نام پژوهشگر: علیاکبر سامخانیانی
محمدرضا صبوری خراسانی محمد بهنام فر
دیوان کبیر شمس، از بهترین نمونه های غزلیات عارفانه و عاشقانه ی ایران زمین است که از زبان شاعرانه ی مولانا جلال الدین بلخی سروده شده است. در این پژوهش به بررسی انواع مولفه های ادبی و اندیشه ای سبک پست مدرن در اشعار و اندیشه ی مولانا که تا حدودی تشابه میان این دو وجود دارد، پرداخته شده است. بررسی تفاوت و تشابه میان زبان و افکار مولوی با اندیشه های سبک ادبی پست مدرن، از موضوعات عمده ی این پژوهش است. بررسی های انجام شده حاکی از این است که اگرچه فاصله ی قرن مولانا و قرن حاضر -که زمان ظهور پست مدرنیسم است- بسیار زیاد و اینکه مولوی شاعری پست مدرن باشد بسیار بعید است؛ اما با توجه به اینکه اندیشه ها و سخنان و اشعار مولانا فراتر از زمان و زمانه ی خویش است و سبک سرایش اشعار وی سبکی خاص و منحصربه فرد می باشد؛ می توان تشابهاتی از مشخصه های ادبیات پست مدرن را در اشعار او مشاهده کرد. مشخصه هایی که در عین تشابه ظاهری، در علل شکل گیری و هدف با یکدیگر تفاوت هایی دارند.
عیسی دوست زاده عبدالرحیم حقدادی
رویکرد جامعه شناختی یکی از رویکردهای مهم در نقد آثار ادبی است. شیوه جامعه شناختی در نقد ادبی، تعامل میان محیط اجتماعی نویسنده و آثار ادبی را مورد مطالعه قرار می دهد و نشانه هایی از منشأ اثر را بازنمایی می کند. داستان به دلیل اینکه شخصیت هایش از افراد عادی جامعه هستند و اتفاقات آن نیز حوادث معمول و واقعی جامعه است مورد توجه جامعه شناسان ادبی قرار گرفته است. محمدعلی جمالزاده و زکریا تامر دو تن از نویسنده بزرگ در ادبیات فارسی و عربی هستند. این دو نویسنده در آثار خود خصوصاً داستان های کوتاهشان روشی جدید را ایجاد کرده اند و ویژگی های سبکی منحصربه فرد خود را دارند. نگارنده در این پژوهش، ضمن بررسی آثار دو نویسنده به روش توصیفی تحلیلی، به بحث و بررسی درباره ی جامعه شناسی ادبیات پرداخته و سپس به بررسی آثار این دو نویسنده بزرگ در ادبیات فارسی و عربی با توجه به نقد جامعه شناختی خواهد پرداخت. در بررسی آثار، جهان بینی نویسنده، طبقه اجتماعی او، ساختار متن و ساخت اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. در نهایت می توان گفت جمالزاده و تامر از جامعه ای که در آن زندگی می کرده اند تأثیر بسیاری پذیرفته اند و داستان های آنها آینه ای تمام نما از جامعه شان است. از مسائل اجتماعی؛ فقر و گرسنگی، فاصله ی طبقاتی، مسأله ی دین، خرافات و عقاید پوچ، مسأله ی زن و فقر فرهنگی در داستان های دو نویسنده بسامد بالایی دارد.
موسی طهماسب نژاد ادملائی اکبر شامیان ساروکلایی
آن چه در تحلیل زبان شعر در این پژوهش مورد عنایت قرار گرفته است، توجه به ادبی بودن زبان در برابر خودکاری آن است که م ی تواند در نقد علمی م ورد نظر قرار گیرد. اعتقاد به نقش ادبی زبان از آرا و دیدگا ههای شکلوفسکی وصورتگرایان چک نشأت م ی گیرد. آنان دو فرایند زبانی یعنی خودکاری و برجسته سازی را از یکدیگر باز شناختند وفرایند اخیر را عامل به وجود آورند ه ی زبان ادبی م ی دانستند. در این تحقیق کوشش شد ه است تا تمایزات زبانی در دو گروه موسیقایی و کلامی که بی ارتباط با بحث فرمالیسم و نظری ه ی صورتگرایان نیست ، مورد بررسی قرار گیر د. آن چه در این جا بیان شده است در ارتباط بسیار نزدیکی با مبانی این نظریه است که زبان ادبی را مجموع هی انحرافات از زبان هنجار و یا نوعی طغیان ادبی تلقّی می کند. این تحقیق پنج فصل دارد که فصول اول و پنجم آن به مقدمات موضوع و خلاصه و نت یجه ی تحقیق اختصاص یافته است و مسایلی چون ساخت کلام، نظام آوایی و صورخیال از رویکردهای اصلی نقد زبانی شعر به ترتیب در فص لهای دوم، سوم و چهارم به طور مفصل، مورد بررسی قرار گرفته اس ت. در بحث ساخت کلام، نگارنده به طور دقیق به م سأله ی کلمه و کلام در شعر این شاعر پرداخته است و همه ی واژگان اعم از لغات، ترکیبات، افعال و مسایل صرفی و نحوی شعر را کاویده است تا میزان هنجارگریزی زبان در این ساحت از شعر روشن گرد د. با گاهی به مسایل مطرح شده م یتوان دریافت که شعر سپهری از جهت ساخت کلمه و کلام، چندان هنجارگریز نیست، ب لکه وی از لغات و نکات نحوی بهره می گیرد که با زبان معیار غریب و بیگانه نم ینماید، اگرچه موارد هنجارگریخته در ساخت کلام شعر وی دیده می شود که گاه اسباب توسعه و غنای زبان را در پی داشته است. در بخش دیگری از این پژوهش به نظام آوایی از منظر هنجارگریزی نگریسته شده است. در این بحث، بهره گیری از قاعده افزایی به جهت برجسته سازی و تشخّص بخشیدن به زبان از نکات مورد نظر نگارنده بوده اس ت. از بررسی از بیشترین و بهترین عوامل موسیقایی « شرق اندو ه » مجموعه های شعر شاعر، چنین استنباط م ی گردد که کتاب برخوردار است که م ی تواند ب ا محتوای این مجموعه، هماهنگ باشد و آنچه در این بخش مورد بررسی قرار گرفته، همان موسیقی درونی شعر بوده است نه موسیقی بیرونی آن. یکی از انگیز ه های این پژوهش، بررسی علل پیچیدگ ی های زبان شعر سپهری بود که در بخش صورخیال بدان پرداخته شده اس ت. صورت های خیالی و چگو نگی ترکیب آن در شعر، همواره یکی از اساس یترین عامل درک و فهم آن محسوب م ی شده اس ت. در این گفتار صور ت های خیالی مطرح در شعر سهراب همچون، تشبیه، استعاره، تشخیص، حس آمیزی و سمبل مورد ارزیابی قرار گرفته و مشخّص شد که ساختار صورخیال این شاعر با شاعران دیگر متفاو ت است. بنابراین تنوع در ساختار صورخیال از مهم ترین عوامل پیچیدگی شعر وی قلمداد می شود.