نام پژوهشگر: سمیه مجیدزاده دولت ابادی

مقایسه نامه های ایرانی وانیرانی درشاهنامه فردوسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سمیه مجیدزاده دولت ابادی   عبدالناصر نظریانی

برای نتیجه مقایسه نامه های ایرانی و انیرانی، با توجه به فصول قبل و نمونه هایی که به عنوان شاهدمثال برای کلیت نامه ها در نظر گرفته شده بود و با توجه به نوع طبقه بندی انجام شده نتایج زیر به دست آمد. 1. از لحاظ مضمونی نامه های ایرانی شامل تمامی مضامین موجود در نامه های شاهنامه می شوند ازجمله: فرمان، گزارش، پرسش، باج خواهی، زنهارخواهی، پند، تهدید، وصیت نامه، محضرنامه، پوزش خواهی، پیش بینی، سرزنش، خواستگاری، تسلیت، پیمان نامه، تعهدنامه و غیره. امّا نامه های انیرانی، از این لحاظ کمتر به مضامینی چون وصیت نامه، پندنامه، پرسش و فرمان اختصاص دارند. امّا در باقی مضامین مشترک هستند. اگرچه فردوسی در بیان برخی نامه ها به دنبال خلاصه گویی و ایجاز بوده و به مهر آنها اشاره نکرده است؛ مثل نامه گشتاسب به بهمن. اما وی وقتی که به دلایلی نامه شاهان را به تفصیل ذکر کرده، اغلب به مهر کردن آنها نیز اشاره نموده است؛ نظیر نامه های خسروپرویز به گردیه، قباد به کسری، کسری به هرمزد و قیصر به خسرو پرویز 2. از لحاظ آغاز نامه و آداب مربوط به آن، نظیر جنس نامه و فرستنده و نحوه آغاز آن باید گفت به نسبت موقعیت سیاسی و موضع نگارنده نامه و اینکه در طرف ضعف، قدرت یا تساوی قرار دارد، از لحاظ جنس نامه و فرستنده بین هر دوی ایرانیان و انیرانیان نکات مشترکی وجود دارد و هر دو طرف سعی در این دارند که آداب اولیه نامه را رعایت کنند. اما درمورد نیایش و آفرین خدای در آغاز نامه، انیرانیان بویژه تورانیان و هچنین بیشتر در قسمت-های اسطوره ای و پهلوانی شاهنامه، از آن بهره نمی-برند. 3. به لحاظ کوتاهی و بلندی نامه ها، به نظر می رسد به کار بردن ارکان تمایز در نامه های شاهنامه، مستلزم توجه کامل به سبک اطناب در آن دوره بوده است و این اطناب در نامه های بالادست به زیر دست نمایان تر است که آن هم بیشتر متوجه بسط و تأکید و توضیح معناست، برخلاف نامه های زیردست به بالادست که کوتاه ترند و اطناب آن ها متوجه تعریف و تمجید از مخاطب و مقدمه چینی برای بیان مطلبی است و به خاطر آن که وقت مخاطب زیاد گرفته نشود، رکن اصلی کلام با ایجاز می آید و در نامه های همتایان به همدیگر از آنجا که بین مقام آنان، چندان تفاوتی نیست، گونه ای اعتدال در بیان و مساوات وجود دارد. با صرف نظر از سری نامه هایی که به صورت متوالی، در چند نوبت ردّ و بدل می شوند و کوتاه هستند، ایرانیان چه در نامه های بین خود و چه در نامه هایی که به انیرانیان ارسال کرده اند، تمامی ارکان نامه را به نسبت موضوع و مضمون نامه، حتی المقدور رعایت کرده اند؛ درحالی که انیرانیان جز در نامه هایی با مضامین صلح و زنهارخواهی، کوتاه و بدون رعایت همیشگی ارکان، ترسل نموده اند. 4. از لحاظ زبان مورد استفاده، اگرچه اشاره چندان دقیق و تعمیم پذیری به تمامی نامه ها صورت نگرفته است ولی می توان گفت که در نامه های ایرانیان از خط پهلوی استفاده شده است چرا که شاهنامه به لحاظ زمانی دوره های قبل از اسلام و زمان رواج خط پهلوی را روایت می کند. بالطبع انیرانیان از این خط در نامه های خود استفاده نکرده اند. 5. از لحاظ بکارگیری لحن، به عنوان یکی از عناصر داستان نویسی، معمولاً متناسب با شخصیت نامه-نگار و همچنین مضمون نامه و شرایط داستان، لحن مشابهی توسط فردوسی برای ایرانیان و انیرانیان انتخاب شده است و سعی برآن بوده است که نامه مناسب حال شخصیت نگارنده باشد و در نتیجه در این مورد تفاوتی بین ایرانیان و انیرانیان نیست. 6. از لحاظ فرم و انتخاب واژگان برای نامه-های ایرانی و انیرانی همانطور که در فصول پیش گفته شد، به دلیل مذموم و گناهکار بودن انیرانیان در بیشتر مواقع، از واژگان تند و دور از ادب و منطق توسط آنان استفاده شده است. اما در این مورد رعایت اعتدال و تناسب سازی با مضمون و شخصیت نامه نگار انجام پذیرفته است. مانند نامه های مختلف اسکندر. 7. از لحاظ اجزا و ساختار نامه ها در شاهنامه به تناسب سطوح ارتباطی و رتبه و مقام فرستنده و مخاطب و نیز به تناسب مضمون و موضوع مکتوب متفاوت است. مثلاً نامه های کهتران به پادشاه اغلب مشتمل بر ستایش پروردگار، ستایش پادشاه و بیان یا درخواست مطلبی است. همچنین اجزای نامه های شاهنامه، در موضوعات مختلف تفاوت دارد؛ به عبارت دیگر شکل ظاهری نامه ها با توجه به ساختار درونی و محتوایی آنها با هم متفاوت استبا آنکه کیفیت آغاز و انجام و ارکان نامه های شاهنامه به تناسب مضمون و موضوع مکتوب و نیز رتبه و مقام فرستنده و مخاطب او تفاوت دارد.