نام پژوهشگر: مجتبی حیدری
ناصر مهدی آبادی مجتبی حیدری
هدف از این پژوهش بررسی علل ترک خوردگی طولی در سد دهکرد و ارائه روش های علاج بخشی آن می باشد. سد دهکرد سد خاکی همگن به ارتفاع 20 متر و حجم مخزن 5/1 میلیون متر مکعب می باشد. این سد در 10 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان بروجرد قرار دارد. سد برای تأمین آب کشاورزی و جلوگیری از سیل بر روی رودخانه دهکرد ساخته شده است. در این سد ترک خوردگی طولی بعد از اولین آبگیری و در حین زلزله 31 مارس 2006 سیلاخور رخ داده است. منابع قرضه مورد استفاده در ساخت این سد از سه معدن مختلف تأمین شده است. مطالعات آزمایشگاهی برای تعیین خصوصیات مهندسی مصالح قرضه و بدنه انجام شده است. نتایج نشان دادند که این منابع دارای خصوصیات فیزیکی و مکانیکی مختلفی هستند. استعداد رمبندگی، وزن واحد خشک مختلف، رطوبت اٌپتیمم مختلف، پارامترهای مقاومت برشی مختلف از عوامل موثر ترک خوردگی این سد می باشند. وقوع زلزله سیلاخور، همزمان با اولین آبگیری تأثیر قابل ملاحظه ای بر رفتار سازه داشته است. به منظور شبیه سازی رفتار سازه و بررسی حساسیت آن به علل ذکر شده، به روش تحلیل عددی از نرم افزار plaxis استفاده شده است. عوامل اصلی ترک خوردگی طولی، خصوصیات متفاوت منابع قرضه معادن مختلف، اثر زلزله سیلاخور همزمان با اولین آبگیری، طراحی و روش ساخت غیر استاندارد سد می باشند. نشست اختلافی در پی، زلزله و ترکیب و اندرکنش عوامل آسیب نتایج به دست آمده از آنالیز عددی می باشند. در نهایت روش هایی جهت بهسازی سد پیشنهاد شده است.
منوچهر دوستی غلامرضا خانلری
سنگ های آهکی سطح وسیعی از استان همدان را پوشانده اند. به همین علت استفاده از این سنگ ها هم به عنوان منابع قرضه و هم به عنوان پی سنگ سازه هایی چون سد آبشینه، سد اکباتان و نیروگاه حرارتی شهید مفتح دیده می شود. انحلال پذیری مهمترین ویژگی سنگ های آهکی است که رفتار مهندسی آنها را در کنار سایر خصوصیات فیزیکی و مکانیکی تعیین می کند. بدین منظور جهت تهیه یک شناسنامه ژئوتکنیکی از رفتار مهندسی سنگ های آهکی استان در شمال و شمال غرب استان به ترتیب از سد آبشینه در همدان، معدن سنگ آهک همه-کسی در قهاوند و سنگ آهک های غار علیصدر در روستای علیصدر واقع در کبودرآهنگ، نمونه های بلوک سنگی هوانزده انتخاب شده و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. خصوصیات فیزیکی، مکانیکی و انحلال پذیری این آهک ها مورد مطالعه قرار گرفتند. از میان سنگ های سه منطقه مذکور سنگ آهک همه کسی به سن الیگومیوسن دارای بیشترین تخلخل و کمترین مقاومت بودند. قبل از انجام آزمایش های انحلال پذیری دستگاه سیرکولاسیون انحلال توسط نگارنده و همکاران مورد بهسازی قرار گرفت. برای اولین بار در داخل کشور امکان ثابت نگاه داشتن اسیدیته به منظور تعیین ثابت سرعت انحلال(kc) و انجام آزمون آبگذری فراهم گردید. ثابت سرعت انحلال نمونه های سه منطقه در سه اسیدیته ثابت 6/7، 7/2، 7/7 در محدوده دمایی 2-5 درجه سانتیگراد در طی 9 سیکل تعیین گردیدند. نمونه-های سنگ آهک علیصدر با سن ژوراسیک میانی دارای بالاترین ثابت سرعت انحلال بودند. در طی آزمون آبگذری مشخص گردید که بیشترین میزان باز شدگی مربوط سنگ آهک همه کسی است. زیرا به دلیل سستی بافت سنگ آهک همه کسی میزان فرسایش فیزیکی از فرسایش انحلالی بیشتر است. همچنین مشخص گردید جریان قائم آب عبوری در درزه ها بیشتر از جریان افقی توانایی توسعه درزه ها را دارد. با انجام آزمایشات انحلال در حضور اکسید آهن تاثیر این اکسید در کاهش ثابت سرعت انحلال و بسته شدن زود هنگام درزه ها در آزمون آبگذری تأیید شد.
ذبیح ا... روحانی محمودی مجتبی حیدری
منطقه ی مورد مطالعه به طول تقریبی 18 کیلو متر و در مسیر جاده ی همدان- سنندج (گردنه ی صلوات آباد) واقع شده است. با توجه به وضعیت ترانشه های سنگی جاده ی ارتباطی همدان- سنندج و همچنین شرایط زمین شناسی، تکتونیکی و آب و هوایی خاص این منطقه، احتمال ناپایداری دامنه های سنگی مشرف به جاده در بعضی از مناطق، به ویژه در گردنه ی صلوات آباد، بسیار بالا می باشد. در این پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات صحرایی و آزمایشکاهی، توده های سنکی مسیر مورد مطالعه به روش-های rmi ، rmr، smr و rms طبقه بندی گردید. همچنین، جهت ارزیابی خطر گسیختگی صفحه ای در این مسیر، از نرم افزار rocplane، گسیختگی گوه ای از نرم افزار swedge و خطر سقوط سنگ از روش rhrs استفاده کردید. بررسی ها نشان می دهد که، در ایستگاه شماره ی 3 پتانسیل گسیختگی صفحه ای و در ایستگاه های شماره ی 1، 2، 4 و 6 پتانسیل گسیختگی گوه ای وجود دارد. همچنین بر اساس رده بندی rhrs، مسیر مورد مطالعه در ایستگاه های 1، 2 و 3 در کلاس پر خطر و در ایستگاه های 4، 5، 6 ،7 و 8 در کلاس با خطر متوسط قرار می گیرد. در خاتمه با توجه به نتایج به دست آمده از طبقه بندی rhrs، نقشه ی ریسک ریزش های سنگی مسیر مورد مطالعه، با استفاده از نرم افزار gis تهیه شد.
علی اصغر تقی پور گروی بهروز رفیعی
حرکت توده ای از مواد تشکیل دهنده زمین از یک شیب به سمت پایین را زمین لغزش گویند. پدیده لغزش همانند پدیده های زلزله، آتشفشان و سیل از بلایای طبیعی مهم به شمار می آید که هر ساله خسارات زیادی را به بار می آورد. از جمله حساس ترین و مهم ترین مسائل در پروژه های عمرانی همچون انتخاب محل سدهای خاکی و انتخاب مسیراحداث راه ها در گرو مطالعه پایداری شیب های طبیعی منطقه می باشد. استان مازندران با تعداد 422 مورد رخداد زمین لغزش و 5/12 درصد فراوانی بالاترین آمار از کل تعداد رخدادهای زمین لغزش ثبت شده را به خود اختصاص داده است. این پژوهش جهت بررسی پایداری شیروانی های خاکی حوضه بالادست سد البرز انجام شده است. حوضه بالادست سد البرز در استان مازندران و در 45 کیلومتری شهرستان بابل قرار دارد و به دلیل مجموعه ای از شرایط طبیعی و انسانی مستعد وقوع زمین لغزش می باشد. مطالعات در دو بخش صحرایی و آزمایشگاهی انجام شد. مطالعات صحرایی شامل آزمایش دانسیته در محل، برداشت هندسه شیروانی ها، بررسی صحرایی علل وقوع لغزش و نمونه برداری و آزمون های آزمایشگاهی شامل دانه بندی و طبقه بندی خاک، تعیین حدود اتربرگ، آنالیز xrd، کلسیمتری، تعیین درصد مواد آلی، تعیین اسیدیته، تعیین وزن مخصوص ویژه، درصد رطوبت و آزمون برش مستقیم انجام گردید. ضریب اطمینان شیروانی ها به روش تعادل حدی محاسبه گردید و برای تحلیل پایداری شیروانی ها از نرم افزار slide استفاده شده است. آنالیز های انجام شده نشان داد که شیروانی ها ناپایدار می باشند و در طول زمین لرزه ناپایدارتر می شوند. عوامل اصلی موثر بر ناپایداری شیروانی های منطقه شامل فعالیت های انسانی (ساختن جاده بدون زهکشی مناسب و تمرکز رواناب در سطح جاده ها)، آب و هوا (بارش های سنگین)، لرزه خیزی، لیتولوژی سنگ بستر و زیرشویی پای دامنه ها می باشند.
