نام پژوهشگر: محمدحسین رادفر
نسیم دریجانی بهارک اختردانش
دیروفیلاریوز یکی از بیماری های انگلی و زئونوز سگ سانان است که متعاقب آلودگی به انگل دیروفیلاریا ایمیتیس (کرم قلب) ایجاد می گردد. این بیماری در دنیا شیوعی متفاوتی در حدود 45%- 2% داشته و در مناطق مختلف جغرافیایی هر کشور نیز شیوع متفاوتی دارد. در ایران از مناطق جغرافیایی متعددی چون آذربایجان غربی و شرقی، مشهد، شیراز، تهران ،خوزستان و مناطق شمالی کشور بیماری با شیوعی بین %1/5 تا 19% گزارش شده است. در زمینه وضعیت آلودگی به این انگل در سگهای شهر کرمان هیچ گونه گزارشی در دست نیست، اما بررسی محققین انگل شناسی، حضور پشه های ناقل خانواده کولیسینه را در این استان تایید کرده است. این بررسی برای تعیین شیوع سرمی آلودگی به انگل کرم قلب در سگهای خانگی شهر کرمان صورت پذیرفت. به این منظور، از ورید سفالیک 100 قلاده سگ بالغ از جمعیت سگهای ارجاعی به بخش داخلی دام های کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه کرمان و از محل های نگاهداری سگ در سطح شهر کرمان، نمونه خون جهت بررسی هماتولوژی و سرمی اخذ گردید. پس از جمع آوری کلیه نمونه های سرمی با استفاده از کیت ایمنوکروماتوگرافی سریع، حضور پادگن های پیکری کرم قلب سگ بررسی شد و در نمونه های واجد آلودگی، تست نات اصلاح شده جهت تعیین حضور میکروفیلارمی انجام گردید. در جمعیت سگهایی که در معاینات بالینی تاریخچه افت وزن، عدم تحمل ورزش، سرفه و حضور سیانوز در فعالیتهای بدنی را نشان می دادند و یا در سمع قفسه صدری دارای سوفل های قابل سمع (سوفل6/3 و بالاتر) و صداهای غیرطبیعی تنفسی بودند، رادیوگرافی قفسه سینه و الکتروکاردیوگرافی انجام گردید. فراوانی کلی بیماری دیروفیلاریوزیس به روش ایمنوکروماتوگرافی در سگ های مورد بررسی 14% برآورد شد. از مجموع 14 قلاده سگ آلوده، فقط 2 مورد واجد میکروفیلارمی بود که درصد بالای عفونت مخفی 85/71 % را نشان می داد. در بررسی آماری بر اساس آزمون مربع کای، ارتباط معنی داری بین حضور آلودگی به کرم قلب سگ با سن (0/048 =p)، حضور علایم بیماری قلبی(0/002 p=)، حضور علایم رادیوگرافی اختصاصی (0/046 =p)، حضور علایم الکتروکاردیوگرافی مربوط به نارسایی احتقانی قلب (0/001 =p) مشاهده گردید. هیچ گونه ارتباط معنی داری بین حضور آلودگی به کرم قلب با جنس، نژاد و حضور علایم تنفسی وجود نداشت. با توجه به تایید حضور آلودگی سگ ها در شهر کرمان به عنوان مخازن بیماری و همچنین حضور پشه های ناقل تحت خانواده کولیسینه در این منطقه، لازم است جنبه های زئونوتیک این بیماری در مطالعات اپیدمیولوژیک مورد توجه بیشتری قرار گیرد. از سوی دیگر کاربرد روش های غربالگری سریعی چون آزمون ایمنوکروماتوگرافی در مورد سگهای بزرگ جثه ای که در محیط بیرون خانه نگاهداری می شوند و احتمال تماس با پشه های ناقل دارند به صورت سالانه توصیه می شود.
