نام پژوهشگر: غلامحسین روحی سراجی
علیرضا شمس الدین نژادمطلق سید احمدرضا شاهرخی
چکیده پایان نامه ی پیش رو به «بررسی نظریه ی امامت عضدالدین ایجی و میرسیدشریف جرجانی و نقد آن در نگاه استاد جوادی آملی» می پردازد. به عقیده ی ایجی و جرجانی امامت مقامی دنیایی است و کسی که به آن مقام نائل می شود به قهر و غلبه، به انقیاد و رغبت، یا به حکم شورا و یا به حکم وصیت و ولایت عهدی بر مردم و کشور تسلط پیدا می کند. از این رو، مرتبه امامت را پایین آورده و آن را جز فروع وابسته به افعال مکلفین قرار دادند و به دلیل ان که منکر حسن و قبح عقلی اند صدور هیچ کاری را از خداوند لازم و ضروری نمی دانند و نتیجه ی این تفکر، عدم لزوم امام بر خداوند سبحان است و اگر انتخاب امام را بر خدا می دانستند برای آنها محذور پیش می آمد و امامت سه خلیفه ی اول، مورد خدشه قرار می گرفت. ولی در دیدگاه شیعه که ناقد(استاد جوادی آملی) از این گروه می باشد امامت را منصبی الهی دانسته و خلافت ظاهری را تنها شأنی از شئون امام می دانند. از آنجا که ابوبکر دارای شروط عصمت و افضلیت نبود، آن دو متکلم اشعری، آن شروط را رد کرده و تنها شرط «قرشی بودن» را، که ابوبکر واجد آن بود پذیرفتند. اما نویسنده دیدگاه آن دو را نقد کرده و در بررسی، بر شروط عصمت و افضلیت دلایل عقلی و نقلی ذکر نموده است. در ادامه آن دو متکلم، بدلیل اینکه انتخاب ابوبکر، عمر و عثمان، به ترتیب توسط برخی از اعضای سقیفه، امام سابق، و شورا بود، موارد اجماع، نص امام سابق و شورا را جزء ملاک های نصب قرار دادند لکن این نوشتار به نقد آنها می پردازد. در اثبات امام بعد از رسول الله، از احادیث جعلی بر افضلیت ابوبکر، استفاده کرده اند ولی نگارنده در بررسی ونقد به توضیحِ منعِ نقل حدیث، به خاطر وجود حدیث غدیر، و استدلال های حضرت به تصریحات پیامبر و برخی آیات قرآن اشاره کرده و به جعلی بودن وجوه ذکر شده بر افضلیت ابوبکر پرداخته است. سپس این دو متکلم اشعری، امامت مفضول را با وجود فاضل پذیرفته اند که در نقد قبیح بودن امامت مفضول با وجود فاضل به اثبات رسیده است. در پایان آن دو، بزرگداشت همه ی صحابه را واجب دانسته ولی نگارنده با استفاده از آیات و احادیثی که در آثار استاد جوادی ذکر شده به نقد آنها پرداخته است. کلمات کلیدی: امامت، ولایت، ولی، مولی، قاضی عضد الدین ایجی، میر سید شریف جرجانی، جوادی آملی .