نام پژوهشگر: زهره ناصرزاده
زهره ناصرزاده عبدالرضا مظاهری
این رساله در دو بخش مجزای اسلام و مسیحیت به بررسی موضوع لوگوس و حقیقت محمدیه و در نهایت در بخش سوم به بررسی معانی کلمه در قرآن می پردازد. در بخش مسیحیت ریشه های کلمه لوگوس را در فلسفه یونان باستان در آثار هراکلیتوس(535-475 ق .م) جستجو نموده که به مفهوم گفتار، روح الهی طبیعت، هارمونی پنهان و نهفته در تضادهای عالم و نظم عقلانی می باشد.ازسویی در روند بررسی، تأثیر و نفوذ فلسفه یونان به الهیات یهودی اسکندرانی مشاهده میشود و نمونه بارز آن آثار فیلون می باشد. او آشکارا تحت تأثیر افلاطون ، ارسطو و رواقی گری است. از سویی رواقیون نیز متأثر از هراکلیتوس می باشند. قدیمی ترین منابع یهودی در خصوص لوگوس یا (کلمه الهی )، اریستوبولوس پایناس ، حکمت سلیمان و آثار فیلون است . همچنین در دوران مسیحیت خصوصا در اسکندریه ، نویسندگان و مبلغین مسیحی به اهمیت فلسفه برای بیان تعالیم مسیحی پی بردند. مهمترین این افراد که در توسعه الهیات کلمه خدا نقش بسزایی داشتند و متأثر از افلاطون و هراکلیتوس می باشند کلمنت اسکندرانی و شاگرد او اوریجن است. در مرحله بعد مشاهده می کنیم فلوطین نو افلاطونی که فلسفه او متأثر از افلاطون، ارسطو، فیثاغورس و غنوصیه یهود است؛ عقل را اولین صادر شده از مبدا نخست دانسته و نفس را صادره از عقل میداند و مُثُل افلاطونی و صور کلیه در صادر اول یا همان عقل وجود دارند. از سویی در قدیمی ترین منبع مسیحیت یعنی انجیل یوحنا به وضوح می بینیم که عیسی مسیح چون قوه خالقه کلمه ، قدم به عرصه ظهور و بروز گذاشته و پدر آسمانی نامرئی از این طریق تجلی می کند و نه فقط کلام و سخن او کلام و سخن خداست بلکه خود او به خودی خود،«کلمه» است. مسیحیان در شورای جهانی کالسدون آخرین مناقشات رادراین خصوص حل و فصل نموده و بیان کردند که: «عیسی دارای طبیعت بشری بوده اما کلمه ازلی خدا در وی تجسم یافته است». یعنی عیسی مسیح معادل لوگوس (کلمه الهی) ، همان اولین صادر از احدیت و یا عقل است که کارکردهایی دارد از جمله: 1- خلقت 2- کشف و وحی . به معنای کشف خداوند از طریق تجسم یافتن در عیسی 3- وساطت به معنای مرز میان پدر آسمانی و انسان . همچنین واسطه ای که دعای انسانها را به خدا و نصرت خدا را به انسان های فانی می رساند. در بخش دوم این رساله در بررسی حقیقت محمدیه ابتدا به بیان تعریف و چیستی آن پرداخته سپس دلایل نقلی و عقلی برای اثبات آن را از دیدگاه افرادی چون ابن عربی ، عبدالکریم جیلی، ملاصدرا، امام خمینی، دکتر سید حسین نصر و آیت ا... مطهری بیان میدارد. همچنین دیدگاه افراد مخالفی چون ابوالعلاء عفیفی را هم در خصوص حقیقت محمدیه مطرح می نماید و در آخر به کارکردهای حقیقت محمدیه و جایگاه آن در نظام هستی می پردازد در بررسی حقیقت محمدیه نیز روندی مشابه روند لوگوس مشاهده می شود. حقیقت محمدیه اولیه تعین ذات الهی است؛ مظهر اسم الله بوده و مشتمل است بر کلیه اسماء و صفات الهی که همان عقل کلی یا انسان کامل است. ابن عربی حقیقت محمدیه را مبدأ خلاقی می داند که جهان به واسطه آن خلق شده است. بر اساس نظر استاد مطهری انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشته و برای اولین بار توسط محی الدین ابن عربی بکار برده شده است. به عقیده ایشان انسان کامل هم در حد اعلاء و هم در درجات پایین تر در خارج وجود پیدا کرده است و پیامبر (ص) نمونه انسان کامل اسلام است. کلید واژه ها: لوگوس، حقیقت ، محمدیه، فلسفه