نام پژوهشگر: یاسر عباسلو
یاسر عباسلو سید کمیل طیبی
تجارت درون صنعتی به صادرات و واردات همزمان محصولات مشابه ولی قابل تمایز در یک گروه کالا اطلاق می شود که امروزه بخش قابل ملاحظه ای از تجارت بین الملل را تشکیل می دهد. براساس نظریه های جدید، پدیده تجارت درون صنعت در نتیجه تمایز محصول در بازارهای رقابت ناقص و وجود صرفه جویی های ناشی از مقیاس تولید بروز می کند. با توجه به این نظریه ها، تجارت در محصولات همگن متمایز (تجارت درون صنعت)، بیشتر در میان کشورهای توسعه یافته با نسبت عوامل تولید مشابه، صورت می گیرد. به دنبال ارایه نظریه های تجارت درون صنعت، مطالعات تجربی متعددی مقدار و عوامل تعیین کننده تجارت درون صنعت را در کشورهای پیشرفته صنعتی مورد بررسی قرار دادند و معدودی از مطالعات نیز بر کشورهای در حال توسعه متمرکز شدند. در این پایان نامه، ابتدا، شاخص های تجارت درون صنعت ایران (iit، miit) با شرکای آسیایی با استفاده از معیار گروبل _ لوید و a برولهارت، طی دوره زمانی 2005-1997 براساس کدهای شش رقمی استاندارد تجارت بین الملل (sitc) محاسبه و تجزیه و تحلیل می گردد. سپس عوامل تعیین کننده شاخص های تجارت درون صنعت با استفاده از روش داده های پانلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بر طبق نتایج کسب شده برای مدل iit ضرایب متغیرهای متوسط اندازه بازار و شریک تجاری آن و میانگین تولید ناخالص ملی، نرخ ارز، متغیر یکپارچگی اقتصادی و مجاورت زمینی دارای علامت مورد انتظار مثبت بوده و معنی دار هستند. ضرایب متغیرهای تفاوت در اندازه بازار و تفاوت در تولید ناخالص ملی، فاصله جغرافیایی و عدم توازن تجاری دارای علامت مورد انتظار منفی بوده و به جز عدم توازن تجاری بقیه معنی دار هستند. متغیر مجاورت آبی دارای علامت خلاف انتظار تئوریک بوده ولی از نظر آماری معنی دار می باشد. در مدل miit ضرایب متغیرهای متوسط اندازه بازار، نرخ ارز، یکپارچگی اقتصادی، تولید ناخالص داخلی و مجاورت زمینی دارای علامت مورد انتظار مثبت بوده و به جز میانگین تولید ناخالص داخلی بقیه از نظر آماری معنی دار می باشند. ضرایب متغیرهای تفاوت در اندازه بازار، عدم توازن تجاری و فاصله جغرافیایی دارای علامت مورد انتظار منفی بوده و معنی دار می باشند. متغیر تفاوت در تولید ناخالص ملی دارای علامت مورد انتظار نبوده و معنی دار نیز نمی باشد. متغیر مجاورت آبی دارای علامت خلاف انتظار تئوریک بوده ولی از نظر آماری معنی دار می باشد. در انتها این مطالعه به بررسی رابطه شاخص های تجارت درون صنعت و همگرایی درآمدی و مجموعه ای از عوامل موثر بر همگرایی درآمدی می پردازد. که نتایج نشان می دهد که گسترش تجارت درون صنعتی تاثیر مثبت و معنی داری بر همگرایی درآمدی دارد، همچنین ضریب متغیر درجه بازبودن تجاری معنی دار و علامت آن مطابق با انتظارات تئوریک می باشد که نشان می دهد با افزایش درجه باز بودن تجاری کشورهای منطقه، برون ریزی علم و فناوری افزایش یافته و منجر به کاهش شکاف درآمد سرانه می شود. علامت ضریب متغیر میزان تکنولوژی نیز موافق انتظارت نظری است و بیان می کند که افزایش در مخارج تحقیق و توسعه و افزایش r&d موجب کاهش شکاف درآمدی می گردد.