نام پژوهشگر: معصومه خطی دیزآبادی
معصومه خطی دیزآبادی حسن گودرزی لمراسکی
رویکردهای متن محور در بررسی متن ادبی در قرن بیستم تحت تأثیر دیدگاه های مبتنی بر زبان شناسی شکل گرفتند. در این میان زبانشناسان روس و مکتب فرمالیسم روسی در تحوّل نقد ادبی قرن بیستم سهم به سزایی داشتند. آن ها در تحلیل متن ادبی معتقد بودند که :تمام چیزهای ارزشمند یک اثر در خودش نهفته است و عواملی مانند ظرف تاریخی ، ساخت اثر یا هدف از آن و زندگی شاعر، در درجات بعدی اهمّیّت قرار دارد. فرمالیسم در ادبیّات ملل گوناگون به خصوص ادبیّات روسی با ظهور بزرگانی چون یاکوبسن ، شکلو فسکی و... جلوه گر است و در ادبیّات عرب وامدار تلاش های لفظ محور بزرگانی چون جاحظ ، قدامه بن جعفر وعبد القاهر جرجانی و... است و نشانه های آن در ادبیّات معاصر عرب در آثا ر بزرگانی چون امین نخله ، صلاح عبدالصّبور و... قابل مشاهده است. ایلیا ابوماضی نیز، از جمله شاعرانی است که به ارتباط بین لفظ و معنا اهمّیّت می دهد. این پژوهش برآن است بر طبق نظریّه ی فرمالیست ها به بررسی اشعار ـ این شاعر نامدار ـ از دو جنبه ی: موسیقایی و زبان شناسی ـ که سهم عمده ای را در فرایند برجسته سازی بر عهده دارد ـ بپردازد و نشان دهد که شاعر با استفاده از عوامل موسیقایی چون موسیقی بیرونی، موسیقی درونی، موسیقی کناری، موسیقی معنوی و عوامل زبان شناسی چون استعاره (از نوع تشخیص و تجسیم)، تشبیه، نماد، مبالغه، متناقض نما خواننده را با زبان تازه ای روبه رو ساخته و حسّ تازگی و طراوت و غرابت را در ذهنش بیدار ساخته است تا مخاطب بتواند با کنار زدن لایه های ظاهری و کشف مناسبات و روابط درونی اجزای شعر، به مقصود شاعر ـ که نگاه خوشبینانه نسبت به مسائل هستی است ـ پی ببرد و از این کشف خود احساس لذّت کند.