نام پژوهشگر: سید میلاد هاشمی
سید میلاد هاشمی حامد وحدتی نسب
در محوطه های باستانیِ متعلق به دوره های پارینه سنگی، فرا پارینه سنگی و حتی نوسنگی قدیم، گوناگونیِ یافته ها و داده های مادّی معمولاً اندک است؛ در نتیجه، در حال حاضر سیمای نسبتاً تاریکی از این دوره ها (به خصوص در ایران) سراغ داریم. با این وجود، در محوطه های منسوب به این دوره ها، گاهاً با فراوانیِ انواع گوناگونی از دست ساخته های سنگی مواجه می شویم که پژوهش گر را در درکی نسبی از فعالیت های معیشتی، سازمان فناوری، الگوهای استفاده از زمین و شکل بندی استقرار و به طور کلی یک بازسازی نسبیِ محدود از جامعه ی پیش از تاریخی یاری می کند. به همین دلیل، این پژوهش نیز از دسته ای از دست افزارهای سنگی که آن ها را خراشنده های جانبی می نامیم، بهره برده است. این خراشنده های جانبی از لایه های بر جای و مضطرب غار کمیشان بهشهر –با لایه های پایینیِ میان سنگی و نوسنگی- بدست آمدند و مبنای پژوهش ما قرار گرفتند. پژوهش ما در اینجا بر مسأله ی شدت کاهش/روتوش در خراشنده های جانبی استوار خواهد بود. توالی کاهش می گوید که ابعاد و شکل دست افزارهای سنگی و نیز سنگ مادرها -در اثر فعالیت های انسان باستانی- از زمان برداشت ماده ی خام سنگی تا لحظه ی دور ریزیِ آن تغییر می کند و این تغییر همواره رو به کاهش و تقلیل حجم/جرم از سطح و یا لبه ها و حواشیِ سنگ است. مسأله ی کاهش در درک برخی از ابعاد زندگی بشر پیش از تاریخی به ما کمک می کند. این ابعاد چون درجه ی تحرک، نوع محوطه و کاربریِ نسبیِ آن، نحوه ی سازمان دهی فناوری در آن، راهبردهای معیشتی و.. هستند. در اینجا بر آنیم که با درک ابعاد و یافتن شدتِ نسبیِ کاهش/روتوش در خراشنده های جانبی، به درکی از کاربری محوطه ی کمیشان در دوره های میان سنگی و نوسنگی برسیم. روش کار ما براساس محاسبات هندسی و ریاضیاتی است. تحلیل های هندسیِ ما به کمک سه شاخص هندسیِ معرفی شده (ir, ii, erp) انجام می گیرد. سه شاخصی که هرکدام مکمل یکدیگرند و در کنار هم می توانند درکی نسبی از شدت کاهش/روتوش در میان مجموعه دست افزارهای سنگیِ یک محوطه ارایه دهند. بررسی های ما نشان داد که شدت کاهش در غار کمیشان حدود متوسط بوده است و به احتمال، این محوطه از نوع اردوگاه پایه با طول مدت اقامتِ قابل توجه در سال و نیز تحرکِ به نسبت کم است.