نام پژوهشگر: محسن پیام فر
محسن پیام فر زهره طباطبایی نسب
ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه و دارای منایع گسترده انرژی و توان بالقوه بالای تولید و مصرف انرژی , یکی از مصادیق الگوی رشد مبتنی بر منابع طبیعی محسوب می شود , بنابراین برنامه ریزی برای تولید و مصرف انرژی اهمیت فراوانی داشته و باید با دقت بسیار انجام گیرد . مروری بر ادبیات رشد اقتصادی1دلالت بر آن دارد که در مدل های رشد اولیه مانند مدل رشد هارود – دومار 2و مدل رشد سولو3 , سرمایه و نیروی کار به عنوان عوامل موثر بر رشد اقتصادی در نظر گرفته می شدند . لیکن امروزه علاوه بر کار و سرمایه , انرژی نیز به عنوان یکی از عوامل مهم و موثر در توابع تولید و الگوها ی رشد منظور می شود . انرژی برق4 یکی از ارکان مهم توسعه اقتصادی جوامع است . امروزه با توجه به مطرح شدن خصوصی سازی و حذف یارانه ها ارائه راهکار مناسب و عملی برای اصلاح الگوی مصرف برق نقش مهمی در رشد اقتصادی دارد . از این رو ؛ بررسی تغییرات مصرف آن در بخشهای مختلف اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است بنابراین ؛ میتوان میتوان دریافت که تغییرات در مصرف برق تا چه اندازه میتواند بر تغییر شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی اثرگذار باشد. یکی از شاخصهای کلان اقتصادی تولید ناخالص داخلی ( gdp ) میباشد که قابلیت مقایسه کشورها را از نظر رشد اقتصادی فراهم میکند . مصرف برق5 با تولید ناخالص داخلی ارتباط بسیار نزدیکی دارد و نسبت مصرف برق به تولید ناخالص داخلی نشان دهنده شاخص شدت مصرف برق6 است . در واقع شدت مصرف برق عبارتست از میزان برق مصرف شده به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی . هر چه در صد رشد بخشها با درصد رشد مصرف برق اختلاف داشته باشند نشانگر شدت مصرف بالا و در نتیجه بهره وری پایین میباشد . به طور متعارف بین میزان استفاده از عوامل تولید و نهاده ها با سطح تولید رابطه ی مستقیم وجود دارد , ولی شواهد تجربی و یافته های متفاوتی در خصوص رابطه ی عینی مصرف حامل های انرژی و رشد اقتصادی توسط محققان گزارش شده است . از سوی دیگر تغییر و تحولات فناوری و نیز افزایش یا کاهش سهم حامل های مختلف انرژی در ساختارهای اقتصادی ؛ می تواند رابطه کوتاه مدت و بلند مدت متعارفی را بین مصرف حامل های انرژی و رشد اقتصادی ایجاد کند . امروزه انسان بیش از پیش وابسته به انرژی و بویژه انرژی الکتریسته شده است . به طوری که اگر انرژی الکتریسته را زیر بنای تمام تحولات قرن جدید یدانیم ؛ چندان دور از ذهن نیست . برای این منظور ؛ در مقاله حاضر تلاش شده است رابطه ی بین مصرف انواع تعرفه های برق و رشد اقتصادی ایران طی دوره ی 1387- 1342 ؛ مورد بررسی قرار گیرد .برای این منظور پس از آزمون ایستایی متغیرها سپس به تعیین الگوی اقتصادسنجی بر اساس روش حداقل مربعات معمولی پرداخته و متغیر وابسته را لگاریتم تولید ناخالص داخلی و توصیفی را لگاریتم مصرف تعرفه های برق ( خانگی ؛ صنعتی ؛ بازرگانی ؛کشاورزی ؛روشنایی )با استفاده از برنامه eviews به برآورد ضرایب پرداخته شدهدر مرحله بعد با استفاده از آزمونهای همجمعی جوهانسن و گرنجر به بررسی رابطه زمانی بین متغیرها و جهت تأثیرگذاری آنها بر هم پرداخته و در نهایت با آزمون var و بررسی شوک متغیرهای مدل بر تولید ناخالص و آزمون تجزیه واریانس مقدار تأثیر مصارف بخشهای جامعه را بر رشد اقتصادی تخمین میزنیم و در نهایت به تحلیل نتایج و سپس ارائه پیشنهادات می پردازیم . با انجام این مطالعه به پرسشهای مطرح شده ذیل پاسخ می دهیم : 1- رابطه ی مصرف تعرفه های مختلف برق و رشد اقتصادی چگونه است؟ 2- آیا افزایش مصرف انرژی الکتریکی در بخشهای مختلف , موجبات رشد بخش های اقتصادی را فراهم می کند؟ 3- آیا رابطه ای بلند مدت بین مصرف تعرفه های برق و رشد اقتصادی ایران وجود دارد؟ 4- آیا رابطه ای مثبت بین مصرف تعرفه های برق و رشد اقتصادی ایران وجود دارد؟ 5- شوکهای ناشی از افزایش تعرفه های مختلف برق چه تأثیری بر تولید ناخالص داخلی دارد ؟ 6- نحوه تأثیر گذاری افزایش مصارف تعرفه های برق بر رشد اقتصادی چگونه است ؟