کشاورزی ارگانیک بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی ـ همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 160 نفر از کارشناسان مشغول به فعالیت در بخش معاونت تولیدات گیاهی وزارت جهاد کشاورزی (در سال 1387- 1388) بود(160n=) که 113 نفر از آنها به روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی انتخاب شدند ابزار اصلی تحقیق حاضر پرسش نامه بود برای تعیین پایایی ابزار تحقیق، آزمون مقدماتی pilot test در بین 30 نفر از کارشناسان مشغول به فعالیت سازمان جهاد در استان قزوین انجام گرفت و با جمع آوری 26 پرسش نامه، مقدار آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 بین 71/0 تا 96/0 به دست آمد. نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان داد که 76% کارشناسان تا حدودی با کشاورزی ارگانیک آشنا بوده اند. در میان عوامل تأثرگذار، تحقیق در مورد کشاورزی ارگانیک، دارای بالاترین اهمیت و رسانه ها دارای کمترین اهمیت بود و همچنین در میان میزان توجه فعلی به عوامل موثر عوامل اجتماعی و فرهنگی بالاترین رده و آموزش پایین ترین رده را دارا می باشد. همچنین در میان عوامل بازدارنده بر کشاورزی ارگانیک موانع شناختی و اطلاعاتی بیشترین تأثیر و موانع بینشی کمترین تأثیر را دارا می باشد. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که بین جنسیت و دیدگاه کارشناسان نسبت به توسعه کشاورزی ارگانیک تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین وضعیت استخدام و سمت اجرایی کارشناسان با دیدگاه کارشناسان نسبت به توسعه کشاورزی ارگانیک تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از آزمون f نشان می دهد که بین رشته تحصیلی کارشناسان با دیدگاه آنها نسبت به توسعه کشاورزی ارگانیک تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که بین میزان اهمیت موانع اقتصادی از عوامل بازدارنده و دیدگاه کارشناسان و همچنین میزان اهمیت منابع اطلاعاتی و دیدگاه کارشناسان نسبت به توسعه کشاورزی ارگانیک در سطح یک درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین میزان اهمیت تمام عوامل پیش برنده بر توسعه کشاورزی ارگانیک (دولت و سیاست گذاری، عوامل اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، تحقیق، ترویج، آموزش و رسانه ها) و دیدگاه کارشناسان در سطح یک درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و میان میزان توجه فعلی رسانه ها (از عوامل پیش برنده) و دیدگاه کارشناسان نسبت به توسعه کشاورزی ارگانیک در سطح پنج درصد رابطه مثبتی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سه متغیر میزان اهمیت آموزش، اهمیت منابع اطلاعاتی و میزان توجه فعلی رسانه ها 29 درصد از تغییرات مربوط به توسعه کشاورزی ارگانیک از دید کارشناسان را تبیین نمودند.
مریم شیرخانی غلامرضا پزشکی راد
امنیت غذایی و پایداری توسعه کشاورزی از چالش های مهم کشورهای جهان، به خصوص کشورهای در حال توسعه است. در سال های اخیر یکی از راهبردهایی که برای مقابله با این چالش ها ارائه شد، کشاورزی دقیق است. با توجه به پتانسیل های عظیمی که کشاورزی دقیق در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران برای بهبود بخش کشاورزی دارد؛ هدف این تحقیق مطالعه امکان سنجی اجرای کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان تهران تعیین شد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان تهران (153=n) است که به شیوه سرشماری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. در نهایت تعداد 115 پرسشنامه جمع آوری شد (115=n). روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه با استفاده از نقطه نظرات استادان دانشگاه تربیت مدرس و همچنین متخصصان موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی و اعمال اصلاحات لازم بدست آمد. برای به دست آوردن پایایی از آزمون پیشاهنگ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ 96/0 بدست آمد. این تحقیق در سه بخش دیدگاه کارشناسان نسبت به اجرای کشاورزی دقیق، میزان آشنایی کارشناسان با کشاورزی دقیق، و بررسی شرایط و الزامات مورد نیاز کشاورزی دقیق در سه مقوله تجهیزات، زیرساخت ها، و آموزش و پژوهش و چالش ها و موانع کشاورزی دقیق انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده در کل دیدگاه کارشناسان نسبت به اجرای کشاورزی دقیق، نسبتا مثبت و میزان آشنایی کارشناسان با کشاورزی دقیق نسبتا کم است. در کل وضعیت موجود الزامات (تجهیزات، زیرساخت ها، و آموزش و پژوهش) مورد نیاز کشاورزی دقیق در استان تهران نسبتا0نامناسب، میزان امکان پذیری الزامات مورد نیاز کشاورزی دقیق در استان تهران نسبتا0زیاد، و میزان تاثیرگذاری چالش ها و موانع اجرای کشاورزی دقیق در استان تهران نسبتا زیاد است. بین دیدگاه کارشناسان نسبت به اجرای کشاورزی دقیق و میزان آشنایی با کشاورزی دقیق رابطه مثبت و معنی دار و سن و سابقه کار رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان می دهد که 6/65 درصد از تغییرات دیدگاه نسبت به کشاورزی دقیق را سن تبیین می کند. بین میزان آشنایی کارشناسان با کشاورزی دقیق و سطح تحصیلات رابطه مثبت و معنی دار و سن و سابقه کار رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون تغییرات میزان آشنایی با کشاورزی دقیق در سطح 99 درصد معنی دار است. تفاوت معناداری بین میانگین دیدگاه مردان و زنان و همچنین مدیران و کارشناسان نسبت به اجرای کشاورزی دقیق و میزان آشنایی با کشاورزی دقیق وجود ندارد. بین دیدگاه کارشناسانی که در کلاس های آموزشی کشاورزی دقیق شرکت کرده اند و کسانی که شرکت نکرده اند، تفاوت معناداری وجود دارد. بین آشنایی کارشناسانی که از مزارع تحقیقاتی کشاورزی دقیق بازدید کرده اند و کسانی که بازدید نکرده اند و همچنین افرادی که برای کسب اطلاعات درباره کشاورزی دقیق از کتاب استفاده کرده اند و کسانی که استفاده نکرده اند، تفاوت معناداری وجود دارد.
لقمان اونق حسن صدیقی
چکیده: مشارکت از جمله راهکارهای پیشرفت طرح های عمران روستائی بخصوص آبخیزداری به شمار می-رود که در چند سال اخیر به شدت مورد توجه دولتمردان در کشورهای مختلف و از جمله ایران قرار گرفته است.. هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان مشارکت و رضایتمندی روستائیان در طرح-های آبخیزداری در حوزه آبخیز غازمحله می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی می-باشد که به روش پیمایشی انجام شده است و کلیه روستائیان ساکن در حوزه آبخیز غازمحله بعنوان جامعه آماری مورد مطالعه درنظر گرفته شدند. از این جامعه بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه-گیری تصادفی ساده، تعداد 147 روستائی بطور تصادفی انتخاب گردیده اند، که در نهایت 146 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میزان آگاهی روستائیان از طرح های آبخیزداری (57%)، در سطح "کم" و "خیلی کم" قرار دارند. نتایج تحقیق بیانگر این است که متغیر دیدگاه روستائیان نسبت به روش های مشارکت در طرح های آبخیزداری با متغیرهای سن، سابقه فعالیت های کشاورزی و دامداری، درآمد زراعی و غیرزراعی سالانه، استفاده از منابع اطلاع رسانی، منزلت و مشارکت اجتماعی، آگاهی و نگرش نسبت به طرح های آبخیزداری، عوامل موثر در مشارکت و آبخیزداری و نگرش نسبت به مشارکت همبستگی مثبت و معنی دار دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام نشان داد متغیرهای نگرش نسبت به مشارکت، منزلت اجتماعی، درآمد غیرزراعی و عوامل موثر در مشارکت در طرح های آبخیزداری، تبیین کننده 5/79 درصد تغییرات دیدگاه روستائیان نسبت به روش های مشارکت در طرح های آبخیزداری می باشند.