فاطمه باقری محمدحسین رادفر
استفاده از حیوانات آزمایشگاهی نقش مهمی در پیشرفت تحقیقات بیو لوژیک دارد. بیش از 90%از حیوانات در شرایط متعارف به صورت جمعیتی در حیوان خانه ها نگهداری می شوند. بروز آلودگی به انگل های خارجی و داخلی از جمله معضلاتی است که قادر است روند تحقیقات پزشکی محققان را به صورت جدی دچار مشکل نماید. بروز آلودگی انگلی همچنین قادر است در برخی از موارد مسبب بروز بیماری های زئونوتیک در پرسنل حیوان خانه و محققین گردد. در ایران تا کنون تحقیقات محدودی در زمینه ی وضعیت آلودگی انگلی دستگاه گوارش حیوانات آزمایشگاهی صورت پذیرفته است. بنابراین این تحقیق در جهت بررسی وضعیت آلودگی انگلی دستگاه گوارش موش های سوری ورت های آزمایشگاهی و تعیین دستور العمل مراقبت بهداشتی در این زمینه صورت پذیرفت. بدین منظوراز جمعیت موش های سوری ورت های نگهداری شده در دو حیوان خانه بزرگ سطح شهر کرمان به صورت اتفاقی (10% جمعیت حیوان خانه) نمونه برداری شد. براین اساس تعداد 200 سر رت (161 سر دانشگاه علوم پزشکی و39 سر موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی کرمان) و 130 سرموش سوری(95سر دانشگاه علوم پزشکی و 35سر موسسه رازی) مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات کامل و تاریخچه هر حیوان در زمان نمونه گیری ثبت گردید. پس از آسان کشی حیوان و بررسی وضعیت آلودگی انگلی پوشش خارجی بدن کالبد گشایی جهت بررسی آلودگی انگلی لوله گوارش صورت پذیرفت. تشخیص وضعیت آلودگی کرمی براساس مورفولوژی انگل صورت پذیرفت. جهت بررسی آلودگی تک یاخته هااز روش زیل نیلسون اصلاح شده استفاده شد. نتایج بررسی نشان داد گرچه جمعیت موش های سوری در هر 2 حیوان خانه فاقد آلودگی کرمی و تک یاخته ای هستند اما 43 درصد از رت های حیوان خانه دانشکده پزشکی آلوده به هایمنولیپس دیمینوتا و نیم درصد از رت ها آلوده به کریپتوسپوریدیم و 25 درصد رت ها آلودگی به کک را نشان دادند. هیچ موردی از آلودگی در رت های حیوان خانه موسسه رازی مشاهده نشد. براساس نتایج این تحقیق حضور آلودگی انگلی بدون علامت بالینی در حیوان خانه ی واجد شرایط متعارف تایید گردید.انجام اقداماتی چون مبارزه با انگل های خارجی، جلوگیری از ورود جوندگان وحشی آلوده و حصارکشی دقیق و کنترل مکرر وضعیت بهداشتی حیوان از طریق نمونه گیری دوره ای به همراه رعایت شیوه های صحیح انبارسازی مواد غذایی از روش های مناسبی است که می تواند در کنترل آلودگی های انگلی حیوانات آزمایشگاهی نقش موثری را ایفا نماید.
سعید ستاری تبریزی سعید رضا نوراللهی فرد
چکیده بیماری سارکوسیستوزیس یک عفونت تک یاخته ای است که توسط گونه های مختلفی از سارکوسیست ها در انسان و بسیاری از حیوانات ایجاد شده و دارای انتشار جهانی می باشد. سارکوسیستوز گاوی به عنوان عامل ایجاد بیماری و مرگ و میر در گاوها شناخته شده است، میزان شیوع این عفونت در گاوهای ایران نیز بسیار بالاست. این مطالعه به منظور بررسی میزان شیوع کیست سارکوسیست در گاوهای کشتارشده در شهرستان کرج انجام یافت. از فروردین تا شهریور 1389، تعداد 125 رأس گاو که جهت مصرف انسانی در کشتارگاه کرج ذبح گردیده بودند از نظر حضور کیست های ماکروسکوپی و میکروسکوپی سارکوسیست در بافت های عضلانی مورد بررسی قرار گرفتند. 88 رأس از جمعیت مورد مطالعه نر و 37 رأس ماده و از لحاظ سنی حداقل یک و حداکثر چهار ساله بودند که در گروه های سنی زیر 12 ماه، 24-12 ماهه و بیش از 24 ماه و نیز از نظر نوع جنسیت ارزیابی گردید. سن دام ها توسط بررسی و شمارش دندان ها تعیین گردید. نمونه های بافتی از مری، قلب، دیافراگم و عضلات بین دنده ای اخذ گردید و به فرمالین 10 درصد انتقال یافت و پس از انجام مراحل قالب گیری و رنگ آمیزی توسط هماتوکسیلین – ائوزین با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی توسط میکروسکوپ نوری 8/96 درصد از گاوهای مبتلا به کیست با دیواره نازک (سارکوسیست کروزی) بودند در حالی که 4/34 درصد دارای کیست با دیواره ضخیم (هیرسوتا، هومینیس) می باشند. هیچ گونه کیست ماکروسکوپی در دام ها مشاهده نگردید. درصد شیوع کیست با دیواره نازک در بافت مری 4/62 درصد، در قلب 8/96 درصد، دیافراگم 4/66 درصد و در عضلات بین دنده ای 60 درصد می باشد. در حالی که درصد شیوع کیست با دیواره ضخیم در مری 4/34 درصد، قلب صفر درصد، دیافراگم 4/18 درصد و عضلات بین دنده ای 4/26 درصد بوده که می تواند بیانگر آلودگی به سارکوسیست هومینیس یا هیرسوتا باشد. در این بررسی بیشترین میزان آلودگی مربوط به بافت های مری و قلب و کمترین آن در دیافراگم مشاهده شد. در این میان بیشترین و کم-ترین میزان شیوع کیست با دیواره نازک (سارکوسیستیس کروزی) به ترتیب در قلب، عضلات بین-دنده ای و بیشترین و کم ترین میزان آلودگی با انواع دارای دیواره ضخیم (هیرسوتا و هومینیس) به-ترتیب در دیافراگم و قلب مشاهده شد. هیچگونه اختلاف معنی داری از نظر سن و جنس در میزان آلودگی مشاهده نگردید. کلمات کلیدی : سارکوکیست، کیست با دیواره ضخیم، کیست با دیواره نازک، گاو ?
