نام پژوهشگر: محمد نعمتی ورنوسفادرانی

پهنه بندی کیفیت آب و تنوع درشت بیمهرگان کفزی رودخانه زاینده رود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1387
  محمد نعمتی ورنوسفادرانی   نوراله میرغفاری

یکی از پیامدهای توسعه صنعت، کشاورزی و شهر نشینی افزایش آلودگی آب است. تامین آب برای مصارف مختلف در مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. توسعه صنایع و فعالیت های کشاورزی درفلات مرکزی ایران و تمرکز آن درحاشیه رودخانه زاینده رود، مشکلات اکولوژیکی و زیست محیطی متعددی را برای رودخانه زاینده رود به عنوان منبع پذیرنده برخی از پساب های صنایع، زه آب های ناشی از فعالیت های کشاورزی و فاضلاب های شهری و روستایی بوجود آورده است. ارزیابی وضعیت کیفی آب های سطحی از طریق پایش های دایم پایه و اساس برنامه ریزی جهت کنترل و کاهش آلودگی رودخانه محسوب می شود. در این راستا، شاخص های کیفیت آب (wqi ) با توجه به سهولت استفاده و بیان نتایج بصورت عددی واحد در یک مقیاس درجه بندی شده، می تواند به عنوان یکی از روش های تعیین میزان آلودگی آب، نقش بسیار مهمی را ایفا کند. در این تحقیق، به منظور محاسبه شاخص های کیفی ( nsfwqi ، bmwp و aspt ) و شاخص های غنا وتنوع درشت بیمهرگان کفزی، در مسیر رودخانه زاینده رود از باغ بهادران تا زیار تعداد 8 ایستگاه انتخاب شد و نمونه برداری از مردادماه 1385 تا تیرماه 1386 بصورت ماهانه از آب و بستر رودخانه صورت گرفت. نتایج حاصل از پهنه بندی رودخانه زاینده رود بر اساس شاخص nsfwqim نشان داد که این رودخانه از نظر وضعیت کیفی آب، شرایط چندان مناسبی را ندارد. طی دوره مطالعه، 5/63% داده های حاصل از محاسبه این شاخص در طبقه کیفی متوسط و 5/36% آنها در طبقه کیفی بد قرار گرفتند، این در حالی است که دو ایستگاه پایین دست رودخانه کلا در طبقه کیفی بد قرار داشت. شاخص bmwp نیز رودخانه زاینده رود را در دو طبقه متوسط و بد قرار داد. همچنین با استفاده از شاخص تنوع شانون این رودخانه در دو طبقه آلودگی متوسط و شدید قرار گرفت. همبستگی بیشتر شاخص nsfwqim با شاخص های زیستی( bmwp و aspt ) در مقایسه با شاخص های غنا و تنوع درشت بیمهرگان کفزی، بیانگر حساسیت بیشتر شاخص های زیستی در انعکاس تغییرات کیفی آب رودخانه است. به طور کلی، استفاده از شاخص nsfwqi در رودخانه زاینده رود به عنوان معیاری برای تعیین میزان آلودگی رودخانه در یک چارچوب استاندارد و همچنین جهت بررسی روند بهبود شرایط رودخانه در آینده می تواند مورد استفاده قرارگیرد. علاوه بر این، استفاده از شاخص های زیستی در کنار پایش های معمول کیفی آب بسیار مفید خواهد بود ولی باید نسبت به شرایط این رودخانه سازگار شوند.