محمدرضا حسن پور حسن صدیقی
در حال حاضر در سطح جهانی نگرانی های زیادی در مورد اثرات مخرب ناشی از استفاده نهاده های شیمیایی کشاورزی بر روی محیط زیست و پایداری طولانی مدت سیستم های زراعی وجود دارد. تخریب و فرسایش خاک، آلودگی آب های سطحی و زیر سطحی، آلودگی زیستگاه طبیعی حیات وحش و بهم ریختن چرخه حیاتی موجودات و مقاوت آفات در مقابل حشره کش ها، برخی از این اثرات نامطلوب هستند. حرکت به سمت کشاورزی پایدار با نگهداری بهره وری زیست محیطی و تامین غذای کافی و مناسب برای مردم، همراه با حفظ کیفیت محیط زیست و حفاظت از منابع تجدید ناپذیر و تنوع زیستی، تنها راه حل برون رفت از این بحران به نظر می رسد. کشاورزی ارگانیک به عنوان یکی از رهیافت های کشاورزی پایدار بر حداقل سازی نهاده های خارجی و پرهیز از کاربرد کودها و آفت کش های مصنوعی و جایگزینی آنها با نهاده های طبیعی و زیستی بنا شده است. از این جهت ترویج و توسعه کاربرد نهاده های طبیعی و زیستی در راستای دستیابی به کشاورزی پایدار مهم و ضروری به نظر می رسد. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر در نگرش گندم کاران شهرستان کرمانشاه نسبت به کاربرد نهاده های زیستی در کشاورزی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 6600 نفر از گندم کاران آبی کار شهرستان کرمانشاه می باشد که در سال زراعی 89-88 اقدام به کشت گندم آبی نموده اند (6600n=). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 364 نفر به دست آمد و برای انتخاب افراد نمونه از جامعه، روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی به کار گرفته شد. در نهایت 327 پرسشنامه جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (327n=). روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط جمعی از متخصصان دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه پس از انجام آزمون مقدماتی با استفاده از نرم افزار spss، 946/0 به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون f نشان می دهد که در دهستان های کرمانشاه، نگرش گندم کاران نسبت به کاربرد نهاده های زیستی تفاوت معناداری دارد. همچنین آزمون f نشان داد که میزان مشارکت اجتماعی و دانش گندم کاران نیز در دهستان های مورد مطالعه به طور معناداری متفاوت است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیر های؛ مشارکت اجتماعی، دسترسی به منابع آموزشی و ترویجی، نقش سیاست های دولت، دانش ارگانیک، دانش زیست محیطی و سطح تحصیلات، با متغیر نگرش نسبت به کاربرد نهاده های زیستی در سطح یک درصد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین سن و تجربه گندم کاران با نگرش آنها نسبت به کاربرد نهاده های زیستی در سطح یک درصد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به متغیر های مذکور و با استفاده از تحلیل رگرسیونی مشخص شد، چهار متغیر مشارکت اجتماعی، نقش سیاست های دولت، دانش ارگانیک، و تحصیلات 5/33 درصد از تغییرات مربوط به نگرش گندم کاران نسبت به کاربرد نهاده های زیستی را تبیین نموده اند.
الهه هرندی زاده غلامرضا پزشکی راد
این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی در تعاونی های تولید کشاورزی استان اصفهان می پردازد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شد. در این پژوهش، هیئت مدیره و مدیران عامل تعاونی های تولید کشاورزی استان اصفهان که دارای حداقل سه سال سابقه کار هستند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین گردید (n=203). ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از 3 بخش کلی تشکیل شده است، در بخش اول عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی در تعاونی ها مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم میزان توسعه کارآفرینی در تعاونی های تولید سنجیده شده است و در بخش آخر ویژگی های فردی و حرفه ای هیئت مدیره و مدیران عامل تعاونی ها بررسی شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط پانلی از متخصصان و کارشناسان وزارت تعاون، مراکز توسعه کارآفرینی کشور و اساتید دانشگاه مورد تایید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه نیز با انجام آزمون مقدماتی برای قسمت های مختلف پرسشنامه بین 89/0 تا 97/0 به دست آمد که مبین قابل اعتماد بودن پرسشنامه می باشد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی در تعاونی ها به ترتیب اهمیت، عوامل روان شناختی-شخصیتی، رفتارمدیریت، بازاریابی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی-فرهنگی در اولویت های اول تا ششم قرار گرفتند. نتایج آمار استنباطی نشان داد که تفاوت معنی داری بین نوع تعاونی و میزان توسعه کارآفرینی در آنها وجود داشت. تعاونی های باغداری موثرترین تعاونی ها و تعاونی های زنبورداری کم تاثیرترین تعاونی ها بودند. نتایج به دست آمده از همبستگی نشان داد که بین عامل های روان شناختی، رفتارمدیریت، بازاریابی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی-فرهنگی و تعداد سهام با میزان توسعه کارآفرینی در تعاونی های کشاورزی در سطح یک درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین نظرات پاسخگویان با سن متفاوت و سابقه کار مختلف در رابطه با میزان توسعه کارآفرینی در تعاونی ها اختلاف معنی داری وجود ندارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که عوامل بازاریابی-فروش و رفتارمدیریتی 7/30 درصد از واریانس متغیر وابسته (میزان توسعه کارآفرینی در تعاونی های تولید کشاورزی) را تبیین نمودند.
راحله حیدری دامانی غلامرضا پزشکی راد
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر برتفکر انتقادی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس: مقایسه دو گروه از دانشجویان ترم اول و ترم پایانی دوره است . جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان ترم اول و ترم پایانی مقطع کارشناسی ارشد رشته کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال تحصیلی 88-1387 است (341=n) حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان (181n=) نفر می باشد.(krejcie and morgan, 1970) که در نهایت 167 پرسشنامه جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی همبستگی است. روش نمونه گیری به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای تناسبی می باشد. ابزار تحقیق پرسشنامه ی استانداردی است با عنوان آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب که اعتبار محتوایی وظاهری آن به وسیله کمیته ای از اساتید دانشگاه و همچنین از طریق نظر خواهی از دانشجویان پس از تکمیل پرسشنامه تعیین گردید. جهت تعین پایایی پرسشنامه از روش همبستگی درونی آزمون با استفاده از فرمول شماره 20 کودر- ریچاردسون به طور جداگانه در یک مطالعه مقدماتی به صورت پیش آزمون - پس آزمون بر روی 30 نفر از دانشجویانی که دارای مشخصات واحد های تحقیق بودند، انجام شده است. و ضریب پایایی آن بین 90/0-72/0 محاسبه شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که مهارت های پنجگانه تفکر انتقادی (تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، استنباط، استدلال استنتاجی و استقرایی ) در بین دانشجویان کشاورزی در سطح ضعیف قرار دارد. به طوریکه میانگین کلی تفکر انتقادی دانشجویان از 34 امتیاز 04/6 محاسبه شد که نشان دهنده ضعیف بودن قدرت تفکر انتقادی در بین دانشجویان مورد مطالعه می باشد. نتایج آمار استنباطی نشان داد که بین نیمسال تحصیلی (ترم اول و ترم آخر) و مهارت استنباطی دانشجویان اختلاف معنی داری وجود دارد به طوری که دانشجویان ترم آخر نسبت به دانشجویان ترم اول از مهارت استنباطی بهتری برخوردارند. از بین ویژگی های فردی، بین جنسیت، دوره تحصیلی (روزانه و شبانه)، گرایش تحصیلی، شغل پدر و تحصیلات مادر و مهارت های تفکر انتقادی اختلاف معنی داری وجود دارد. و همچنین وضعیت تاهل، شغل مادر، دانشگاه مقطع کارشناسی، تحصیلات پدر، منبع تامین هزینه های تحصیل و محل سکونت بر روی مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان تاثیری نداشت.
محمد زارع حقیقی حسن صدیقی
این تحقیق به روش توصیفی- همبستگی برای بررسی عوامل موثر بر پذیرش کودهای ریزمغذی توسط زارعین سیب زمینی کار شهرستان اردبیل انجام گرفت. جامعه آماری کلیه سیب زمینی کاران شهرستان اردبیل (5727n=) را در بر می گیرد که در سال 1389 از کودهای ریزمغذی در مزارع خود استفاده کرده اند. نمونه آماری تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به تعداد (361n=) نفر انتخاب گردید. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه به عنوان ابزار تحقیق جمع آوری گردید که روایی محتوایی و ظاهری آن توسط اعضای هیات علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناسان کشاورزی به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسش نامه از طریق تکمیل 30 پرسش نامه به وسیله سیب زمینی کاران در خارج از جامعه آماری به عمل آمد و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ در بخش مشارکت اجتماعی 77/0 پذیرش کودهای ریزمغذی 86/0و نگرش کشاورز 8/0به دست آمد. بعد از جمع آوری پرسش نامه ها، تعداد 350 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که میزان پذیرش کودهای ریزمغذی در حد متوسط است. متغیرهای مشارکت اجتماعی، دانش و نگرش کشاورز در مورد کودهای ریزمغذی، تحصیلات، وسعت اراضی و درآمد همبستگی مثبت و معنی دار و متغیرهای سن و سابقه کار کشاورز همبستگی منفی و معنی دار با متغیر وابسته پذیرش دارند. همبستگی معنی داری بین متغیر تعداد افراد خانواده و متغیر وابسته به دست نیامد. هم چنین مشخص شد که بین نظام بهره برداری و و میزان پذیرش همبستگی معنی داری وجود دارد. به طوری که میزان پذیرش در نظام بهره برداری شخصی به طور معنی داری بیشتر از نظام اجاره ای و سهم بری می باشد.
