نام پژوهشگر: راضیه محمدی هنامی
راضیه محمدی هنامی سید هدایت جلیلی
سیطر? گفتمان مارکسیسم به مثابه یک مکتب مبارز و پیش رو، در فضای فکری و روشنفکری دهه های چهل و پنجاه جهان اسلام و ایران، پرسش ها و مباحثی را برانگیخت و گفتمان دینی و سنتی موجود را به چالش کشید. جامعه و تاریخ یکی از محورهای اساسی اندیش? مارکسیسم بود که متفکّران مسلمانی را که نسبت به فضای فکری روز آشنا و اندیشه مند بودند، برانگیخت تا به پرسش ها و مباحث مذکور پرداخته و با رجوع به منابع دینی پاسخ ها و مواضعی را تدارک بینند. از جمل? این متفکران مرتضی مطهری، محمّدباقر صدر و محمّدتقی مصباح یزدی می باشند که در رویارویی با این مکتب در مقام ارائ? دیدگاهی مبتنی بر منابع اسلامی برآمدند. کوشش های آنان در وهل? نخست، گونه ای جدید از مواجه و تعامل بی سابقه با متون دینی را ایجاب می کرد به گونه ای که معطوف به دریافت و استخراج دیدگاهی منسجم، یک پارچه و جامع از متون دینی دربار? یک پرسش و موضوع بود و به تبع آن، ره آورد نوینی به همراه داشت. روشی که این مفسران در تفسیر قرآن در پیش گرفته اند از نوع تفسیر موضوعی است. این مفسران در یافتن پاسخ سوالات به شیوه های گوناگونی عمل کرده اند. در برخی موارد، مشاهده می کنیم که این مفسران با قطعی انگاشتن آن چه در علم اثبات شده است، آیات را توجیه می کند. در برخی موارد نیز ابتدا نظریات دانشمندان را طرح نموده و سپس با تکیه بر مبانی خود، نظری? جدیدی را مطرح می کنند. در این گونه موارد شاهد دو شیو? برخورد با آیات قرآن توسط این مفسران هستیم. گاهی آیات را به وسیل? نظری? خود توجیه می کنند و گاه، با ارائ? معیارها و ملاک هایی که ریشه در مبانی و مقبولات درون دینی و برون دینی آنان دارد، دیدگاه قرآن را استخراج می کنند. اختلاف ها و شباهت هایی که این مفسران در طرح مسئله، طرح آیات و تفسیر آیات قرآن دارند، ناشی از اختلاف ها و شباهت های آنان در پیش فرض ها، میزان آگاهی از معارف دینی و بشری، انتظار از قرآن، شرایط اجتماعی و سیاسی و مبانی فلسفی، انسان شناختی و جهان شناختی است.