نام پژوهشگر: ابراهیم آزاد منجیری
ابراهیم آزاد منجیری حسن احمدی
افزایش نرخ شهرنشینی در کشور و حرکت به سوی صنعتی شدن و بیرون آمدن از ساختار سنتی نظام شهری باعث ایجاد یک نظام نامتعادل شهری در کشور و خصوصاً استان مورد نظر (خراسان رضوی)در این پژوهش گردیده است. استان خراسان رضوی با دارا بودن بیشترین فاصله نسبی جمعیتی بین شهر اول و دوم (ضریب نخستینگی) در کشور، دارای موقعیت خاصی در این زمینه است. با توجه به جایگاه مطلوب این استان در عرصه کشاورزی صنعت منتج از آن، این استان نتوانسته است در زمینه توزیع امکانات و تاسیسات در پهنه سرزمین موفق باشد و خلأ بزرگی در سطوح میانی و پایینی نظام شهری آن کاملا محسوس است. نظریه های مرتبط با توسعه منطقه ای مانند نظریه مکان مرکزی، مرکز پیرامون، قطب رشد و خصوصا نظریات سلسله مراتبی سکونتگاه ها، عملا انطباقی با الگوی حاضر نظام شهری استان ندارند. در این راستا ارایه الگوی بهینه نظام شهری با توجه به پتانسیل های منطقه ای و سطح بندی مجدد کانون های شهری استان و تبیین یک نظام شهری پویا و متکی بر قابلیت ها و امکانات منطقه ای جهت تحقق اهداف توسعه می تواند بستری مناسب جهت تدوین راهبردهای برنامه ریزی به منظور تعدیل کنش های نامطلوب فضایی در سطح منطقه ای و زیر منطقه ای باشد. در این تحقیق، دو روش تحلیل مورفولوژیکی و عملکردی نظام شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و بر روی شهرهای استان اجرا شده است. در روش مورفولوژیکی بنا به قانون رتبه-اندازه که توسط زیپف فرمول بندی شده است، چیدمان شهرها از لحاظ اندازه جمعیتی مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل عملکردی با نگاهی به رویکرد "عملکرد های شهری در توسعه روستایی" که توسط راندینلی مطرح شده است، به تجزیه و تحلیل شهرها با روش تحلیل عاملی که روشی پیچیده و مناسب برای تحلیل عوامل و شاخص ها است. پرداخته شده است. در این تحلیل با خلاصه کردن متغیرهای اجتماعی و اقتصادی برای شهرها