ثریا پورجاوید حسن صدیقی
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی، "بررسی سازوکارهای توسعه کشاورزی شهری در شهر تهران" بود. جامعه آماری آن شامل شهروندان مناطق 22 گانه شهر تهران (6758845n=) و کارشناسان مسئول فضای سبز شهرداری تهران (175n=) بود که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان کارشناسان فضای سبز تعداد 93 نفر و از میان شهروندان مناطق 22 گانه شهر تهران، تعداد 320 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب گردید که هر یک از این مناطق به عنوان یک طبقه در نظر گرفته شدند. ابزار تحقیق، دو پرسشنامه بود که روایی آنها بر اساس نظر جمعی از اعضای هیئت علمی دانشگا ه ها و صاحبنظران مربوطه تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (86/0 تا 97/0 برای پرسشنامه شهروندان و 94/0 و 97/0 برای پرسشنامه کارشناسان). داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از رتبه بندی سازوکارهای اشاعه و توسعه کشاورزی شهری از دیدگاه شهروندان نشان داد که به ترتیب گویه های "فراهم نمودن زیرساخت های لازم" و "فروش ادوات و تجهیزات مورد نیاز به متقاضیان با قیمت و شرایط مناسب" و از دیدگاه کارشناسان به ترتیب گویه های "ارائه خدمات حمایتی از سوی دولت از فعالان و متقاضیان در این زمینه از قبیل اعطای تسهیلات بانکی با بهره کم" و "برگزاری دوره های آموزشی به منظور ارائه آموزش های عمومی و تخصصی برای شهروندان" در بالاترین رتبه ها قرار داشته است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که در زمینه موانع و مشکلات توسعه و اشاعه کشاورزی شهری از دیدگاه شهروندان، هفت عامل "آموزشی – تحقیقاتی"، "زیربنایی"، "حمایتی"، "قانونی و سیاستگذاری"، "فنی"،"مالی- اقتصادی" و "فرهنگی" در مجموع حدود 36/67% و در زمینه سازوکارهای اشاعه و توسعه کشاورزی شهری نیز چهار عامل "زیرساختی- حمایتی"، "مطالعاتی – سیاستگذاری"،"آموزشی – اطلاع رسانی" و "مشاوره ای " در مجموع حدود 04/71% از کل واریانس را تبیین نمودند. همچنین نتایج این تحلیل نشان داد که در زمینه موانع و مشکلات توسعه و اشاعه کشاورزی شهری از دیدگاه کارشناسان، شش عامل "آموزشی - تحقیقاتی"، "فنی - تخصصی"، "قانونی - سیاستگذاری"، "زیرساختی"، "دانش و آگاهی"، و "مالی- اقتصادی" در مجموع حدود 28/73% و در رابطه با سازوکارهای اشاعه و توسعه کشاورزی شهری نیز شش عامل "آموزشی"، "زیرساختی"، "حمایتی"، "تشویقی"، "اطلاع رسانی" و "قانونی - سیاستگذاری" در مجموع حدود 17/74% از کل واریانس را تبیین نمودند.
کمال ویسی حسن صدیقی
مسأله حفاظت از محیط زیست و احیاء آن امر ضروری به نظر می رسد. توسعه خودجوش و درون زا حکم می کند که در تمام مراحل توسعه و در شرایط مختلف، مبنای کار بر جلب مشارکت مردم محلی با تاکید بر توانمند سازی و ظرفیت سازی قرار گیرد.. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی به روش توصیفی- همبستگی بود.. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق تشکل های محلی حوزه دریاچه زریبار بودند که cbo ها (شوراهای محلی)، ngo های فعال در حیطه محیط زیست (انجمن سبز چیا) و همیاران طبیعت را شامل می شد (530=n). برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد (216=n).. نتایج به دست آمده نشان داد که بین متغیرهای سن، سابقه عضویت در تشکل ها، آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، عوامل فرهنگی_ اجتماعی، مدیریتی_ سازمانی و رسانه ای_ ارتباطی از نظر افراد با میزان مشارکت در حفاظت و احیاء دریاچه زریبار همبستگی مثبت و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. به منظور تعیین معادله رگرسیون جلب مشارکت تشکل های محلی در حفاظت از دریاچه زریبار از رگرسیون گام به گام استفاده شد. متغیرهای نگرش زیست محیطی اعضاء، عوامل ارتباطی- رسانه ای، سن، عوامل فرهنگی – اجتماعی و سابقه عضویت در تشکل ها باقی ماندند و وارد معادله رگرسیون شدند. نتایج به دست آمده نشان داد این پنج متغیر در مجموع 9/42 درصد از تغییرات مربوط به مشارکت اعضاء تشکل ها را نسبت به حفاظت و احیاء دریاچه زریبار تبیین می نماید.
مهرناز خیاطی حسن صدیقی
این تحقیق با هدف بررسی نقش سازه های ترویجی بر دانش فنی گندم کاران استان تهران انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد نظر کلیه گندم کاران استان تهران (8532 n= ) که از این میان تعداد 130 نفر با استفاده از آماره بارتلت بعنوان نمونه بصورت تصادفی متناسب با حجم هر طبقه انتخاب گردید و در نهایت هم تمام 130 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات پانلی از اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و چند تن از کارشناسان کشاورزی مراکز ترویج کشاورزی شهرستان های تابع تهران مورد اصلاح و بررسی قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از نرم افزار spss بالاتر از 70% بدست آمد. یافته ها نشان می دهد که دانش فنی نیمی از گندم کاران تحت پوشش برنامه های ترویجی در حد زیاد بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که کانال ارتباطی، اثربخشی- نوآوری،مشارکت و رضایتمندی کشاورزان از برنامه های ترویجی کشاورزی پایدار با دانش فنی گندم کاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. واژه های کلیدی: سازه های ترویجی(کانال ارتباطی، اثربخشی- نوآوری،مشارکت و رضایتمندی)، دانش فنی گندم کاران، کشاورزی پایدار.
مهدی سردره حسن صدیقی
امروزه، در اکثر کشورها توجه خاصی به کارآفرینی و کارآفرینان می شود و تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی در کشورها و به ویژه کشورهای در حال توسعه به شمار می آید. بنابراین هدف کلی این تحقیق بررسی سازوکارهای توسعه کارآفرینی در شرکت های غیردولتی فعال در بخش کشاورزی شهرستان تهران می-باشد. روش تحقیق توصیفی همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران شرکت های غیردولتی در بخش کشاورزی (230=n) که عضو سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی استان تهران بودند که از این میان تعداد 144 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان انتخاب شد (144=n)، پس از توزیع پرسشنامه در نهایت 130 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از همبستگی بین متغیرها، ارتباط مثبت و معنی داری بین میزان توسعه کارآفرینی با عوامل اجتماعی فرهنگی، سیاست های دولت، عوامل سازمانی و توانمندی های کارآفرینانه مدیران نشان داد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای توانمندی کارآفرینانه مدیران و عوامل سازمانی به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار؛ در مجموع 3/37 درصد از تغیرات میزان توسعه کارآفرینی را تبیین می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که ضعف زیرساخت های اقتصادی، عدم امنیت شغلی، عدم حمایت دولت از بخش خصوصی، ضعف خدمات مشاوره ای، ضعف در اعطای تسهیلات، ضعف همکاری تیمی در سازمان و ضعف مدیریتی موانع عمده توسعه کارآفرینی در شرکت های غیردولتی در بخش کشاورزی شهرستان تهران می باشد که در مجموع این هفت عامل 31/70 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کردند.
نرجس کابلی غلامرضا پزشکی راد
هدف تحقیق حاضر بکارگیری الگوی ارزیابی درونی در گروه ترویج و آ موزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به منظور بهبود کیفیت وضعیت آن می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. در بکارگیری این الگو، ابتدا زمینه (اهداف دوره)، دروندادها، فرایندها، بروندادها و پیامدها در قالب 7 عامل: هدف ها، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات؛ هیئت علمی؛ دانشجویان؛ دوره های آموزشی و برنامه های درسی؛ فرایند یاددهی-یادگیری؛ امکانات و تجهیزات آموزشی-پژوهشی و دانش آموختگان و با استفاده از 30 ملاک و 98 نشانگر انجام شده است. بعد از تعریف ملاک های مناسب برای هر عامل، نشانگرهای مناسب مربوط به هر ملاک شناسایی شدند. سپس بر اساس اهداف پژوهشی و آموزشی گروه، وضعیت مناسب برای نشانگرها به وسیله اعضای هیئت علمی تعریف شد تا وضعیت موجود عوامل با آن ها مقایسه و مورد قضاوت قرار گیرد. پیمایش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری صورت گرفت. جمعیت تحت مطالعه از چهار جامعه مدیریت گروه (1 نفر)، اعضای هیئت علمی (4 نفر)، دانشجویان گروه (38 نفر) و دانش-آموختگان (86 نفر) انتخاب گردید که به علت محدودیت تعداد، تمام افراد جامعه، به عنوان نمونه آماری تحقیق، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج ارزیابی نشان میدهند که با توجه به اهداف و رسالت های گروه آموزشی، وضعیت دانشجویـان گـروه در سطح مطلوب؛ اهـداف دوره، اعضای هیئت علمی، راهبـردهای یـاددهی-یادگیری و امکانات و تجهیزات آموزشی-پژوهشی نسبتاً مطلوب و وضعیت دوره های آموزشی و برنامه های درسی و همچنین عامل دانش آموختگان گروه در سطح نامطلوب می باشد. در نهایت، براساس نتایج ارزیابی، پیشنهادهایی جهت بهبود کیفیت آموزشی و پژوهشی گروه ارائه شده است.