منشاء و تحلیل تاریخچه ورود هیدروکربن های چند حلقه ای معطر بویژه پریلن در رسوبات سواحل و رودخانه های جنوب غربی دریای خزر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  محمد نعمتی ورنوسفادرانی   علیرضا ریاحی بختیاری

تحقیقات انجام شده تاکنون در مورد ترکیبات pah در رسوبات سطحی سواحل جنوب غربی دریای خزر محدود و بیانگر آلودگی متوسط تا شدید با منشاء غالب پتروژنیک است، در حالیکه در مورد ترکیب پریلن منشاء احتمالی زیستی گزارش شده است. آنچه در این تحقیقات مبهم است مسیرهای ورود پریلن و دلایل مشاهده غلظت بالای این ترکیب در رسوبات سطحی سواحل جنوب غربی دریای خزر است. در این مطالعه به منظور بررسی پراکنش و منشاء ترکیبات pah بویژه پریلن در رسوبات سطحی رودخانه ها و سواحل جنوب غربی دریای خزر (استان گیلان) تعداد 129 نمونه رسوب سطحی از 28 رودخانه (قبل از دهانه رودخانه) و 4 نیم خط عمود بر ساحل استان گیلان (از آستارا تا کیاشهر، از اعماق 10، 20 و m 50) در تابستان 1391جمع آوری گردید. همچنین از ایستگاه های میانی نیم خط ها (عمق m 20) 4 مغزه رسوبی جهت بررسی روند تغییرات بار ترکیبات pah و تعیین سن رسوبات عمقی به منظور تحلیل تاریخچه ورود این ترکیبات به سواحل جنوب غربی دریای خزر و ارتباط آن با وقایع محیطی، اقتصادی و اجتماعی منطقه برداشت گردید. نمونه ها پس از استخراج به روش سوکسله، بوسیله دستگاه کروماتوگرافی گازی-طیف سنجی جرمی (gc-ms) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و غلظت 30 ترکیب pah در آنها اندازه گیری شد. تعیین منشاء ترکیبات pah به 3 روش شامل الگوی ترکیبی، نسبت های تشخیصی و آزمون مولفه های اصلی (pca) انجام شد. دامنه تغییرات غلظت کلی 30 ترکیب pah (tpah30) در رسوبات سطحی سواحل و رودخانه ها به ترتیب 0/1306-1/113 و g/ng 5/1128-7/18 بدست آمد و میانگین آنها اختلاف معنی داری (01/0p<) نشان داد. الگوی ترکیبی ترکیبات pah در رودخانه های استان متنوع تر از رسوبات ساحلی و در اکثر آنها (مشابه رودخانه چوبر) بسیار متفاوت از رسوبات ساحلی بدست آمد که نشان دهنده وجود منبعی در دریا، علاوه بر رودخانه های استان، موثر بر شکل گیری الگوی ترکیبی ترکیبات pah سواحل است. منشاء پریلن در رسوب سطحی اکثر ایستگاه های ساحلی و نیز رودخانه های غرب (r1-5) و برخی رودخانه های شرق استان گیلان (r20-22، r25، r27 و r28) زیستی بدست آمد، که با توجه به شرایط هوازی در بستر آنها، نشان دهنده شکل گیری پریلن در حوزه آبخیز و پیش از رسوب گذاری در رودخانه ها و سپس انتقال آن از طریق رودخانه به دریای خزر است. بعلاوه روند کلی افزایشی غلظت پریلن و 2 نسبت per/tpah، per/252 در کنار روند کاهشی نسبت py/per در رسوبات عمقی مورد مطالعه، تولید دیاژنیک پریلن در رسوبات عمقی سواحل استان گیلان را نشان داد. نتایج حاصل از pca ضمن توافق کلی با اکثر نتایج 2 روش دیگر جهت تعیین منشاء ترکیبات pah، توانست بخوبی ترکیبات منسوب به 3 منشاء اصلی ترکیبات pah (پتروژنیک، پایروژنیک و زیستی) را گروه بندی کرده و میزان اثرپذیری هر نمونه را از آنها مشخص سازد. در تحلیل علل موثر بر افزایش بار ترکیبات pah در دوره قبل از انقلاب صنعتی معلوم شد که احتمالا چرخه های افزایش سطح تراز آب دریای خزر در دوران یخبندان کوچک (lia) باعث انتقال این آلاینده ها (بخصوص آلودگی نفتی) از خشکی به دریا شده است.