نام پژوهشگر: جلال الدین سلطانی کاشفی
سعید عباسی جلال الدین سلطانی کاشفی
چکیده هنرمندان سنتی گذشته ایران همواره با ترسیم نقشمایه های سنتی با زبان رمز و تمثیل به دنبال نمایان ساختن دنیای روحانی بودند که با عالم مادی و محسوس متفاوت باشد. هنر سنتی ایران پلی میان عوالم مادی با عوالم قدسی است، از این روست که این هنر، نگاه احترام برانگیز و مشتاقانه بسیاری از هنرمندان معاصر را به تخیل و تعقل هنری پدیدآورندگان این گونه آثار، معطوف می دارد. چنانچه بسیاری از نقاشان معاصر به دنبال برقراری گفتگو با میراث و سنت های هنری گذشته خود هستند. هدف این پژوهش شناخت و بررسی و مکاشفه هنر سنتی و آراء متفکران سنت گرا است، که افق وسیع تری از این هنر والا را در برابر دیدگان ما گسترده می کند و با تبیین مفاهیم سنت، هویت، تزیین و رویکردهای تحلیلی امروزی آثار هنری، مرزبندی آثار نقاشان معاصر در استفاده صحیح از اصول سنت مشخص می گردد. در ادامه این سوال مطرح می شود، آیا نقاشان معاصر ایران با بازخوانی صحیح زبان نقشمایه های سنتی در آثار هنری خود، توانسته اند جایگاه این نقوش را حفظ کنند و اعتلاء ببخشند؟ تحقیق پیرامون این بحث، مبتنی بر این فرضیه است که نقشمایه های سنتی گذشته در نقاشی معاصر- در بیشتر موارد- با شناخت صحیح از منشاء و مبداء این نقوش و در جایگاه اصلی خویش همراه نبوده و برداشتی ناقص از اصول سنت و گاه خارج از آن، صورت گرفته است. به عنوان یافته و نتیجه این تحقیق؛ آنچه موجب نوآوری و یافتن امکانات بیانی غنی تری می گردد، درک مبانی نظری و سیره ی هنرمندان سنتی و تحقیق لازم در این عرصه می باشد. در این پایان نامه ابتدا داده ها و اطلاعات به روش کتابخانه ای، جمع آوری گردیده، سپس با روش توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: نقاشی معاصر ایران، نقشمایه های سنتی، سنت، هویت، تزیین.