محمد باقر غیاثی مجتبی حیدری
چکیده: ساختگاه سد امامزاده ناصر در 40 کیلومتری جنوب غرب همدان و 10 کیلومتری شمال غرب تویسرکان واقع شده است. ساختگاه سد بر روی سنگ های هورنفلسی قرار گرفته است. برای ارزیابی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی سنگ ها آزمایش هایی مانند تعیین چگالی، مقاومت فشاری تک محوری، بار نقطه-ای و برزیلی انجام شده است. این سنگ ها توسط نهشته های آبرفتی کواترنری پوشیده شده اند و ضخامت نهشته ها بالغ بر 35 متر است. بررسی های ژئوتکنیکی ساختگاه بر اساس حفاری های ساختگاه، بررسی لوگ های حفاری، آزمون های نفوذپذیری لوژن و لوفران و انجام برخی آزمایشهای مکانیکی سنگ و خاک بر روی نمونه های حاصل از مغزه های حفاری صورت پذیرفته است. توده سنگ ها با توجه به سیستم های rmr, dmr و q طبقه بندی شده و پارامترهای مقاومتی، ظرفیت باربری و مدول های تغییر شکل محاسبه گردیده و همچنین پتانسیل روانگرایی و تورم خاک های آبرفتی ارزیابی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مشخصه های سنگ های هورنفلسی مناسب تشخیص داده شده و در این ساختگاه بابت احداث سد مشکلی وجود ندارد. واژه های کلیدی: ساختگاه سد، سنگ های هورنفلسی، ژئوتکنیک، آبرفت رسی
مهدی ترابی کاوه مجتبی حیدری
سد مخزنی چم شیر برروی رودخانه زهره و در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر گچساران واقع شده است. محدوده طرح بطورعمده از سازندهای گروه فارس بویژه سازندتبخیری گچساران پوشیده شده است محورسد بر روی آهک میشان قرار دارد ولی نزدیک به دوسوم ازدریاچه سد در تماس با سازندگچساران است.اشکال کارستیک در مناطقی که ژیپسیت های سازند گچساران رخنمون دارند به خوبی گسترش یافته اند. از جمله این اشکال می توان به کارن ها، دولین ها، حفرات کارستیک و چشمه های کارستی اشاره کرد. این اشکال کارستی می توانند سبب بروز مشکل در توانایی مخزن سد چم شیر در نگهداری آب گردند. به همین منظور مطالعاتی در رابطه با زمین شناسی مهندسی منطقه انجام پذیرفته است. هدف از انجام این مطالعات، شناخت زمین شناسی زیر سطحی، برآورد وضعیت آب زیرزمینی و تعیین پارامتر های زمین شناسی مهندسی مخزن سد جهت ارزیابی آب بندی آن بوده است. سازند گچساران دارای پتانسیل انحلال و رسوب خیزی بالایی می باشد. بنابراین با انجام مطالعات آزمایشگاهی، میزان انحلال-پذیری ژیپس های موجود در محدوده مخزن مورد ارزیابی قرار گرفته است. طبق نتایج حاصل از این آزمایش ها، بیشترین انحلال پذیری ژیپس در 5/6 ph= و برابر 75/2 گرم در لیتر می باشد. براساس نتایج به دست آمده بیشترین مقدار ثابت سرعت انحلال به روش وزنی، مربوط به 2/8ph= و برابر m/s5-10×257/0 است. بالاترین مقدار ثابت سرعت انحلال به روش حجمی نیز متعلق به 2/7 ph= و برابر با m/s5-10×999/0 بدست آمد. همچنین، در این پژوهش به بررسی اثر تغییر میزان نمک محلول در آب بر روی نرخ و سرعت انحلال ژیپس های سازند گچساران پرداخته شده است.. مطالعات نشان داد که بیشترین انحلال پذیری ژیپس در میزان نمک 100 گرم در لیتر و برابر 76/7گرم در لیتر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نمک حل شده در آب، میزان انحلال پذیری ژیپس ابتدا افزایش و سپس کاهش می یابد. اما مقدار ثابت سرعت انحلال آن افزایش می یابد. این مقادیر بر انحلال-پذیری بالای سنگ های مورد نظر دلالت دارد.آزمون آبگذری نیز بر همین موضوع دلالت دارد. بنابراین به منظور آب-بندی مخزن سد نیاز به انجام اقدامات کنترلی می باشد. به همین منظور احداث پرده آب بند کار آمد و پتوی رسی در مخزن سد پیشنهاد می گردد.
مجتبی حیدری مهدی ادیبی
نخبگان سیاست گذار نخبگانی هستند که با توانایی فکری و موقعیتی که در جامعه دارند می توانند بیشترین تأثیر را بر جامعه خود داشته و یا به وسیله تصمیمات و ایده هایشان، در تغییر و تحولات تاریخی که در یک جامعه روی می دهد موثر باشند. نخبگان سیاسی جامعه همیشه از کسانی تشکیل می شوند که دارای قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به سایر افراد در جامعه خود هستند، نخبگان سیاسی دارای نقش کلیدی در جامعه اند و از آنجا که رشد توسعه سیاسی در یک جامعه همیشه از تحلیل نخبگان سیاسی آن جامعه بدست می آید، بنابراین ضرورت سرآمد و نخبه واقعی بودن آنها مشخص، و لذا بررسی وضعیت اجتماعی آنها امری مهم به نظر می رسد. تحولات گوناگونی بعد از انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست، که از جمله انها می توان تغییر در وضعیت اجتماعی نخبگان سیاسی را دانست. این پژوهش در صدد بررسی وضعیت اجتماعی نخبگان سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی است که شامل 9 دوره تشکیل کابینه بعد از انقلاب اسلامی می باشد. سوالات پایان نامه بدین صورت قابل طرح است: 1- وضعیت منزلت و پایگاه اجتماعی اعضای هیأت دولت در دولتهای بعد از انقلاب چگونه بوده است؟ 2- وضعیت عضویت حزبی نخبگان سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟ این پژوهش با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده پیرامون: شغل، تحصیلات، فعالیت سیاسی و سن، به بررسی وضعیت اجتماعی نخبگان سیاسی بعد از انقلاب اسلامی پرداخته و میزان کیفیت و تحرک اجتماعی آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت اجتماعی اعضاء در کابینه های مختلف بر حسب مقتضیات آن زمان از نظر شغل، تحصیلات، فعالیت سیاسی و سن متفاوت بوده، چنانچه ما بعد از انقلاب اسلامی از نظر اجتماعی شاهد تغییرات گوناگونی در بین نخبگان سیاسی دولت در دوره های مختلف بوده ایم. در مورد وضعیت شغلی اعضا، مشاغل وزیر و معاون وزیر بیشترین عضو را داشته و هر چه از دوران انقلاب اسلامی سپری شده وضعیت تحصیلی اعضاء به سمت تحصیلات تخصصی رشد بیشتری داشته است. تعداد اعضایی که قبل از انقلاب فعالیت سیاسی داشته اند با گذشت زمان بعد از انقلاب به تدریج کمتر شده است. ضمناً با گذشت زمان وضعیت سنی اعضاء معقول تر شده، یعنی از جوان گرایی در دوره اول به میانسالی در دوره نهم رسیده ایم.
