نام پژوهشگر: جبار لطفی

بررسی تغییرات میزان پلاسمایی استئوکلسین، پروتئین شماره چهار اتصالی رتینول(rbp-4) و شناسایی تغییرات تک نوکلئوتیدی در پروموتر ژن استئوکلسین در بیماران مبتلا به سرطان مدولاری تیروئید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  جبار لطفی   محمد تقی خانی

سرطان تیروئید شایعترین سرطان سیستم اندوکرین بوده و مسئول حدود ?? تمامی سرطان ها در انسان است. این بیماری معمولا به یکی از چهار نوع سرطان پاپیلاری، فولیکولار، مدولاری و آناپلاستیک تقسیم بندی می گردد. کارسینوم مدولاری تیروئید توموری بدخیم با منشاء سلول های پارافولیکولار یا سلول های c می باشد. استئوکلسین که به عنوان گاما کربوکسی گلوتامیک اسید استخوان نیز نامیده می شود، یک شاخص برای بازسازی استخوان است. پروتئین های اتصالی رتینول خانواده ای از پروتئین ها هستند که به طور عمده ناقل رتینول ( ویتامین a) در بدن می باشند. اگر چه افزایش قابل توجه کلسی تونین علامت بالینی تشخیص کارسینومای مدولاری تیروئید بوده، اما افزایش نسبتا کم می تواند در بیماری های عفونی ریوی، تومورهای کارسینویید گاسترینوما و نارسایی کلیوی نیز صورت گیرد. لذا بررسی ترکیبات مختلف بیوشیمیایی دیگر جهت دستیابی به فاکتورهای کمک تشخیصی ضروری به نظر می رسید. شیوع سرطان تیروئید در زنان بیش از مردان بوده و چون بافت چربی در زنان بیش از مردان است، احتمال دارد محصولات بافت چربی نیز مانند پروتئین اتصالی رتینول بتواند به عنوان مارکر استفاده شود. از طرفی طی مطالعاتی که تا کنون انجام شده، وجود رابطه بین پلی مورفیسم در پروموتر ژن استئوکلسین و وجود برخی سرطان ها ادعا شده است (rs 1800247). در این پژوهش به روی 90 نمونه، سنجش میزان پلاسمایی استئوکلسین و پروتئین شماره ? اتصالی رتینول با روش الایزا و برای بررسی پلی مورفیسمی به روی 200 نمونه با روش ,pcr-sequencing مطالعه انجام گرفت. در نهایت مشاهده شد، غلظت پلاسمایی استئوکلسین و پروتئین شماره ? اتصالی رتینول در افراد مبتلا به کارسینوم مدولاری تیروئید نسبت به افراد سالم از لحاظ آماری به طور معناداری بالاتر است، ولی فراوانی آللی و ژنوتیپی افراد مبتلا به بیماری با افراد سالم تفاوتی ندارد. مطالعه صورت گرفته بیانگر این مطلب است که استئوکلسین و پروتئین شماره ? اتصالی رتینول پتانسیل تبدیل شدن به دو فاکتور کمک تشخیصی در صورت تایید توسط مطالعات گسترده تر را دارند، ولی پلی مورفیسم ذکر شده کاندیدای مناسبی جهت تشخیص ژنتیکی نمی باشد.