عامر تیموری بازگری غلامرضا پزشکی راد
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ، راهبردهایی برای رفع موانع مشارکت عملی زنان در توسعه اتخاذ شده است. توانمندسازی زنان یکی از همین راهبردهاست که تنها به مفهوم بهره مندی زنان از مزایا و نتایج برنامه های توسعه نیست، بلکه مستلزم مشارکت فعال آن ها در اجرای برنامه ها و طرح های توسعه است. تحقیق حاضر برآن است که با رویکردی همه جانبه و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، میزان تاثیر گروه های خودیار بر روی توانمندسازی زنان روستایی و عوامل موثر بر آن را در روستاهایی از شهرستان تایباد که این طرح در آنها انجام شده، بسنجد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 105 نفر انجام می شود. بر اساس آزمون t استیودنت، میزان تحصیلات و نوع خانواده (هسته ای یا گسترده) با توانمندسازی زنان روستایی رابطه مثبت و معنا دار داشتند. در رتبه بندی عوامل نگرش نسبت به عوامل موثر بر اشتغال، شاخص هایی همچون «اعتماد مردان به زنان» ، «نظر همسر» و «حمایت دولت از زنان کارآفرین» در رتبه های اول تا سوم قرار داشتند. نتایج رگرسیون به روش گام به گام نشان می دهد که معیار «نگرش مثبت نسبت به عوامل موثر بر اشتغال» حدود 38 درصد از تغییرات متغیر وابسته (توانمندی زنان روستایی) را تبیین می کند.
لیلا رفیعی حسن صدیقی
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان پذیرش خاکورزی حفاظتی توسط گندمکاران شهرستان اراک و عوامل تأثیر گذار بر آن انجام شده است. تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان سه مرکز خدمات ( حومه، ایبک آباد و مشک آباد) شهرستان اراک بود (263n= ) که از میان آن ها تعداد 156 نفر با استفاده از جدول مورگان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (156n=). جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه انجام شد. روایی محتوایی پرسشنامه باکسب نظرات کارشناسان و اساتید ترویج و آموزش کشاورزی مورد بررسی و اصلاحات لازم صورت گرفت. جهت تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن81/0? ? ?75/0 به دست آمد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی معنی داری بین پذیرش خاکورزی حفاظتی و میزان استفاده از منابع اطلاعاتی و کانالهای ارتباطی ،سیاستهای حمایتی و نگرش نسبت به خاکورزی حفاظتی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد و همچنین بین پذیرش خاکورزی حفاظتی و میزان زمین کشاورزی ، میزان در آمد از محل کشاورزی و فاصله مزرعه تا مرکز خدمات رابطه مثبت و معنی داری در سطح 5 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره ی حذف پس رو نشان داد که سه متغیر میزان در آمد از محل کشاورزی و نوع نگرش نسبت به خاکورزی حفاظتی و میزان استفاده از منابع اطلاعاتی و کانالهای ارتباطی توانایی تبیین39 درصد از تغییرات متغیر وابسته پذیرش را دارد. و در نهایت بر اساس نتایج آزمون مقایسه میانگین گروه ها، بین میزان پذیرش و شرکت در کلاسهای ترویجی و نوع مالکیت ماشین آلات تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد وجود دارد.
ناهید بهرامی حسن صدیقی
هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر نگرش باغداران نسبت به احداث و توسعه باغات زیتون بین باغداران استان قزوین می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی-همبستگی به منظورتعیین رابطه متغیرهای مستقل و وابسته می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه باغداران زیتون استان قزوین را در سال 1391تشکیل می دادند(n=355). با توجه به جدول مورگان تعداد 155 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند(n=170). پرسشنامه ای جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نظر تنظیم و تدوین شد. روایی محتوایی پرسشنامه با کسب نظرات متخصصان و اساتید ترویج و آموزش کشاورزی مورد بررسی و اصلاحات لازم صورت گرفت . ضریب اعتبار پرسشنامه نیز با استفاده از نرم افزار spss برابر75/0به دست آمد. یافته ها نشان می دهد که نگرش اکثر باغداران نسبت به توسعه و همچنین میزان مشارکت آنان در فعالیتهای ترویجی و آموزشی به ترتیب در حد« نسبتا خوب » و « متوسط » می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای سابقه باغداری باغات زیتون، سطح زیر کشت باغات زیتون، میزان عملکرد و سطح تحصیلات با نگرش باغداران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی، متغیرهای مساحت باغات زیتون، میزان عملکرد و میزان درامد از باغات توانایی تبیین 37/0درصد از تغییرات در نگرش باغداران نسبت به تولید وتوسعه کشت زیتون را دارا می باشد .
معصومه فاضل ساعتچی حسن صدیقی
در سالیان اخیر بحث جدال و رقابت صنعت و توسعه شهری با بخش کشاورزی بصورت یکی از حساس ترین و مهمترین چالشهای برنامه ریزی کشاورزی و بعنوان یک بحران ملی در سطح کشور مطرح است و این مسئله پیرامون کلانشهرها و نیز در شمال کشور نمود بارزتری دارد. این جدال در کنار عوامل دیگر باعث شده است امروزه شاهد تغییرات چشمگیری در کاربری اراضی کشاورزی باشیم. تغییر کاربری هر یک هکتار از اراضی کشاورزی و خارج کردن آن از مدار تولید منجر به کاهش 7 تا 8 تنی محصولات کشاورزی می شود. تغییرات کاربری اراضی در شمال کشور به صورت تبدیل شالیزارها به ساختمان و ویلا و همچنین تغییر الگوی کشت از شالیزار به باغ مرکبات و کیوی می باشد. این روند تغییر کاربری شالیزارهای شمال کشور نگرانی های زیادی را در بخش کشاورزی به وجود آورده است و در صورت ادامه این روند تا چند سال آینده، زمینی برای تولید برنج باقی نمی ماند و قیمت برنج روند صعودی می یابد. از آنجا که کشاورزی در ایران به عنوان محور استقلال تلقی می شود، توجه به تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در راستای ممانعت از تخریب این اراضی امری ضروری است. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر تغییر کاربری شالیزارهای شهرستان های غرب استان مازندران می باشد. رویکرد غالب پژوهش، پیمایشی می باشد و نمونه مورد نظر (180 نفر)، با استفاده از روش نمونه گیری پیچیده، از میان 350 نفر از شالیکاران شهرستان های غرب انتخاب شده است که طی 1 سال اخیر کاربری شالیزارهای خود تغییر داده اند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از مخاطبان، پرسشنامه ای طراحی و تدوین شد که روایی محتوایی آن توسط اساتید صاحبنظر و کارشناسان اداره امور اراضی به دست آمد. همچنین به منظور احتساب اعتبار پرسشنامه آزمون پیش آهنگی انجام شد و ضریب اعتبار (کرونباخ آلفا) بین 757/. تا 930/. بدست آمد که نشان می دهد سوالات از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج نشان می دهد بیشترین تغییر کاربری صورت گرفته در شالیزارهای غرب استان (62%) به کاربری های غیر کشاورزی بوده است. بیش از نیمی از پاسخگویان (6/54%)، نسبت به تغییر کاربری شالیزارها نگرش مثبتی را دارا می باشند و بقیه افراد دارای نگرش منفی می باشند. همچنین بین نگرش پاسخگویان شهرستان های مختلف غرب استان نسبت به عوامل موثر بر تغییر کاربری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، عوامل اقتصادی و عوامل سازمانی، مهم-ترین عوامل موثر بر تغییر کاربری شالیزارهای غرب استان مازندران بودند.
لطیف محمدزاده حسن صدیقی
تحقیق حاضر با هدف تبیین سیاست های ترویجی-آموزشی کشاورز محور در راستای توسعه کشاورزی انجام شد. برای تحقق این هدف، ابتدا با استفاده از تکنیک دلفای اقدام به استخراج سیاست های ترویجی- آموزشی کشاورز محور شد، سپس در بخش دوم (روش پیمایشی) هر یک از ویژگی ها در دو وضعیت موجود و مطلوب از دیدگاه کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ کنترل متغیرها از نوع توصیفی می باشد. برای انجام بخش اول در مجموع 34 نفر افراد متخصص با توجه به موضوع و اهداف تحقیق به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری مرحله پیمایشی کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی شاغل در مدیریت هماهنگی ترویج سازمان های جهاد کشاورزی استان های کشور بودند (810(n= . برای نمونه گیری از طبقه بندی انجام شده توسط وزارت جهاد کشاورزی استفاده شد. از هر طبقه با توجه به هدف مورد مطالعه یکی از استراتژیک ترین استان ها انتخاب شد. استان های انتخاب شده شامل تهران، مازندران، آذربایجان غربی، کرمان و فارس هستند (189(n=. برای تعیین حجم نمونه با توجه به محدود بودن جامعه آماری از روش سرشماری استفاده گردید. اما بنابر بعضی دلایل مختلف از قبیل در دسترس نبودن همه کارشناسان و خودداری کردن بعضی از کارشناسان از پر کردن پرسشنامه در مجموع 172 پرسشنامه به صورت کامل تکمیل و عودت داده شد. روایی پرسشنامه به وسیله ی جمعی از متخصصان تأیید گردید. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف پرسشنامه بین 71/0 و 89/0 محاسبه شد، که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار بوده است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spsswin18 استفاده گردید. مطابق با نتایج به دست آمده، در پایان بخش دلفای متخصصان در مورد 33 ویژگی به اجماع نظر رسیدند. نتایج حاصل از بخش دوم تحقیق نشان داد که در حال حاضر در بین شش مولفه بررسی شده، تعاملات مناسب نسبت به سایر مولفه ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که برای داشتن یک شرایط مطلوب باید توجه به مولفه سیاست های جامع به نسبت مولفه های دیگر در اولویت قرار گیرد. با توجه به نتایج حاصله بیش از 57 درصد کارشناسان بر این باورند که در وضعیت موجود سیاست های ترویجی-آموزشی در وضعیت نسبتاّ منفی می باشد. از میان متغیرهای مستقل تحقیق جنسیت، رشته تحصیلی و سابقه خدمت با دیدگاه کارشناسان رابطه معناداری داشتند.