رسول عبدالوند محمد حسین قبادی
این تحقیق بر روی توف های شمال قزوین و در دو منطقه نیاق متشکل از نیاق، الولک، معدن بنتونیت1 و معدن بنتونیت2و منطقه زرشک متشکل از زرشک1، زرشک2 و زرشک3 صورت گرفته است. اغلب درزه های موجود در توف ها از روند شمال شرقی-جنوب غربی و شمال غربی-جنوب شرقی پیروی می نمایند. توف های زرشک1 پر درزه ترین سنگ های منطقه محسوب می شوند. نتایج آزمایشات فیزیکی نشان داد که توف های زرشک 2 بیشترین و توف های زرشک 1 کمترین دانسیته را در 7 منطقه مورد بررسی دارا بوده اند. در مقابل کمترین تخلخل را به ترتیب توف های معدن بنتونیت 1 و 2، الولک، زرشک1، زرشک3، نیاق و بیشترین تخلخل را توف زرشک3 به طور میانگین دارا است. کیفیت مصالح طی آزمایشاتی نظیر میزان جذب آب سنگدانه، لس آنجلس، دوام، ضربه، ساندنس و یخبندان و تعیین فعل و انفعال قلیایی سیلیسی و کربناته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایشات نشان داد که توف های نیاق و زرشک2 نامطلوب ترین و توف های معدن بنتونیت مطلوب ترین سنگدانه ها از نظر کیفی دارا می باشند. نظر نهایی در خصوص واکنش زایی سیلیسی در تمامی توف ها با وجود تأیید آزمایش پتروگرافی و آزمایش تعیین پتانسیل واکنش زایی به روش تسریع شده فیزیکی، منوط به آزمایش بلند مدت مطابق با استاندارد astm c1293 است. توف های نیاق دارای کمترین و توف های معدن بنتونیت بیشترین مقاومت را در برابر نیروهای مکانیکی دارند. از نظر طبقه بندی مهندسی سنگ بکر، توف های زرشک و الولک در رده cl ، توف های نیاق در رده dl و توف های معدن بنتونیت در رده cm قرار دارند. میانگین سرعت موج در توف های زرشک 1 کمترین مقدار بوده است. بیشترین سرعت موج نیز در توف های معدن بنتونیت 1 و 2 به دست آمده است و نتایج آن ها تقریباً مشابه یکدیگر است. نتایج آزمایشات صورت گرفته توسط برنامه spss مورد بررسی قرار گرفت و روابط تک ، دو و سه متغیره بدست آمده است. توف های نیاق دارای کیفیت و مقاومت چندان بالایی نبوده و به علت جذب آب و تخلخل بالا و سرعت موج نسبتاً پایین، به عنوان مصالح سنگی چندان مناسب نمی باشند. توف های الولک بر خلاف توف های نیاق دارای شرایط بهتری هستند. هر چند وزن مخصوص این توف ها تفاوت چندانی با توف های نیاق ندارد، اما جذب آب و تخلخل پایین تر و مقاومت و سرعت موج بیشتری دارند که موجب کیفیت مناسب این توف ها شده و به عنوان مصالح ساختمانی مورد بهره برداری قرار می گیرد. توف های معدن بنتونیت دو نوع هستند و به صورت لایه ای روی هم قرار گرفته اند. این توف ها متشکل از ریز بلورهایی می باشند که می توانند مهمترین عامل افزایش مقاومت باشند. توف های زرشک 2 و 3 از لحاظ سنگ شناسی شرایط تقریباً یکسانی دارند. توف های آندزیتی هوازده که به شکل توف ماسه ای در آمده اند از نظر خصوصیات مهندسی شرایط مشابه به همدیگر را دارا هستند. هر چند طبق رده بندی دیر و میلر توف های زرشک همگی در گروه cl جای می گیرند، اما سایر آزمایشات و همچنین آنالیز روابط حاصل از نتایج، نشان می دهد که هر سه توف منطقه زرشک را نمی توان در یک گروه قرار داد.
مجتبی حیدری امید علی شهنی کرم زاده
ابتداvnl-حلقه را بعنوان تعمیم مشترکی از حلقه های موضعی ومنظم تعریف وسپس به توصیف vnl-حلقه های آبلی،نیم کامل وvnl-لقه هایی که شامل عنصر خودتوانeهستند به طوری کهereحلقه بخشی نباشد،پرداخته ایم.
بهرام سرشاری مجتبی حیدری
هدف از این پژوهش بررسی پارامترهای زمین شناسی مهندسی موثر بر پدیده انحلال در ساختگاه سد ابوالعباس می-باشد. سد مخزنی ابوالعباس جهت استفاده از پتانسیل آبی رودخانه ابوالعباس برای آبیاری اراضی پایین دست، تولید انرژی برق آبی، کنترل و مهار آبهای سطحی و ذخیره جریانهای سیلابیاحداث می شود. ساختگاه سد بر روی رودخانه ابوالعباس و در حدود 130 کیلومتری شرق شهرستان اهوازدر محدوده شهرستان باغملک با مختصات جغرافیایی41°31عرض شمالی و 11°50 طول شرقیواقع می باشد. ارتفاع سد 158متر و حجم مخزن 108 میلیون متر مکعب می باشد .مطالعات صحرایی انجام شده شامل درزه برداری، نمونه گیری و انجام آزمون های برجای نفوذپذیریمی باشد. آنالیز آماری درزه ها، وجود شش دسته درزه را در ساختگاه سد نشان می دهد مهمترین ناپیوستگی های موجود در ساختگاه سد در جناح راست دارای شیب و جهت شیب 65/345 و 80/330 درجه و در جناح چپ دارای شیب و جهت شیب 77/115 و 63/270 درجه هستند.در حدود 35 درصد درزه ها دارای طول کمتر از 7 متر و حدود 35 درصد درزه ها دارای طول بین10 تا 20 متر می باشند. همین طور حدود 30 درصد نیز دارای طول بین 20 تا 40 متر هستند. درحدود 40 درصد بازشدگی دهانه درزه ها بین 2 تا 5/2 میلیمتر می باشد و 60 درصد بین 3 تا 7 میلیمتر برآورد شده است. بر اساس آزمایش های لوژن، ساختگاه سد اغلب تا عمق 50 متر نفوذپذیری بالا داشته و از این عمق به پایین نفوذپذیری بهبود نسبی پیدا می کند. بر اساس مطالعات پتروگرافی انجام شده، سنگهای تشکیل دهنده ساختگاه سد شامل آهک و دولومیت می باشند. بررسی های آزمایشگاهی شامل آزمون های فیزیکی و مطالعات مربوط به ثابت سرعت انحلال در دو اسیدیته متفاوت می باشد. آزمایش آبگذری بر روی نمونه های تک درزه و همچنین درزه متقاطع انجام گردیده است. نتایج آزمایش های انحلال پذیری نشان می دهند که ثابت سرعت انحلال پذیری با افزایش ph کاهش می یابد. همچنین ثابت سرعت انحلال دولومیت ساختگاه در حالت استفاده از مغزه سنگی، بالاتر و در حالت استفاده از پودر آن، پایین تر از آهک می باشد. این نتایج موید این است که به علت بالا بودن میزان تخلخل دولومیت، سطح در معرض تماس دولومیت افزایش یافته و منجر به افزایش ظاهری ثابت سرعت انحلال دولومیت شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که تخلخل سنگ بکر نیز دارای نقش مهمی در برآورد ثابت سرعت انحلال می باشد.نتایج آزمایش ابگذری بر روی نمونه ها نشان داد که میزان بازشدگی درزه های سنگ دولومیت دو برابر سنگ آهک ساختگاه می باشد. همچنین افزایش بازشدگی در سنگ های با درزه متقاطع بیشتر از نمونه های تک درزه می باشد. این افزایش بازشدگی در درزه های 1 میلیمتر مشهودتر می باشد. همچنین با استفاده از نتایج آزمایش های لوژن و شاخص کیفی توده سنگ (rqd) به دست آمده از ساختگاه سد، به وسیله نرم افزار arcgis پهنه بندی شاخص کیفی توده سنگ، پهنه بندی تراوایی ساختگاه و پهنه بندی توسعه کارست در ساختگاه و جناحین سد صورت پذیرفته است. این نتایج نشان می دهند که در زیر رودخانه بیشترین توسعه کارست صورت گرفته است. همین طور در جناحین نیز توسعه کارست بیشتر در زون های سطحی مشاهده می شود. علاوه بر این در محدوده تلاقی گسلf1 و زون برشی در پایین دست ساختگاه نیز توسعه کارست شدت بیشتری گرفته است. به طور کلی در ساختگاه سد ابوالعباس با افزایش عمق شدت کارستی شدن کاهش می یابد.
طاهره صالحی مجتبی حیدری
در این پژوهش، خاک های لسی شمال ایران با مطالعه نمونه هایی از استان گلستان مورد ارزیابی قرار گرفته است.3880 کیلومتر مربع از کل منطقه 21000 کیلومتر مربعی در استان گلستان با مصالح لس هایی پوشیده شده است که منشا آنها جنوب چین می باشد. این مصالح لسی عمدتا" در سه ناحیه پراکندگی دارند. پتانسیل رمبندگی ارتباط نزدیکی با شدت بارش سالیانه و آب و هوا دارد. سه نوع اقلیم خشک، نیمه خشک و کوهستانی در استان وجود دارد. میزان بارش در شمال استان کمتر از قسمت جنوبی می باشد. نمونه های دست نخورده بلوکی جهت انجام آزمایشات تهیه شد وخصوصیات فیزیکی- مکانیکی مانند چگالی ذرات جامد خاک، درصد رطوبت اولیه، حدود آتربرگ، دانه بندی ذرات ودانسیته برجا تعیین گردید. پتانسیل رمبندگی در اثر مرطوب کردن نمونه و تحت تنش های متفاوت توسط آزمایش تحکیم منفرد اندازه-گیری شد. نتایج این آزمایشات نشان می دهد که خصوصیات خاک های لسی استان گلستان مشابه لس های سایر نقاط جهان می باشد. نتایج آزمایشات xrd و میکروسکوپ الکترونی (sem) نشان می دهد که ایلیت و کلریت کانی های رسی غالب در این مناطق می باشند. در ادامه تحلیل های رگرسیونی بر روی داده ها انجام شد و نهایتا" بهترین معادله جهت ارزیابی مقدار رمبندگی ارائه گردید. آنالیز آماری تحکیم منفرد نشان می دهد متغیرهایی که بیشترین تاثیر را بر روی ضریب رمبندگی دارند شامل درصد رطوبت، وزن واحد حجم خشک، نسبت تخلخل و میزان ذرات سیلتی و ماسه ای می-باشد. پتانسیل رمبندگی یک روند افزایشی، با کاهش درصد رطوبت و درجه اشباع نشان می دهد. علاوه بر موارد ذکر شده، ضریب رمبندگی با افزایش دانسیته، کاهش می یابد. نتایج آزمایشات نشان می دهد که ضرایب رمبندگی از شمال به جنوب استان کاهش می یابد به گونه ای که دامنه تغییرات ضرایب رمبندگی از 10/18% در مناطق شمالی به 06/1% در مناطق جنوبی می رسد. در این تحقیق توسط شبکه های عصبی، ارتباط بین پارامتر های موثر برخاک، شرایط بارگذاری و ضریب رمبندگی مورد ارزیابی قرار گرفت و 31 نوع شبکه عصبی با استفاده از داده های تجربی، جهت پیش بینی مقدار رمبندگی آموزش داده شد. مقادیر مجموع مربعات خطا در تمامی شبکه ها نشان می دهد که یک شبکه forward feed دو لایه با توابع فعال ساز tansig-purelin با 5 نورون در لایه اول بهترین شبکه جهت پیش بینی مقدار رمبندگی با پارامترهای فوق می-باشد.
