نام پژوهشگر: مونا ناظم نیا
مونا ناظم نیا مریم قاضی نژاد
یکی از انواع طلاق، طلاق توافقی می باشد. طلاق در صورتی توافقی است که زوجین برای تقاضای طلاق،توافق داشته باشند و در موارد مهریه، اجرت المثل، حضانت فرزندان،نفقه،جهیزیه به توافق رسیده باشند.افزایش چشمگیر آمار طلاقهای توافقی در شهر تهران ما را بر آن داشت تا به بررسی و شناخت ماهیت ،علل و فرآیند های طلاق توافقی بپردازیم. تحقیقات پیشین و نظریه ها ،نمایانگر آن است که یکی از عوامل موثر در بروز مشکلات زناشویی، ناهمسانی یا عدم تناسب سبک زندگی زوجین می باشد . بنابراین تحقیق پیش رو درصدد بررسی رابطه عدم تناسب سبک زندگی زوجین (به عنوان متغیر مستقل) و میزان توافق در طلاق (به عنوان متغیر وابسته) می باشد.مدل تحقیق از تلفیق نظریات آدلر،استین و چلبی حاصل شده است.در این پژوهش واحد تحلیل فرد می باشدو برای گردآوری داده ها از روش پیمایش استفاده شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری غیر احتمالی استفاده شده است و جمعیت نمونه شامل 145 نفر از افرادی(زن یا مرد) است که در تیر ماه 1391 در دادگاههای خانواده مناطق 1 ،2،3،6،7 ،10الی19حکم طلاق توافقی آنها صادر شده است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد متغیر مستقل عدم تناسب ارزشهای عرفی میان زوجین و متغیر های زمینه ای میزان تحصیلات پاسخگو و تعداد فرزندان، بیشترین سهم را در پیش بینی میزان توافق در طلاق داشته اند، همچنین مجموع متغیر های مستقل و زمینه ای مورد مطالعه، 28% از تغییرات متغیر وابسته (میزان توافق در طلاق) را تبیین و پیش بینی می کنند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر تعداد فرزندان، تاثیر مستقیم و مثبت بر میزان توافق در طلاق داشته است و متغیرهای عدم تناسب ارزشهای عرفی میان زوجین و متغیر زمینه ای میزان تحصیلات پاسخگو بر متغیر مذکور، تاثیرات معکوس و منفی داشته اند.