نام پژوهشگر: علی رضا بنانج
سمیرا برهمت علی رضا بنانج
موج مزدوج فاز دارای کاربردهای زیادی در تمام نگاری در زمان واقعی، آینه های مزدوج فاز، تولید چشمه های همدوس در ناحیه ی فروسرخ و فرابنفش و اصلاح ابیراهی در فیبرهای نوری و تقویت کننده ها می باشد. یکی از روش های کاربردی و مهم برای تولید موج مزدوج فاز، روش اختلاط چهار موجی تبهگن (dfwm) است. در این پایان نامه با به کارگیری روش اختلاط چهار موجی تبهگن از دو ماده از دو دسته ی متفاوت برای تولید نور مزدوج فاز استفاده شده است که در فصل اول این دو دسته معرفی شده اند. دسته ی اول رنگینه های آزو و گروه دوم نانوذرات هستند. از این دو گروه به ترتیب، رنگینه ی اسید بنفش 7 و نانوذرات نقره انتخاب شده و سپس رفتار غیر خطی هر کدام بررسی شده است. پارامترهایی از قبیل ضریب جذب خطی ، ضریب جذب غیر خطی و ضریب شکست غیر خطی برای این دو ماده از روش جاروب-z اندازه گیری شده است. این اندازه گیری در غلظت های مختلف ماده با استفاده از دو لیزر هلیوم-نئون و نئودیوم-یگ با شدت های مختلف انجام شده است. علاوه بر این، نقش پراش میدان دور برای اسید بنفش 7 مشاهده و محاسبه شده است. در فصل دوم محاسبات تئوری برای اندازه گیری پارامترهای غیر خطی نمونه ها آمده است. اصول کار، کاربردها و تئوری اختلاط چهار موجی تبهگن در فصل سوم بیان شده است. نتایج تجربی حاصل از روش جاروب لبه، جاروب-z و نقش پراش میدان دور در فصل چهارم قابل مشاهده است. در این فصل عبوردهی زمانی نمونه ها و بازتابندگی نور مزدوج فاز تولید شده به روش اختلاط چهار موجی تبهگن، نسبت به شدت پرتوهای پمپ و پرتوی سیگنال بررسی شده است. با تغییر شدت این پرتوها بازتابندگی بیشینه برای اسید بنفش 7 برابر %054/0 و برای نانوذرات نقره برابر %0726/0 بدست آمده است.