مجتبی حیدری خلیل ولی پور
یکی از مهمترین مسائل در اتوماسیون سیستم های توزیع، تعیین مکان بهینه نصب انواع کلید ها مانند سکسیونر در سیستم توزیع می باشد. بدین ترتیب که کلیدهای نصب شده، مدت زمان بازیابی سیستم بعد از روی دادن خطا را کاهش داده، تعداد قطعی ها و همچنین محدوده قطعی را کوچکتر می کند و سبب بهبود در شاخص های قابلیت اطمینان می شود، بنابراین پیدا کردن بهترین مکان نصب کلیدها و تعداد بهینه آنها با در نظر گرفته هزینه های سرمایه گذاری اقتصادی و همچنین هزینه ناشی از قطعی برای مصرف کننده ها، مبحث مهم در این پایان نامه می باشد. از طرف دیگر جایابی بهینه کلیدها در یک سیستم توزیع شعاعی با در نظر گرفتن توپولوژی سیستم و پارامترهای مختلف قابلیت اطمینان و بار، جز مسائل ترکیبی و غیر دیفرانسیلی می باشد که با توجه به غیر عملی بودن روش های معمول جهت حل اینگونه مسائل، نیاز به استفاده از روش های جدیدی بهینه سازی است که از الگوریتم برداری اجتماع ذرات برای جایابی بهینه کلیدها استفاده می شود. نتاییج شبیه سازی روی سیستم های نمونه استاندارد و واقعی حاکی از کارایی مناسب روش پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم سردکردن تدریجی می باشد.
مجتبی حیدری لیلا رجبیون
چکیده تصمیم گیری در خصوص انتخاب سیستمهای اطلاعاتی بسیار پیچیده و مشکل گردیده است. برخی دلایل این پیچیدگی عبارتند از تعداد زیاد گزینه های در دسترس،اهداف چندگانه سازمانها ومحیط دائما در حال تغییرآنها. انتخاب سیستم اطلاعاتی موثربرای یک سازمان، از اهمیت حیاتی برخوردار است. در اقتصاد جدید جهانی،هیچ کسب و کاری نمی تواند بدون سیستمهای اطلاعاتی موثر به موفقیت دست یابد. بنا براین برای یک سازمان بسیار مهم است که سیستمهای اطلاعاتی مناسب را شناسائی،ارزیابی و انتخاب نماید. در این تحقیق، معیارهای مورد استفاده در تحلیل و انتخاب سیستمهای اطلاعاتی مورد بررسی قرار میگیرند. معیارهای مورد استفاده در انتخاب سیستمهای اطلاعاتی از مرور ادبیات شناسایی و دسته بندی میشوند. سپس این معیارهای شناسایی شده، از طریق پرسشنامه و با استفاده از نظرخبرگان مورد پیمایش ،به لحاظ درجه اهمیت رده بندی میشوند. در نهایت با استفاده از معیارهای مهم حاصل از تحلیل داده های پیمایش و بر اساس تئوری تحلیل سلسله مراتبی تصمیم، یک مدل انتخاب سیستمهای اطلاعاتی برای شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی ارایه میگردد. این تحقیق یک نقشه راه برای کمک به تحقیقات آتی و تسهیل گردآوری دانش مربوطه فراهم نموده وبین معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی و انتخاب سیستمهای اطلاعاتی ، هماهنگی ایجاد مینماید.
مسعود شرفی مجتبی حیدری
تونل انتقال آب نوسود به عنوان بخشی از طرح آبرسانی منطقه غرب کشور در حال اجرا می باشد. طول مسیر تونل 48 کیلومتر و در جهت شمال شرق- جنوب غرب در سه قطعه اجرا خواهد شد. مسیر قطعه1-a به طول 14 کیلومتر و قطر تمام شده 275/5 متر در 20 کیلومتری غرب شهرستان پاوه مورد مطالعه این پژوهش می-باشد. . از آنجایی که روش حفاری در قطعه مذکور، از نوع پیشروی سپری می باشد و این روش حفاری در برخورد با شرایط ناهمگون و پیچیده زمین از قبیل تناوب لایه های زمین شناسی، چین خوردگی،گسل، فشار ناشی از هجوم آب محلی دچار مشکلات متعددی خواهد شد، مطالعه و پیش بینی خطرات زمین شناسی و زمین شناسی مهندسی مسیر قطعه 1- aتونل نوسود موضوع اصلی این پژوهش می باشد. خطرات احتمالی در این مسیر، شامل هجوم آب زیرزمینی و لهیدگی زمین می باشد. به لحاظ تقسیم بندی زمین ساختی، منطقه مورد مطالعه در زون زاگرس چین-خورده-رانده واقع شده است. گسل های اصلی منطقه شامل گسل های مرهخیل، مره مران، هیرتا، زی و بله بزان می-باشد. نتایج مطالعات زمین شناسی نشان می دهد که مسیر تونل از سنگ های رسوبی از قبیل سنگ آهک و شیل عبور می کند. توده سنگ ها در مسیر تونل بر اساس ویژگی های ساختاری ، جنس لایه ها و خصوصیات مهندسی توده سنگ ها به 12 واحد تقسیم می شود. به منظور تخمین پارامترهای توده سنگ در امتداد تونل، مطالعه صحرایی بر روی سیستم های ناپیوستگی و آزمایشات آزمایشگاهی بر روی مغزه ها و رده بندی مهندسی سنگ شامل طبقه بندی rmr، q و gsi انجام شده است. مرحله نهایی مطالعات حاضر، شامل تحلیل پایداری و ارزیابی خطرات زمین شناسی واحدهای ناپایدار می باشد. روش های تجربی و تحلیلی برای بررسی پایداری تونل مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از روش های تحلیلی، شدت لهیدگی و فشار ناشی از لهیدگی در طول مسیر تونل مورد ارزیابی قرارگرفته است و محلهایی که بیشترین پتانسیل لهیدگی دارند تعیین شده است. با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) و تلفیق شواهد زمین شناسی، مناطق مستعد هجوم آب به درون تونل شناسایی شده است. از نتیجه این مطالعات مشخص گردید که احتمال برخورد به زون های آبدار در دره های هیرتا، زی و بله بزان زیاد می باشد.
ذبیح الله گودرزی مجتبی حیدری
در احداث سازه های هیدرولیکی، خاک های واگرا به صورت جدی می توانند مسئله ساز باشند. هدف اصلی این تحقیق تهیه نقشه خطر خاک های واگرا در استان لرستان است. معمولاً چهار دسته از آزمایش های آزمایشگاهی برای شناسایی خاک های رسی واگرا استفاده می شوند. این آزمایش ها شامل آزمایش کرامب، آزمایش هیدرومتری مضاعف، آزمایش پین هول و آزمایش نمک های محلول در آب منفذی بین ذرات خاک می باشند. نتایج این آزمایش ها نشان می دهند که آزمایش هیدرومتری مضاعف و آزمایش آنالیز شیمیایی عصاره اشباع خاک، برای شناسایی خاک های واگرا خیلی محافظه کارانه است. آزمایش پین هول یک معیار مناسب برای ارزیابی پتانسیل واگرایی خاک می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازند گچساران، خاک رس واگرا تولید می کند، که علت آن تجزیه شیمیایی سدیم موجود در سازند می باشد. خاک های واگرا ممکن است در اثر بارندگی ساختار بریده بریده از خود نشان دهند. وجود ساختار بریده بریده و فرسایش شیاری یک شاخص مناسب برای شناسایی صحرایی خاک های با واگرایی متوسط و بالا هستند. نتایج آزمایش پراش اشعه ایکس نشان می دهد که خاک-های رسی واگرا حاوی کانی مونت موریونیت سدیم دار می باشند. در این تحقیق، موقعیت مکانی و گسترش خاک های واگرا در استان لرستان بررسی و نقشه خطر خاک های واگرا با بکار گیری روش های gis، تهیه گردیده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده وجود چهار زون به شرح ذیل است: زون فاقد حساسیت که غیر واگراست، زون با حساسیت کم، که دارای خطر واگرایی کم می باشد، زون باحساسیت متوسط با خطر واگرایی متوسط و زون با حساسیت بالا که دارای خطر واگرایی شدید می باشد. براساس نتایج بدست آمده، بخشی از مناطق جنوب غرب و غرب استان لرستان در محدوده زون با ریسک بالا قرار دارد. در این زون آب وهوای منطقه نیمه خشک بوده و سازند گچسارن گسترش دارد.
