نام پژوهشگر: حبیبه جهانشاهلو
حبیبه جهانشاهلو علی اکبر احمدی
سرمایه روان شناختی موضوع جدیدی است که در هزاره سوم مطرح و از سال 2006 به حوزه سازمان و مدیریت نیز وارد شده است. این موضوع در طی چند سال اخیر در نظریه ها و تحقیقات مختلفی، به عنوان یک سازه اصلی مرتبط با پیامدهای سازمانی در سطح فردی و سازمانی مطرح شده است. با توجه به گسترش روز افزون رویکرد سرمایه روان شناختی در سازمان ها، مقاله حاضر به بررسی تأثیر سرمایه روان شناختی بر عملکرد کارکنان پرداخته است. به این منظور پژوهشگر ضمن مرور کامل مبانی نظری پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی به انجام پژوهش پرداخته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور استان قزوین در سطوح مختلف اعم از مدیران، سرپرستان، کارشناسان و کارکنان که به دلیل گستردگی آن، پژوهشگر با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از میان آنان، فرضیه های پژوهش را مورد آزمون قرار داده است. این تحقیق از پنج فرضیه تشکیل شده است که با استفاده روش معادلات ساختاری و رگرسیون مورد سنجش قرار داده شده است. یافته های مربوط به آزمون فرضیه های این پژوهش حاکی از آن است که سرمایه روان شناختی آثار و پیامدهای مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد. به عبارت دیگر سرمایه روان شناختی و اجزای چهارگانه آن از جمله امید، خود-کارآمدی، خوش بینی و تاب آوری، عملکرد سازمانی را در دانشگاه پیام نور استان قزوین تحت تأثیر مثبت قرار می دهند. در این میان مولفه تاب آوری دارای بالاترین رتبه و خوش بینی پایین ترین رتبه را داشته اند. در نهایت این بررسی نشان داد که سرمایه روان شناختی نقش تعدیل گری میان جو سازمانی و پیامدهای سازمانی ایفاء می کند. واژگان کلیدی: سرمایه روان شناختی، امید، خود-کارآمدی، خوش بینی، تاب آوری، عملکرد، اثربخشی، کارایی، بهره وری