نام پژوهشگر: محمد ساقیان
محمد ساقیان عباس مصلایی پور
در این تحقیق در سه فصل، با رویکردی تفسیری ـ فقه الحدیثی و با نگاهی میان رشته ای و ناظر به نیازهای مفهومی نظام اسلامی به جایگاه مفهوم قرآنی «برکت» می پردازیم. از آنجاکه ترویج سبک زندگی غربی به عنوان ستون اصلی جنگ نرم همچون توفانی سهمگین جوامع بشری را درنوردیده و معضلات بی شماری را برای آنها به وجود آورده است، و از آنجاکه یکی از مهمترین آثار این پدیده، ایجاد احساس فقر در جوامع است، لازم است با بررسی ابعاد مادی و معنوی الگوی اسلامی توزیع ثروت و خصوصا تأثیر عوامل معنوی بر جنبه های مادی آن، به راهکارهای رفع احساس فقر در سبک زندگی اسلامی بپردازیم. بر همین اساس به بررسی مفهوم برکت به عنوان یکی از عوامل معنوی که علاوه بر آثار مادی و محسوس، آثار تربیتی گسترده ای نیز در کنار قناعت و ... به همراه دارد می پردازیم که این عوامل در مجموع یک نظام تربیتی جامع در کنار توزیع ثروت مادی شکل می دهد که نشانگر جامعیت اسلام نیز هست. بنابراین در فصل اول به بررسی تعریف و کلیاتی پیرامون مفهوم برکت، معنای لغوی و اصطلاحی آن و از سوی دیگر چگونگی اثرگذاری آن می پردازیم. از سوی دیگر، برکت نه تنها موجب روحیه استغنا می گردد بلکه از حیث مادی نیز می تواند با فزاینده کردن اثر مال، جنبه جبران کننده برای طبقات پایین جامعه داشته باشد؛ همچنین باور به برکت و ثبیت روحیه قناعت موجب می شود تا حدکفاف و نیازمندی های انسان تغییر یافته در نتیجه احساس فقر او نیز دستخوش دگرگونی شده و بر این اساس تعریف فقر و خط فقر نیز برای او متفاوت از دیگران باشد. بنابراین، بررسی رابطه برکت با هر دو جنبه مادی و معنوی توزیع ثروت، از دیگر مسائلی است که در فصل دوم این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در فصل سوم به این موضوع خواهیم پرداخت که تعادل روانی جامعه و پیشگیری از بحران های اجتماعی ناشی از شکاف های طبقاتی با روش تربیتی و معنوی خاص، مهمترین هدف در الگوی اسلامی توزیع ثروت بوده و حتی اهمیت بیشتری از نفس توزیع عادلانه ثروت از جنبه مادی دارد، به همین دلیل اولویت آن از بین بردن احساس فقر در جامعه و مقابله با جنگ نرم تشدیدکننده این احساس می باشد که بنا داریم از این جنبه نیز به واکاوی نقش برکت در نسبی بودن مفهوم فقر و تأثیر آن بر کاهش احساس فقر بپردازیم. اسلام الگویی جامع در توزیع ثروت دارد که منحصر در عناصر مادی نبوده و شامل عناصر معنوی نیز می شود. به عبارت دیگر، اسلام یک منظومه تربیتی و اخلاقی را به عنوان مکمل توزیع عادلانه ثروت در جامعه در نظر گرفته است تا آثار سوء شکاف های طبقاتی را از بین برده و مانع از بروز بحران های اجتماعی ناشی از آن شود. در این میان، برکت به عنوان یکی از عوامل فوق مادی که خود حاصل از عواملی مادی یا معنوی است، آثار گسترده مادی و معنوی به دنبال دارد که آثار آن می تواند در جنبه مادی، موجب نوعی جبران و امدادی الهی برای اقشار نیازمند جامعه باشد و در مقابل توانمندی ثروتمندان، عاملی کمکی برای مستضعفین به حساب آید و از سوی دیگر، در جنبه معنوی نیز برکت در نظام تربیتی اسلام می تواند با ایجاد و تقویت روحیه قناعت و استغناء و هم افزایی با آنها در ریشه کنی رذائل اخلاقی چون احساس فقر، روحیه تکاثر، کنز، طمع و ...نقشی بی بدیل ایفا کند. از سوی دیگر، احساس فقر عامل اصلی بحران های اجتماعی و اخلال در تعادل روانی جامعه است و اسلام در الگوی جامع خود برای توزیع ثروت، اولویت خود را از بین بردن احساس فقر و پیشگیری از بحران های اجتماعی قرار داده و بیشتر از جنبه مادی توزیع عادلانه ثروت به آن توجه می کند چراکه اصل در اسلام جنبه معنوی زندگی بشر و تکامل و سعادت اخروی اوست. بر همین اساس، همچنانکه گفته شد نظام تربیتی جامع اسلام با عناصری چون قناعت، برکت، مذمت دنیاگرایی، ترغیب به آخرت، ساده زیستی، صبر بر فقر و نیز ترک نگاه به بالادست و مرفهین، روح افراد را تربیت و در این جهت تلاش می کند و برکت در این مجال، اثرگذاری خاص خود را دارد.