نام پژوهشگر: حمیدرضا کربلایی
حمیدرضا کربلایی غلامرضا عزیزیان
پل ها از ابتدای شکل گیری جوامع بشری در کانون توجه انسان قرار داشته است. همچنین ارتباط بین جوامع بشری متضمن وجود پل ها بر روی رودخانه ها بوده است. آبشستگی و فرسایش بستر و دیواره رودخانه ها در اطراف پایه های میانی و کناری پل ها یکی از عوامل اصلی تخریب بسیاری از آنها است. فرایند آبشستگی یک پدیده پیچیده تابع زمان است که نرخ رشد و مقدار عمق نهایی فرسایش متأثر از پارامترهای جریان، مشخصات ذرات رسوب و شکل و اندازه پایه پل می باشد. پیچیدگی جریان با شکل گیری و توسعه حفره آبشستگی بویژه در هنگام وقوع سیل که یک جریان غیر دائمی است افزایش می یابد. هدف این پروژه تحقیق بر روی شکل گیری حفره آبشستگی موضعی و ناپایداری ایجاد شده ناشی از تأثیر متقابل پایه های کناری و رژیم کانال ها تحت جریان های دائمی و غیردائمی می باشد. در این رابطه شبیه سازی فرسایش موضعی اطراف پایه های کناری پل تحت جریان دائمی و غیردائمی در نرم افزار عددی mike 3 انجام گرفت. مطالعه آبشستگی پایه های کناری پل تحت هر دو جریان دائمی و غیردائمی در کانال ذوزنقه ای شکل با مرزهای کاملاً فرسایش پذیر (fully mobile boundaries) از برجستگی های این تحقیق می باشند. شبیه سازی ها در دو مرحله انجام گردیدند. در مرحله اول کانال های طراحی شده تحت جریان دائمی با مقطع پر توسعه داده شدند. نتایج شبیه سازی به دست آمده از نرم افزار mike 3 در این مرحله برای مطالعه مشخصات کانال های مستقیم پایدار و ارزیابی تئوری های رژیم استفاده گردیدند. متوسط اختلاف نسبی ابعاد کانال در مراحل آموزش و آزمون برایmike 3 به ترتیب 95/0 و 07/1 محاسبه شده است. در مرحله دوم، پایه های متقارن پل با شکل مستطیلی در مقطع میانی کانال توسعه یافته قرار داده شده بود. نتایج این مرحله برای مطالعه روند رشد عمق حفره آبشستگی موضعی تحت جریان های دائمی و غیردائمی در شبیه سازی عددی استفاده گردیدند. متوسط اختلاف نسبی عمق فرسایش در مراحل آموزش و آزمون برای mike 3 به ترتیب 95/0 و 09/1 به دست آمده است. نتایج آماری بدست آمده از مقایسه مدل های عددی و آزمایشگاهی نشان از توانایی بالای این نرم افزار برای تخمین عمق آبشستگی در مجاری آبرفتی دارد. همچنین تعدادی از روابط تجربی موجود برای تخمین عمق آبشستگی نیز مقایسه گردیدند که رابطه لارسن با مقدار rmse معادل 05/16 به عنوان بهترین رابطه شناخته شد.
سولماز عالی پور مرضیه موسوی نسب
هدف از این تحقیق تولید پپتید¬هایی با خاصیت آنتی¬اکسیدانی و ضد¬میکروبی و ضد¬فشار خون از ضایعات ماهی با استفاده از دو آنزیم پروتئولتیک تریپسین و فیسینمی¬باشد که در دو نسبت متفاوت 1 و 4 میلی¬گرم برای آنزیم تریپسین و 5 و 10 میلی¬گرم برای آنزیم فیسین به ازایmg 100 پروتئین نمونه اضافه شدند و قطعات پپتیدی حاصل از هضم آنزیمی ، با روش کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون و بعضی توسط کروماتوگرافی تبادل یونی تفکیک شدند. سپس خواص زیست¬فعالی فرکسیون¬های حاصل از کروماتوگرافی بررسی شد و فرکسیون¬های که بالاترین خواص زیست¬فعالی را داشتند با استفاده از روش¬های fplc و hplc بررسی شدند.خاصیت کاهندگی¬فشار¬خون بر مبنای مهار آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین و خاصیت آنتی¬اکسیدانی با استفاده از روش جذبرادیکال dpphبررسی شد.خاصیت ضد¬میکروبی نیز در برابر استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیاکلی و باسیلوس سوبتلیس مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج، حاکی از این بود که پپتید¬های کوچکتر با وزن مولکولی کمتر در اغلب موارد خاصیت ضد¬فشار¬خون بهتری را از خود نشان دادند، در حالیکه پپتید¬های آنتی اکسیدانی و ضد¬میکروبی معمولاً پپتید¬هایی بودند که در اوایل ستون ژل فیلتراسیون خارج می¬شدند و دارای وزن مولکولی بالاتری بودند.پپتید جدا شده از پوست ماهی هیدرولیز شده با 10 میلی¬گرم فیسین باmg/ml022/0= micدر مقابل استافیلوکوکوس اورئوس وmg/ml09/0 =mic در مقابل اشرشیاکلی وmg/ml0112/0= micدر مقابل باسیلوس سوبتلیس دارای بالاترین خاصیت ضد¬میکروبی و پپتید جدا شده از سایر ضایعات ماهی هیدرولیز شده با 5 میلی¬گرم فیسین با mg/ml003/0 mic=در مقابل اشرشیاکلی و mg/ml 003/0=mic در مقابل باسیلوس سوبتلیس نیز دارای بالاترین خاصیت ضد¬میکروبی بود. در حالیکه پپتید جداشدهاز پوست ماهی هیدرولیز شده با 5 میلی¬گرم فیسین باmg/ml0667/0 ic50 =دارای بالاترین خاصیت آنتی¬اکسیدانی و پپتید جدا شده از ضایعات ماهی هیدرولیز شده با 1 میلی¬گرم تریپسین با mg/ml 182/0ic50 =نیز دارای بالاترین خاصیت آنتی¬اکسیدانی بود.پپتید جدا شده از پوست ماهی هیدرولیز شده با 5 میلی¬گرم فیسین با mg/ml044/0 ic50=دارای بالاترین خاصیت ضد¬فشار خون بود و پپتید جدا شده از سایر ضایعات ماهی هیدرولیز شده با 4 میلی¬گرم تریپسین باmg/ml15/0ic50=دارای بالاترین خاصیت ضد¬فشار خون بود.