مسأله فلسطین ازجنگ جهانی اول تاکنون دوره های مختلفی را گذرانده و با پیچیدگی های فراوانی روبرو بوده است . ودر این عرصه رویکردهای سیاسی و ایدئولو‍ژیک بسیاری پدیدآمده اند که هریک به فراخور توان خود در شکل دهی منازعه ی فلسطین نقش داشته اند و گاه نیزدخالتهای نیروهای منطقه ای و بین المللی به ازهم پاشیدن تلاشها، ناکام ماندن دستاوردها و به بن بست رسیدن مذاکرات انجامیده که تنها به سود اشغالگران صهیونیست به پایان رسیده است. امّا نقطه ی عطف همه ی این تحولات جنگ شش روزه ی اعراب با اسرائیل درسال1967 بود که به شکست اعراب انجامید و به شدت روح عرب را خسته و رنجور کرد واحساسات و عواطف آنان را به خود معطوف ساخت، بعد از این تاریخ بود که همه ی نویسندگان و شعرا برخود واجب دانستند که باید حقوق پایمال شده ی فلسطینیان را ازدست غاصبان گرفت. یکی ازاین شعرا که موضوع اصلی بحث ماست جبرا ابراهیم جبرا می باشد. "جبرا ابراهیم جبرا" یکی از شعرا و نویسندگانی است که مسائل سیاسی و اجتماعی فلسطین را ، سوژه و مضمون آثار داستانی خود قرار داده است. و در رمان های این نویسنده از یک سو "مفاهیم جدید" در زندگی شهری در حال شکل گیری است و از سوی دیگر "مفاهیم قدیم" که در حال سقوط و نابودی است، به خوبی به تصویر کشیده شده است. در این پژوهش تلاش شده تا پس از بررسی پی آمدهای آشنایی جوامع عربی با مظاهر زندگی غربی و نیز تأثیر آن بر عوامل مختلفی چون اجتماع، سیاست، فرهنگ و ادبیات، وارد حوزه داستان نویسی شده و اوضاع اجتماعی و سیاسی فلسطین را در رمان های "جبرا ابراهیم جبرا" مورد مطالعه موردی قراردهد.