هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی مدیران و رفتار شهروندی سازمانی معلمان با اثربخشی سازمانی مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-1391می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان دوره ابتدایی تحصیلی مدارس نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان که تعداد آن ها 337 نفر مدیر(138 مرد و 199 زن) و 3107 نفر معلم (415 مرد و 2692 زن) بود. براساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 181 نفر مدیر(74 مرد و 107 زن) و543 نفر معلم انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنام? ذهنیت فلسفی با 30سوال ، پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی با 27 سوال و پرسشنامه اثربخشی سازمانی با 40 سوال استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید اساتید رشته مدیریت قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 80/. برای پرسشنامه ذهنیت فلسفی، 94/. برای پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی و 93/. برای پرسشنامه اثربخشی سازمانی محاسبه شد. دادههای پژوهش در دو سطح آمار توصیفی( فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی( آزمون t ، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین ذهنیت فلسفی مدیران و اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معنادار (01/0 >p و 421/0= r) وجود دارد. بین ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران(جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) و اثربخشی سازمانی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بین رفتار شهروندی سازمانی معلمان و اثربخشی سازمانی همبستگی مثبت و معنادار (01/ 0> p و 582/0= r )وجود دارد. هم چنین بین ذهنیت فلسفی مدیران و رفتار شهروندی سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار (01/0< p و 380/0=r) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از طریق رفتار شهروندی سازمانی معلمان و ذهنیت فلسفی مدیران می توان اثربخشی سازمانی مدارس را پیش بینی کرد.