نام پژوهشگر: غلامرضا قلی پور
غلامرضا قلی پور حسین فخر
چکیده شورای امنیّت سازمان ملل متّحد در اواخر نیمه اوّل قرن بیستم با وظیفه اصلی و اوّلیّه حفظ صلح و امنیّت در جامعه بین المللی پدیدار گردید. واگذاری چنین مسئولیّت مهم و سنگینی بر دوش این نهاد ، نیازمند تفویض اختیارات و صلاحیت های متناسبی در جهت نیل به اهداف بنیانگذاران سازمان ملل متّحد بود. لذا طرّاحان منشور در فصل ششم و هفتم آن به این مهم اقدام نمودند. هر چند که آرمان اصلی از تأسیس سازمان ملل متّحد به دور ماندن و رهایی از بلای جنگ بود ، با این حال شورای امنیّت به محض تولّد در سرمای ناشی از یخبندان جنگ سرد ، تبدیل به ابزاری در دست ابر قدرت ها گردیده و عاجز از ایفای مسئولیّت های خطیر خود به نحو مطلوب گشت. به نحوی که جنگ های داخلی و بین المللی زیادی در این دوران روی داده و جنایات بسیاری ارتکاب یافت که اکثر عاملان و آمران آنها نیز به علّت وجود خلأ ماهوی و شکلی در عرصه عدالت کیفری بین المللی ، بی کیفر باقی ماندند. با این حال در دهه پایانی قرن بیستم با غروب خورشید شرق و از هم پاشی نسبی بلوک بندی نظام جهانی ، دوران یخبندان نیز به سر آمده و این اندیشه در اذهان عمومی قوّت گرفت که ارتکاب جنایات بین المللی ، تهدیدکننده صلح و امنیّت بشری بوده و برای دست یابی به صلح پایدار ، باید جامعه جهانی به نظام عدالت کیفری بین المللی تجهیز شود. بر این اساس و در پی وقوع برخی حوادث غیر انسانی (حادثه تروریستی لاکربی) و ارتکاب جنایات ضدِّ بشری در حوزه بالکلان و کشور رواندا ، شورای امنیّت به اقتضای وظیفه اصلی خود ، درگیر رسالتی نوین در عرصه بین المللی گردیده و نقشی تأثیرگذار و در عین حال قابل مناقشه ای را در این زمینه بر عهده گرفت که به نوبه خود تحوّلی بنیادین و نقطه عطفی در تاریخ شورای امنیّـت بود که می توان از آن به «پیوند دو مفهوم بنیادین صلح و عدالت کیفری بین المللی» یاد کرد. از این تاریخ به بعد ، این نهاد جایگاه ویژه ای در عرصه سیاست جنایی بین المللی یافته و با تأسیس دیوان بین المللی کیفری در سال های پایانی قرن بیستم و شروع به کار آن در سال های آغازین قرن بیست ویکم ، موقعیّت خود را در این حوزه ، تثبیت نمود. در آغاز این فرآیند ، شورای امنیّت فقط با صدور قطعنامه هایی به محکوم نمودن اعمال ارتکابی پرداخته و دولت ها را تشویق به محاکمه ، مجازات یا استرداد متّهمین می نماید (مرحله محکوم سازی). به تدریج نقش شورا از این مقدار نیز فراتر رفته و به ایجاد دیوان-های بین المللی ویژه پرداخته و علاوه بر این در دادگاه های تلفیقی (بین المللی شده) شکل گرفته در سال های اخیر نیز با وجود اینکه به ابتکار سازمان ملل متّحد بوده اند ، شورای امنیّت به عنوان رکن اجرایی سازمان ملل متّحد نقش قابل توجّهی را بازی نموده است (مرحله دیوان سازی). حتّی با تشکیل و آغاز به کار دیوان بین المللی کیفری به عنوان مهمترین نهاد فعّال در حوزه حقوق بین الملل کیفری ، باز در اساسنامه این مرجع ، اختیارات قابل توجهّی برای شورای امنیّت پیش بینی گردیده است (مرحله ارجاع دهی). این پژوهش در صدد است که با بیان سیر تکوینی و تکاملی این تحوّل بنیادین در عرصه حقوق بین المللی به طور عام و حقوق بین الملل کیفری به طور خاص ( مرحله محکوم سازی ، مرحله دیوان سازی و مرحله ارجاع دهی ) به بررسی ارجاع وضعیّت منطقه دارفور سودان (قطعنامه 1593) و کشور لیبی (قطعنامه 1970) از سوی شورای امنیّت به دیوان بین المللی کیفری برای رسیدگی به جنایات ارتکابی بپردازد. کلمات کلیدی : شورای امنیّت ، دیوان بین المللی کیفری ، عدالت کیفری بین المللی ، صلح ، امنیّت ، دادگاه های ویژه ، دادگاه های تلفیقی ، عدالت کیفری گزینشی.