فاطمه ناصری مجتبی حیدری
هوازدگی از جمله پدیده های تابع زمان است که بر روی خواص فیزیکی - مکانیکی سنگ ها اثر می گذارد. در این پژوهش، بر مبنای تغییرات خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیائی سنگ های گرانیتوئیدی ملایر، سنگ های با درجات متفاوت هوازدگی از یکدیگر تفکیک شده اند. با انجام پیمایش صحرائی و بر اساس طبقه بندی های توصیفی درجه هوازدگی، نمونه برداری های غیر سیستماتیک از سنگ های گرانیت یونس و گرانودیوریت سامن انجام شده است. با استفاده از آنالیز شیمیائی xrf و آنالیز مودال، شاخص های شیمیائی و پتروگرافی برای تفکیک سنگ های با درجات متفاوت هوازدگی تعیین شده اند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شاخص های شیمیائی همبستگی مناسبی با درجات هوازدگی بدست نمی دهند. خواص فیزیکی و مکانیکی شامل دانسیته خشک و اشباع، جذب سریع آب، جرم ویژه، درصد آب محتوی و تخلخل، مقاومت فشاری تک محوری، مدول الاستیسیته، دوام سایشی، مقاومت کششی برزیلین، سرعت موج صوتی، ذوب و انجماد و چکش اشمیت بر مبنای آزمایش های استاندارد انجام شده اند. نتایج آنالیز رگرسیون ساده و چند متغیره نشان دهنده انطباق بسیار مناسب شاخص های فیزیکی و مکانیکی با درجات متفاوت هوازدگی است. با توجه به اقلیم منطقه و فراهم نبودن آب و هوای گرم و مرطوب، فرایندهای هوازدگی شیمیائی در منطقه به صورت ضعیف عمل کرده اند. اما با توجه به قرار گرفتن منطقه مورد مطالعه در زون تکتونیکی سنندج - سیرجان و گسترش عوارض تکتونیکی مانند درزه ها، شکستگی ها و همچنین تغییرات درجه حرارت شبانه روز و دوره یخبندان 6 ماهه در منطقه، به نظر می رسد فرایندهای هوازدگی فیزیکی - مکانیکی غالب بوده است. لذا شاخص های فیزیکی و مکانیکی در مقایسه با شاخص شیمیائی، پاسخ مناسب تری داده اند. از بین شاخص های فیزیکی و مکانیکی، شاخص های جذب سریع آب، سرعت موج صوتی، مقاومت کششی برزیلین و پارامتر افت مقاومت برای تعیین درجه هوازدگی سنگ های گرانیتوئیدی به دلیل ضریب همبستگی بیشتر و همچنین امکان انجام سریع و کم هزینه، مناسب تر هستند. بر مبنای داده های حاصل از مطالعه حاضر، سعی شده است تا طبقه بندی جدیدی جهت هوازدگی سنگ های گرانیتوئیدی ارائه شود.
احسان بازوند غلامرضا خانلری
به طور کلی یکی از ویژگی های مهم سنگ ها، تغییر رفتار آن ها در طول زمان می باشد. در این پژوهش، فرآیند هوازدگی سنگ های دیوریتی توده باتولیتی الوند به صورت کمی و با استفاده از شاخص های مهندسی، شیمیایی و پتروگرافی ارزیابی شده و همچنین ارتباط بین خواص فیزیکی و مکانیکی این سنگ ها مطالعه شده است. با بررسی روند تغییرات خواص شیمیایی، فیزیکی و مکانیکی دیوریت های الوند درنتیجه فرآیند هوازدگی، درجات هوازدگی در این سنگ ها تشخیص داده شده است. با استفاده از روش های توصیفی، نمونه های با درجات مختلف هوازدگی از سنگ های دیوریتی منطقه الوند انتخاب و به آزمایشگاه انتقال داده شده است. در آزمایشگاه، آزمایش های تعیین خصوصیات فیزیکی شامل تخلخل، چگالی خشک و اشباع، شاخص جذب سریع، سرعت سیر موج فشاری خشک و اشباع و شاخص دوام فرانکلین و آزمایش های مکانیکی شامل مقاومت تراکمی تک محوری، آزمون بار نقطه ای و برزیلی و همچنین آزمون های بلند مدت ذوب و انجماد و سلامت سنگ (سولفات سدیم و منیزیم) بر روی نمونه های مورد آزمایش انجام شده است. نتایج نشان می دهند که تخلخل، شاخص جذب سریع و سرعت سیر موج خشک و اشباع، از پارامترهایی هستند که تغییرات هوازدگی را بهتر منعکس می کنند. همچنین با استفاده از نتایج آنالیز xrf نمونه های مختلف، شاخص های شیمیایی، برای ارزیابی هوازدگی دیوریت ها، تعیین شده اند.
بهمن ساعدی مجتبی حیدری
سنگ نبشته داریوش به عنوان یکی از قدیمی ترین سندهای تاریخ و تمدن ایران، بر روی سنگ آهک های بیستون در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه نقش بسته است. قرارگیری سنگ آهک های بیستون در پهنه برخوردی زاگرس موجب گسترش شکستگی در این سنگ ها شده است. مطالعات درزه برداری نشان داد که شبکه درزه ها به عنوان مسیرهای هدایت آب باران به سمت کتیبه، نقش اساسی در انحلال و زوال پذیری سنگ های کتیبه دارند. همچنین تراکم درزه ها موجب توسعه کارست به صورت اشکال کارستی مانند کارن، حفرات انحلالی و چشمه های کارستی در منطقه شده است. جهت برآورد تأثیر عوامل هوازدگی بر سنگ های منطقه، آزمایش های تر و خشک شدن، سرد و گرم شدن، ذوب و انجماد و انحلال بر روی سنگ های مورد مطالعه انجام شد. نتایج آزمایش تر و خشک شدن نشان داد، که با افزایش اسیدیته، دوام پذیری و مقاومت کششی نمونه ها کاهش پیدا می کند. همچنین، نتایج آزمایش ذوب و انجماد و سرد و گرم شدن حاکی از ضعیف شدن خصوصیات نمونه ها نسبت به سنگ بکر است. به علاوه، نتایج 20 چرخه آزمایش سلامت سنگ نشان داد، که بیشترین افت وزنی برای محلول های سولفات سدیم و منیزیم به ترتیب برابر با 4 و 17 درصد بوده و نشان از اثرتخریبی بیشتر سولفات منیزیم دارد. همچنین، نتایج آزمایش انحلال، پتانسیل انحلال پذیری بالای سنگ های منطقه را نشان می دهد، که می تواند بیشترین تأثیر را در تخریب کتیبه داشته باشد.
