نام پژوهشگر: بهنام لطفی فر
بهنام لطفی فر ابوالفضل کرمی
مقدمه: افسردگی بعنوان ویروس سرما خوردگیو اضطراب بعنوان منشأ بسیاری از بیماری های روان تنی قرن حاضر، بسیاری از انسان ها را درگیر ، آلوده و مبتلا نموده است. و بشر امروزی در میان این امواج ویران گر در حال دست و پا زدن است. این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی هیپنوتراپی بر کاهش اضطراب و افسردگی انجام شده است. روش:پژوهش حاضر یک مطالعه کمی مداخله ای نیمه تجربی(نیمه آزمایشی) و بر اساس اهداف کاربردی و میدانی و توسعه ای و با نگاهی آینده نگر و با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه جهت از بین بردن اثرات محیطی مداخله گر انجام شده است. بر روی افراد مراجعه کننده دچار افسردگی و اضطراب به کلینیک در سطح شهر تهران صورت پذیرفته است. از بین افراد مراجعه کننده به کلینیک، 26 نفر از آنانی که بر اساس مصاحبه بالینی dsm-iv دچار اختلال اضطراب وافسردگی بوده انتخاب و سپس بر اساس پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک و پرسشنامه اضطراب زانک میزان اختلال آنها تعیین و به قید قرعه در دو گروه 13 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایش پس ازتعیین بر اساس تئوری خوشه های شخصیتی اشپیگل ها و همچنین بر اساس استعداد و ظرفیت هیپنوتیزم پذیری مقیاس گروهی واترلو- استنفوردطی پنج جلسه پنج هفته ای(هر هفته یک جلسه با تمرینات بین هفته ای) به صورت انفرادی تحت هیپنوتراپی قرار گرفته اند. به منظور بدست آوردن یافته ها ازکواریانسو آزمون تی مستقل استفاده گردیده است. یافته ها:نتایج حاصله از آزمون کوواریانس و تی اختلافی نشان داد در هر دو متغیر اضطراب و افسردگی تفاوت معنی داری در سطح(000/0p<)بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد. نتیجه گیری:پژوهش حاضر نشان می دهد هیپنوتراپی تاثیر معناداری را بر کاهش اضطراب و افسردگی بیماران بر جای می گذارد. که بسیار فراتر از حد انتظار است. پیشنهادها: از آنجا که در این تحقیق از تلقینات هوش معنوی در درمان بیماران در حالت خلسه و هیپنوز استفاده و تاکید بسیاری شده است، پیشنهاد می گردد میزان تاثیرگذاری تلقینات معناگرا در حالت هیپنوز بر هوش معنوی، در بیماران دچار اختلال اضطرابی و افسردگی سنجیده شود.