نام پژوهشگر: انصار امینی
انصار امینی محبوبه پاک نیا
لیبرالیسم را می توان به سه دوره ی تاریخی تقسیم کرد. لیبرالیسم کلاسیک، که از اندیشه های لاک و دیگر اندیشمندان قرون هجده و نوزده وام می گیرد. لیبرالیسم میانه، که بر مفهوم دولت رفاهی تأکید داشت؛ و نولیبرالیسم؛ که از بسیاری از جهات با نوع کلاسیک آن تطابق دارد. به طور کلی می توان مفاهیم اندیشه ای لیبرالیسم را با آزادی، تساهل و مدارا، اصرار بر دموکراسی، عقلانیت و توجه به علم، حاکمیت قانون، حقوق بشر و سکولاریسم معرفی کرد. لیبرالیسم بعد از شکست و از هم پاشیده شدن اردوگاه شرق، و به طور کلی شوروی کمونیسم، بر دیگر اندیشه ی مقتدر جهانی(مارکسیسم) سبقت گرفت ، تا جایی که امروز کم تر کشوری را می شناسیم که به طور ضمنی هم که شده از مولفه های لیبرالیسم آزادی، تساهل، دموکراسی و... در ادبیات سیاسی خود استفاده نکند. با بسط و گسترش لیبرالیسم از دهه ی هشتاد میلادی به بعد، تأثیرات این اندیشه برجهانی که درحال تغییر بود، بیشتر شد و با کمک رسانه ها و کتب و سخنرانی ها، اندیشه ی فوق، حاکمیت خود بر اذهان روشنفکری جهان را محکم نمود . روشنفکری دینی در ایران هم از این تأثیرات، مبرا نبود. اما لیبرالیسم بنا بر تسلطی که دارد چه تأثیری بر اندیشه ی روشنفکری دینی در ایران گذاشته است؟این همان مسئله ای است که در رساله ی حاضر بدان پرداخته شده است. در این رساله برای جلوگیری از تحلیلی کلی و غیر کارشناسانه، دو تن از روشنفکران دینی، به عنوان مصداق، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. به تأیید پژوهشگران این وادی، و کثرت آثار و سخنرانی هایی که از ایشان، یعنی آقایان محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش از بعد از انقلاب تا کنون منتشر شده است مهم ترین روشنفکران دینی بعد از انقلاب هستند. در این رساله به رابطه ی و تأثیر لیبرالیسم بر اندیشه و آثار دو نفر یاد شده، با برگرفتن مفاهیم و مضامین مبنایی لیبرالیسم و تطبیق آن با سطور اندیشه ی مصادیق مورد تحقیق، پرداخته شده است.