نام پژوهشگر: سمیه کنجدکار
سمیه کنجدکار عبدالحسین رضایی راد
امروزه، به واسطه افزایش مناسبات اجتماعی و اقتصادی و در پی آن، گسترش حضور زنان در عرصه ی جامعه، مسأله معاشرت و ارتباط سالم و صحیح میان زن و مرد، به عنوان یکی از بارزترین دغدغه های متشرعین مطرح شده است. شکی نیست که معاشرت و مصاحبت دو جنس مخالف می تواند در پاره ای از موارد یکی از لغزشگاه های بزرگ به حساب آید، اما آیا می توان به این دلیل با رعایت های لازم، هر گونه ارتباطی را محکوم کرد؟ شرع مقدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودی را تعیین کرده است. پوشیده بودن زن و مجازبودن برای عدم پوشش کفین و وجه و نیز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با یکدیگر به گونه ای که احتمال « ریبه » یا گناه در آن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودی که می باید رعایت شود، برای مسلمانان شناخته شده است. از این محدودیت نمی توان استنباط کرد که مرد و زن، دختر و پسر نباید یکدیگر رو ببینند ونیز نمی توان حکم کردکه حرف زدن آنان با یکدیگر به طور مطلق حرام است. در نتیجه نه می توان ممنوعیت هرگونه ارتباط میان دو جنس مخالف، جز در درصورت اضطرار را پذیرفت و نه می توان اهمیت وحساسیت رابطه دو جنس مخالف را درحد رابطه میان دو جنس موافق فرو کاست یعنی نه چنان سخت گیرانه و تنگ نظرانه برخورد شود که در نگاه عرف و عقلا به هیچ وجه قابل عمل نباشد و نه چنان سهل گیرانه نظر داده شود که باعث پیامدهای ناگوار منفی گردد، زیرا که دین اسلام از افراط و تفریط به دور است. در واقع اسلام با احکامش برخلاف گفته ی بعضی ها که زن را محدود می کند نه تنها زنان را محدود نمی کند و آنان را از حضور در اجتماع منع نمی کند بلکه با قراردادن حدودی از جمله حفظ نگاه، گفتار و... خواستار حضور زن در جامعه است و در حقیقت زن با رعایت این حدود حمایت می شود و می تواند در جامعه حضور پر رنگ تر و موثرتری داشته باشد واز این رو حدود سبب می شود که معاشرت مرد و زن نامحرم در جهت فقه اسلامی قرار گیرد.