علی اکبر مومنی غلامرضا خانلری
چکیده: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی رفتار تابع زمان سنگ های گرانیتوئیدی الوند از منظر هوازدگی و خستگی می باشد. به منظور ارزیابی تاثیر هوازدگی بر روی این سنگ ها، از هرتیپ سنگی، نمونه هایی با 5 درجه هوازدگی تهیه شده و خصوصیات فیزیکی و مکانیکی آنها تعیین گردیدند. همچنین مطالعات پتروگرافی و آنالیزهای xrd و xrf بر روی درجات مختلف هوازدگی انجام گردید. در نهایت تاثیر هوازدگی از منظر شاخص های هوازدگی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی تاثیر هوازدگی فیزیکی بر روی این سنگ ها، آزمون سرد و گرم شدن (600 چرخه)، آزمون ذوب و انجماد (300 چرخه) و آزمون سلامت سنگ (90چرخه) انجام گردیده است. به منظور تخمین زوال پذیری کتیبه گنج نامه، تعداد چهار کتیبه آماده شده و تحت چرخه های سرد و گرم شدن (600 چرخه)، ذوب و انجماد (300 چرخه)، سولفات منیزیم (60 چرخه) و باران اسیدی تا یک سال قرار گرفتند. آزمون های خستگی روی این سنگ ها تحت بیشینه بار، دامنه بار و فرکانس بارگذاری متفاوت انجام گردید. بعلاوه آزمون های خستگی استفاده شده، در هر دو شرایط بارگذاری نیرو کنترل و جابجایی کنترل انجام گردیدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان شاخص های هوازدگی، شاخص های مهندسی و پتروگرافی تطابق خوبی با فرآیند هوازدگی داشته اند. این در حالی است که همخوانی مناسبی بین شاخص های شیمیایی و درجات هوازدگی مشاهده نگردیده است. بر اساس داده های به دست آمده از این پژوهش، چهار طبقه بندی هوازدگی ارائه گردیده که همخوانی خوبی با نتایج تحقیقات دیگر محققین دارند. به خاطر مقاومت زیاد سنگ های مورد مطالعه، اثر هوازدگی ناشی از فرآیند سرد و گرم شدن و ذوب و انجماد قابل چشم پوشی است. نتایج آزمون سلامت سنگ نشان می دهد که هوازدگی نمک، مونزوگرانیت ها را بیش از تونالیت ها و هولولوکوگرانودیوریت ها، تحت تاثیر قرار داده است. اثر تخریبی محلول سولفات منیزیم بر روی افت وزنی سنگ دانه ها بیش از سولفات سدیم ارزیابی گردیده است. این در شرایطی است که اثر تخریبی محلول سولفات سدیم در افت خصوصیات مهندسی این سنگ ها بیشتر از محلول سولفات منیزیم ارزیابی گردیده است. شبیه سازی رفتار کتیبه گنج نامه در برابر فرآیندهای هوازدگی نشان می دهد که اثرات تخریبی محلول سولفات به مراتب بیشتر از دیگر فرآیند های هوازدگی بوده است. آسیب انباشتی خستگی یک فرآیند سه مرحله ای را نشان می دهد که در اثر اعمال چرخه های بارگذاری و وقوع ریزترک در سنگ، ایجاد می شود. بعلاوه، مقایسه تغییرات کرنش جانبی و محوری نشان می دهد که کرنش جانبی آسیب پذیری بیشتری داشته و عمده ترک های ایجاد شده، در راستای محور بارگذاری می باشند. رفتار خستگی مونزوگرانیت ها نشان می دهد که با کاهش بیشینه بار و افزایش فرکانس بارگذاری، عمر خستگی این تیپ از سنگ به ترتیب، به صورت توانی و نمایی افزایش می یابد.
حمید فرهادی مجتبی حیدری
چکیده: یکی از ویژگی های مهم سنگ ها، تغییر رفتار آن ها در گذر زمان است. در این پژوهش، فرآیند هوازدگی سنگ های گرانیتوئیدی توده باتولیتی قروه به صورت کمی و با استفاده از شاخص های فیزیکی، مکانیکی، شیمیایی و پتروگرافی ارزیابی گردیده و همچنین ارتباط بین خواص فیزیکی و مکانیکی این سنگ ها مطالعه شده است. با بررسی روند تغییرات خواص شیمیایی، فیزیکی و مکانیکی گرانیت های قروه درنتیجه فرآیند هوازدگی، درجات هوازدگی در این سنگ ها تشخیص داده شده است. با استفاده از روش های توصیفی، نمونه های با درجات مختلف هوازدگی از سنگ های گرانیتی منطقه قروه انتخاب و به آزمایشگاه منتقل شده اند. در آزمایشگاه، آزمایش های تعیین ویژگی های فیزیکی شامل تخلخل، چگالی خشک و اشباع، شاخص جذب سریع، سرعت سیر موج فشاری خشک و اشباع و شاخص دوام فرانکلین و آزمایش های مکانیکی شامل مقاومت فشاری تک محوری، آزمون بار نقطه ای و برزیلی و همچنین آزمون های بلند مدت انجماد و ذوب و هوازدگی نمک بر روی نمونه های مورد آزمایش انجام شده است. نتایج نشان می دهند که شاخص های فیزیکی و مکانیکی، درجات هوازدگی را بهتر نشان می-دهند. همچنین با استفاده از نتایج آنالیز xrf نمونه های مختلف، شاخص های شیمیایی مخصوصی، برای ارزیابی هوازدگی گرانیت ها، تعیین شده اند.
رضا آزادی قطار محمد حسین قبادی
خاک های باقی مانده به طور معمول در اثر فرآیند هوازدگی سنگ بستر تشکیل شده و بر روی آن قرار می گیرند و بسیاری از ویژگی های کانی شناسی سنگ مادر را حفظ می کنند. این خاک ها در بسیاری از نقاط جهان یافت می شوند و به طور گسترده به عنوان مصالح ساختمانی مورد استفاده هستند. در این پژوهش، جهت تعیین خصوصیات زمین شناسی مهندسی خاک های باقی مانده جنوب همدان، چهار ایستگاه (شهرستانه، فقیره، محل سد اکباتان و حیدره) مشخص و در مجموع از 14 نقطه برداشت نمونه انجام شد. بر اساس نتایج آزمایش دانه بندی نمونه ها در رده های cl، sc و sm قرار می گیرند. خصوصیات فیزیکی و مکانیکی نمونه ها با انجام آزمایش های تعیین درصد رطوبت، دانه بندی، هیدرومتری، تعیین ph، کلسیمتری، حدود آتربرگ، تعیین gs، تراکم استاندارد، برش مستقیم، مقاومت فشاری تک محوری، تحکیم و نسبت باربری کالیفرنیا (cbr) معین گردید. جهت تعیین مناسب بودن خاک ها به عنوان منابع قرضه در سدسازی و راه سازی از استانداردهای موجود استفاده شد و خصوصیات ژئوتکنیکی نمونه ها جهت استفاده در بخش های هسته، فیلتر (زهکش) و پوسته سد خاکی و در بخش های اساس، زیر اساس و روسازی راه مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس بازدیدهای صحرایی انجام شده از محل ایستگاه های مورد مطالعه ضخامت خاک های باقی مانده در ایستگاه های فقیره و حیدره در مقایسه با ایستگاه های شهرستانه و سد اکباتان بیشتر بوده که این به علت تفاوت درسنگ شناسی، مورفولوژی و توپوگرافی حاکم بر منطقه بوده است. با توجه به گستردگی و ضخامت این خاک ها و همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از آزمایش های مختلف، نمونه های مورد مطالعه برای استفاده در ساخت سدهای خاکی و بخش های روسازی و زیراساس راه مناسب می باشند.
هیرش تابا مجتبی حیدری
به منظور شناخت ارتباط بین ویژگی های مهندسی (فیزیکی و مکانیکی) و سنگ شناسی (خواص بافتی و ترکیب کانی شناسی) 26 بلوک سنگی از ماسه سنگ های با سن ، ژوراسیک، الیگو- میوسن و میوسن- پلیوسن واقع در استان های همدان و قزوین جمع آوری شد و در این راستا از3 منطقه (آوج، روستای تجرک و تپه مصلی) نمونه برداری صورت گرفت. سپس با انتقال نمونه ها به آزمایشگاه زمین شناسی مهندسی دانشگاه بوعلی سینا، آزمون های آزمایشگاهی شامل مطالعات سنگ شناسی، تعیین ویژگی های فیزیکی (وزن واحد حجم، تخلخل، نسبت تخلخل، وزن مخصوص بخش جامد و درصد جذب آب)، ویژگی های مکانیکی (مقاومت فشاری تک محوری، کشش برزیلی و شاخص بار نقطه ای) و ویژگی های دینامیکی (تعیین سرعت عبور موج فشاری) می باشند. با انجام مطالعات سنگ شناسی مشخص شد که قسمت عمده ماسه سنگ های منطقه تپه مصلی از کوارتز تشکیل شده اند و به لحاظ نام گذاری طبق طبقه بندی فولک در رده های ساب آرکوز و ساب لیت آرنایت قرار می گیرند. ماسه سنگ های مناطق آوج و تجرک عمدتاً از خرده سنگ تشکیل شده اند و در رده لیت آرنایت قرار می گیرند. با توجه به رده بندی آنون، ماسه سنگ های مناطق مورد مطالعه در رده سنگ های با وزن واحد حجم متوسط تا بالا و همین طور تخلخل متوسط تا پایین قرار می گیرند. همه ماسه سنگ های مورد مطالعه در حالت خشک دارای مقاومت فشاری تک محوری متوسط و نسبت مدولی پایین تا متوسط هستند به طوری که طبق رده بندی دیر و میلر، در رده های cl و dm قرار می گیرند. با توجه به شاخص بار نقطه ای خشک و رده بندی دیر، ماسه سنگ های مناطق مورد مطالعه در رده مقاومتی بالا قرار می گیرند. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره خطی ترکیب کانی شناسی و ویژگی های بافتی هر دو بر خواص فیزیکی و مکانیکی ماسه سنگ ها اثر گذارند اما میزان اثر ویژگی های بافتی تأثیر بیشتری را دارد.