نیشتمان کریمیان غلامرضا پزشکی راد
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی طرح به نژادی مشارکتی گندم دیم انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کشاورزان و کارشناسان اجرا کننده طرح در استان کرمانشاه بودند که به روش سرشماری مورد مصالعه قرار گرفتند (n1=67, n2=127). روش تحقیق توصیفی – همبستگی بود. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد (?>0.70). نتایج آمار توصیفی نشان داد که دیدگاه کشاورزان نسبت به اثربخشی طرح با میانگین 21/4 مساعد بوده است. نتایج بدست آمده از آمار استنباطی نشان داد که بین متغیرهای توانایی کادر اجرایی، سطح زیر کشت طرح، تماس با کارشناسان و تعداد سال مشارکت در طرح با دیدگاه کشاورزان نسبت به اثربخشی طرح همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از رگرسیون چند گانه به روش گام به گام نشان داد که متغیرهای سن، سطح زیر کشت گندم و فاصله مزرعه تا جاده اصلی در مجموع 4/49 درصد از واریانس متغیر وابسته(دیدگاه کشاورزان نسبت به اثربخشی طرح به نژادی مشارکتی) را تبیین نمودند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین متغیرهای توانایی کادر اجرایی، سطح زیر کشت طرح، سابقه کشاورزی، فاصله مزرعه تا مرکز خدمات، فاصله مزرعه تا جاده اصلی، سن، تماس با کارشناسان و تعداد سال مشارکت در طرح با دیدگاه کارشناسان نسبت به اثربخشی طرح همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. کلمات کلیدی: اثربخشی، طرح به نژادی مشارکتی گندم، دیدگاه
محسن حیدری حسن صدیقی
هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی می باشد. جامعه مورد مطالعه تحقیق کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان اصفهان می باشد که تعداد آن ها 238 نفر می باشد. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی، از این تعداد، 148 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه ای طراحی شد که روایی محتوایی آن توسط اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی، اساتید گروه فناوری اطلاعات دانشگاه تربیت مدرس و تنی چند از کارشناسان جهاد کشاورزی استان تهران، بررسی شد. به منظور بررسی اعتبار پرسشنامه، پیش آزمونی از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان خوانسار انجام شد. که ضریب آلفای کرونباخ برای وضعیت موجود 88/0 و برای وضعیت مطلوب ict روستایی 89/0 به دست آمد. که نشان داد سوالات از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج آزمون t همبسته نشان داد که با 99 درصد اطمینان بین نگرش کارشناسان نسبت به وضعیت موجود و مطلوب ict روستایی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج در مورد همبستگی متغیرها نشان داد که در وضعیت موجود با 99 درصد اطمینان بین تحصیلات (656/0-r=) و اینترنت (413/0-=(r به عنوان متغیرهای مستقل و نگرش کارشناسان نسبت به وضعیت موجود ict روستایی رابطه آماری معنادار و منفی وجود دارد.همچنین نتایج در مورد همبستگی متغیرها در وضعیت مطلوب نشان داد که بین متغیر سن و نگرش نسبت به وضعیت مطلوب ict روستایی با 99 درصد اطمینان (269/0-=r) رابطه آماری منفی و معنی داری وجود دارد. در رابطه با استفاده از اینترنت در روز و نگرش نسبت به وضعیت مطلوب در با 99 درصد اطمینان(469/0=r) رابطه آماری معنی دار و مثبتی وجود دارد. و همچنین بین تحصیلات و نگرش نسبت به وضعیت مطلوب ict روستایی رابطه آماری معنی داری با 99 درصد اطمینان(396/0=r) رابطه آماری معنی داری و مثبتی وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره در وضعیت موجود نشان داد که دو متغیر اینترنت و تحصیلات ضریب تعدیل یافته (295/0=adjusted r2)، را نشان می دهد که حدود 5/29 درصد تغییرات متغیر وابسته (نگرش کارشناسان جهاد کشاورزی نسبت به وضعیت موجود ict روستایی) به وسیله دو متغیر تحصیلات و اینترنت تبیین می شود. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره در وضعیت مطلوب نشان داد که ضریب تعدیل یافته (265/0=adjusted r2)، شده است. به عبارتی حدود 5/26 درصد تغییرات متغیر وابسته (نگرش کارشناسان جهاد کشاورزی نسبت به وضعیت مطلوب ict روستایی) به وسیله سه متغیر تحصیلات و اینترنت و سن کارشناسان تبیین می شود. از این مطالب چنین استنباط می شود که احتمالاً متغیرهای بسیار دیگری وجود دارند که در نگرش مخاطبان تأثیرگذار هستند، که در این مطالعه مورد بررسی قرار نگرفته اند. در مطالعات بعدی می تواند به عنوان موضوع های پژوهشی باشد.
سعید فعلی نهاوند حسن صدیقی
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی وضعیت کنونی نظام ترویج کشاورزی ایران و آینده نگاری آن برای افق 1404 شمسی در قالب تدوین سند چشم انداز است. از این رو، این تحقیق در قالب سه مرحله به بررسی وضعیت کنونی نظام ترویج کشاورزی ایران، شناسایی عوامل درون و برون بخشی تأثیرگذار بر نظام ترویج کشاورزی ایران تا افق 1404 و تدوین سند چشم انداز آن برای افق 1404 پرداخت. در مرحله اول این تحقیق از ابزار پرسشنامه و نظرخواهی از مدیران هماهنگی ترویج استانها و روسای ترویج شهرستانها استفاده گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان دادند که اکثریت پاسخگویان معتقد هستند که وضعیت اَرکان درونی (شفافیت خط مشی ها و چارچوب نظری، تحقق اهداف، بودجه بندی، کمیت و کیفیت کارگزاران، توجه به گروههای هدف، تدوین برنامه های ترویجی، ارتباط با تحقیقات کشاورزی و ساختار اداری و تشکیلاتی) و عوامل بیرونی (نهادی، بوم شناختی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فناوری اطلاعات، زیست- محیطی و زیرساختی) نظام ترویج کشاورزی ایران در سطح متوسط بود. همچنین، اکثریت آنها اظهار داشتند که وضعیت بازنگری و اصلاح نظام ترویج کشاورزی ایران نیز در سطح متوسط است. یافته های تحلیلی نشان دادند که عوامل اقتصادی، بوم شناختی و زیست- محیطی تأثیر معنی داری بر وضعیت اَرکان درونی نظام ترویج کشاورزی ایران ندارند. این وضعیت در حالی است که عوامل نهادی، فناوری های اطلاعاتی، فرهنگی، زیرساختی و سیاسی، به ترتیب، بیشترین میزان تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم را بر وضعیت اَرکان درونی نظام ترویج کشاورزی ایران دارند. در مرحله دوم این تحقیق از ابزار پرسشنامه در قالب تکنیک دلفی و نظرخواهی از کارشناسان ستادی معاونت ترویج و آموزش، مدیران هماهنگی ترویج استان ها، روسای سازمان های جهاد کشاورزی استان ها و سازمان های وابسته به وزارت جهاد کشاورزی استفاده گردید. نتایج تحقیق منجر به شناسایی تغییرات درون بخشی (نوع محصول تولیدی، ابزار تولید، تقاضای بازار، چگونگی تولید یا کشت، ویژگی قطعات زراعی و عوامل تولید) و برون بخشی (عوامل زیرساختی، بوم شناختی، اقتصادی، فرهنگی، نهادی، فناوری، زراعی، سیاسی و جمعیت شناختی) تا افق 1404 گردید. در مرحله سوم تحقیق از ابزار مصاحبه و نظرخواهی از مطلعان کلیدی استفاده گردید. نتایج نشان دادند که نظام ترویج کشاورزی ایران 1404 نظامی است مبتنی بر قانون جامع ترویج کشاورزی که با هدف توانمندسازی همگان براساس یافته های تحقیقاتی نظام مند توسط شبکه ای از کارگزاران دولتی، غیردولتی و کشاورزان و با استفاده از اعتبارات دولتی و غیردولتی و ساختار تولی گری دولتی و تصدی گری غیردولتی به تدوین برنامه های آموزشی می پردازد که به صورت مشارکتی طراحی، به صورت حضوری و مجازی (بیشتر مجازی) اجرا و به صورت عینی و کاربردی ارزشیابی می گردند. در نهایت براساس تطابق وضعیت اَرکان درونی و کنونی نظام ترویج کشاورزی ایران و عوامل درون و برون بخشی تأثیرگذار بر این نظام تا افق 1404 با سند چشم انداز 1404 تدوین شده، تحولات و برنامه های راهبردی که برای تحقق چشم انداز مذکور مورد نظر می باشند شناسایی و معرفی گردیدند.
