نام پژوهشگر: خدیجه همای صالحی
نغمه خلیلی خلیل کندی زهرا برومند
مدیریت منابع انسانی الکترونیک به عنوان ابزار جدید فن آوری اطلاعات و ارتباطات در خدمت مدیران و اداره ها منابع انسانی قرار گرفته است. مدیران می توانند به داده ها و اطلاعات مربوط، تجزیه تحلیل ها، تصمیم گیری ها و ارتباط با سایرین و فایل های داده شامل اطلاعات کارمندانش دسترسی داشته باشد. ساعت ها پردازش به دقیقه ها کاهش یافته و بسیاری از کارهایی که بوسیله کاغذ انجام می شد با استفاده از این تکنولوژی کاملا قابل اجتناب شده است. در این پژوهش سعی شده ضمن معرفی و شرح مزایا و اهداف استفاده از مدیریت منابع انسانی الکترونیک نشان دهیم که چگونه استفاده از آن می تواند منجر به عواملی چون مدیریت زمان، کاهش فشار کار، ساده سازی ساختاری، کاهش تمرکز، تعهد و ... شود که با سلامت کارکنان رابطه دارد. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل 117 نفر از مدیران و کارشناسان مسئول استانداری آذربایجان غربی که بیش از پنج سال است از این سیستم بهره می برند، می باشد، از طریق فرمول کوکران تعداد 50 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. در گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه شامل 28 سوال استفاده شده است و سپس با استفاده از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فرضیه های تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون سنجیده شده و درنتیجه یافته های تحقیق نشان داد که مدیریت منابع انسانی الکترونیک و بکارگیری آن در استانداری با سلامت کارکنان رابطه دارد.
سیاوش ذاکر زهرا برومند
در این پژوهش با مطالعه پنج بعد از ابعاد موثر بر رضایت شغلی کارکنان حوزه معاونت توسعه مدیریت و منابع ستاد مرکزی گمرک جمهوری اسلامی ایران(ماهیت کار یا شغل ، سبک مدیریت سرپرستان ، روابط همکاران در محل کار ، سیستم ارتقای شغلی ، سیستم پرداخت حقوق و دستمزد) به بررسی و چگونگی وضعیت این ابعاد و تاثیری که بر رضایت شغلی آنان داشته ، پرداخته شده است . برای سنجش ابعاد مختلف رضایت شغلی ، از مجموع 110 نفر کارکنان به روش سرشماری و بصورت توصیفی- پیمایشی نظر خواهی شده ، تا عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان به دقت بررسی شود. تعداد دو عدد پرسش نامه توزیع گردید که پرسش نامه اول شامل پرسش هایی در خصوص متغیرهای مستقل (ماهیت کار یا شغل ، سبک مدیریت سرپرستان ، روابط همکاران در محل کار ، سیستم ارتقای شغلی ، سیستم پرداخت حقوق و دستمزد) و پرسش نامه دوم شامل پرسش هایی در خصوص متغیر وابسته (رضایت مندی شغلی)بودکه ابتدا به تعداد 30 عدد به عنوان پیش آزمون بین کارکنان توزیع گردید. پس از جمع آوری پرسش نامه ها ، آزمون روایی یا اعتبار با استفاده از آلفای کرونباخ به عمل آمد که نتیجه اعداد بدست آمده از آزمون ، قابلیت پذیرش بالایی دارد. همچنین برای آزمون پایایی یا قابلیت اعتماد از روش دونیمه کردن یا تصنیف استفاده گردید که با توجه به نتیجه آزمون ، پایایی پرسش نامه ها، مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون نهایی ، با توجه به کوچک بودن جامعه ، با استفاده از روش سرشماری ، تعداد 110پرسش نامه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های مختلف آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است . برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای تحقیق از آزمون کلموگروف اسمیرنوف استفاده شد که نتیجه بدست آمده نرمال بودن توزیع متغیر ها را تایید کرد. برای بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون میانگین جامعه با استفاده از توزیعz استفاده شده است و با کمک معادلات ساختاری ، رتبه بندی تاثیر متغیر های مستقل به متغیر تابع انجام گرفت. نتیجه حاصل از آزمون ها نشان داد که از ابعاد فوق ، ماهیت کار یا شغل از نظر کارکنان ، از وضعیت مناسبی برخوردار می باشد. همچنین رفتار همکاران در محل کار از نظر کارکنان ، از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده که نقطه عطف جامعه مورد تحقیق به شمار میرود و نیز این نتیجه حاصل شد که از نظر کارکنان ، سبک مدیریت سرپرستان، سیستم ارتقای شغلی فعلی و سیستم پرداخت حقوق و مزایا ، از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی باشند و بیشترین تاثیر را برمیزان نارضایتی کارکنان داشته اند. با توجه به نتایج بدست آمده ، به نظر می رسد که مدیران سازمان ، می بایست در ارتباط با بهبود مولفه سبک مدیریت سرپرستان گام های موثری برداشته و جهت ایجاد امنیت شغلی و برقراری نظام شایسته سالاری درسیستم ارتقای شغلی ، کوشش نموده و در برقراری سیستم عادلانه پرداخت حقوق و مزایا و پاداش ها همراه با ایجاد انگیزه لازم برای کارکنان ، بیش از پیش سعی و تلاش نمایند. امید است نتایج تحقیق حاضر بتواند مدیران سازمان را برای دستیابی به میزان رضایت شغلی بیشتر کارکنان که نقش موثری در پیشبرد اهداف سازمان گمرک جمهوری اسلامی ایران دارد ، رهنمون باشد.
