نام پژوهشگر: فاطمه وزیری نسب
فاطمه وزیری نسب مهران قرایتی
از گذشته های بسیار دور، بشر در رابطه ای تنگاتنگ با طبیعت به سر می برده و برای ساخت احتیاجات خود از آن الهام می گرفته و طبیعت همواره راهنمای بسیار خوبی برای طراحان بوده است. اما بعد از انقلاب صنعتی قرن هجدهم ارتباط عمیق بین انسان و طبیعت گسسته شد. رشد جمعیت و به دنبال آن تسلط بشر بر طبیعت، آغازی بود بر مشکلات زیست محیطی که انسان امروز دچار آن است. با برداشت بی حد از منابع طبیعی تجدید ناپذیر و آلودگی محیط زیست و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی که کمبود منابع را منجر می شوند، زندگی اجتماعی و اصولا تکنولوژی متوقف خواهد شد. مصارف انرژی در ساختمان بطور میانگین حدود 40 درصد انرژی هر کشوری را شامل می شوند(قیاسوند و قیاسوند، 1388) و با این شیوه مصرف، سوخت های فسیلی بین 8-18 سال آینده به اتمام رسیده و طی ده سال آینده، بالغ بر هفتاد میلیارد دلار مصرف انرژی حاصل از سوخت های فسیلی را خواهیم داشت(yeang, 2006). این مشکلات، ضرورت استفاده از انرژی پایدار و حرکت بسوی معماری زیست مبنا و بومی را بر همگان روشن می کند. این پژوهش سعی دارد به این سوال پاسخ دهدکه چگونه می توان از ساختار گیاهان نواحی گرم و خشک در معماری بومی استفاده کرد. دلیل انتخاب گیاه از بین سایر اکوسیستم های طبیعی این است که از منظر ایستایی و مقیم بودن به یک مکان، مشابهت بیشتری با معماری دارد. هدف این پژوهش بهره گیری از هوشمندی گیاهان و پاسخ دهی آن ها به تغییرات آب و هوایی جهت ارائه چارچوبی برای کمک به طراحی بومی می باشد. بدین منظور گیاهان این ناحیه و به ویژه درخت کاج به صورت مطالعه کتابخانه ای بررسی شده و برخی از اصول استخراج شده از این مطالعات که قابلیت ترجمه به زبان معماری را دارند،در طراحی معماری بنای یک شهر کتاب به کار گرفته شده اند.