نام پژوهشگر: فاطمه غلامی پسند خشت مسجدی
فاطمه غلامی پسند خشت مسجدی زادالله فتحی
سالیان درازی است که متخصصان علوم مالی در تلاشند تغییرات بازده اوراق بهادار را تبیین نمایند.از جمله مواردی که تقریبا همه آنها بر آن تأکید دارند وجود هماهنگی میان ریسک اوراق بهادار و بازده مرتبط با آن می باشد. یکی از مسائلی که تا کنون مطالعات زیادی برای حل آن انجام گرفته است یافتن متغیر یا متغیر هایی برای تعریف عملیاتی ریسک بوده است.از جمله متغیرهایی که در آزمون های متعدد قدرت توضیحی آن را بر بازده اوراق بهادار نشان داده اند، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار می باشد. بحث و جدل های زیادی پیرامون دلایل قابلیت توضیحی این نسبت برای بازده وجود دارد .بسیاری از تفاسیر ارائه شده را می توان در دو طبقه کلی تقسیم بندی نمود : دیدگاههای اول اثر را مطابق با فرضیه بازار های کارا می دانند این تفاسیر ، قابلیت توضیحی بازده را نتیجه تفاوت ها در ریسک ، یا سو گیری نمونه میدانند .طبقه دوم،قابلیت پیش بینی بازده را به قیمت گذاری نا درست سیستماتیک نسبت می دهند ، و ارزش دفتری به ارزش بازار را به عنوان مدرکی بر رد فرضیه بازارهای کارا به حساب می آورد. این پژوهش با یک رویکرد اهرمی انجام گرفته است . این رویکرد نشان میدهد که نسبت ارزش دفتری به بازار از دو اهرم بازار و دفتری شکل یافته است و این اهرم ها به ترتیب متغیر های جایگزین ریسک مالی و ریسک دارایی ها هستند در این پژوهش،روش رگرسیون تلفیقی مورد استفاده قرار گرفته است.نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهند که اولا:نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار تفاوتها در بازده تاریخی سهام را توضیح می دهد، ثانیا:به نظر می رسد این نسبت می تواند متغیر جایگزین مناسبی برای ریسک باشد واین نسبت اثر ریسک مالی و دارائی ها (ریسک تجاری) را به طور همزمان با خود به همراه دارد.