نام پژوهشگر: حمیدرضا آقایی
حمیدرضا آقایی مهران غیاثی
در این پروژه، تثبیت لیپاز کاندیدا رگوسا روی بنتونیت اصلاح شده و اصلاح نشده شرح داده شده است. اثر خصلت آب دوستی و آب گریزی بستر، قابلیت استفاده ی مجدد و رفتار سینیتیکی آنزیم تثبیت شده نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بنتونیت اصلاح شده با سورفکتانت تک لایه (bms)، برای تثبیت آنزیم لیپاز بهترین بستر بود. فعالیت آنزیم تثبیت شده، تحت شرایط مختلف بررسی شد. اثر عوامل مختلفی مانند غلظت محلول آنزیم، ph و دما، زمان به هم خوردن محلول آنزیم و بستر و متغیرهای ترمودینامیکی مختلف نیز ارزیابی شد. فعالیت لیپاز روی بنتونیت بدون سورفکتانت (na-بنتونیت)، bms، و بنتونیت اصلاح شده با سورفکتانت دو لایه (bbs) در ph بهینه، به ترتیب 2/7%، 6/56% و 6/3% بود. ایزوترم جذب، با معادله های لانگمویر و فرندلیخ مطابقت داشت. مقدار لیپاز تثبیت شده روی na-بنتونیت، bms و bbs در بیشترین فعالیت، به ترتیب 6/42%، 2/61% و 3/28% بود. اثر غلظت سوبسترا روی فعالیت آنزیمی لیپاز آزاد و تثبیت شده، مطابقت خوبی با معادله ی میکاییلیس-منتن داشت. آنزیم تثبیت شده روی bms، فعالیتی قابل مقایسه با آنزیم آزاد داشت و فعالیت آن پس از 60 روز انبارداری در دمای °c30، همانند روز نخست بود. همچنین، پایداری حرارتی آنزیم آزاد و تثبیت شده نیز در این پروژه بررسی شد. آلکالین فسفاتاز روده ی گوساله نیز، بر روی بنتونیت اصلاح شده و اصلاح نشده تثبیت شد. فعالیت آنزیم تثبیت شده، تحت شرایط مختلف بررسی شد. اثر عوامل مختلفی مانند غلظت محلول آنزیم، ph و دما، زمان به هم خوردن محلول آنزیم و بستر و متغیرهای ترمودینامیکی مختلف نیز ارزیابی شد. بیشترین فعالیت آنزیم آزاد و تثبیت شده، با محلول ذخیره ی آنزیم در بافر فسفات 1/0 مولار در 7= ph به دست آمد. بیشترین فعالیت آنزیم آزاد و تثبیت شده، در 10= ph حاصل شد. بهترین زمان به هم خوردن محلول آنزیم و بستر، دو ساعت در دمای °c4 بود. ایزوترم جذب، با معادله ی لانگمویر، مطابقت داشت. اثر غلظت سوبسترا روی فعالیت آنزیمی آلکالین فسفاتاز آزاد و تثبیت شده، مطابقت خوبی با معادله ی میکاییلیس-منتن داشت. آنزیم تثبیت شده روی na-بنتونیت و bbs، فعالیتی قابل مقایسه با آنزیم آزاد داشت و فعالیت آن پس از 70 روز انبارداری در دمای °c30، همانند روز نخست بود. همچنین، پایداری حرارتی آنزیم آزاد و تثبیت شده و مقاومت آن ها در برابر آنزیم های پروتیین کافت نیز در این پروژه بررسی شد. مخلوط اکسیدهای فلزی zro2-tio2 با نسبت مولی 1 zr/ti = با استفاده از سورفکتانت و بدون استفاده از سورفکتانت، با روش سل-ژل تهیه شد. کاتالیزور هایی با درصدهای مختلف h3po4 (35-0 درصد)، با استفاده از این مخلوط اکسیدهای فلزی تهیه شدند و از این کاتالیزور ها در واکنش آب گیری از 1-اکتانل، استفاده شد. شناخت ساختار این بسترها توسط روش های مختلفی مانند اندازه گیری های جذب n2، طیف سنجی ir، جذب-واجذب پیریدین و پراش پرتو ایکس انجام گرفت. فعالیت کاتالیزوری بالا همراه با گزینش پذیری خوب برای آب گیری از 1-اکتانل، با کاتالیزور h3po4/zro2-tio2-surf با 15 درصد وزنی فسفریک اسید در دمای c?350 به دست آمد. فعالیت کاتالیزور، طی 8 ساعت با کاتالیزور h3po4/zro2-tio2-surf با 15 درصد وزنی فسفریک اسید در دمای c?350 مورد بررسی قرار گرفت که نتایج، حکایت از فعالیت بالای این کاتالیزور دارد. این کاتالیزور می تواند پس از گذشت مدت زمان 8 ساعت از واکنش، همچنان در واکنش آب گیری از 1-اکتانل فعال باشد. پاراستامول، از طریق نوآرایی بکمن 4-هیدروکسی استوفنون اکسیم در فاز مایع، روی کاتالیزور %h3po4/al-mcm-41 30 با نسبت مولی 70= sio2/al2o3سنتز شد. پاراستامول، یک داروی ضد تورم غیر استروییدی بسیار ارزشمند است که کاربرد وسیعی در درمان ورم مفاصل، درد و تب در بیماران مختلف مانند کودکان، زنان حامله و افراد مسن دارد. بستر al-mcm-41 با استفاده از منابع مختلف آلومینیوم ساخته شد. حلال های بی پروتون قطبی با ثابت دی الکتریک بالا یا خصلت قطبی زیاد، برای این نوآرایی مناسب ترند و استن، بهترین حلال برای این نوآرایی بود. درصد تبدیل4- هیدروکسی استوفنون اکسیم، با افزایش میزان h3po4 نشانده شده افزایش یافت و در h3po4 30% به بالاترین مقدار خود (100%) رسید. افزایش بیشتر h3po4، منجر به کاهش درصد تبدیل می شد. در بهترین شرایط واکنش، گزینش پذیری نسبت به محصول پاراستامول و درصد تبدیل4- هیدروکسی استوفنون اکسیم، 100 درصد بود. تأثیر متغیرهای دیگر نیز بر روی کارایی واکنش، مورد بررسی قرار گرفت.