حسن صدیقی مهدی ایران نژاد
بررسی نتایج شناسایی نمونه های دو معدن رشم و هفت خوان نشان داد که از بین نمونه های معدن رشم و هفت خوان نمونه رشم به علت کمتر بودن میزان ناخالصی ها و بخصوص کمتر بودن مقدار کریستوبالیت مناسب تر بوده و برای انجام آزمایش های تولید نانورس انتخاب شد و نمونه معدن هفت خوان به دلیل بالا بودن میزان ناخالصی ها و بخصوص کریستوبالیت و ته نشین سریع بعد از متفرق شدن در آب برای خالص سازی مناسب نبود. مطالعات کانی شناسی نمونه معدن رشم نشان نداد که ذخیره این معدن برای استخراج به منظور تولید نانورس نسبت به دو ذخیره دیگر مناسب تر می باشد زیرا دارای ناخالصی های کمتر و درصد مونتموریلونیت بالاتر می باشد. خالص سازی نمونه ذخیره معدن رشم با استفاده از هیدروسیکلون نشان داد که میتوان تمام ناخالصی های نمونه را به جز کریستوبالیت تا حدمطلوبی کاهش داد. و هیدروسیکلون در حذف کریستوبالیت از نمونه چندان موفق عمل نمی کند. فصل اول شامل مقدمه فصل دوم کلیات فصل سوم نانورس ها روش ساخت و مصارف آن فصل چهارم نمونه برداری از معادن بنتونیت رشم و هفت خوان فصل پنجم آزمایش های شناسایی نمونه بنتونیتی رشم و هفت خوان فصل ششم آزمایش های خالص سازی و اصلاح مونتموریلونیت خالص شده فصل هفتم نتیجه گیری و پیشنهادات
جبار نوروزی عنایت عباسی
چکیده ندارد.
مهناز نارویی حسن صدیقی
آموزش و بهسازی منابع انسانی، نوعی سرمایه گذاری مفید و یک عامل کلیدی در توانمندسازی محسوب می شود که اگر به درستی و شایستگی برنامه ریزی و اجرا شود، می تواند بازده اقتصادی قابل ملاحظه ای داشته باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش های ترویج کشاورزی در توانمندسازی نخل کاران کاران انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 1100 نفر از نخل کاران آموزش دیده شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد 280 نفر نخل کار با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید استفاده شد و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیرهای میزان شرکت در مراحل مختلف هر دوره، میزان تحصیلات، میزان رضایت از دوره های برگزار شده و تعداد دوره های شرکت داشته و توانمندسازی نخل کاران وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد چهار متغیر میزان شرکت در دوره ها، میزان رضایت از دوره های آموزشی ترویجی، تعداد دوره های شرکت داشته و میزان تحصیلات 4/63 درصد از تغییرات متغییر وابسته میزات توانمندسازی نخل کاران را تبیین می کنند. نتیجه می گیریم هر چه نخل کاران از سواد بیشتر بر خوردار باشند و در تعداد بیشتری از دوره ها شرکت و همکاری بیشتری در دوره ها داشته باشند به میزان بیشتری از آموزش ها بهره برده و توانمندتر می شوند.
ندا علیزاده حسن صدیقی
هدف از این تحقیق تحلیل مولفه های تحول آفرینی آموزشی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران بود. در این تحقیق از روش تحقیق ترکیبی (میکس متد) استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 361 نفر از اعضای هیات علمی (361=n) شاغل به تدریس در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، تربیت مدرس و شیراز بودند که از این تعداد 186 نفر (186=n) به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند که در نهایت 166پرسشنامه بازگشت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمع آوری داده ها در این تحقیق در قالب چهار بخش کلی به انجام رسید. الف) روش کیفی فراترکیب. داده های حاصل از فراترکیب با جمع آوری اطلاعاتی از قبیل اهداف، نوع و نحوه نمونه گیری، روش تحقیق به کار رفته، تحلیل محتوا، و تحلیل نتایج به دست آمد. نتایج این تحلیل منجر به شناسائی 6 عامل اصلی اثر گذار در امر تحول آفرینی آموزشی (یادگیری، آموزش و تدریس، صلاحیت، کیفیت آموزشی، رهبری، و سیاست گذاری) شد. ب) نظریه برخاسته از داده ها. مولفه های شناسائی شده در روش فراترکیب به هم مرتبط شدند و نظریه ی تحول آفرینی در نظام آموزش عالی ایران شکل گرفت. ج) روش معادلات ساختاری. به منظور آزمون مدل به دست آمده همچنین به منظور جمع آوری داده ها و آزمون فرضیات مربوطه از روش معادلات ساختاری (sem) استفاده گردید و روابط مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که متغیرهای مدل های نوین یادگیری، سبک های رهبری و صلاحیت های آموزشی اثر معنی داری بر تحول آموزشی داشتند. د) جامعه سنجی. هدف از انجام این مرحله از تحقیق شناسایی ارتباطات حرفه ای برون دانشکده ای و درون دانشکده ای اعضای هیات علمی بود. نتایج این مرحله مشخص نمود که از بین سه دانشکده کشاورزی مد نظر تحقیق، دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران رتبه اول ارتباطات برون دانشکده ای را به خود اختصاص داد. همچنین از بین 31 گروه آموزشی مورد بررسی در تحقیق، گروه های آموزشی گیاه پزشکی و زراعت دانشگاه تهران رتبه های اول و دوم ارتباط درون و برون گروهی، را به خود اختصاص دادند و گروه های ترویج و آموزش دانشگاه تهران و تربیت مدرس همچنین گروه زراعت دانشگاه شیراز ، رتبه سوم و چهارم را در بین سه دانشکده مذکور به خود اختصاص دادند.
زهرا تیموری کوهساز حسن صدیقی
هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر بر نگرش کلزاکاران نسبت به توسعه کشت کلزا در استان گلستان می-باشد. به لحاظ روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی محسوب می¬شود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کشاورزان استان گلستان که در طی سال¬های87-1386 لغایت93-1392 به کشت کلزا پرداخته¬اند، تشکیل داده¬اند(600n=). با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 288 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند(288n=). برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و اعضای هیآت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس مورد تآیید قرار گرفت. برای تعیین قابلیت اعتبار ابزار نحقیق پیش آزمون( شامل 30 نفر خارج از نمونه اصلی) انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس¬های اصلی پایان¬نامه در حد مناسب بود. داده¬های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه بین متغیر وابسته اصلی نگرش کلزاکاران نسبت به توسعه کشت کلزا با متغیرهای مستقل سابقه کار کشاورزی، مساحت زمین دیم، عملکرد کلزا در سال زراعی گذشته و میزان اثربخشی برنامه¬های آموزشی در سطح 5 درصد و متغیرهای سطح زیر کشت کل محصولات کشاورزی، مساحت زمین آبی و سابقه کشت کلزا در سطح 1 درصد معنی¬دار شده¬اند وسایر متغیرها معنی¬دار نشده¬اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که 42 درصد از تغییرات متعیر وابسته نگرش کلزاکاران نسبت به توسعه کشت کلزا را چهار متغیر مستقل سابقه کشت کلزا، عملکرد کلزا در سال زراعی گذشته، اثربخشی دوره¬های آموزشی ومساحت زمین آبی تبیین می¬نمایند.
سمیه ده حقی محمد چیذری
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نقش تعاونی های کشاورزی بر توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی زنان روستایی، انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان عضو تعاونی های کشاورزی استان تهران، با تعداد 150 نفر بودند و بر اساس جدول مورگان، 108 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند که جهت تأمین دقت بیشتر، در نهایت 118 پرسش نامه جمع آوری گردید. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه ای بود که از دو بخش ویژگی های فردی و توانمندی اجتماعی- اقتصادی، تشکیل می شد. روایی پرسش نامه ی مذکور، به تأیید گروهی از اساتید گروه ترویج و آموزش دانشگاه تربیت مدرس و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رسید. همچنین به منظور تعیین پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار 78/0 را نشان داد. نتایج تحلیل داده ها، بیانگر آن بود که بین میزان توانمندی اقتصادی و اجتماعی افراد، در زمان قبل و پس از عضویت، تفاوت معناداری وجود داشت؛ به طوری که، پس از عضویت میزان توانمندی اعضا، افزایش یافته بود. همچنین، بین توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان عضو تعاونی و زنان غیر عضو، تفاوت معناداری مشاهده شد. در معادله ی رگرسیونی نیز، متغیرهای سابقه ی عضویت در تعاونی، درآمد، تحصیلات، مالکیت زمین، توانستند 2/34 درصد از تغییرات متغیر وابسته، یعنی توانمندی اجتماعی را تبیین کنند. در نهایت، متغیرهای تحصیلات، درآمد و مالکیت زمین نیز، به طور تعاملی، 2/26 درصد از واریانس کل توانمندی اقتصادی را تبیین نمودند.
