نام پژوهشگر: محمد جواد باقری
محمد جواد باقری رضا انصاری
توسعه هر فناوری نیازمند انتخاب روش اکتساب مناسب با آن فناوری و سازمان مورد نظر می باشد. فناوری طراحی هواپیما به عنوان یک فناوری کلیدی و برتر که خود ترکیبی از فناوریهای پیچیده در حوزه های مختلف فنی- مهندسی است، از این قاعده مستثنی نبوده و لازم است سازمانی که قصد اکتساب و توسعه این فناوری را دارد، ( که سازمان مورد بررسی این پژوهش، شرکت صنایع هواپیماسازی ایران می باشد) متناسب با این ماهیت پیچیده آن فناوری و بافت آن سازمان، عوامل موثر در اکتساب فناوری را شناسایی نموده، میزان اهمیت هر کدام از آنها برای آن سازمان خاص تعیین و متناسب با آن سطح اهمیت اقدام به تصمیم گیری در مورد استراتژی اکتساب نماید. در این پژوهش تلاش می شود که با استفاده از مرور ادبیات موضوعی عوامل موثر در اکتساب یک فناوری به صورت عمومی شناسایی شده، سپس به منظور دخالت دادن بافت زمینه صنعت مورد مطالعه از دیدگاه های مجموعه خبرگان شرکت صنایع هواپیماسازی ایران، استفاده نموده و عوامل موثر در اکتساب فناوری طراحی هواپیما مشخص می شود. در این راستا مهمترین و تأثیر گذار ترین عوامل در خصوص فناوری طراحی هواپیما از میان این دسته عوامل با نظر خبرگان بوسیله تکنیکهای مختلف آماری از جمله روشهای تحلیل محتوی و اندازه های تمایل به مرکز، انتخاب شده اند. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه دیگری که در میان مجموعه خبرگان این فناوری در شرکت مورد مطالعه توزیع شد، میزان اهمیت هر عامل در هر یک از استراتژیهای سه گانه با استفاده از تکنیکهای آنتروپی شانون و اندازه تمایل به مرکز، تعیین شده و در پایان با استفاده از سیستم استنتاج فازی که شاخه ای از هوش مصنوعی به شمار می رود، الگویی متناسب با میزان پیچیدگی این فناوری و همچنین توانائیها و قابلیتهای شرکت صنایع هواپیما سازی ایران و البته عوامل تأثیر گذار محیطی و خارجی ارائه گردد. نتایج این پژوهش عبارتند از تعیین مهمترین عوامل موثر در انتخاب استراتژی اکتساب فناوری طراحی هواپیما، و تعیین میزان اهمیت آنها و همچنین طراحی سیستم استنتاج فازی که خروجی آن، میزان اهمیت هریک از استراتژی های توسعه داخلی فناوری، همکاری فناورانه و خرید می باشد که امر تصمیم گیری را در انتخاب استراتژی اکتساب را تسهیل می نماید.
محمد جواد باقری مهدی منتظرقایم
یکی از مهم ترین مسائلی که در حوزه فرزندآوری در روابط زوجین مطرح است، آزادی اراده افراد در مقوله ممانعت از باروری است. در این تحقیق ابتدا به مسأله مشروعیت ممانعت از باروری از دیدگاه فقه امامیه پرداخته شده است؛ و با رد ادله مخالفان ممانعت از باروری (مانند حرمت عزل و وجوب دیه بر آن، حرمت دخالت در امر خلقت، حرمت اخصاء و حرمت تحریم حلال) و استفاده از دلایل فقهی و حقوقی (مانند اصل اباحه، اصل برائت، قاعده نفی عسر و حرج و قاعده سلطنت) مشروعیت استفاده از روش های ممانعت از باروری استنباط شده است. آزادی اراده هر یک از زوجین در برابر هم در مقوله ممانعت از باروری نیز مسأله مهمی است که به نوعی مهجور مانده و به اندازه کافی به آن پرداخته نشده است. در راستای همین بحث نگارنده به رد دیدگاه هایی که فرزندآوری را مقتضای ذات عقد نکاح یا مقتضای اطلاق عقد نکاح می پندارند پرداخته است و در ادامه چنین نتیجه گرفته است که زوجین می توانند با درج شرط فرزندآوری ضمن عقد نکاح یا تبانی بر آن، استیلاد را دارای پشتوانه قانونی کرده و به یک الزام ضمانت آور تبدیل کنند؛ و با تکیه بر همین دیدگاه به ارائه راهکار هایی برای حل تزاحم حقوق زوجین همت گماشته است. از طرفی صحت درج شرط عدم فرزندآوری در ضمن قرارداد استخدامی با زنان به شرط عدم مخالفت با نظم عمومی و قوانین آمره پذیرفته شده و به تحلیل فرض های مختلف آن پرداخته شده است. همچنین به تبیین قرارداد هر یک از زوجین با پزشک برای انجام عمل تعقیم پرداخته شده و چنین نتیجه گرفته شده است که برای انجام عمل تعقیم هر یک از زوجین نیاز به اجازه همسر خواهد بود؛ حتی اگر زوج، طرف قرارداد با پزشک باشد. البته در دو فرض سوء استفاده از حق و وضعیت اضطراری لزوم اخذ اجازه از همسر منتفی خواهد بود.