مجتبی حیدری علی یزدیان ورجانی
یکی از راه های موثر کاهش هزینه مبدل های الکترونیک قدرت، کاهش تعداد کلید های فعال آن ها می باشد. به مبدل هایی که تعداد کلید های آن ها نسبت به مبدل های دیگر کاهش پیدا کرده است مبدل های کلید کاهش یافته می گویند. کاهش تعداد کلید ها علاوه بر کاهش هزینه سیستم الکترونیک قدرت، موجب کاهش حجم و وزن و افزایش قابلیت اطمینان آن نیز می گردد. مبدل های کلید کاهش یافته را می توان در حالت کلی به دو دسته مبدل های تک پایانه و چند پایانه تقسیم کرد. مبدل سه فاز چهار کلیده b4 یکی از مبدل های کلیدکاهش یافته تک پایانه است که به عنوان یک جایگزین عملی برای مبدل سه فاز شش کلیده b6 پیشنهاد شده است. همچنین مبدل نه کلیده و مبدل پنج بازویی دو نوع از مبدل های کلید کاهش یافته دوپایانه ac می باشند که می توانند جایگزینی برای استفاده از دو مبدل مجزای b6 باشند. مبدل نه کلیده برای کنترل مستقل دو پایانه سه فاز تنها از 9 کلید فعال استفاده می کند که نسبت به استفاده از دو مبدل b6، تعداد کلیدهای آن 33 درصد کاهش یافته است. این کاهش تاثیر قابل توجهی در حجم و وزن سیستم خواهد داشت و در مواردی می تواند به کاهش هزینه سیستم الکترونیک قدرت نیز منجر شود. در این رساله به منظور کاهش بیشتر تعداد کلید های فعال مبدل نه کلیده، یک مبدل دو پایانه ای جدید پیشنهاد می شود که برای کنترل دو پایانه ac سه فاز، تنها از شش کلید فعال استفاده می کند. تعداد کلید های این مبدل پیشنهادی که در این رساله مبدل dtssc نامیده می شود در مقایسه با مبدل نه کلیده 33 درصد کاهش یافته است. مبدل dtssc پیشنهادی کمترین تعداد کلید های فعال را درمیان تمام مبدل هایی که تاکنون برای کنترل مستقل دو پایانه ac سه فاز پیشنهاد شده اند دارا می باشد. با توجه به کاهش تعداد کلید ها در مبدل جدید، تعداد مدارهای کنترلی و مدارهای درایو کلید ها نیز کاهش یافته که این موضوع منجر به کاهش هزینه، حجم و وزن و همچنین افزایش قابلیت اطمینان سیستم الکترونیک قدرت به خصوص در کاربردهای با توان متوسط و پایین می شود. معرفی مبدل شش کلیده دو پایانه ای جدید، مدل سازی و ارائه روش های جدید کلیدزنی آن و استفاده از آن در سیستم های مختلف به منظور کنترل مستقل دو پایانه سه فاز ac و مقایسه آن با سیستم های مرسوم قبل، زمینه اصلی تحقیقاتی این رساله می باشد. با توجه به ساختار جدید مبدل پیشنهادی، روابط ریاضی حاکم و مدل سیگنال بزرگ مبدل به منظور مدل سازی آن استخراج شده است. همچنین بر اساس روابط حاکم بر مبدل پیشنهادی، روش کلیدزنی pwm و روش svm جدیدی برای آن ارائه شده است. در مواقعی که ولتاژ پایانه dc تغییرات زیادی دارد (پایانه dc می تواند از یک منبع انرژی تجدیدپذیر تغذیه شود و در محدوده وسیعی تغییر کند)، به منظور تثبیت ولتاژهای ac خروجی مبدل پیشنهادی، در این رساله چندین مبدل باک-بوست جدید ارائه می شود. این مبدل ها از ترکیب بعضی از مبدل های افزاینده ولتاژ با مبدل شش کلیده پیشنهادی و همچنین انجام اصلاحاتی در ساختار مبدل بوست، به دست آمده است. همچنین استفاده از مبدل پیشنهادی به منظور تغذیه مستقل دو بار سه فاز و تبدیل ac/ac سه فاز به سه فاز نیز پیشنهاد و مورد بررسی قرار می گیرد.
مجتبی حیدری آزاده ملک زاده شفارودی
کانسار سنگ آهن سنگان خواف در فاصله 300 کیلومتری جنوب شرقی مشهد واقع شده است. محدوده مورد مطالعه در بخش آنومالی غربی معدن سنگان (á) قرار گرفته است. بر اساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی واحدهای تفکیک شده در بخش سطحی و زیرسطحی شامل واحدهای رسوبی، آتشفشانی، توده-های نفوذی عمیق تا نیمه عمیق که قدیمی تر از کانی سازی هستند و از لحاظ ترکیب در محدوده دیوریت تا سینوگرانیت قرار می گیرند، واحدهای منشا که ترکیب سینیتی دارند، واحد اسکارنی و کانی سازی مگنتیت می باشند. بافت غالب توده ها پورفیری است و بافت های هیپیدومورف گرانولار، گرافیکی و میرمکیتی نیز حضور دارند. توده های منشا در مجاورت زون اسکارنی دما بالا قرار گرفته و شواهد اندواسکارن به ضخامت 5/0 متر قابل مشاهده است. تاثیر سیال کانه دار بر روی توده های موجود موجب تشکیل آلتراسیون های نوع کربناتی، پروپلیتیک، آرژیلیک، سیلیسی و سرسیتیک شده است.زون اسکارنی به دو بخش دما بالا و دما پایین تقسیم می شود. گارنت اسکارن شاخص دما بالا بوده و در محدوده وسیعی از سطح تا عمق گسترش دارد. گارنت نوع آندرادیت، پیروکسن نوع کلینوفروسیلیت و جوهانسنیت، ولاستونیت و کلسیت این مجموعه را همراهی می-کنند. حضور گارنت در دو حالت همسانگرد و ناهمسانگرد و تغییر در اندازه دانه های تشکیل شده احتمالا نشان دهنده دو مرحله اسکارنی شدن در بخش پیش رونده است که مرحله اول منطبق بر زمان جایگیری توده نفوذی و مرحله دوم همزمان با تکامل سیالات هیدروترمال و نفوذ آنها به درون سنگ درونگیر آغاز شده است. گارنت های تشکیل شده در مرحله اخیر دانه درشت تر از زیرمرحله قبلی می باشد. مرحله پس رونده با میزان ورود آب های جوی و کاهش دما دنبال می شود. در منطقه تپه قرمز فراوان ترین کانی های تشکیل شده در این مرحله کانی های گروه آمفیبول هستند. این مجموعه مینرالی از آلتراسیون کانی های کالک سیلیکاته بی آب تشکیل شده در مراحل قبل تشکیل شده اند. انتهایی ترین عضو این مرحله کلریت است. در این مرحله کالک-سیلیکات های آب دار و بدون آب تشکیل شده در مراحل قبلی اسکارن زایی، توسط سیالات دما پایین متحمل دگرسانی شده و مجموعه کلریت، کلسیت و کوارتز را تشکیل داده اند. بر اساس همیافتی کانی های موجود و دیاگرام پایداری کانی های اسکارنی دمای تشکیل زون اسکارنی دما بالا بیش از 500 درجه سانتی گراد است. اسکارن تشکیل شده در این مرحله مجاورتی و کلسیم دار است.مهم ترین و فراوان ترین کانی فلزی موجود در بخش سطحی و زیرسطحی منطقه تپه قرمز مگنتیت است. مگنتیت حدود 15 درصد بخش سطحی و بیش از 30 درصد گمانه های مطالعه شده زیرسطحی از مجموع 1647 متر با عیار 23/52 درصد را به خود اختصاص می دهد.کانی سازی سولفیدی در نسل های مختلف همزمان با کانی سازی اصلی و بعد از آن تشکیل شده اند و شامل پیریت، کالکوپیریت و پیروتیت اند. میزان متوسط گوگرد در گمانه های مطالعه شده معادل 319/1 درصد می باشد. مطالعات مغناطیس سنجی در محدوده ی مورد مطالعه آنومالی های مغناطیسی بزرگی را نشان می دهد. به منظور آماده سازی نقشه ها از فیلترهای حذف نویز و تابع درجه اول جهت حذف اثرات ناحیه-ای استفاده گردید. شدت میدان مغناطیسی دو قطبی ها در بخش مرکزی تا جنوبی به بیشترین میزان خود می رسد. لازم به ذکر است محدوده ی زیر پوشش آنومالی های مغناطیسی انطباق کاملی با زون گارنت اسکارن در منطقه دارد. فیلتر مشتق اول قائم تطابق خوبی با نقشه زمین شناسی منطقه به منظور آنومالی های سطحی مگنتیت دارد. در نقشه های فراسو اثر آنومالی های کوچک بخش جنوبی در عمق 40 متری و آنومالی های بخش شمالی در اعماق بیشتر از 80 متری تضعیف شده اند. آنومالی بخش مرکزی که مهم ترین آنومالی نیز می باشد همچنان باقی مانده و اثر آن با افزایش عمق از سمت شمال کاسته شده و در بخش مرکزی تا جنوبی ادامه دارد. اختلاف بین دو قطب مغناطیسی در عمق 200 متر به بیش از 6000 گاما می رسد. بنابراین اثرات آنومالی های مغناطیسی در بخش مرکزی تا این عمق می تواند ادامه داشته باشد. شدت بالای آنومالی مغناطیسی در گمانه tp-18 به دلیل حضور کانی سازی در عمق کم برای این گمانه است. ضمن آنکه پروفیل ها و نقشه های مغناطیسی و شرایط زمین شناسی ادامه کانی سازی در عمقی بیشتر از عمق حفر شده برای این گمانه را تایید می کنند. گمانه ی tp-20 از لحاظ پارامترهای حفاری و شدت میدان مشابه گمانه های tp-17 و tp-5 است. اما این گمانه در نزدیکی مرز توده حاوی کانی سازی قرار گرفته است لذا ضخامت زون مگنتیتی در آن کمتر است. در صورتیکه این گمانه در راستای جنوب با شیب تقریبی 80 درجه حفاری می شد می-توانست ضخامت بیشتری داشته باشد. دو گمانه tp-24 و bh-55 در نقشه های گرادیان افقی و عمودی دقیقا در مرز توده ی کانی سازی قرار گرفته اند. گمانه tp-24 می بایستی در راستای شرق و گمانه bh-55 در راستای جنوب حفاری می شده است. تطابق پروفیل شمالی- جنوبی در نقشه برگردان به قطب که از گمانه های شماره 17، 18 و 20 می گذرد با ویژگیهای کانی سازی در این گمانه ها نشان دهنده ی عمق بیشتر کانی سازی و یا ضخامت بیشتر در بخش سطحی از گمانه ی tp-18 با یک کاهش تدریجی به طرف گمانه یtp-17 است. بنابراین در فاصله ی 40 متری جنوبی گمانه ی tp-18 می توان بیشترین احتمال حضور کانی سازی را داد.
