نام پژوهشگر: هدی دفتری

عملکرد هنر در حوزه های سیاسی با توجه به هنر نقاشی در انقلاب مکزیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1392
  هدی دفتری   زهرا رهبرنیا

در اواخر قرن نوزدهم و شروع قرن بیستم دنیای انسان ها دچار تغییراتِ زیادی شد که سرعتِ روز افزونِ این تغییرات، همه ی جنبه های زندگی بشر از علم و فلسفه تا سیاست و اجتماع را در بر گرفت. هنر نیز از این جریانات به دور نماند. مسأله ی هنر و هنرمند متعهد مطرح شد و مخالفان و موافقان زیادی پیدا کرد. یکی از پیامدهای ناگزیرِ این تحولاتِ عمیق، نظریاتِ سیاسی و اجتماعیِ تازه ای بود که بیشتر دنیا را فراگرفتند. در این زمان جهان به نوعی عرصه ی منازعاتِ ایدئولوژی هایی بود که هر یک داعیه ی سعادت بشر را داشتند. یکی از کشورهایی که از این دگرگونی ها دور نماند مکزیک بود که با انقلابی که در آن اتفاق افتاد دچار تحولاتِ عمیق سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شد. در این رساله، پرسش این است که آیا پرداختن هنر به مسائل سیاسی از ارزش های زیبایی شناسانه آن می کاهد؟ و آیا اصولا هنر از این قدرت برخوردار است که بر پیش برد اهدافِ ایدئولوژی ها موثر باشد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، هنرِ انقلاب مکزیک به عنوان نمونه ای موردی و موفق از ارتباط هنر با سیاست، مورد مطالعه قرار گرفته است. نگارنده به این منظور، زندگی و آثار سه تن از نقاشان برجسته ی مکزیک را که به عنوان بزرگترین دیوارنگاران این کشور مطرح می شوند و آثار خود را در حمایت از حزب کمونیست مکزیک خلق کردند مورد بررسی قرار داده است. (پرداختن به دیوارنگاری از این جهت است است که شاید بتوان گفت این سبک نقاشی، بهترین راه ارتباط هنرنقاشی با توده هاست). روش مطالعه در این تحقیق، گردآوریِ اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای بوده است. پژوهش در پایان نتیجه می گیرد که فارغ از اینکه اندیشه های مطرح شده در یک ایدئولوژی درست یا غلط هستند، اگر هنرمندان با باورِ حقیقی به ایدئولوژی ها ( و نه از سر اجبار حکومت) وارد عرصه های سیاسی شوند و هنر خود را برای همراه ساختان توده ی مردم با آراءِ ایدئولوژیِ مورد نظر خود به کار گیرند، می توانند آثاری ماندگار و تأثیر گذار خلق کنند. خواه این آثار در حمایت از سیاست های دولتِ حاکمِ وقت باشند، خواه بر علیه آنها.