غلامرضا قلی پور محمدرضا امامی آزادی
در طراحی و ارزیابی سازه¬ی پل های واقع بر روی آبراهه های قابل کشتیرانی، بارهای وارده به این سازه ها در طی رویدادهای بالقوه¬ی برخورد کشتی(بارج) و پایه¬ی پل باید به طور دقیق و محتاطانه در نظر گرفته شوند. بنابراین برای بررسی همه جانبه¬ی این رویدادها، نیاز به انجام تحلیل هایی هم با مشخصات بارگذاری استاتیکی و هم دینامیکی می باشد. در این پژوهش به عنوان مطالعه¬ی موردی، به مطالعه¬ی پل st.george island causeway (قدیمی) واقع در روی خلیج apalachicola در ایالت فلوریدا در آمریکا پرداخته می شود. هدف از این پژوهش، هم انجام تحلیل های استاتیکی معادل مطابق با مقررات آیین نامه¬ی aashto ¬در تعیین نیروهای برخورد و عمق تغییرشکل های رویداده در کشتی(بارج) بوده و هم انجام تحلیل دینامیکی غیرخطی برای شبیه سازی های المان محدود از مولفه های پایه¬ی پل مورد برخورد و کشتی(بارج) برخورد کننده به منظور مطالعه¬ی فاکتورها و اثرات بارز دینامیکی تشکیل یافته در طی رویداد های برخورد می باشد. تکنیک های به کارگرفته شده برای تحلیل المان محدود دینامیکی غیرخطی از رویداد برخورد در این پژوهش عبارتند از: تکنیک با دقت و ریزی بالای (high resolution) با استفاده از نرم افزارls-dyna و تکنیک با دقت و ریزی متوسط (medium resolution) با استفاده از نرم افزارfb-multipier ¬. در این پژوهش، مدل های تک پایه ای و چند پایه ای (سه پایه ای – دو دهانه) از پایه های کانال اصلی گذرگاهی پل st.george island causeway (قدیمی) توسط هر یک از استانداردهای ls-dyna و fb-multipier ایجاد می شوند که در این محل، پل به طور متقارن دارای 22 پایه¬ی 21 دهانه ای می باشد و با انجام سناریوهای مختلف شبیه سازی از رویداد برخورد بر روی پایه¬ی مورد نظر، با در نظرگیری متغیرهای سرعت و زاویه¬ی برخورد، وزن بارج و همچنین موقعیت محل برخورد بارج روی پایه¬ی پل ، نتایج مربوط به تغییرمکان و نیروهای سازه ای پایه¬ی پل و اندرکنش خاک و سازه¬ی بدست آمده از دو نرم افزار بیان شده، به منظور بررسی اثرات هریک از این پارامتر های متغیر در رویداد برخورد تفسیر شده و برای تصدیق و اطمینان از درستی روند شبیه سازی ها در معرض قیاس با یکدیگر قرار می گیرند. در نهایت با استفاده از این نتایج، به ارزیابی قابلیت اعتماد سازه¬ی پایه¬ی پل مورد برخورد با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو پرداخته می شود که دستور برنامه¬ی انجام آن برای حالات حدی تعیین شده در سناریوهای مختلف رویداد برخورد با استفاده از ابزار ریاضیاتی نرم افزار matlab (2011) نوشته شده و احتمال خرابی (pf) و شاخص قابلیت اعتماد (β) با توجه به توابع توریع احتمال در نظر گرفته شده برای متغیرهای تصادفی مورد نظر، محاسبه می شوند.