مجتبی حیدری علی یزدیان ورجانی
رویت¬پذیری مکان خطا بدین صورت تعریف می¬گردد که در صورت رخداد خطا در شبکه، آن خطا می-تواند با استفاده از تجهیزات پیشرفته اندازه¬گیری دیجیتال همانند pmu ها، با دقت بالایی مکان یابی گردد. یکی از دلایل مهم پایین بودن شاخص¬های قابلیت اطمینان در شبکه¬های توزیع به عنوان گسترده¬ترین و مهمترین بخش سیستم قدرت، طولانی بودن زمان مکان یابی خطا در این شبکه¬هاست که با حضور رو به رشد منابع تولید پراکنده، بر پیچیدگی مشکل افزوده شده است. یکی از روش¬های مکان یابی خطای ارائه شده، روش مبتنی بر اندازه¬گیری میزان افت ولتاژ ناشی از رخداد خطا در شبکه¬های توزیع است که در این پایان نامه با لحاظ نمودن منابع تولید پراکنده بهبود یافته است. از آنجایی که به دلیل گستردگی شبکه توزیع و هزینه نصب pmu ها امکان نصب آن¬ها در همه باس-های شبکه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست در این پایان نامه با استفاده از ترکیب الگوریتم جایابی بهینه انبوه ذرات باینری (bpso) و الگوریتم مکان یابی خطای مبتنی بر اندازه¬گیری افت ولتاژ ناشی از رخداد خطا، روشی جهت پیدا کردن تعداد و مکان بهینه نصب pmu ها با هدف رویت¬پذیری کامل مکان خطا در شبکه¬های توزیع با حضور منابع تولید پراکنده پیشنهاد شده است. روش پیشنهادی بر روی شبکه¬های توزیع تست 6 باسه و 32 باسه، در شرایط مختلف و با حضور منابع تولید پراکنده اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده نشان می¬دهد که با تعداد بهینه pmu، شبکه از لحاظ مکان خطا به صورت کامل رویت پذیر است.
مجتبی حیدری فهیمه معرفت
while performance-based language assessment has led to an increased authenticity and content validity in the practice of writing assessment, the reliability of ratings has become a major issue. research findings have shown different reactions by native english speaker (nes) and non-native english speaker (nns) teachers to students’ writings. the focus of this study is on investigating whether iranian raters differ from nes raters in their severity when they rate students essays. also, existence of any bias in both groups toward a certain feature of writing is investigated. multi-faceted rasch measurement results showed that iranian raters are significantly more severe than nes raters in rating iranian students writings. also, no significant bias was found in iranian or nes raters toward a certain feature of writing. the results of a survey consisted of likert-type questions also revealed a significant difference between iranian and nes raters in their perceptions of the difficulty of rating organization and grammar. in addition, significant differences were found between the two groups of raters in their perception of the importance of rating content, organization and grammar criteria. the findings implied that rater training sessions should aim at decreasing the overall severity of iranian raters, and deemphasizing the role of grammar while emphasizing the role of inter-sentential discourse features.
مجتبی حیدری عباسعلی رستمی نسب
پژوهش حاضر کوششی در جهت بررسی وصیت نامه های شهدای استان کرمان و استخراج توصیه های تربیتی آنها و تطبیق آنها با آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد. به بیان دقیق تر هدف کلی تحقیق مقایسه توصیه های تربیتی شهداء به والدین و فرزندان در وصیت نامه خود با آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) است.با توجه به ماهیت و هدف مطالعه تحقیق از روش تحلیل محتوا می باشد زیرا ما در این تحقیق همان طور که گفته شد در پی تحلیل و بررسی دست نوشته شهداء هستم که آیا با آیات و روایات تطابق دارند یا خیر. و به لحاظ جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای می باشد.جامعه آماری تحقیق،وصیت نامه شهداء استان کرمان،که در آنها به والدین و فرزندانشان توصیه تربیتی کرده اند.نتیجه تحقیق بدین شرح است،در وصیت نامه شهداء بطور مشخص و مستقیم به شناخت خداوندو عبادت و اخلاص برای خداوند اشاره شده که این نتیجه تربیت یافتگی و درس آموختگی در مکتب قرآن و اهل بیت(ع) می باشد،زیرا در قرآن و روایات معصومین(ع) نیز به این نکته اشاره شده است. توصیه های تربیتی شهداء به والدین و فرزندان شان با آیات قرآن و روایات معصومین (ع) تطابق دارد و بر گرفته از قرآن و روایات هستند.
فائزه اشرف الکتابی مهدی کریمی زند
بخش کشاورزی و فعالیت های مربوط به آن دارای ویژگی های خاصی است که آن را به شدت در معرض خطر و آسیب های متعدد و پیش بینی ناپذیر و در نتیجه خسارات و مشکلات عدیده قرار می دهد. بیمه کشاورزی سازوکاری مالی به شمار می آید که هدف آن حداقل کردن بی ثباتی ناشی از خسارات حاصل از عوامل گوناگون و نامشخص در بخش کشاورزی و تقسیم ریسک است.این پژوهش با هدف شناخت علل عدم استقبال کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی با روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوار و آزمون همبستگی اسپیرمن انجام شد. جامعه آماری،کشاورزان استان تهران هستند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج آزمون های آماری نشان داد که میزان حق بیمه ،ارائه خدمات مطلوب صندوق های بیمه کشاورزی و تبلیغات،رابطه مستقیم با استقبال کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی داشته است.شاخص هایی نظیر سن،سابقه و تحصیلات تاثیری در استقبال کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی نداشته است. همچنین کشاورزان تمایلی به پرداخت حق بیمه بیشتر درازای دریافت غرامت بیشتر ندارند.میزان اطلاع رسانی صندوق بیمه در خصوص اهداف و سودمندی های بیمه کردن محصولات کشاورزی و شرکت در کلاسهای ترویجی،ارتباظ معنی داری با استقبال کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی ندارد.
مجتبی حیدری اکبر قاضی فرد
چکیده ندارد.
مجتبی حیدری نبی بنازاده
چکیده ندارد.
طیبه نظری غلامرضا خانلری
چکیده ندارد.
علی شفیعی مجتبی حیدری
در این پژوهش یک طبقه بندی جدید بر اساس نتایج به دست آمده از معیار پیشنهادی و نتایج آزمایش تحکیم مضاعف اصلاح شده ارائه شده است و بر اساس آن خاکها از نظر پتانسیل رمبندگی به 4 دسته طبقه بندی شده اند .بطوریکه خاک دارای نسبت رطوبت کمتر از 1/. به عنوان خاک شدیدا رمبنده ، خاک دارای نسبت رطوبت بیش از 85/.خاک غیر رمبنده ، مقادیر بین 1/. تا 5/. بعنوان خاک با پتانسیل رمبندگی متوسط و مقادیر بین 5/. و 85/. بعنوان خاک با پتانسیل رمبندگی پایین شناخته می شود .