نام پژوهشگر: فائزه ناجی
فائزه ناجی امیرحسین محمودی
امروزه مدیریت دانش و فعالیت های دانایی محور همواره مورد تاکید تمامی سازمان ها و صاحب نظران عرصه های مختلف جامعه قرار دارد.کارکنان هوشمند و با دانش به عنوان مهمترین سرمایه های یک سازمان با توجه به قدرت خلاقیت و نوآوری، خلق فناوری های جدید و توسعه محصولات و خدمات جدید ،سازمان را به مزیت رقابتی پایدار رهنمون می کنند.تلاش های نوآورانه در سازمان نتیجه سرمایه گذاری هدفمند در فرآیندهای یادگیری و ارتقاءمدیریت دانش است. استقرار و کاربرد مدیریت دانش در هر سازمانی با توجه به پیچیدگی و کیفی بودن دانش نیازمند پیش زمینه و زیرساخت های سازمانی لازم است. به همین دلیل بررسی و شناخت وضعیت سازمان از نظر آمادگی مولفه های سازمانی مدیریت دانش برای کاربرد آن در سازمان ضروری است. به خصوص در رابطه با یک سازمان آموزشی که با احاد مختلف مردم در ارتباط است. این پژوهش با هدف امکان سنجی استقرار نظام مدیریت دانش بر پایه مدل هیسیگ، از دیدگاه کارکنان و مدیران ستادی دانشگاه جامع علمی – کاربردی سعی بر بررسی شرایط موجود و ارائه راه کارهایی برای رسیدن به وضعیت مطلوب دارد. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق کلیه کارکنان و مدیران ستادی دانشگاه جامع علمی – کاربردی به تعداد 260 هستند که از بین آنها 152 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده، و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 60 سوالی متناسب با مولفه های اصلی و زیر مولفه های مربوط به آنها بوده است که روایی محتوایی آن مورد تأیید اساتید راهنما و مشاور قرار گرفته و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96% محاسبه گردید. برای تحلیل داده ها از آزمونهای کلموگروف اسمیرنوف، تی تک متغیره، تی دو متغیر مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که هیچکدام از مولفه های مورد بررسی از قبیل ساختار سازمانی، ساختار فرهنگی، منابع انسانی، جو سازمانی و فرآیندهای سازمانی به جز ساختار تکنولوژیکی در دانشگاه جامع علمی – کاربردی، برای استقرار نظام مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار نمی باشند.