نام پژوهشگر: مجید حبیبیان نقیبی
مهرداد محمودیان زمانه مرتضی عزتی
علیرغم حضور دائمی فقر در جوامع انسانی، به دلیل آسیب¬های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، رفع آن همواره از دغدغه¬های دولت¬های جوامع مختلف بوده است. مطالعه فقر، علل و روند آن می¬تواند به دولت¬ها برای کاهش فقر و آسیبب¬های آن کمک کند. در این پژوهش برای خط فقر از رویکرد نیاز¬های اساسی و برآورد هزینه سبد 2080 کیلو کالری به ازای هر نفر در روز و با استفاده از متوسط قیمت آن در بین استان¬ها استفاده شده است. در حالی که تحقیقات تجربی در مورد کاهش فقر معمولا بر یک جنبه از مذهب (مانند زکات، خمس، وقف و...) متمرکز شده است. در این پژوهش ما پیشنهاد کردیم که سرمایه مذهبی به عنوان یک عامل تعیین کننده برای سرعت بخشیدن به کاهش فقر در نظر گرفته شود. از این رو افرادی که دارای سرمایه مذهبی هستند، بر پایه اعتقادات خود که برخاسته از باورهای مذهبی (در اینجا اسلامی) عمل خواهند کرد. هدف اصلی این پژوهش بروآرد تاثیر سرمایه مذهبی بر کاهش فقر، با استفاده از داده¬های استانی طی دوره زمانی 1390-1379 می¬باشد. این مطالعه به تجزیه و تحلیل ارتباط مذکور در قالب روش اقتصاد سنجی پانل دیتا پرداخته است. که به نتایج زیر رسیده¬ایم. نتایج بدست آمده از این پژوهش گویای این مطلب است که سرمایه مذهبی و فقر با هم در ارتباط بوده؛ و این رابطه به گونه¬ای است که همراه با افزایش درآمدهای اختصاصی کمیته امداد میزان فقر کاهش می¬یابد و متغیر lmvh باعث کاهش فقر می¬شود ولی معنادار نیست. از دیگر نتایج به¬دست آمده در این پژوهش ارتباط مثبت و معنادار بین کاهش بیکاری و کاهش تورم با کاهش فقر در کشور در دوره مورد نظر می¬باشد.
مجید حبیبیان نقیبی حسن سبحانی
بازار سرمایه با همه نوپایی، اهمیت و ضرورت خویش را بر اقتصاد جوامع مختلف به شکلی تحمیل کرده است که اقتصاد بدون بازار سرمایه، ابتر به نظر می رسد. با این وجود استفاده از ابزارهای متعارف در جوامع اسلامی، در عمل با موانع عدیده و غیر قابل اغماضی به لحاظ ارزشی و فرهنگی روبرو است. اسلام نیز به عنوان دین خاتم، برای هر رفتار انسانی راه کارهای مناسب و سازگاری می تواند داشته باشد. در این شرایط، بازار سرمایه اسلامی، ابزارهای سازگار با شریعت اسلامی را می طلبید. در پاسخ به این نیاز، اندیشمندان اقتصاد و مدیریت اسلامی تلاش زایدالوصفی را برای ابداع، معرفی، تصویب و انتشار ابزارهای مناسب به عمل آورده اند که نتیجه آن ورود مجموعه ای از این اوراق تحت عنوان صکوک به بازارهای سرمایه کشورهای اسلامی و غیراسلامی بوده است. با این وصف، هنوز هم زمینه های بکری وجود دارد که ابزارهای موجود زمینه و شرایط حضور در آن را پیدا نکرده اند. اوراق منفعت که تبدیل منافع و خدمات به اوراق بهادار را به عهده دارد، می تواند به عنوان ابزاری نوظهور برای بازار سرمایه اسلامی در نظر گرفته شود. رسالت اصلی این رساله، معرفی اوراق منفعت و بررسی زوایای فقهی و اقتصادی آن در حد میسور است. بی تردید این پژوهش صبغه اکتشافی دارد و تلاش می کند، راه های انتقال اوراق منفعت را در بازارهای اولیه و ثانویه در قالب قرارداد سازگار با شریعت اسلامی بررسی کند و نیز قیمت گذاری آن در بازارهای اولیه و ثانویه، با توجه به ریسک های مربوط به آن و بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای کاوش نماید. برای معرفی هرچه بیشتر اوراق منفعت، زمینه های کاربرد آن در اقتصاد و تأثیر بر متغیرهای مهم اقتصادی را بررسی می کند و در ادامه، با مروری بر گذشته، وضعیت موجود و چشم انداز آینده صکوک، زمینه لازم برای بحث در مورد چالش ها و فرصت های فراروی اوراق منفعت فراهم می-گردد.