فرخنده قوتی زهرا برومند
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده ): امروزه در عصر دانش سازمان ها با استفاده از منابع ناملموس که از منابع با ارزشی محسوب می شوند در حال بهره برداری هستند، این وضع نشان دهنده اهمیت سرمایه اجتماعی به عنوان یک پدیده ی جدید در مدیریت دولتی نوین است . از سوی دیگر مدل های تعالی سازمانی به عنوان یک ابزار جهت سنجش در بهبود عملکرد سازمان ها بکار می رود . از این رو هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و تعالی سازمانی در داتشگاه تربیت مدرس می باشد . روش تحقیق توصیفی پیمایشی از نوع کار بردی است، و جامعه آماری این تحقیق 435 نفر از کارکنان و مدیران دانشگاه می باشند که با توجه به فرمول نمونه گیری 160 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند . نتایج نهایی نشان دهنده این است که که بین ابعاد سرمایه اجتماعی (بعد ساختاری، بعد رابطه ای و بعد شناختی) و تعالی سازمانی در دانشگاه تربیت مدرس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد .
پروانه نورآبادی زهرا برومند
با توجه به نقش های متنوع سازمان و اهمیت آن ،این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که : چه رابطه ای بین تمایل پرسنل در به اشتراک گذاری دانش و تجربه های خود در سازمان و کیفیت خدمات وجود دارد؟ برای پاسخ دهی به این سوال بر اساس چارچوب نظری و مدل، یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی مطرح گردید ، که عبارتند از : فرضیه اصلی تحقیق : اشتراک گذاری دانش و تجربه های کارکنان بر کیفیت خدمات تاثیر دارد. فرضیه های فرعی تحقیق : 1-7-1- ساختار سازمانی در تمایل به اشتراک گذاری دانش بر کیفیت خدمات موثر است. 1-7-2-فرهنگ سازمانی در تمایل به اشتراک گذاری دانش بر کیفیت خدمات موثر است. 1-7-3-اشتراک مساعی و کار گروهی در تمایل به اشتراک گذاری دانش بر کیفیت خدمات موثر است. 1-7-4-فناوری در تمایل به اشتراک گذاری دانش بر کیفیت خدمات موثر است. در این پژوهش بر روی 4 مولفه اساسی مورد تاکید اکثر پژوهشگران یعنی فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی ، فناوری و اشتراک مساعی به عنوان زیر ساخت های سازمانی و کسب دانش ، تبدیل دانش و نگهداری دانش به عنوان فرایند مدیریت دانش ، تمرکز شد . نتایج نشان داد که این موسسه از حیث وضعیت استقرار مدیریت دانش در شرایط مطلوبی قرار دارد. نتایج این تحقیق به خوبی روشن نمود که مدیریت دانش مستلزم برخورداری از انسجام و هماهنگی لازم زیر ساخت های سازمانی مختلف موجود در شرکت توزیع برق تهران بزرگ از جمله ساختار سازمانی ، فرهنگ سازمانی با ویژگی های خاص می باشد. وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل و مناسب نبودن مولفه های فرایند مدیریت دانش مانع پیاده سازی موفقیت آمیز آن بر اساس اشتراک گذاری دانش خواهد شد. ساختار سازمان به عنوان مهمترین عامل در فرایند به اشتراک گذاری دانش می باشدو هر چند بیشترین سهم را در به اشتراک گذاری دانش دارد، اما تنها مولفه ای نیست که تاثیر دارد، بلکه مولفه های دیگری مانند فرهنگ سازمانی، اشتراک مساعی و فناوری نیز از اجزای مدیریت دانش محسوب می شوند. تسلط فرهنگ فردگرایی بر سازمان موجب می شود افراد از انتقال دانشی که دارند مضایقه نمایند .در صورتی که وجود اعتماد، همکاری و فرهنگ تسهیم دانش در میان کارکنان موجب افزایش خلق و تبادل دانش می شود. تاکید در یادگیری فرهنگ سازمان بر توانایی سازمان در خلق دانش جدید تاثیر می گذارد. سازمان ها با تاکید بر یادگیری کارکنان شان کمک می کنند که نقش فعال تری در خلق دانش ایفاء نماید. سازمان ها برای موفقیت در زمینه مدیریت دانش باید فرهنگ یادگیری را در خود گسترش دهند و زمینه های لازم برای یادگیری مستمر را فراهم سازند. فرهنگ سازمان ها باید به گونه ای متحول شود که پذیرای نوآوری ، خلاقیت ، تشریک مساعی ، تسهیم دانش و ترویج یادگیری باشد. هر چند دانش به خودی خود یک منبع محسوب می شود طریقی که این دانش در سازمان گردآوری شده و دراختیار کارکنان سازمان جهت استفاده قرار می گیرد بر کیفیت خدماتی که می تواند از هر یک از منابع متعلق به سازمان عاید گردد ، موثر است . در این تحقیق نیز هدف اصلی رسیدن به تاثیر عوامل نامبرده بر روی کیفیت خدمات است . عوامل موثر بر کیفیت شامل : اعتماد ، همدلی ، اطمینان ، قابلیت پاسخ گویی و ملموس بودن . تک تک متغیرها نیز با عوامل فوق مورد بررسی قرار گرفته و برای متغییرهای ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، اشتراک مساعی، فناوری، کیفیت خدمات، همدلی، پاسخگویی و ملموس بودن نشان دهنده سطح متوسط و برای متغیرهای اعتماد و اطمینان نشان دهنده سطح زیاد است. و با توجه به بررسی انجام شده در این تحقیق به نتیجه کلی و نهایی فوق که متغیر ساختار سازمانی بیشترین سهم را در تغییرات کیفیت خدمات دارد و متغیر فرهنگ سازمانی کمترین تاثیر را بر کیفیت خدمات دارد، رسیدیم.