نام پژوهشگر: میثم اکبری دهنو
میثم اکبری دهنو مرتضی شهبازی نیا
در حقوق دادرسی مدنی اراده طرفین دعوا می توانند همچون اراده متعاملین در حقوق مدنی نقش مهمی را ایفا نمایند. این دیدگاه از اندیشه ای حاصل می شود که در طی آن دعوای مدنی همچون شیئی متعلق به اصحاب دعوا بوده و از این رو آنان خواهند توانست در آن به دخل و تصرف بپردازند. در دادرسی مدنی تجلی اراده اصحاب دعوا به دو شیوه امکان پذیر است: اراده یکجانبه و اراده مشترک اصحاب دعوا؛ در قسم اخیر که پایان نامه حاضر را بر مدار آن نگاشته ایم اراده ماحصل توافق و تراضی اصحاب دعوا است. در پایان نامه ی حاضر با تقسیم نمودن دادرسی مدنی در سه مقطع، بصورت مجزا به بررسی جایگاه اراده مشترک اصحاب دعوا در مورد هریک از آنها می پردازیم. در مورد جایگاه اراده مشترک اصحاب دعوا در نخستین مقطع که ما آنرا مقطع زمانی آغاز دادرسی مدنی می نامیم می توان به توافق اصحاب دعوا برای محدود نمودن حق دادخواهی، توافق طرفین دعوا در راستای صلاحیت دادگاه و النهایه توافق اصحاب دعوا در راستای اقامتگاه اشاره نمود. در مقطع دوم که جریان دادرسی مدنی نامگذاری شده است اراده مشترک اصحاب دعوا می تواند در اموری همچون مواعد، جلسات دادرسی (خواه از نوع تعیین آن و یا تأخیر در آن) و نیز برگزاری علنی دادرسی در هر دو سطح آن (یعنی علنی بودن جلسات دادرسی و علنی بودن نتیجه دادرسی) موثر است، نیز آنکه اراده مشترک اصحاب دعوا خواهد توانست در مورد یکی از ارکان مهم دادرسی یعنی دلایل نیز موثر باشد. و سرانجام در مقطع پایانی دادرسی مدنی نیز اراده مشترک اصحاب دعوا می توان موثر باشد؛ این تأثیر را قالب موارد زیر می توان خلاصه نمود؛1- مواردی که در طی آن اصحاب دعوا طرق جایگزینی را برای حل اختلاف خویش بر می گزینند. 2- حالتی که در طی آن اصحاب دعوا مترصد پایان نزاع خویش از طریق توافق در جهت مختوم نمودن دعوای خویش هستند. 3- حالتی که در طی آن اصحاب دعوا، از طریق ملتزم نمودن خویش به رأی دادگاه درصدد پایان دادن به دادرسی مدنی هستند.