نام پژوهشگر: سیما فلسفی تنکابنی
سیما فلسفی تنکابنی علیرضا نبی لو
هدف از این تحقیق، بررسی دیدگاه مولانا در خصوص «مدینه فاضله» از طریق جستجو در آرای وی در کتاب مثنوی معنوی است.همچنین به منظور آشنایی با پیشینه موضوع، آرای دو صاحبنظر مهم در این حوزه یعنی افلاطون و فارابی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نشان دادیم که بر خلاف دو متفکر نامبرده که مستقیما به بررسی موضوع آرمانشهر پرداخته و ابعاد سیاسی و طبقات اجتماعی آرمانشهر مورد نظر خود را به تفصیل بیان کرده اند، مولانا افکار خود در مورد آرمانشهر را به صورت ضمنی و غیرمستقیم و در خلال بحث از موضوعات دیگر مطرح می کند. لذا آرای مولانا در مورد مدینه فاضله را باید به عنوان قسمتی از سپهر اندیشه وی و در کنار سایر مبانی جهان بینی او در نظر گرفت. مولانا مدینه فاضله خود را نه بر مبنای ساختار سیاسی و طبقاتی خاص، بلکه بر مبنای خصایص و فضائل اخلاقی تک تک ساکنان آن بنا می کند. در اندیشه مولانا هر شخص در هر شغل و مقام اگر در کسب مراتب کمال بکوشد و دنباله روی بزرگان و صاحبان مقامات معنوی باشد، شایسته حضور در مدینه فاضله است. در این مدینه ریاست با انبیاء و اولیای الهی است و راه ورود به این مدینه نیز اتصال و پیروی از آنان است. مدینه فاضله مولانا مدینه ای اخلاقی است و به نوعی حدفاصل جهان مادی و خاکی با عالم غیب است. جایی که انسان به طور موقت از آن دور افتاده است و همواره از این جدایی شکایت می کند. ساکنان آرمانشهر مولانا همواره اصل خود را به یاد دارند و با فرارفتن از تمنیّات مادی ارتباط خود را با عالم غیب حفظ می کنند. مولانا در آرمانشهر خود جایگاهی برای فیلسوفان، که پیرو عقل منفعت جوی جزئی هستند، قائل نیست و بالعکس عشق را رهنمای موفقیت و رسیدن به سرمنزل مقصود می داند. در یک کلام, مدینه فاضله مولانا را می توان مدینه ای اخلاقی بر پایه تعالیم عالیه اسلامی دانست.