نام پژوهشگر: محمد رضا فرجی
محمد رضا فرجی محمدرضا حافظ نیا
تحولات سیاسی در کشورهای مختلف از دیدگاه های متفاوتی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند؛ در این میان، جغرافیای سیاسی به لحاظ ماهیت خود، نقش ویژه ای را در شناسایی، تبیین و تجزیه و تحلیل این تحولات سیاسی ایفا می کند. یکی از مهمترین موارد مورد توجه جغرافیدانان سیاسی در این زمینه، مطالعه نقش مکانی رفتارها و رخدادهای سیاسی در تحولات سیاسی است؛ چرا که این تحولات در بافتی از موقعیت های مختلف جغرافیایی (مرکز و حاشیه)، روی می دهند. با در نظر گرفتن این مسئله، مکان های مرکزی و حاشیه ای در طی تحولات سیاسی کشورهای عربی خاورمیانه(که از اواخر سال 2010 آغاز گردید)؛ نقش مهمی را ایفا کردند؛ سوال اصلی که این پژوهش در راستای پاسخگویی به آن طراحی شده است؛ این است چه ارتباطی میان موقعیت های مختلف (مرکزـ حاشیه) با رفتارها و رخدادهای سیاسی وجود دارد؟ به همین دلیل، هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش تطبیقی حاشیه و مکان مرکزی در جنبش های سیاسی کشورهای عربی خاورمیانه (تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن، سوریه) می باشد که از نظرگاه مطالعات جغرافیای سیاسی بسیار با اهمیت می باشد. بدین منظور، این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با شیوه رویدادنگاری از خبرگزاری های معتبر بین المللی به گردآوری داده ها پرداخته است. روش تجزیه و تحلیل این پژوهش از نوع کیفی بوده که براساس استدلال، منطق و تبیین نگارنده، پس از گردآوری اطلاعات صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در کشورهای تونس، مصر، یمن و بحرین، مکان های مرکزی نقش کلیدی را در رخدادها و تحولات سیاسی این کشورها ایفا کرده اند و دو کشور لیبی و سوریه علارغم نقش تاثیرگذار موقعیت های مرکزی و حاشیه ای در رفتارها و رخدادهای سیاسی پدید آمده در این دو کشور؛ اما با پاره ای از مسائل مانند مداخله نیروهای مداخله گر بیرونی (منطقه ای و بین المللی)؛ درگیری های قومی و فرهنگی؛ مسلح شدن نیروهای مخالف حکومت .... ، مواجه شده اند که کشور را به سوی جنگ داخلی کشانده است؛ این عوامل در کشور لیبی، سقوط این کشور را در پی داشته و در کشور سوریه، سبب طولانی شدن درگیری ها و به عبارتی تداوم جنگ داخلی شده است؛ بنابراین بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با دو کشور لیبی و سوریه، نمی توان به طور قطع به نقش مکان مرکزی و حاشیه ای به عنوان تنها عامل تاثیر گذار در تحولات سیاسی توجه کرد؛ از این رو برای پی بردن به علل اصلی تاثیرگذار در تحولات سیاسی این دو کشور؛ پژوهشی جداگانه ضرورت می یابد.