زهرا ربیعی حسن صدیقی
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی شناسایی نقاط قوت، ضعف فرصتها و تهدیدهای پذیرش خشکه¬کاری برنج در استان خوزستان و ارائه راهبردهای لازم برای توسعه این نوع کشت بود. جامعه آماری تمام شالیکارانی بودندکه در شهرستان های اهواز و ماهشهر به خشکه¬کاری برنج مشغول بودند. از میان این افراد 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای متناسب به عنوان نمونه هدف انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه¬ای بود که روایی آن به تأیید پانلی از اساتید ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون مقدماتی مقدار 75/0 به¬دست آمد. داده¬ها با استفاده از نرم¬افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. برای ارائه راهبردهای لازم توسعه خشکه¬کاری برنج از ماتریس تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها ( (swot استفاده شد. با توجه به نتایج، کاهش زمان برای کشت به صورت خشکه¬کاری، کاهش نیاز به نیروی کار و مصرف کم آب در کشت خشکه¬کاری به ترتیب اولویت های اول تا سوم نقاط قوت؛ افزایش علفهای هرز مهمترین نقطه ضعف؛ کاهش مهاجرت روستاییان به دلیل افزایش سودخالص کشاورزان مهمترین فرصت و وجود ناهمواری در زمین و ناآگاهی در خصوص مدیریت منابع آب، از مهمترین تهدیدهای کاشت برنج به صورت خشکه¬کاری می¬باشد. با تجزیه و تحلیل عوامل استراتژیک، راهبردهای پیشنهادی برای توسعه کشت خشکه¬کاری برنج راهبردهای تهاجمی (so) و محافظه¬کارانه(wo) بود.
راضیه نامدار غلامرضا پزشکی راد
توسعه پایدار یک راهکار برای زندگی و کار در قرن بیست و یکم است. در میان شاخص های مختلف پایداری، مهمترین مولفه توسعه پایدار، حفاظت از محیط زیست در نظر گرفته شده است. نگرانی اساسی سازمان¬های بین المللی و اندیشمندان، بروز معضلات محیط زیست و روند رو به افزایش آن¬ می باشد. "انسان" به عنوان عامل تأثیرگذار و قربانی این بحران به شمار می رود. تحقیق حاضر با هدف دستیابی به مهمترین عوامل در شکل گیری رفتار زیست محیطی کشاورزان گندمکار، با رویکرد طرح تحقیق آمیخته اکتشافی صورت گرفت. این مطالعه در دو فاز کیفی با روش تئوری بنیانی و در فاز کمی از بعد جمع آوری داده ها از شیوه پیمایش بهره گرفته است. بطور خلاصه، در فاز کیفی تحقیق با انجام تعداد 27 مصاحبه عمیق با کشاورزان گندمکار دو روستا از توابع شهرستان سپیدان فارس و ضمن استفاده از تکنیک های مشاهده، مطالعه اسنادی و ضبط صوتی و کتبی مصاحبه ها داده ها جمع اوری گردید. در تجزیه تحلیل داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی نهایتاً از تعداد 158 مفهوم شناسایی و طبقه بندی شده، تعداد سه مقوله "نگرش زیست محیطی"، "موقعیت اقتصادی" و "سیاست های زیست محیطی"، به عنوان مقوله های اصلی و نهایتاً بر اساس پدیده رفتار زیست محیطی به عنوان مقوله هسته ای، مدل پارادایمی ترسیم و تحلیل گردید. روش تحقیق در فاز کمی تحقیق، از نوع توصیفی با کاربرد شیوه پیمایشی بود. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در این فاز پرسشنامه بود. جامعه اماری فاز کمی شامل کلیه کشاورزان گندم کار استان فارس بود. نتایج فاز کمی شامل همبستگی های معنادار بین متغیرهای مختلف تأثیر گذار بر رفتار زیست محیطی گندمکاران بود. نتایج کاربرد تحلیل معادلات ساختاری نشان داد متغیرهای مطرح شده در چارچوب مفهومی رفتار زیست محیطی گندمکاران، شامل متغیرهای هنجاری، متغیرهای موقعیتی، متغیرهای ارادی و عادتی و متغیرهای زمینه ای در مجموع دارای برازش مناسبی بودند . متغیرهای ارادی و موقعیتی تأثیرات قوی تری بر رفتارنشان دادند. در نهایت الگوی رفتار زیست محیطی گندمکاران ارائه شد. یافته های این تحقیق می تواند به طراحان و سیاست گذاران بخش کشاورزی در راستای ارتقاء پایداری زیست محیطی و کشاورزی یاری رساند.
سارا قبادی علی آبادی محمد چیذری
هنگامی که یک بلای طبیعی رخ می دهد، خانوارهای آسیب دیده سعی می کنند که بااثرات آن مقابله کنند. انواع استراتژی های مقابله ای،ازکاهش مصرف فعلی تا از دست دادن منابع تولیدی، ممکن است بکار گرفته شود. باتوجه به پتانسیل کشور ایران برای وقوع خشکسالی و پیامدهای منفی این پدیده بر توسعه جوامع روستایی، شناخت مجموعه راهکارهای جوامع محلی در راستای مقابله با خشکسالی، به عنوان گروه هدف اولیه این بحران، بسیار حائز اهمیت می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از تحقیق حاضر شناسایی و واکاوی رفتار و راهبردهای کشاورزان در هنگام مواجهه با خشکسالی در بین کشاورزان شهرستان کرمانشاه بود.
لعیا پورنعمان حسن صدیقی
چکیده هدف کلی این تحقیق بررسی دیدگاه دانشجویان نسبت به کیفیت وب سایت های دانشگاه های مجازی و سنجش میزان رضایتمندی آنها از این دانشگاه ها می باشد. روش تحقیق شامل دو قسمت کیفی و توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد نظر شامل دانشجویان دانشگاه های مجازی می باشد(2000=n) در سال تحصیلی 1389-90 است که در این میان 112 نفر به روش نمونه گیری تصادفی بعنوان نمونه آماری با استفاده از جدول بارتلت انتخاب شدند(112=1n)، در نهایت75پرسشنامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی به سنجش رتبه دانشگاه های مجازی ایران در رتبه بندی های جهانی پرداخته شد. در بخش میدانی تحقیق به سنجش کیفیت سایت از منظر کاربران آنها پرداخته شد و در بخش دیگر به سنجش میزان رضایتمندی دانشجویان از دانشگاه های مجازی پرداختیم. ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی داری را بین کاربرد پذیری سایت با 3 گویه دیگر(کیفیت اطلاعات، طراحی و سازماندهی) نشان داد. همچنین نتیجه چنین حاصل شد که رابطه معنی داری میان تجربه در استفاده از اینترنت و رضایت از: آموزش به شیوه مجازی، مواد و محتوا و اساتید دانشگاه وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره به روش inter نشان داد که رضایت از آموزش به شیوه مجازی، رضایت از مواد و محتوا و رضایت از اساتید به میزان 6/12 درصد، از تغییرات در تجربه در استفاده از اینترنت، متغیرهای رضایت از مواد و محتوای آموزش مجازی به میزان 3/49 درصد، از تغییرات در رضایت از آموزش به شیوه مجازی و دیدگاه دانشجویان نسبت به سازماندهی و طراحی وب سایت های دانشگاه های مجازی به میزان 1/43 درصد، از تغییرات در دیدگاه دانشجویان نسبت به کاربردپذیری وب سایت های دانشگاه های مجازی را تبیین می کند.
محمد پورنظری حسن صدیقی
یکی از مباحث مهم در بحث کارآفرینی، تقویت رفتار کارآفرینانه میباشد با این حال کارآفرینی اتفاق نمیافتد مگر افراد اقدام به عمل نمایند بنابراین، رفتار کارآفرینانه برای پدیده کارآفرینی و ایجاد کسب و کار حیاتی میباشد. تحقیق حاضر برای بررسی عوامل موثر بر رفتار کارآفرینانه در کارآفرینان کشاورزی استان هرمزگان انجام شد. جامعه آماری تحقیق 584 نفر از کارآفرینان فعال در حوزه کشاورزی استان هرمزگان بودند که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب سرانجام 234 نفر از کارآفرینان به عنوانه حجم نمونه آماری تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند.
طاهره رختی حسن صدیقی
چکیده ندارد.
روشنک ریحانی حسن صدیقی
چکیده ندارد.
راضیه نظری حسن صدیقی
چکیده ندارد.
شیرین اسدی حسن صدیقی
چکیده ندارد.
