نام پژوهشگر: الهام دلاوری مرقی
الهام دلاوری مرقی منیره پلنگی
مشکاهالانوار غزالی اثری بدیع است که حاوی یک نظام اشراقی بسط نیافته می باشد. در این رساله حقیقت نور، آن چیزی است که مدرِک و ما به الادراک باشد، این تعریف معبری برای عبور از نور حسی به غیر حسی قرار می گیرد. غزالی در هستی شناسی خود، به اصل موازنه میان عالم غیب و شهادت معتقد است، به گونه ای که هرچه در عالم ظاهر وجود دارد، مثال هایی از عالم باطن می باشد، همین نگاه سبب اذعان به وجود سنخیت میان مراتب عالم است و از آن جا که غزالی عالم را مشحون از نور می داند، اعتقاد به وجود سنخیت نیز، بستر ساز مبحث تشکیک در نور می گردد. در نهایت غزالی پا را از تشکیک فراتر می نهد و وحدت شخصی نور را مطرح می نماید. همچنین انسان شناسی غزالی بر اصالت نور استوار است و او معتقد است مراتب مختلف ادراکی در انسان از ادراک حسی گرفته تا خیالی، عقلی، فکری و مرتبه ادراک نبوی همگی ظهورات همان نوری است که حقیقت نورانی انسان را تشکیل می دهد. بنابراین در پی ظهور حقیقت نورانی انسان در مراحل مختلف، او دائماً در حال تطور است و پایان سیر تکاملی اش زمانی است که حقیقت نورانی خود را در پیوندی با خداوند می یابد. بدین ترتیب غزالی نظام اشراقی خود را در پرتو تأویل آیه شریفه نورارائه می نماید. 3