اشتغال به عنوان عامل موثر در رشد اقتصادی توزیع درآمد و حفظ کرامت انسانی است و انتخاب شغل از مسائل مهمی است که هر فرد در طول زندگی خود باید به آن بپردازد.اگر انتخاب صحیح و هماهنگ با علایق? استعدادها? توانایی و اهداف فرد باشد رضایت شغلی? کارایی و اثربخشی را به دنبال خواهد داشت در مقابل بیکاری به عنوان ریشه بسیاری از ناهنجاری ها? دارای پیامدها و تبعات اقتصادی? اجتماعی و سیاسی می باشد.هدف از این تحقیق حاضر بررسی علل تمایل کمتر دانش جویان تحصیلات تکمیلی فنی مهندسی در بخش های صنعتی و نیز علاقمندی آن ها به جذب در مراکز آموزش عالی است همچنین اولویت بندی و ترتیب این عوامل و موانع از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد.این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی می باشد.جامعه آماری آن شامل 971 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری مهندسی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل می باشد.حجم نمونه برای مقطع کارشناسی ارشد 260 نفر و برای مقطع دکتری 118 نفر بوده است.روش نمونه گیری? نمونه گیری هدفمند طبقه ای می باشد.طبقات در این نمونه گیری شامل دانشکده های مهندسی برق? مکانیک? عمران و شیمی بوده است. با کمک روش تحلیل سلسله مراتبی گروهی به رتبه بندی و تعیین اولویت عوامل و موانع پرداخته شده است قبل از آن جهت جمع آوری اطلاعات در مورد عوامل و موانع از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است و پس از بررسی مصاحبه ها و پیشینه تحقیق? واحدهای تحلیل (معیارها و زیرمعیارها) که به عنوان عوامل علاقمندی به اشتغال در دانشگاه(هیئت علمی) و موانع جذب برای بخش های صنعتی بود ?استخراج گردید . برای سنجش اعتبار معیارها و زیرمعیارها به کمک روش دلفی? میانگین حسابی هر کدام از آن ها برابر 8 برآورد شد در نتیجه معیارها و زیرمعیارها مورد تایید قرار گرفته شدند. نتیجه آن که عواملی که باعث علاقمندی افراد به جذب در دانشگاه می شدند مانعی بودند برای اشتغال این افراد در بخش های صنعتی. معیارهای مورد تایید شامل دو دسته معیار اصلی هستندکه شامل 1- عوامل محیطی و 2- عوامل فردی می باشند.زیرمعیارهای عوامل محیطی شامل 1- عوامل اقتصادی 2- سیاست های مرتبط با تعامل صنعت با دانشگاه و3- فرهنگ جامعه و نیز زیرمعیارهای عوامل فردی را شامل 1- مهارت کارآفرینی 2- نگرش فردی کسب شده در مورد اشتغال و 3- مهارت ارتباطی دانشجو در نوشتن مقاله یا پایان نامه با استادی که دارای اشتهار علمی است? در نظر گرفته شده است .هر کدام از این زیرمعیارها خود به زیرمعیارهای دیگری تقسیم شده اند بدین ترتیب: زیرمعیارهای عوامل اقتصادی شامل 1- ساختار اقتصادی 2- خصوصی سازی بخش های صنعتی? زیرمعیارهای سیاست های مرتبط با تعامل صنعت بت دانشگاه شامل 1- کیفیت آموزش 2- وجود پارک های علم و فناوری? مراکز رشد و شرکت های مشتق از دانشگاه ? زیرمعیارهای فرهنگ جامعه شامل 1- تناسب مهارت ها با جنسیت 2- راحتی و آسانی کار(نداشتن کار بدنی)? زیرمعیارهای مهارت کارآفرینی شامل 1- خلاقیت و نوآوری 2- استقلال شغلی(انتخاب موضوعات مورد علاقه برای تحقیق)? زیرمعیارهای نگرش فردی کسب شده در مورد اشتغال شامل 1- رضایت و امنیت شغلی 2- موقعیت اجتماعی شغل و زیرمعیارهای مهارت ارتباطی دانشجو در نوشتن مقاله یا پایان نامه با استادی که دارای اشتهار علمی است شامل 1- موضوع پایان نامه یا مقاله و اعتبار آن 2- اخذ پروژه های صنعتی با اعتبار دانشگاه همچنین در ادامه زیرمعیار کیفیت آموزش خود به دو زیرمعیار تقسیم می شود 1- کمیت و کیفیت کارآموزی دانشجویان و امکانات وآزمایشگاه های موجود در دانشگاه 2- کمیت و کیفیت مطالب عملی و کاربردی علاوه بر دروس نظری و زیرمعیارهای رضایت و امنیت شغلی نیز به دو زیرمعیار فرعی دیگر تقسیم شده اند که شامل 1- درآمد مناسب? مزایای بازنشستگی و نزدیکی به محل سکونت 2- شرکت در همایش ها و کنفرانس های خارجی.سپس با کمک تحلیل سلسله مراتبی گروهی? ترتیب و اولویت هریک از این معیارها و زیرمعیارها برای هر دانشکده مهندسی و برای هر جنس تعیین و مشخص گردید