نام پژوهشگر: عابد نبی پور
عابد نبی پور محبعلی آبسالان
چکیده مسئله شر یکی از چالش بر انگیز ترین مسائل فلسفی و کلامی است که در طول تاریخ نه تنها نظر اندیشمندان بلکه مورد توجه عامه مردم نیز بوده است، مشاهده کاستی ها و نقایص جهان موجود و درد و رنج ناشی از آنها این سوال در ذهن پدید می آوردکه، چرا خداوند قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه محض اجازه داده است که این همه شرور و کاستی ها در ساختار عالم رسوخ کند؟ ابن سینا و پلان تینگا به عنوان دو فیلسوف الهی، نقطه نظراتی را در بار? حل معضل شرور در عالم هستی مطرح نموده اند. ابن سینا با طرح مسئله شر به دنبال این بوده است که اشکالات وارد شده بر آموزه های دینی مانند توحید، نظام احسن، عدل الهی و ... رد کند. وی با شش پاسخی که برای مسئله شر داده است، کوشیده که تفسیر صحیحی از شر ارائه نماید. در حالی که هدف اصلی پلان تینگا از طرح مسئله شر رد ادعایی فیلسوفانی مانند دیوید هیوم و جی. ال. مکی که به ناسازگاری شر با وجود خداوند قائلند می پردازد و با طرح نظری? «دفاع مبتنی بر اختیار» نه تنها ادعاهای آنها را بی پایه و اساس می خواند، بلکه با بیان این نظریه به سازگاری منطقی وجود شر با وجود خداوند در عالم هستی می پردازد. هر دو فیلسوف معتقدند که وجود خداوند با تحقق شر در عالم سازگاری کامل دارد و هیچ ناسازگاری درآن مشاهده نمی شود و نیز هر دو فیلسوف تاکید دارند با وجود اینکه خداوند قادر مطلق است، حذف شرور از این عالم غیر ممکن است، یا به عبارت صحیح تر آفرینش عالم مادی بدون شر ممکن نیست، دلیل ابن سینا بر این مدعا این است که شر لازمه عالم مادی است در صورتی پلان تینگا شر را ناشی از اختیار می داند.