نام پژوهشگر: آرش مسلم آذر
آرش مسلم آذر مقصود سلیمانپور
در سال های اخیر استفاده از انبار عبوری در زنجیره ی تأمین به دلیل مزایای فراوان آن رو به فزونی است. انبار عبوری یک گره میانی در شبکه ی توزیع بوده که منحصراً به جابجایی بار وسایل نقلیه اختصاص دارد. یکی از مسائل که در حوزه ی انبار عبوری می تواند بررسی شود، مسیریابی وسایل نقلیه است. بکارگیری روش های فرا ابتکاری برای مسائل این حوزه، در سال های اخیر بطور روزافزونی گسترش یافته و مقالات بسیاری در این خصوص به چاپ رسیده است که می توان از پژوهش های ون و لارسن، لاربی، دوندو و سانتوس به عنوان اثرگذارترین این پژوهش ها نام برد. در این پایان نامه مسئله ی مسیریابی وسایل نقلیه با در نظر گرفتن یک انبار عبوری و مرجوعی کالا مورد بررسی قرار گرفته است. وسایل نقلیه ی ناهمگن، کالا را از طریق انبار عبوری از تأمین کننده به مشتری متناظر آن می رسانند. بعد از رسیدن کالاها به انبار عبوری، با توجه به نیاز مشتری و هزینه های حمل و نقل مرسولات طبقه بندی شده و بدون ذخیره سازی بلند مدت به ناوگان حمل و نقل تحویل داده می شوند تا به مشتری رسانده شود. در ادامه، کالاهای مرجوعی از مشتریان مرجوع کننده دریافت شده و با طی مراحلی مشابه به تأمین کننده ی اولیه برگشت داده می شود. در این پایان نامه فرض می شود که پنجره های زمانی نرم هستند. تابع هدف کمینه سازی کل زمان های سفر به علاوه ی کمینه سازی دیرکردها از پنجره ی زمانی است. برای مدلسازی مسئله، یک برنامه ریزی عدد صحیح مختلط ارائه شده است. حل قطعی مدل در ابعاد کوچک با استفاده از نرم افزار گمس و حل کننده ی سیپلکس و در ابعاد متوسط و بزرگ به کمک دو الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک و شبیه سازی تبرید صورت میپذیرد. در مقایسهی دو الگوریتم فرا ابتکاری با یکدیگر، مشخص شد که جواب های الگوریتم شبیه سازی تبرید به لحاظ برازندگی از جواب های تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک بهتر بوده ولی به لحاظ مدت زمان حل، الگوریتم ژنتیک برتر است. جواب های الگوریتم شبیه سازی تبرید در بدترین حالت کمتر از 11% با جواب های دقیق فاصله داشته، حال آنکه به لحاظ زمانی تا 90% صرفه جویی را در بر دارد. در مورد الگوریتم ژنتیک این اعداد 30% برای برازندگی و بیش از 95% برای زمان حل مسئله می باشد.