نام پژوهشگر: شهره السادات سجادی کوچصفهانی

ارزشیابی برنامه درسی مراکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  شهره السادات سجادی کوچصفهانی   رضا مراد صحرایی

الف) موضوع و طرح مسئله ( اهمیّت موضوع و هدف): یکی از اجزای جدایی ناپذیر هر برنامه درسی، ارزشیابی است. بدون ارزشیابی از برنامه درسی، امکان اصلاح، بهبود و تغییر وجود ندارد و ممکن است موجب مشکلانی از جمله زیان مالی برای سرمایه گذاران و عدم یادگیری برای زبان آموزان گردد. هدف از ارزشیابی، رسیدن به فهم درست از برنامه درسی موجود و برطرف کردن مشکلات احتمالی است که می تواند پیشنهادات کاربردی خوبی برای آینده دوره و برنامه درسی داشته باشد. در نظام آموزشی، ارزشیابی جزء مشترک کلیه بخش های برنامه از نیازکاوی تا قالب سازی، اجرا، سنجش و نظارت است (نیشن و مکالیستر،2010 :3). ارزشیابی نقش تعیین کننده ای در بهبود مستمر کیفیت آموزشی دارد، لذا لازم است در برنامه های آموزش فارسی به غیر فارسی زبانان همواره مورد توجّه قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز به منظور توصیف وضعیت کنونی آموزشگاه های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان صورت گرفته است تا با توصیف آن بتوان نقاط قوّت و ضعف برنامه درسی در این مراکز را بررسی نموده، و راهکارهایی ارائه نمود. ب) مبانی نظری: شامل مرور مختصری از منابع، چهارچوب نظری، پرسش ها و فرضیه ها: مبنای نظری پژوهش حاضر مطابق آراء نیشن و مکالیستر(2010) است. به عقیده آن ها، ارزشیابی را باید مهم ترین قلمرو در برنامه درسی دانست. ارزشیابی می تواند نگاهی همه جانبه به دوره آموزشی داشته باشد تا تعیین کند که آیا آن دوره کفایت دارد یا خیر و یا دوره آموزشی در کجا نیازمند پیشرفت است. با توجّه به اهدافی که در ارزشیابی به دنبال آن هستیم، ارزشیابی به انواعی تقسیم می شود. مهم ترین آن ها، ارزشیابی تکوینی و تراکمی اند. هدف از ارزشیابی تکوینی شکل دادن یک برنامه آموزشی به منظور بهبود آن ، و هدف از ارزشیابی تراکمی، تهیه خلاصه ای از برنامه یا قضاوتی درباره کیفیت و دقّت یک برنامه آموزشی است. یکی از تصمیم هایی که فرد ارزشیاب یا سازمان ارزشیابی کننده باید اتّخاذ کند، تصمیم گیری درباره بلند مدّت و یا کوتاه مدّت بودن آن است. علاوه بر تمایز در ارزشیابی تکوینی / تراکمی و ارزشیابی کوتاه/ بلند مدّت ، تمایز سومی نیز وجود دارد که آن فرایندی/ برآیندی است. دو جنبه مهمی که در امر ارزشیابی باید بدان توجّه گردد، رضایت زبان آموزان و معلّمان است. بر این اساس، در این پژوهش دو پرسشنامه طراحی شده است که به دنبال پاسخ به این سوالات است: از منظر زبان آموزان، برنامه درسی موسسه دهخدا و موسسه المهدی تا چه حد متناسب با نیاز آن ها طراحی شده است؟ نگرش معلّمان و زبان آموزان این مراکز نسبت به برنامه درسی چگونه است؟ ج) روش تحقیق شامل جامعه آماری مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: پژوهش حاضر از نوع میدانی و مقایسه ای است. ابزاری که در این پژوهش استفاده شده ، پرسشنامه می باشد. ارزشیابی در دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان( دهخدا و المهدی) به منظور توصیف و سپس مقایسه انجام شد. در مجموع 81 زبان آموز و 22 معلم در این پژوهش شرکت داشته اند. از این تعداد، 38 زبان آموز از موسسه دهخدا و 4? زبان آموز از مدرسه المهدی قم، به پرسشنامه پاسخ داده اند. تعداد معلّمان موسسه دهخدا 10 نفر و تعداد معلّمان مدرسه المهدی قم نیز 12 نفر بوده است. آزمودنی های پژوهش حاضر شامل فارسی آموزانی از چین، ایتالیا، آلمان، پاکستان، آذربایجان، هند، ترکیه و ... هستند. میانگین سن این گروه 25 سال است. همه آزمودنی ها در سطوح پیشرفته، در حال تحصیل هستند. پرسشنامه های پژوهش شامل دو پرسشنامه معلّمان، و پرسشنامه زبان آموزان می شد. پس از گردآوری پرسش نامه ها، داده ها گردآوری شده و برای آن ها نمودار کشیدیم. داده های گردآوری شده، به روش توصیفی-آماری تجزیه و تحلیل شده اند. ت) یافته های تحقیق: توصیف داده ها و نتایج پرسشنامه ها، نشان داده است که به طور کلّی زبان آموزان مراکز دهخدا و المهدی از برنامه درسی خود راضی هستند. در این پژوهش، توجه به نیازهای ارتباطی، توجه به نیازهای عاطفی زبان آموزان، و توجّه به نیازهای حال و آینده زبان آموزان از جمله مواردی بود که به صورت ویژه به آن توجّه شد. اگرچه زبان آموزان المهدی بر این باورند که به نیازهای عاطفی آنان توجّه می گردد، امّا اکثر آنان معتقد بودند که به نیازهای ارتباطی آنان توجه نشده است. بیش از نیمی از آن ها نیز معتقدند نیازهای حال و آینده آنان در این مرکز آموزشی برطرف می گردد. در موسسه دهخدا زبان آموزان معتقدند به نیازهای ارتباطی آنان، و نیازهای حال و آینده شان توجّه می گردد، با این حال نیمی از آنان معتقدند نیازهای عاطفی آنان در این موسسه نادیده گرفته می شود. با این که نگرش کلّی زبان آموزان به برنامه درسی مثبت بوده است، اما این گونه به نظر می رسد که بیشتر معلّمان از برنامه درسی ارائه شده در این مراکز رضایت نداشته یا در این مورد اتّفاق نظر ندارند. پژوهش حاضر نشان می دهد معلّمان دهخدا، نگرش مثبتی به معیارهای داده قابل فهم، ساعت آموزشی، توجّه به نیازهای ارتباطی زبان آموزان، توجّه به نیازهای حال و آینده زبان آموزان و معیار حرکت از ساده به دشوار داشته و معلّمان المهدی، نگرش مثبتی به معیارهای داده قابل فهم، لذّت بخش بودن یادگیری داشتند. ث) نتیجه گیری و پیشنهادات: برای نتیجه گیری کلّی می توان گفت، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، برنامه درسی ارائه شده در دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در جلب رضایت زبان آموزان عملکرد موفقی داشته است و اکثر افراد به اکثر معیارها، نظر مثبتی داشتند. با این حال، این مراکز باید به خاطر داشته باشند جنبه مهم دیگر ارزشیابی، رضایت معلّمان است که تا حدودی این رضایت برآورده شده بود. با این وجود در بسیاری از موارد و معیارها، معلّمان عدم رضایت خود را اعلام کرده اند. در ایران، در زمینه ارزشیابی برنامه درسی، به خصوص آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، کارهای بسیاری کمی انجام شده است.