نام پژوهشگر: ماشاءالله سالرپور
یوسف شمس الدینی حمید محمدی
مدیریت بهینه منابع آب در کشورهای خشک یا نیمه خشکی چون ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این شرایط، هدف تصمیم گیرندگان در انتخاب فعالیت های زراعی مختلف معمولاً به یک هدف ویژه ختم نشده و بایستی تعادلی بین نتایج اهداف متضاد و رقیب را برقرار کنند. در مطالعه جاری با استفاده از الگوی برنامه ریزی چندهدفه غیرخطی فازی امکان تحقق آرمان های کاهش مصرف آب در مصالحه با اهداف حداکثر کردن بازده برنامه ای، حداقل کردن مصرف کود شیمیایی، حداقل کردن ریسک تولید و افزایش منافع اجتماعی از طریق افزایش سطح اشتغال نیروی کار در الگوی کشت سه شهرستان واقع در سه منطقه آب و هوایی متفاوت استان کرمان بررسی شد. نتایج نشان داد که در شهرستان سیرجان الگوی جاری با الگوهای تک هدفه و الگوی مصالحه اهداف، برابری می کند و الگوی جاری الگوی بهینه زراعی است و زارعین در برقراری مصالحه بین اهداف مختلف کارا عمل می کنند. و در شهرستان بردسیر الگوهای حداقل سازی مصرف کود شیمیایی، حداقل سازی ریسک، حداکثرسازی بازده برنامه ای و حداکثرسازی اشتغال نسبت به الگوی جاری کشاورزان، برتری داشته و الگوی جاری کشاورزان، الگوی بهینه زراعی نیست و الگوی حداقل ساختن مصرف آب و مصالحه اهداف نسبت به الگوی جاری کشاورزان، برتری نداشته و الگوی جاری کشاورزان، الگوی بهینه زراعی است و زارعین در برقراری مصالحه بین اهداف مختلف کارا عمل می کنند. در شهرستان ارزوئیه الگوهای حداقل سازی ریسک و حداکثرسازی بازده برنامه ای نسبت به الگوی جاری کشاورزان، برتری داشته و الگوی جاری کشاورزان، الگوی بهینه زراعی نیست و الگوی حداقل ساختن مصرف آب، حداقل سازی مصرف کود شیمیایی و حداکثر ساختن اشتغال نسبت به الگوی جاری کشاورزان، برتری نداشته و الگوی جاری کشاورزان، الگوی بهینه زراعی است و الگوی مصالحه اهداف نسبت به الگوی جاری کشاورزان، برتری داشته و الگوی جاری کشاورزان، الگوی بهینه زراعی نیست و زارعین در برقراری مصالحه بین اهداف مختلف کارا عمل نمی کنند.