نام پژوهشگر: نسیم خادم

بررسی رابطه بین نسبت کفایت سرمایه و شاخص ریسک ورشکستگی با عملکرد مالی بانکها در صنعت بانکداری ایران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1391
  نسیم خادم   فرهاد حنیفی

روند شتابان خصوصی سازی که این روزها با سرعت بیشتر به سمت رهایی از بند های مدیریت دولتی پیش می رود مسائل جدیدی را فرا روی بانک ها ، ناظران آنها ، دولت و سایرین قرار داده است .مسائلی چون ورشکستگی بانک ها هم اکنون به مقوله ای مهم برای فعالان این صنعت تبدیل شده است . در این میان مهمترین عاملی که می تواند در مقابل مخاطرات ناشی از ورشکستگی و ناتوانی بانکها مقاومت کند نسبت سرمایه به دارایی های بانکی( نسبت کفایت سرمایه) است .از سوی دیگر بانکها نیز همانند سایر بنگاههای اقتصادی به دنبال کسب حداکثر سود هستند و کیفیت عملکرد آنها بر اساس سود آوری آنها در کنار مدیریت ریسک قابل بررسی خواهد بود .لذا در شرایط فعلی یافتن رابطه بین شاخصهای سلامت و ثبات ( کفایت سرمایه) و نیز احتمال ورشکستگی با عملکرد بانکها از دغدغه های فعلی صنعت بانکداری می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نسبت کفایت سرمایه و شاخص ریسک ورشکستگی و نیز رابطه بین شاخص ریسک ورشکستگی و عملکرد مالی بانکها و نیز محاسبه آنها در صنعت بانکداری ایران می باشد. متغیر های تحقیق شامل نسبت کفایت سرمایه ، شاخص ریسک ورشکستگی و عملکرد مالی می باشد. که متغیر های فوق بسته به قرار گرفتن در فرضیات تحقیق نقش وابسته و مستقل می گیرند.مطالب مربوط به ادبیات تحقیق از منابع کتابخانه ای مجلات و مقالات و پایان نامه ها و داده های تحقیق از صورتهای مالی منتشر شده در گزارش های بانکها یا سایت بورس اوراق بهادار جمع آوری شده اند.جامعه آماری صنعت بانکداری ایران می باشد لذا نمونه از صنعت بانکداری خصوصی انتخاب شد و شامل 5 بانک خصوصی ( اقتصاد نوین ،پاسارگاد ،پارسیان،سامان و کار آفرین )می باشد. مدل مورد استفاده از نوع داده های تلفیقی می باشد.این امر از آن روست که مطالعه حاضر تواما با داده های مقطعی و سری های زمانی روبروست.که در چنین مواردی استفاده از مدل داده های تلفیقی بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان تمام اثرات متغیرهای مستقل به متغیرهای وابسته را فراهم می سازددر مدل داده های تلفیقی مورد استفاده ضرایب شیب ثابتند ولی عرض از مبدا میان افراد متفاوت می باشد که به مدل lsd موسوم است.این مدل را به صورت ساده تر به صورت زیر نیز می توان نوشت: (رامودار گجاراتی ،در جلد دوم کتاب اقتصاد سنجی،ترجمه حمید ابریشمی مطرح می کند) y_it=?_1+?_2 d_2i+?_3 d_3i+?+?_n d_ni+?_1 x_1it+u_it که در آن yit به عنوان متغیر مستقل و ?_1 به عنوان عرض از مبدأ برای اولین مقطع که بدون متغیر موهومی تعریف شده است و ?_2 d_2i تا ?_n d_ni به عنوان عرض از مبدأهای متغیر برای مقاطع مختلف می باشد.? ها به عنوان ضرایب متغیرهای موهومی مقاطع که همان d های فرمول فوق هستند،می باشد،اندیسهای 2 تا n اختصاص داده شده به ? ها و d ها مربوط به اعداد در نظر گرفته شده برای هر یک از مقاطع است.این تحقیق بر اساس روش از نوع تحقیقات پیمایشی و همبستگی ،از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ زمینه یابی مقطعی است.شیوه تجزیه و تحلیل داده ها از نوع کمی یا تحلیل آماری و با استفاده از روابط همبستگی و رگرسیونی با داده های تلفیقی می باشد . نتایج نشان داد : در مدل های برازش داده شده ی اخیر با توجه به اینکه معیار همبستگی میان متغیرها در آزمون اولیه، عدم وجود ارتباط میان آنها را بیان می نمود، مشاهده کردیم که مدل هایی با قدرت رگرسیونی بالا به داده ها برازش داده شد. در این مدل ها اطلاعات مربوط به هر بانک را از اطلاعات سایر بانک ها تفکیک کرده ایم و سپس مدل را برازش داده ایم. لذا می توان عنوان نمود که این اطلاعات در کنار یکدیگر نوعی همپوشانی را منجر می گردند و باعث می شوند تا رفتار متغیرها در برابر یکدیگر به خوبی نشان داده نشود. این رفتار از داده ها نشان دهنده اختلاف عملکرد بانک ها می باشد چراکه اگر عملکرد مالی بانک ها یکسان می بود آنگاه تلفیق داده ها در کنار یکدیگر و در نظر گرفتن آنها به عنوان تنها یک مجموعه از داده ها موجب مخفی شدن اثرات متقابل متغیرها بر روی یکدیگر نمی شد. در نتیجه با استناد به این عوامل می پذیریم که در کل، ورود متغیر ظاهری به مدل جزو ملزومات برازش رگرسیون بوده است و با توجه به نتایج آزمون های آنالیز واریانس و احتمالات معناداری بدست آمده برای ضرایب در تمامی آزمون ها، می پذیریم که عملکرد مالی بانک ها بر روی نسبت کفایت سرمایه و همچنین شاخص ریسک ورشکستگی آنها موثر است. توجه می کنیم که در این رگرسیون نوعی رگرسیون چند متغیره را انجام داده ایم و دیگر تفسیر ضرایب در رگرسیون خطی ساده یک متغیره فاقد ارزش می باشند. بدین معنا که مثبت بودن شیب خط در معادله رگرسیونی مربوط به بازده دارایی و ریسک ورشکستگی دیگر نمی تواند به عنوان تاثیر متقابل مثبت این دو متغیر تعبیر شود چراکه در این صورت، اطلاعات مربوط به بانک ها را مجددا تلفیق کرده و به تفسیر ضرایب پرداخته ایم. در مدل های بدست آمده، پارامترهای مربوط به متغیرهای ظاهری، نقصان موجود در شیب خط را جبران می نمایند و موجب صحت تعابیر ضرایب رگرسیونی می گردند. لذا در مدل تحقیقی تمامی فرضیات مورد تایید قرار گرفت. در نهایت به اتکای نتایج تحقیق پیشنهاد های علمی جهت ارائه به مدیران و ناظران صنعت بانکداری ارائه شد و در نهایت پیشنهاد هایی برای تحقیقات آتی بیان گردید .