علی اصغر درویشی نیا حسن صدیقی
از اهداف این تحقیق عبارتند از: بررسی نگرش اعضاءنسبت به شرکت تعاونی، بررسی میزان مشارکت اعضاءدر فعالیتهای شرکت تعاونی، بررسی ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و فردی اعضاء، شناخت روابط متقابل و میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته (میزان موفقیت شرکتهای تعاونی ). از مهمترین نتایج این تحقیق عبارتند از: موفقیت شرکتهای تعاونی تولید روستایی در حد کم و متوسط بود. میزان رضایتمندی اعضاءاز شرکتهای تعاونی ، نگرش اعضاءنسبت به شرکت تعاونی و آگاهی اعضاءاز شرکت تعاونی در حد متوسط بود. میزان مشارکت اعضاءدر شرکت تعاونی و فعالیتهای آن در حد کم بود.
اسد شاهانی حسن صدیقی
آموزش کارکنان از مهمترین عوامل بهبود فعالیتها و نظام سازمانی است که در این میان اجرای برنامه های آموزش ضمن خدمت که در هنگام درگیر شدن واقعی فرد در میدان شغل و حرفه ارایه می شود، دارای اهمیت خاصی می باشد. در عین حال، ضرورت ارزشیابی از این دوره ها به منظور مشخص کردن میزان تحقیق اهداف ، نحوه اجرای فعالیتهای آموزشی و نیز بررسی تاثیر این دوره ها به خوبی مشهود است . هدف از این تحقیق، ارزشیابی از دوره های آموزشی ضمن خدمت کوتاه مدت که مروجان و کارشناسان ترویج در طی سه سال اخیر در آن شرکت داشته اند، بوده است تا به این وسیله چگونگی برنامه ریزی، اجرا و تاثیر این دوره ها معین شود. نوع تحقیق، تحقیق ارزشیابی - پیمایشی بوده و کلیه کارکنان ترویج سازمان کشاورزی استان مازندران، جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند که تعداد 62 کارشناس و 59 مروج به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که توسط محقق تدوین گشته بود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کارکنان شرکت کننده در دوره های آموزشی، در مجموع این دوره ها را در حد متوسط ارزشیابی کرده اند. نامناسب بودن تسهیلات رفاهی، تئوری بودن آموزش در اغلب دوره ها و توجه اندک به آموزشهای عملی، نامناسب بودن مکان آموزش به لحاظ بعد مسفات و صالاحیت و توانایی پایین استاتید از مهمترین مشکلات مطرح شده توسط کارکنان ترویج، در دوره ها بوده است . بین سن، سابقه کار و سابقه کار ترویجی و ارزشیابی از دوره ها رابطه معنی داری وجود نداشته است ولی بین سطح تحصیلات و ارزشیابی از دوره ها رابطه معنی داری به صوتر منفی برقرار بوده و کسانی که از سطح تحصیلات پایین تری برخورداری بودند، ارزش بالاتری برای دوره ها در نظر گرفته اند. دو گروه کارشناس و مروج در مورد ارزشیابی از دوره ها، دیدگاه متفاوتی نداشته اند. در بررسی اجزای دوره های آموزشی، فقط در مورد مطابقت اهداف آموزشی با نیازهای آموزشی و نیز تاثیر دوره های آموزشی در انجام وظایف اهداف آموزشی و نیز تاثیر دوره های آموزشی در انجام وظایف شغلی بین دو گروه مذکور تفاوت معنی داری وجود داشته و گروه مروج در هر دو مورد از میانگین بالاتری برخوردار بوده است . با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود که یک اصلاح ساختاری در روند برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه های آموزشی به عمل آید و در دوره های آتی، به سطح تحصیلات و نیازهای آموزشی کارکنان شرکت کننده و در دوره ها بیشتر توجه شود.
حسین هاشمی حسن صدیقی
خود کفایی در نیازهای غذایی بویژه در محصولات استراتژیک از اهداف کلان اقتصادی هر کشور محسوب می گردد. این امر مخصوصا در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران از اهمیتی ویژه برخوردار است.روغن نباتی که از محصولات زراعی و باغی واجد روغن (از جمله دانه های روغنی) استعمال می گردد از جمله مواد غذایی می باشد که با وجود مصرف زیاد در کشورهای متاسفانه بخش اعظمی از آن از طریق واردات تامین میگردد. (بیش از 94%)کلزا از جمله دانه های روغنی است که به خاطر ویژگی های خاص از جمله سازگاری با اقلیمهای مختلف و درصد بالای روغن (بیش از 40%) چندی است که مورد توجه دست اندکاران بخش کشاورزی کشور قرار گرتفه و طرح توسعه کلزا تلاشی است که با هدف کاهش میزان واردات ورغن نباتی این تحقیق مطالعه ای است موردی در راستای واکاری فعالیتهای آموزشی و ترویجی طرح کلزا از دیدگاه کلزا کاران و کارشناسان استان مرکزی.بر اساس یافته های این تحقیق مشخص گردید، پایین بودن قیمت تضمینی با میانگین 52/3 و ریزش زیاد کلزا هنگام برداشت با میانگین 51/3 از نظر کلزاکاران و نیاز شدید کلزاکاران به آموزش بیشتر با میانگین 33/3 و شتابزدگی طرح با میانگین 08/3 از دیدگاه کارشناسان بعنوان مهمترین موانع گسترش کشت کلزا مطرح می باشند.همچنین در آزمون فرضیه های مطروحه نمره دانش فنی، سواد کلزاکاران، شرکت در برنامه های آموزشی و نمره مشارکت کلزاکاران در برنامه های ترویج متغیرهایی بودند که رابطه معناداری با نگرش کلزاکاران به کشت کلزا داشتند که البته سوا کلزا کاران رابطه رای معکوس با نگرش به کشت کلزا داشت.از دیدگاه کلزاکاران بازدید آموزشی ثمربخش ترین روش آموزشی در انتقال معلومات و دانش فنی به کشاورزان بوده است. در نهایت اصلاح قیمت تضمیمنی کلزا، تحقیقات بیشتر روی کلزا از سوی مراکز تحقیقاتی، برگزاری دوره های آموزشی پیرامون این محصول برای کارشناسان و کلزاکاران و توجه بیشتر در بکارگیری اصولی و صحیح روشهای آموزشی از جمله پیشنهادات این مطالعه می باشد.
جبراییل محمدزاده حسن صدیقی
یکی از عوامل موثر در ارتباط تحقیق، ترویج و کشاورزان، گرایش مثبت کارکنان ترویج نسبت به کشاورزان و محققان است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی گرایش کارکنان ترویج پیرامون مشارکت با کشاورزان و محققان و شناخت متغیرهای مرتبط در این زمینه بود. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جمعیت آماری شامل کل کارکنان ترویج سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی بود که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای از بین آنها 207 نفر بعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. براساس تئوریهای گرایش نه عامل کسب اطلاعات، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، انتظارات دیگران، شرکت در رهیافتهای مشارکتی (الگوگیری)، استنباط منطقی، تجربه، رضایت شغلی، نظام مدیریتی و خصوصیات فردی بعنوان متغیرهای پیش بین در نظر گرفته شد و ارتباط آنها با متغیرهای ملاک (گرایش کارکنان ترویج پیرامون مشارکت با کشاورزان و محققان و دانش بومی) سنیجده شد.نتایج این تحقیق نشان می دهد که میانگین نمرات گرایش کارکنان ترویج، پیرامون مشارکت با کشاورزان و محققان و دانش بومی به ترتیب 24/4، 37/4 و 68/3 می باشد که در حد ((خوب)) برآورد شده است. تحلیل همبستگی متغیرها مشخص نمود که خصوصیات فردی، کسب اطلاعات مشارکتی، استفاده از نظرات کشاورزان و محققان در طرحهای تحقیقی - ترویجی، شرکت در رهیافتهای مشارکتی، انتظارات دیگران، تجربه مشارکتی با کشاورزان، رضایت شغلی و نظام مدیریتی با گرایش کارکنان ترویج رابطه معنی داری دارد و شدت رابطه ها (r) از 17/0 تا 30/0 برآورد شده است. بعلاوه متغیر میزان استفاده از نظرات کشاورزان در طرحهای تحقیقی - ترویجی نقش اصلی را در تبیین میزان گرایش کارکنان ترویج ایفا می کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ارتباط ترویج و تحقیق در مدیریت ترویج عنصر مهمی تلقی نمی شود و اکثر پاسخگویان ارتباط فعلی ترویج با کشاورزان و محققان را ضعیف ارزیابی می کنند و معتقد هستند که ارتباط ترویج با تحقیق و کشاورزان باید بیشتر و گسترده تر از قبل باشد. براساس نتایج بدست آمده، این تحقیق موارد زیر را جهت تقویت گرایش کارکنان ترویج پیشنهاد می کند: درگیر نمودن کارکنان ترویج در رهیافتهای مشارکتی، بازنگری در واحدهای درسی رشته های کشاورزی، تقویت رضایت شغلی کارکنان ترویج و حمایت های سازمانی از آنها، توسعه فرهنگ مشارکت در بین کارکنان ترویج، مشارکتی نمودن نظام مدیریتی و...