محمدحسین رادفر ابوالقاسم صیادیان
در این رساله روش جداسازی سیگنال دو گوینده زمانی که فقط به سیگنال مخلوط دریافت شده از یک میکروفون دسترسی داریم مورد بررسی قرار می گیرد. یطور کلی روش های جداسازی سیگنال در حالت تک میکروفونه به دو گروه تقسیم می شوند: گروه اول روش های را شامل می شود که اصول حاکم بر سیستم شنوایی انسان را برای جداسازی دنبال می کنند و گروه دوم روش های که با استفاده از اطلاعات قبلی از دو گوینده سیگنال مخلوط را مدل می کنند. هدف اصلی این رساله یوشش نقاط ضعف روش های موجود است. برای این منظور چهار راه حل ارایه می گردد: (1) ترکیب روش های گروه اول و دوم. این روش علاوه بر اینکه مزایای هر دو روش را حفظ می کند مستقل از گوینده ها می باشد. (2) الگوریتمی برای تخمین فرکانس های اصلی دو گوینده زمانی که فقط به سیگنال مخلوط دسترسی داریم ارایه می شود. فرکانس های اصلی دو گوینده به عنوان ویژگی متمایز کننده دو گوینده در گروه اول کاربرد دارند. (3) روش تعمیم یا فته ای برای روش های مدل سازی وابسته به گوینده بر اساس شناسایی گوینده ها از سیگنال مخلوط ارایه می شود. به این ترتیب می توان روش های وابسته به گوینده را به تعداد نامحدودی از گوینده ها تعمیم داد. (4) براساس روش تخمین کمینه کردن متوسط مربعات خطا فیلتر جدیدی بنام ماسک نرم برای جداسازی سیگنال دو گوینده ارایه می شود. علاوه بر ارایه روش های جدید جداسازی در این رساله دو تقریب بنام های تقریب ماکزیمم-مخلوط و ماسک دودویی که در روش های جداسازی کاربرد فراوانی دارند مورد تحلیل قرارگرفته و با استفاده ازروش های ریاضی اثبات می شوند. اهمیت این تحلیل ها از آن جهت که دیدگاه جدیدی با مستدلات ریاضی برای ابزارهایی که به مدت 20 سال بصورت تجربی مورد استفاده قرار می گرفته ارایه می شود.
زینب یادگاری رضا نورالهی فرد
کوکسیدیوز یک بیماری اقتصادی مهم در نشخوارکنندگان کوچک می باشد. کوکسیدیوز توسط یک انگل تک یاخته از جنس آیمریا بروز می کند که به طور معمول به عنوان عامل کوکسیدیایی شناخته می شود. کوکسیدیا (جنس آیمریا) در بزهای ایران معمول می باشد. اما تعداد کمی از گونه های آیمریا که باعث شیوع و آلودگی می شوند، شناخته شده است. این مطالعه بر روی شیوع آلودگی به آیمریا در بز در بخش های مختلف استان کرمان در جنوب شرق ایران انجام شده است. جهت انجام این تحقیق نمونه مدفوعی(5-3 گرم وزن) از رکتوم 208 بز در طول سه فصل از 1390-1389 گرفته شد. نمونه های بافتی مناسبی از دیودنوم، ژژنوم، سکوم و قولون و عقده های لنفاوی مزانتریک تهیه و در فرمالین بافر 10% فیکس شد. پس از تهیه قالب های پارافینی مقاطع 5 میکرونی برش داده شد و با روش هماتوکسیلین- ایوزین رنگ آمیزی شد و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. بزها به سه گروه سنی تقسیم شدند که شامل کمتر از 2 سال، 3-2 سال و بیشتر از 3 سال می باشند. در این مطالعه گونه هایی از آیمریا در بزها شناسایی شد. سن و جنس بزها بر شیوع آلودگی اثر معنا داری نداشت(05/0?p ). همچنین در طول فصول مختلف، تفاوت معنا داری درopg وجود نداشت. بر اساس خصوصیات مورفولوژی، 9 گونه آیمریا شامل: آیمریا آرلویینگی(26/68%)، آیمریا کریستسن سنی(50%)، آیمریا نیناکهلی کیموه(38/40%)، آیمریا کاپرینا(21/32%)، آیمریا آلیجوی(32/29%)، آیمریا جولچی جوی(92/26%)، آیمریا آسفرونیکا(59/22%)، آیمریا هیرسی(22/19%)، آیمریا پالیدا(32/4%) جدا شد. ضایعات ماکروسکوپی بیشتر در ژژنوم، ایلیوم و گاهی در سکوم مشاهده شد. از نظر هیستوپاتولوژیک، در مناطق درگیر هیپرپلازی پردی شکل با آماس خفیف عمدتأ شامل لنفوسیت ها و مراحل تکاملی آیمریا مشاهده شد. این تحقیق نشان می دهد که آلودگی به آیمریا در بزها در جنوب شرق ایران شایع است.